عصرایران ؛ رضا غبیشاوی – بامداد شنبه، ارتش اسرائیل در حمله هوایی، نقاطی را در ایران مورد هدف قرار داد. منابع رسمی ایران گفته اند این حمله تاکنون 5 شهید داشته است.
در این باره می توان به این موارد اشاره کرد:
این اولین بار در تاریخ است که ارتش اسرائیل علیه ایران دست به حمله (و نه ضربه) می زند. حملات هوایی علیه پایگاه ها و مراکزی در استان های مختلف ایران که در سه مرحله انجام شد. برخلاف دیگر حملات که ارتش اسرائیل، مسوولیت آن را برعهده نمی گیرد در این حمله اما ارتش اسرائیل، رسمی و علنی و به هنگام حمله، نه تنها انجام ان را اعلام کرد بلکه به جزئیاتی هم اشاره کرد. همچنین یک بار هم سخنگوی ارتش اسرائیل با انتشار فیلم کوتاه، درباره حمله به ایران توضیح داد.
این حمله بخشی از عصر جدید خاورمیانه و دوره جدید روابط ایران – اسرائیل است. دوره ایی که از زمان حمله نخست ایران به اسرائیل در فروردین گذشته شروع شد و همچنان ادامه دارد. ترور اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس و حمله دوم موشکی ایران به اسرائیل، بخش هایی از این دوره است. این دوره همچنان ادامه دارد و در آینده هم با اتفاقات کم سابقه یا بی سابقه، همگان شگفت زده خواهند شد.
ایران و اسرائیل تا قبل از فروردین گذشته، درگیری و رویارویی غیرمستقیم داشتند. در فروردین گذشته ، اولین حمله هوایی مستقیم ایران به اسرائیل و در مهر (ماه قبل) هم دومین حمله مستقیم ایران علیه اسرائیل انجام شد تا آبان هم نخستین حمله مستقیم اسرائیل علیه ایران ثبت شود.
ایران تلاش می کند رویارویی با اسرائیل غیرمستقیم و از طریق گروه های مقاومت انجام شود تا از هزینه های این رویارویی در امان بماند اما اسرائیل و شخص نتانیاهو نخست وزیر آن اصرار دارند رویارویی با ایران مستقیم باشد تا ایران را در هزینه ها شریک باشد. اسرائیل تلاش می کند در آینده نیز رویارویی غیرمستقیم با ایران را به مواجهه مستقیم تبدیل کند تا گام به گام، هزینه اقدام ایران علیه اسرائیل، افزایش یابد.
رویارویی مستقیم با ایران برای نتانیاهو مزیت های زیادی دارد و مهمترین آن دور کردن توجه ها از غزه و لبنان و در گام بعدی، قدرت گرفتن نیروهای راست افراطی و تقویت همکاری های نظامی - امنیتی میان تل آویو و واشنگتن است.
در بامداد شنبه در حالی که مقامات نظامی اسرائیل رسما و علنا آغاز حمله نظامی و هدف قرار دادن برخی مناطق و چند شهر ایران را اعلام کردند اما در طرف ایرانی، مسوولان سکوت را انتخاب کرده بودند. این رفتار مسوولان ایرانی اشتباه بود. در شرایط جنگی، این رفتار به مراتب اشتباه تر است چرا که حس ناامنی بزرگی را ایجاد می کند.
وقتی اتفاق بزرگ و مهمی در سطح حمله نظامی به کشور رخ می دهد مسوولان حتما باید با موضع گیری و اعلام حضور، هم ابراز وجود کنند و هم به مردم خود اطمینان دهند که مشغول انجام وظایف و ماموریت های خود هستند.
در بامداد حمله، مسوولان ایرانی باید به سرعت و در فاصله های کوتاه، با مردم صحبت و جزئیات صحیح اتفاقات را منتشر می کردند تا هم قوت قلب و آرامش را به جبهه خودی می دادند هم مانع از انتشار خبرهای نادرست، جعلی و بزرگنمایی شوند و هم فضای اطلاع رسانی را از دشمن بگیرند. با غیاب مسوولان ایرانی در فضای اطلاع رسانی بامداد حمله، این فضا به دشمن واگذار شد.
