۲۰ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۰ آبان ۱۴۰۳ - ۱۷:۰۳
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۷۷۶
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۷ - ۱۱-۱۱-۱۳۸۵
کد ۱۰۷۷۶
انتشار: ۱۰:۵۷ - ۱۱-۱۱-۱۳۸۵

تجارت پرسود فروش جنازه زنان در چين

"برش های کوتاه" اعتماد

تجارت پرسود فروش جنازه زنان در چين

گروهي از تبهکاران چيني که زنان را به قتل مي رساندند و اجساد آنان را به مرداني که دوست داشتند در زندگي پس از مرگ وضعيت بهتري داشته باشند مي فروختند، دستگير شدند.

با دستگيري اين گروه از تبهکاران مشخص شد در تجارت اين گروه اجساد زنان از زنده آنها ارزش بيشتري دارد.

يانگ دونگ يان، سي و پنج ساله در چهارم ژانويه در استان ژان زي در حال بازي کردن با کودکانش بود دستگير شد.

او متهم به ارتکاب دو قتل بود. وي پس از بازداشت به خبرنگار روزنامه ديلي لگال گفت؛ «من فقط مي خواستم پولي به دست بياورم. اين سريع ترين راه رسيدن به پول بود. مطمئن باشيد که اگر دستگير نمي شدم باز هم به اين کار ادامه مي دادم.» بعد از دستگيري دونگ يان، دو شريک او ليو شن بائه و هوي هابو هم دستگير شدند. به جز آنها لي لانگ شن که مسوول فروش جنازه ها به متقاضيان بود هم دستگير شده است.

ژانگ يانگ ژون رئيس پليس منطقه يانون مي گويد؛ «خوشحاليم که خيلي زود توانستيم اين مساله را حل و فصل کنيم و مانع از اين شويم که زنان بيشتري به قتل برسند... اين قاتل ها راه راحتي براي به دست آوردن پول پيدا کرده بودند و اگر دستگير نمي شدند قطعاً بر تعداد قتل هاي خود مي افزودند.

در برخي مناطق روستايي چين اين اعتقاد وجود دارد که اگر پسر خانواده فوت کند بهتر است که يک زن تازه فوت کرده در کنار او دفن شود تا پسر در آن دنيا تنها نباشد. جالب اينکه اين دو جنازه پس از برگزاري مراسم ازدواج در کنار هم دفن مي شوند. در اين نقاط از چين دفن کردن ماکت يک خانه و ماکت يک اتومبيل براي اينکه فرد درگذشته در زندگي بعدي خود صاحب آنها باشد هم شايع است.

يانگ اولين قتل خود را به اين صورت انجام داد که با پرداخت دوازده هزار يوان (حدود 1500 دلار) به يک خانواده، دختر عقب افتاده آنها را خريد. خانواده اين دختر فکر مي کردند که يانگ قصد ازدواج با دختر آنها را دارد اما يانگ با کشتن زن جسد او را به مبلغ حدود دو هزار و يکصد دلار به لانگ شن فروخت. لانگ شن هم جنازه دختر را به مبلغ دو هزار و هفتصد دلار به خانواده يي در روستاي وي ژان فروخت.

بعد از آنکه يانگ با پولي که به دست آورده بود به خانه بازگشت همسايه هاي او متوجه شدند که وي پول زيادي به دست آورده است و براي همين از وي پرسيدند که چگونه اين پول را به دست آورده است. بعد از آنکه يانگ جريان را براي آنها توضيح داد آنها تصميم گرفتند که اين کار را مجدداً انجام دهند. اين سه نفر در ماه گذشته يک زن خياباني را کشتند، اما خريدار اين بار تنها 1200 دلار به آنها پرداخت کرد.

اگرچه اين افراد به جرم دو قتل احتمالاً به مرگ محکوم خواهند شد اما لانگ شن که به سرقت جنازه زنان تازه درگذشته پس از دفن در گورستان ها هم اعتراف کرده است، احتمالاً با مجازات مرگ روبه رو نخواهد شد.

