۲۳ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۳ آبان ۱۴۰۳ - ۰۵:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۰۸۲۳۶
تاریخ انتشار: ۱۱:۴۳ - ۰۵-۰۸-۱۴۰۳
کد ۱۰۰۸۲۳۶
انتشار: ۱۱:۴۳ - ۰۵-۰۸-۱۴۰۳

خاطرات پونکی‌ها از هووهای معروف ارباب فرمانفرما

خاطرات پونکی‌ها از هووهای معروف ارباب فرمانفرما
از میان زنان فرمانفرما معصومه وبتول‌خانم اغلب اوقات به پونک می‌آمدند. اگرچه آن‌ها در عمارتی در باغ شاه تهران ساکن بودند ولی تابستان‌ها و ایام نوروز در ویلاهای پونک اقامت می‌کردند.

اهالی قدیمی پونک خاطرات زیادی از معصومه خانم و بتول خانم فرمانفرما دارند. به‌خصوص که بخش زیادی از آبادانی این محله مرهون خیراندیشی این زنان است.

به گزارش همشهری آنلاین، افتخار فدایی، از ساکنان قدیمی محله پونک، می‌گوید: «معصومه‌خانم زنی متدین و مقید و از خانواده‌ای متوسط اما مذهبی بود و هیچ‌وقت بدون چادر جایی نمی‌رفت. شوخ‌طبع بود و سخاوتمند؛ اهل کار و زندگی. بااینکه زن فرمانفرما بود ولی خودش لبنیات درست می‌کرد و کار دوخت‌ودوز لباس‌های خانواده به‌خصوص فرمانفرما را انجام می‌داد. ۹ فرزند داشت که زمین‌های پونک بعد از مرگ فرمانفرما به ‌پسر بزرگش صبار فرمانفرما به ارث رسید؛ مردی که مدتی وزیر بهداری دولت مصدق بود. چند سال بعد ارباب با زنی به نام بتول ازدواج کرد. بتول همسن‌وسال معصومه‌خانم بود ولی از نظر اعتقادی با او فرق داشت. بااینکه بسیا رمهربان بود ولی اهل خوش‌گذرانی و تفریح بود. ‌ونکی ها به‌خصوص زنان پونک خاطرات زیادی از این دو زن‌ دارند.»

معصومه‌خانم به دلیل دیدگاه دینی‌اش، برای ساخت حمام، مدرسه و مسجد پونک تلاش زیادی کرد. اما بتول‌خانم یکی از باغ‌های پونک را به‌عنوان فضایی برای تفریح اهالی آماده کرد که بعدها بوستان ‌ونک شد. بیشتر مهمانی ها و جشن‌هایشان را در ویلاهای پونک می‌گرفتند و از غذاها و تنقلات میهمانی به خانه‌ها می‌دادند.»

خاطرات پونکی‌ها از هووهای معروف ارباب فرمانفرما
معصومه خانم در کنار دخترش ستاره فرمانفرما

احترام فدایی، دختر دیگر کدخدای پونک می‌گوید: «بتول‌خانم خیاط خوبی بود. همیشه لباس‌های زیبا برای دخترانش می‌دوخت. زمانی که به پونک می‌آمد برای دختران پونکی جلسات آموزش قلاب‌بافی می‌گذاشت. من به این هنر علاقه زیادی داشتم. یک‌بار به من گفت یک رومیزی بباف، می‌خواهم به آدم مهمی هدیه بدهم. همین کار را هم کرد. از طرف دیگر معصوم‌خانم هم هوای مردم روستا به‌خصوص کارگران باغ‌ها و زمین‌هایشان را که بیشتر پونکی بودند داشت. یادم می‌آید در اعیاد مذهبی و عید نوروز برای زنان چادر می‌خرید و برای مردها لباس نو.»

فدایی می‌گوید: «گوش فرمانفرما کمی سنگین شده بود. ازآنجایی‌که به دستگاه‌های فنی هم علاقه داشت یک‌بار در عمارت باغ‌شاه تهران بلندگو نصب کرد. بلندگو را در اتاق بتول خانم گذاشتند. معصوم خانم هم آنجا بود. وقتی قرار شد برای نخسین بار بلندگو را امتحان کنند معصوم خانم پیش‌دستی می‌کند و از پشت بلندگو خطاب به ارباب می‌گوید: «قربان، بچه‌ها کفش ندارند... ارباب برافروخته می‌شود و فریاد می‌زند حالا دیگه زن ها این‌طوری من رو دست می اندازن؟ و تا مدت‌ها غیظ کرد. این ماجرا به گوش زنان پونکی رسیده بود و تا مدت‌ها نقل مجالس و دورهمی ها بود. معصوم‌خانم و بتول‌خانم هم با یادآوری آن خنده‌شان می‌گرفت.»

برچسب ها: خاطرات ، پونک
ارسال به دوستان
خواب آلودگی می‌تواند با مشکلات مغزی مرتبط باشد ۶ راهکار برای نوجوانانی که با عدم تعادل هورمونی و مشکلات پوستی مواجه هستند تا کنون چیزی درباره سرطان قلب شنیده‌اید؟ یمن به ناوهای آمریکایی حمله کرد؛ پنتاگون: حملات دفع شد واشنگتن: ارسال سلاح به اسرائیل ادامه دارد تمدید تعلیق پروازهای ایر فرانس به تل آویو عراقچی: ایده «عقلانیت حداکثری» به نفع همه است هاکبی، سفیر جدید آمریکا در اسرائیل خواهد شد ترامپ مشاور امنیت ملی خود را انتخاب کرد سفیر ایران: انفجار پیجرها، یک اقدام تروریستی علیه مردم لبنان بود آمریکا از نزدیک شدن به توافق آتش‌بس در لبنان خبر داد پرسپولیس ۳۴۰ هزار دلار را از دست داد؛ درویش: خسارتی متوجه باشگاه نشده است! وزیر ارتباطات: تصمیم‌گیری درباره رجیستری آیفون بر اساس کارشناسی بوده است آیفون 16 با قیمت 5 هزار لیر! تعمیرکاران ترکیه‌ای آیفون‌های قدیمی را به مدل‌های جدید تبدیل می‌کنند رییس جدید انجمن مهندسی حریق استان تهران انتخاب شد