۲۴ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۴ آبان ۱۴۰۳ - ۰۷:۵۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۰۹۱۷۱
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۷ - ۰۸-۰۸-۱۴۰۳
کد ۱۰۰۹۱۷۱
انتشار: ۱۰:۵۷ - ۰۸-۰۸-۱۴۰۳

«کیک محبوب من» کلیشه‌ای زیرزمینی از تنهایی و عشق

«کیک محبوب من» کلیشه‌ای زیرزمینی از تنهایی و عشق
فیلم زیرزمینی «کیک محبوب من» ساخته بهتاش صناعی‌ها و مریم مقدم اثری است که سعی دارد تنهایی یک زن ۷۰ ساله را به تصویر بکشد. در سینمای ایران به موضوع تنهایی زنان و مردان زیاد پرداخت شده است.  
آثاری که با مضمون تنهایی ساخته می‌شوند اساساً یک تم شاعرانگی دارند و برخی چنین برچسبی را به کیک محبوب من زده و جهان فیلم را هنری، دلنشین و شاعرانه توصیف کرده‌اند، اما هیچ کدام از این عناصر ربطی به فیلم ندارند چراکه ما با اثری مواجهیم که فضاسازی‌اش فیک، تقلبی و البته فریبنده است، به طوری که فیلم فقط تزئین زیبایی می‌تواند داشته باشد، وگرنه در بطن فیلم احساس تنهایی به شکل منطقی‌اش قابل درک نیست.  
 
جوان آنلاین نوشت: فیلم زیرزمینی «کیک محبوب من» ساخته بهتاش صناعی‌ها و مریم مقدم اثری است که سعی دارد تنهایی یک زن ۷۰ ساله را به تصویر بکشد. در سینمای ایران به موضوع تنهایی زنان و مردان زیاد پرداخت شده است.  
 
آثاری که با مضمون تنهایی ساخته می‌شوند اساساً یک تم شاعرانگی دارند و برخی چنین برچسبی را به کیک محبوب من زده و جهان فیلم را هنری، دلنشین و شاعرانه توصیف کرده‌اند، اما هیچ کدام از این عناصر ربطی به فیلم ندارند چراکه ما با اثری مواجهیم که فضاسازی‌اش فیک، تقلبی و البته فریبنده است، به طوری که فیلم فقط تزئین زیبایی می‌تواند داشته باشد، وگرنه در بطن فیلم احساس تنهایی به شکل منطقی‌اش قابل درک نیست.  
 
انگار کارگردان قصد داشته است تمامی شکل فیلم را به طور مینی‌مالیستی، اما در بستر واقع‌گرایی به نمایش بگذارد، به همین دلیل کیک محبوب من کمبود روایت داستانی دارد و نمی‌تواند مهین را به شکل درست و منطقی به یک شخصیت مستقل تبدیل کند، حتی در اجرا هم ساکن‌بودن یا کشداربودن نما‌ها که در کلوزآپ و لانگ‌شات خلاصه می‌شوند، متقاعد‌کننده نیستند، حتی دورهمی زنانه یا صحبت‌کردن مهین با دخترش از طریق چت تصویری که با تمهیدات سطحی در اجرا شکل گرفته تنهایی این زن را کلیشه‌ای کرده است.
 
 به یاد بیاورید رفتن مهین به رستوران ارتش و دیالوگ‌هایی که آنجا ردوبدل می‌شود به چه اندازه‌ای مبتدیانه است، دور یک میز چند پیرمرد در حال حرف‌زدن هستند و فرامرز تنها در میز دیگر مشغول غذا خوردن است. دیالوگ و نحوه ارتباط فرامرز با دیگر پیرمرد‌ها و اطلاعاتی که مهین از تنهایی فرامرز به دست می‌آورد، به شدت غیرمنطقی و ابتدایی است، احساس می‌شود کارکرد تنهایی برای کارگردان شوخی است، چرا مهین باید حدود ۳۰ سال تنها باشد و هیچ مردی به دل او ننشیند، اما در نانوایی به طور غیرمتعارف به آن مرد نزدیک شود یا نوع ارتباط برقرارکردنش با فرامرز متقاعدکننده نیست. طبق اطلاعاتی که کارگردان به ما می‌دهد، انگار ارتباط‌گرفتن مهین با مردان برایش مهم‌تر از رهایی از تنهایی است. همین نکته چارچوب درام را با آسیب مواجه کرده است. دیالوگ‌هایی که مهین در ماشین به فرامرز می‌گوید، نمی‌تواند حاصل فشار تنهایی باشد. دیالوگ‌هایی که ردوبدل می‌شود سنخیتی با سن فرامرز و مهین ندارد، حتی اینکه فرامرز قبول می‌کند که به خانه زنی برود که او را نمی‌شناسد، غیرمنطقی است.
 
در خانه مهین هم شاهد اطوار‌های جوانانه هستیم؛ دیالوگ‌هایی باسمه‌ای که حاصل مستی است! کارگردان هیچ درکی از تنهایی سالمندان ندارد و تصور کنید که جای فرامرز و مهین دو تا پسر و دختر جوان بودند، هیچ اتفاق خاصی رخ نمی‌داد. با پخش یک آهنگ و رقصیدن و شراب خوردن عشق و علاقه درنمی‌آید. اگر فرامرز عشق قدیمی مهین بود و یک‌باره همدیگر را پیدا می‌کردند، می‌توانستیم فرایند این عشق پوشالی را تا حدی اندک باور کنیم، اما در شرایط کنونی با آن قرصی که در جیب فرامرز پیدا می‌شود، عشق را تبدیل به هوس می‌کند و انگار فرامرز با دیدن مهین سعی داشته است نیاز دیگری را مرتفع کند نه رهایی از تنهایی را!  
پایان فیلم قابل حدس است و اساساً نمی‌تواند برای مخاطب غافلگیرکننده باشد.
 
در سکانس مرگ فرامرز دوربین چه کار می‌کند؟ حرکات دوربین چه نکته بصری می‌تواند داشته باشد؟ با حرکات دوربین برای مخاطب التهاب به وجود نمی‌آید، اینکه در فیلم به گشت ارشاد اشاره می‌شود و گاهی حرف‌های سیاسی زده می‌شود، به دلیل تهیه‌کننده‌ها و سرمایه‌گذاران خارجی فیلم است. بی‌حجاب‌بودن بازیگر یا انجام کار‌های غیرعرف نتوانسته سطحی‌بودن فیلم را جبران کند، بازی لی‌لی فرهاد‌پور و اسماعیل محرابی کم‌توان و فارغ از واکنش‌های واقع‌گرایانه است.  
 
کیک محبوب من نه هنری و نه روشنفکرانه است، این فیلم سعی داشته است ضدجریان مرسوم باشد، اما توخالی و پوچ است. فیلم بیشتر از اینکه بستری سینمایی برای پیشبرد قصه ایجاد کند، سعی داشته تأثیرات احساسی لحظه‌ای داشته باشد. دیالوگ‌محوربودن فیلم باعث شده است کم‌وکاستی‌های اجرایی به چشم بیاید تا جایی که در بعضی از کات‌ها با شلختگی مواجهیم. به هر حال کیک محبوب من اثری فراموش‌شدنی است که دو کارگردانش نه از عشق و نه از تنهایی چیز زیادی نمی‌دانند. چگونه می‌شود یک فیلم به این اندازه سطحی باشد و هیچ عمقی درباره مضمون اصلی‌اش نداشته باشد.
 
ارسال به دوستان