اعتقادات چيني

- در برخي مناطق چين اينگونه رسم است که مواد خوراکي، پوشاک و کليه مايحتاج يک زندگي معمولي همراه فرد مرده دفن مي شود.

- در برخي مناطق ديگر ماکت هاي کوچکي از اشيا و ابزار يک زندگي لوکس همراه فرد درگذشته دفن مي شود تا وي در زندگي بعدي مالک آنها باشد.

- رسم به خاک سپاري يک زن جوان همراه پسر فوت کرده تنها مختص پسراني است که قبل از ازدواج فوت کنند.

- در استان ژو، بسياري از والديني که دختر آنها فوت مي کند به جاي به خاک سپردن آن جنازه دختر را مي فروشند. دولت کمونيستي چين به شدت با اين رسم برخورد مي کرد و اگر کسي اين کار را انجام مي داد به زندان و حتي مرگ محکوم مي شد. 



بدترين بدشانسي بعد از بهترين خوش شانسي

 
استفن ويلکينسون، نجار بازنشسته يي از اهالي فيلادلفيا، يک سکه 50 سنتي به درون يک دستگاه جک پات انداخت و بلافاصله دستگاه روشن شد و شروع به پخش موزيک کرد.

روي مانيتور دستگاه پيامي نقش بست که به ويلکينسون (با ذکر نامش) تبريک مي گفت زيرا برنده 102هزار دلار شده است. زني که بعد از او در صف ايستاده بود از فرط هيجان جيغ کشيد.

اما عمر خوش شانسي ويلکينسون خيلي کوتاه بود. مقامات کلوپ خيلي زود به او اطلاع دادند که اشکالي در سيستم پيش آمده و اين پيام به اشتباه روي دستگاه ظاهر شده بود.

سخنگوي فيلادلفيا پارک (محلي که اين اتفاق در آن رخ داد) گفت؛ اين اشتباه به دليل در هم ريختگي سيستم کامپيوتري کلوپ اتفاق افتاد و اسم ويلکينسون به اين دليل روي مانيتور نقش بست که او عضو رسمي کلوپ بود و نامش در کامپيوترها ثبت شده بود؛ «اين پيام اشتباهي در سيستم ارتباطي کلوپ و دستگاه ها بود - و البته اشتباه ناخوشايند و ناراحت کننده يي بود.»

او افزود؛ «هر دستگاهي در راهنماي خود اين نوشته را دارد که در صورت خرابي ماشين همه بازي ها و پرداخت هاي مربوط به آنها باطل خواهد شد، اما اين طور که پيدا است اين اشکال در سيستم کامپيوتري کلوپ بوده است نه خود دستگاه.»

ويکلينسون هم که از اين بدشانسي شديداً ناراحت بود، عليه کلوپ شکايت کرد. به گفته مقامات «اگر دليل اين اتفاق مشکلي در سيستم داخلي کلوپ باشد، کلوپ بايد جريمه سنگيني بپردازد.» 
 



کودک سه ساله يي که مانع پرواز هواپيما شد

 
خطوط هواپيمايي ايرتران امريکا از اقدام خود مبني بر پياده کردن زوجي که نمي توانستند دختر سه ساله شان را که به شدت گريه مي کرد آرام کنند و روي صندلي اش بنشانند، دفاع کرد.مقامات شرکت ايرتران گفتند؛ در اين اقدام فقط رعايت قوانين فدرال سازمان هواپيمايي کشور را مبني بر اينکه کودکان بالاتر از دو سال بايد روي صندلي جداگانه بنشينند و هنگام بلندشدن و فرود هواپيما کمربند ايمني ببندند مدنظر داشته است. سخنگوي سازمان هواپيمايي - جودي گراهام ويور - گفت؛ «هواپيما 15 دقيقه دچار تاخير شده بود و به خاطر ساير مسافران، خدمه هواپيما يک تصميم درست گرفتند. که اين خانواده را از هواپيما خارج کنند.»