ایران نسبت به جمعیت خود، بیشترین تعداد رسانه شامل روزنامه و خبرگزاری و سایت خبری را دارد. در هیچ کشور جهان، سازمان ها و نهادهای دولتی و حکومتی این تعداد رسانه رسمی و غیررسمی وابسته به خود ندارند اما عجیب اینکه در روز واقعه، به ابتدایی ترین حالت ممکن، کل عملکرد اطلاع رسانی خود را در سکوت خلاصه می کنند.
پیش بینی می شود : نتانیاهو تلاش می کند "شرایط جنگی" برای ایران را حفظ کند. بخش زیادی از اجرای این برنامه، از طریق زنده نگه داشتن امکان حملات نظامی مستقیم میان دو طرف است.
برقراری وضعیت شرایط جنگی علیه یک کشور شبیه جنگ با آن کشور است چرا که مجموعه ای از شرایط منفی از جمله لغو میزبانی مسابقات ورزشی، تعلیق پرواز شرکت های خارجی و سرمایه گذاری های خارجی را علیه آن کشور تحمیل می کند تا به این وسیله بتواند آسیب بیشتری به کشور دشمن خود وارد کند.
با بررسی واکنش ها بعد از حمله اسرائیل به ایران، پیش بینی می شود ایران پاسخی از جنس وعد صادق 1 و 2 نخواهد داشت بلکه تلاش می کند از راه های دیگری، به اسرائیل ضربه بزند.
اسرائیل تلاش می کند در آینده برای اجرای برنامه های خود علیه تهران و وارد کردن آسیب بیشتر، حملات مستقیم به ایران را تکرار کند. ایران باید به لحاظ سیاسی، دیپلماتیک و نظامی مانع از تکرار حمله علیه خود شود. جلوگیری از وقوع حمله، بر مقابله باحمله اولویت دارد.
اسرائیل از یک سال قبل تاکنون یعنی از زمان حمله 7 اکتبر ، در شرایط جنگی به سر می برد. روزانه نظامیان آن در غزه و لبنان کشته می شوند. علاوه بر اینکه اسرائیلی ها در عملیات های فردی در سراسر اسرائیل یا کرانه باختری هم مورد حمله قرار می گیرند. فرودگاه اصلی اسرائیل، تقریبا تعطیل شده چرا که پرواز همه شرکت های مهم جهان به آن متوقف شده. به صدا در آمدن آژیر خطر و پناهگاه و موشک باران، زندگی عادی را در شهرهای اسرائیلی مختل کرده است. اسرائیل تاکنون نه موفق به نابودی حماس در غزه شده نه موفق به نابودی گروه های مقاومت در کرانه باختری شده و نه حزب الله در جنوب لبنان. نتانیاهو سعی می کند حالا که خود نتوانسته به جنگ پایان دهد و طرف های مقابل را حذف کند پس به دنبال توزیع و انتقال شرایط جنگی به دیگر کشورها و مهمترین دشمن خود یعنی ایران است.
اسرائیل از مسیر آسمان لبنان، سوریه و عراق به ایران حمله کرد. برخلاف برخی پیش بینی ها، از خلیج فارس و شبه جزیره عربی استفاده نکرد. دلیل آن هم مشخص است. مسیر اسرائیل تا ایران از طریق سوریه و عراق هم نزدیک تر است و هم چون این دو کشور پدافند قوی ندارند برای جنگنده های اسرائیل امن هستند و هم اینکه اسرائیل در دهه های اخیر بارها با حمله به سوریه و عراق، هم تجربه کسب کرده اند و هم مانع از تقویت دفاع هوایی این دو کشور شده اند. در نتیجه پیش بینی می شود در آینده نیز اسرائیل برای باز نگه داشتن مسیر حمله به ایران از طریق آسمان عراق و سوریه، همچنان سامانه های پدافندی این دو کشور را بمباران کند و مانع از تقویت و تاثیرگذاری آنها شود.