اما جولي و گري کولسزا والدين اين کودک پردردسر که مي خواستند از فورت مير به خانه شان در بوستون پرواز کنند مدعي هستند اگر خدمه پرواز چند دقيقه ديگر وقت به آنها مي دادند مي توانستند دخترشان «الي» را آرام کنند. آنها گفتند فرصتي براي بغل کردن کودکشان به آنها داده نشد و با وجود اينکه براي دخترشان هم بليت خريده بودند از خدمه پرواز خواستند اجازه بدهند دخترک را روي پاي مادرش بنشانند ولي چنين اجازه يي به آنها داده نشد. در هر حال بعد از اينکه هيچ کس نتوانست دخترک گريان را که زير صندلي پنهان شده بود و به طرف والدينش مشت و لگد مي انداخت وادار کند روي صندلي اش بنشاند، خانواده را از هواپيما پياده کردند و 80/595 دلار مبلغ سه بليت خريداري شده را به آنها بازگرداندند. به علاوه سه بليت رفت و برگشت به هر نقطه از نقاطي که هواپيماهاي شرکت به آنجا پرواز مي کنند به آنها هديه شد.
 
 



سکوت مطلق هنگام ناهار

يک مدرسه ابتدايي مذهبي در پرو يک قانون جديد براي ساعت ناهار دانش آموزان خود وضع کرده است؛ سکوت،به موجب اين قانون - بعد از پيش آمدن سه حادثه به دليل پريدن غذا به گلوي دانش آموزان - مقرر شد پس از اين، دانش آموزان ساعتي که در ناهارخوري مدرسه مشغول صرف غذا هستند حق ندارند حرف بزنند.

در حوادث فوق کسي آسيب نديد، اما مدير مدرسه سنت رز در ليما طي نامه يي به والدين کودکان نوشت در صورت شلوغ و پرسروصدا بودن ناهارخوري، معلمان و مربيان نمي توانند صداي سرفه کودکان را بشنوند و به آنها کمک کنند.

مادر يک کودک 12 ساله که در اين مدرسه درس مي خواند مي گويد؛ «امنيت کودکان براي همه ما هم اهميت زيادي دارد ولي فکر نمي کنم اين راه حل مناسب باشد. بچه ها کل طول روز را ساکتند و سرکلاس هايشان مي نشينند، بايد استراحتي هم داشته باشند.» او پيشنهاد مي کند براي حفظ امنيت به کودکان اجازه داده شود آرام با هم صحبت کنند.

سخنگوي اين مدرسه گفت؛ «اين قانون يک قانون موقتي است و ما در واقع سکوت مطلق را از کودکان نمي خواهيم. ما تنها مي خواهيم فضا در حدي آرام باشد که امنيت کودکان به خطر نيفتد.»مقامات آموزش و پرورش نيز بر اين باور هستند که کودکان در ساعت ناهار نبايد اجازه پيدا کنند هر کاري دوست دارند بکنند اما از طرف ديگر نبايد وادار شوند کاملاً ساکت باشند.

نامه يي که مدير اين مدرسه به والدين نوشته قانون ديگري را نيز اعلام کرده است. دانش آموزان طي ساعت ناهار حق بلند شدن از صندلي شان را ندارند - حتي اگر بخواهند چيزي در سطل زباله بيندازند - و هر کدام از آنها که اين قانون را رعايت نکند تنبيه خواهد شد.بيشتر والدين بر اين باورند که اين قوانين بيش از حد سختگيرانه هستند. يکي از آنها گفت؛ «من نمي توانم غذا خوردن در سکوت را تصور کنم.»



يک پسر 9 ساله قهرمان فرار امريکا

دزديدن 3 اتومبيل در يک ماه و تعقيب و گريز 104 کيلومتري پليس که با تصادف با يک درخت پايان يافت شاهکارهاي يک پسر بچه 9 ساله با نام سماج بوکر است. البته اين تنها بخشي از ماجراجويي هاي اين پسر 9 ساله است. او بارها بدون آنکه بليتي خريداري کرده باشد با هواپيما به نقاط مختلف امريکا رفته است. اما زماني که قرار بود از سياتل براي ديدن پدربزرگش به تگزاس برود توسط ماموران فرودگاه شناسايي شد. ماجراجويي هاي وي عصبانيت مسوولان و سياستمداران امريکايي را برانگيخته و موجب شده اين سوال در ذهن آنها به وجود آيد که اين پسر چگونه توانسته ماموران امنيتي فرودگاه را سر کار بگذارد.

به اعتقاد آنها کارهاي اين پسر ميليون ها دلار خسارت براي فرودگاه هاي امريکا دربرداشته است. اما يک نفر است که کارهاي سماج بوکر را تاييد مي کند و حتي او را هم به ادامه کارهايش تشويق مي کند و اين فرد کسي نيست جز مادر وي. سماج که عنوان قهرمان بزرگ فرار را به خودش اختصاص داده، ده بار اقدام به فرار کرده است. اما سکينه بوکر مي گويد که به پسرش افتخار مي کند.سکينه که 4 فرزند دارد در اين خصوص مي گويد؛ «او به من مي گفت مادر، من به هر چه بخواهم دست خواهم يافت و واقعاً همين طور هم بود؛ از رانندگي گرفته تا سوار هواپيما شدن.» خانم بوکر مي گويد پسرش از زندگي کردن در ليکلند سياتل متنفر است. در اين منطقه فردي زندگي مي کند که کودکان را مورد آزار و اذيت قرار مي دهد و همين مساله باعث ترس و وحشت سماج شده است. مادر سماج مي گويد وي از طريق بازي هاي ويدئويي ياد گرفته چگونه رانندگي کند. سماج روز يکشنبه اتومبيل همسايه شان را که دچار نقص فني بود دزديد و پليس زماني موفق شد او را بگيرد که وي با يک درخت تصادف کرد.

سماج از بيرون آمدن از ماشين امتناع ورزيد و پليس با شکستن پنجره او را بيرون کشيد. صبح روز بعد سماج فرار ديگري را ترتيب داد. هدف او اين بار اين بود که پيش پدربزرگش در تگزاس برود. به همين دليل دزدکي سوار اتوبوسي شد که به فرودگاه سياتل مي رفت. در فرودگاه زماني که مامور اطلاعات نام شخصي را از بلندگو اعلام کرد که به ميز اطلاعات مراجعه کند سماج به آنجا رفت و خودش را به جاي آن فرد جا زد و گفت که مادرش در قسمت خروجي منتظر اوست. سماج به سن آنتونيو تگزاس رسيد.

اما زماني که مي خواست به دالاس برود نتوانست از حقه يي براي رسيدن به هدفش استفاده کند. جرج بهان يکي از مسوولان هواپيمايي امريکا در اين خصوص مي گويد؛ «ما ميلياردها دلار براي امنيت و راحتي مسافرانمان خرج مي کنيم و فکر مي کنيم که همه چيز امن و امان است اما يک پسر بچه 9 ساله مي تواند به راحتي همه محاسبات را بر هم بزند.» سازمان امنيتي حمل و نقل فدرال در حال بررسي اين مساله است که سماج چگونه توانسته ماموران فرودگاه را فريب بدهد.

طبق قوانين امريکا بچه هاي زير 16 سال نيازي به ارائه شناسنامه براي پرواز ندارند که سماج خيلي خوب از اين مساله به نفع خودش استفاده کرده است. سماج که اکنون به خانه بازگردانده شده به خاطر دزديدن اتومبيل و سرکار گذاشتن پليس جريمه شده است. اما مادرش قصد دارد از ماموران هواپيمايي سياتل شکايت کند.
 



پول درآوردن از مرگ 
 
يک موسسه برگزاري مراسم تدفين در شهر گوانگ ژو چين، در پي چاپ آگهي استخدام طي مدت کوتاهي بيش از 200 تقاضاي شغل دريافت کرد. حقوق بالاي ماهانه (1600 يوان يا 1929 دلار) و مزاياي خوب اين شغل در کنار شرايط سخت کاريابي در اين شهر باعث جذب دانشجويان و متخصصان رشته هاي گوناگون به اين شغل شده است.

درآمد بيشتر شاغلان در اين موسسات در حدي است که آنها به راحتي از پس تهيه يک خودرو شخصي برمي آيند. سطح درآمد افراد فعال در زمينه کفن و دفن و مراسم يادبود با درآمد مديران ارشد موسسات خصوصي داراي سرمايه گذاران خارجي يا فروشندگان و قاچاقچيان جوينت قابل مقايسه است. 
 



داشتن آدرس پستي براي بي خانمان هاي ژاپن ممنوع شد
 

يک مرد بي خانمان ژاپني که در يک چادر در پارکي در ژاپن زندگي مي کند از اين به بعد مجاز نيست از آدرس اين پارک به عنوان آدرس پستي اش استفاده کند. اين در حالي است که پيش از اين يک دادگاه محلي به وي اجازه داده بود از آدرس پارک به عنوان آدرس پستي اش استفاده کند.

يوجي يامائوچي 56 ساله از سال 2000 تاکنون در پارکي در غرب شهر صنعتي اوزاکا در يک چادر زندگي مي کند. دادگاه عالي اوزاکا در خصوص وضعيت اين مرد بي خانمان اعلام داشته؛ «چادر اين فرد به آساني قابل جابه جايي است و در يک جا فيکس نشده است. و طبق قوانين پارک ها يک فرد اجازه ندارد از آدرس پارک به عنوان آدرس پستي شخصي اش استفاده کند.»

اين دادگاه نگران است اين مساله باعث شود افراد بي خانمان ديگري براي زندگي کردن به پارک ها روي بياورند. آمار رسمي در سال 2003 نشان مي دهد که بيش از 25 هزار بي خانمان در ژاپن وجود دارند که بيش از 40 درصد آنها در پارک ها زندگي مي کنند و اين مساله باعث شکايت بسياري از افرادي که در پارک ها حضور مي يابند شده است. يامائوچي با تلاش هاي فراوانش سال گذشته موفق شد از يک دادگاه محلي براي استفاده از آدرس پارک به عنوان آدرس پستي اش اجازه بگيرد.

وي قصد دارد اکنون عليه راي دادگاه عالي مبارزاتش را آغاز کند. سوزوکو ياسوئه رئيس سازمان حقوق بشر بي خانمان ها در اين خصوص گفت؛ «راي دادگاه عالي واقعاً جاي تاسف دارد. يک شهروند بايد براي خودش آدرس داشته باشد. اين مساله لااقل به آنها نوعي حس استقلال مي دهد.» 



دزد شرمنده
 
 
يک دزد چيني پس از خواندن SMS هاي قرباني خود، موبايل و مقداري پول را که از او به سرقت برده بود به او بازگرداند.داستان از اين قرار بود که پان آمينيگ خانم معلمي اهل شاندونگ در حال بازگشت از محل کارش، کيفش را که حاوي موبايل، کارت هاي اعتباري و 4900 يوان بود به دست گرفته بود که ناگهان يک موتورسوار آن را از او دزديد. خانم پان ابتدا مي خواست سرقت را به پليس گزارش کند اما بعد تصميم گرفت سعي کند مرد جوان رباينده را به نوعي ترغيب کند که کيفش را برگرداند.او شماره تلفن همراه خود را گرفت به اين اميد که سارق گوشي را بردارد، اما متوجه شد گوشي خاموش است و بعد از آن بود که تصميم گرفت براي سارق SMS بفرستد.

او در اولين اس ام اس نوشت؛ «من پان آينيک هستم و در مدرسه راهنمايي واتو درس مي دهم. تو احتمالاً در شرايط اقتصادي بدي بوده يي که اين کار را انجام داده يي، اگر اينطور است تو را بابت کارت سرزنش نمي کنم.» ولي جوابي دريافت نکرد.پان در اس ام اس دوم نوشت؛ «4900 يوان را براي خودت نگه دار اگر به آن احتياج داري، اما لطفاً بقيه چيزها را به من برگردان. اشتباه کردن حق طبيعي انسان است و تو هنوز جواني و اينکه اشتباهت را جبران کني از هر کاري بهتر است.»در نهايت و بعد از فرستادن 21 اس ام اس بي جواب، پان خسته شد و دست از تلاش برداشت.

اما روز يکشنبه صبح که پان از خانه خارج مي شد ناگهان به بسته يي برخورد کرد که کسي در حياط خانه گذاشته بود و متوجه شد اين همان کيف دزديده شده است.بله، آقاي سارق کيف را دست نخورده برگردانده بود و تنها يک يادداشت در آن گذاشته بود؛ «خانم پان عزيز، متاسفم. من اشتباه کردم، لطفاً مرا ببخشيد. شما با من بسيار صبور و مهربان بوديد با اينکه من از شما سرقت کرده بودم. من راه زندگي ام را عوض مي کنم و انسان خوبي خواهم شد.» 



عذرخواهي بابت تبليغ سوياي گنديده
 

هيات رئيسه تلويزيون ژاپن بابت پخش برنامه يي که با ارائه اطلاعاتي نادرست و غيرواقعي باعث هجوم مردم به فروشگاه ها براي خريد ماده غذايي موسوم به سوياي فاسد که از طريق افزودن مخمر به دانه سويا به دست مي آيد شد، عذرخواهي کرد.در برنامه تلويزيوني فوق که توسط شرکت کاناسي در غرب ژاپن، شهر اوزاکا ساخته شده بود، ادعا شده بود که با خوردن اين ماده به عنوان صبحانه و شام مي توان ظرف دو هفته به مقدار قابل توجهي وزن کم کرد.اندکي پس از پخش برنامه مزبور در سطح کشور در روز هفتم ژانويه، هزاران ژاپني در آرزوي لاغر شدن به فروشگاه ها هجوم بردند و هر چه «ناتو» (نام ژاپني غذاي فوق) در فروشگاه ها بود را خريداري کردند.

بسياري از ژاپني ها بر اين باورند که خوردن ناتو مکمل غذايي مناسبي براي رژيم شان است به طوري که بسياري از مردم آن را همراه با برنج به عنوان صبحانه مصرف مي کنند.طبق گزارش مطبوعات مدير شرکت کاناسي گفت؛ «ما بسيار متاسفيم که اعتماد بينندگان را به دليل تهيه و پخش برنامه يي شامل اطلاعاتي که پايه و اساس علمي و حقيقي ندارد خدشه دار کرديم.» 



مرکز اعتياد به سيگار در مغز کشف شد
 

آسيب ديدن نقطه يي کوچک در مغز انسان مي تواند تمايل و اشتياق به سيگار کشيدن را از بين ببرد. اين کشف مي تواند گام مهمي در درک اعتياد انسان به سيگار يا ساير موادمخدر باشد. اين يافته نه با مطالعات زياد بلکه با مراجعه يک فرد به پزشکان به دست آمد. خيلي ساده يک مرد که روزانه دو بسته سيگار مي کشيد و به سيگار کشيدن اعتياد پيدا کرده بود اما بعد به راحتي سيگار کشيدن را کنار گذاشته بود به پزشکان مراجعه کرد تا پزشکان متوجه شوند با يک اتفاق مهم روبه رو هستند.

دکتر آنتوان سپارا از دانشگاه کاليفرنياي جنوبي در اين مورد مي گويد؛ «به نظر مي رسد که در مورد اين مرد از ميان رفتن تمايل و اشتياق به سيگار کشيدن مثل يک دکمه روشن و خاموش بوده و با خاموش شدن دکمه او ديگر تمايلي به کشيدن سيگار ندارد. اين بسيار جالب بود و ما را متوجه اين نکته کرد که شايد آسيب ديدن يا تحريک يک نقطه از مغز بتواند اين حالت عدم اشتياق به سيگار را باعث شود. براي همين ما به اسکن مغزي کساني که سيگار کشيدن را ترک کرده بودند پرداختيم و متوجه شديم که مرکز اشتياق به سيگار کشيدن در منطقه يي از مغز به نام اينسولا قرار دارد.»

دکتر نورا ولکوف مدير مرکز ملي ترک اعتياد امريکا، مي گويد؛ «اين مي تواند يک نقطه عطف در تاريخ علم پزشکي باشد.»دکتر ولکوف مي گويد؛ «اين مطالعه نشان مي دهد که مرکز تمايل و اشتياق انسان به سيگار کشيدن يا ساير اعتيادها، منطقه اينسولا است و اين مي تواند باعث شود که ما به پيدا کردن راه هايي براي عدم معتاد شدن انسان ها در آينده اميدوار شويم.»براساس آمار دکتر ولکوف در حال حاضر حدود 44 ميليون نفر امريکايي به صورت منظم سيگار مي کشند و بيش از چهارصد هزار نفر در هر سال به علت عوارض و بيماري هاي ناشي از مصرف سيگار فوت مي کنند. البته ميزان سيگار کشيدن در اين کشور ساليانه در حال کاهش است. 



MRI بهتر است يا سي تي اسکن؟ 

معمول ترين شيوه تشخيص سکته مغزي در اورژانس ها استفاده از اسکن است. اما مطالعات جديد نشان مي دهد که اسکن مغزي معمولي در 25 درصد از افراد دچار سکته مغزي هيچ عارضه يي را نشان نمي دهد. اين در حالي است که در بسياري از موارد که سي تي اسکن مساله يي را نشان نمي دهد MRI مي تواند تشخيص اين حالت را بدهد.

در نتايج اين مطالعه که در نشريه پزشکي لانست به چاپ رسيده است پيشنهاد شده که استفاده از MRI در اورژانس ها جايگزين استفاده از سي تي اسکن شود.دکتر جفري آلبرت دونان و همکارانش در دانشگاه ملبورن استراليا اين تحقيق را انجام داده اند. اين پزشک در مقدمه تحقيق خود نوشته است؛ «ما بايد به سوي استفاده از MRI براي تشخيص سکته هاي مغزي حرکت کنيم.

اين شيوه جديد و مدرن تر با دقت بيشتر و درصد خطاي کمتر مي تواند سکته ها را مشخص کند.»و البته دکتر دونان به نکته مهم ديگري هم اشاره مي کند؛ «استفاده از MRI به زمان بيشتر و افراد با تخصص بيشتر نياز دارد. براي همين شايد در اورژانس ها و در گام اوليه براي بيماراني که شک به سکته مغزي در آنها وجود دارد و زمان در درمان آنها بسيار مهم است نمي توان از MRI به عنوان بهترين گزينه استفاده کرد.»

دکتر جوزف برادريک متخصص نورولوژي از دانشگاه سينسيناتي مي گويد؛ تفاوت زماني استفاده از MRI و سي تي اسکن بين 15 تا 20 دقيقه است و اين براي درمان افراد مبتلا به سکته مغزي مي تواند بسيار مهم و حتي نجات دهنده باشد. در مطالعه يي که دکتر دونان انجام داد 356 بيمار با علائم مشکوک به سکته مغزي مورد بررسي قرار گرفتند که در نهايت مشخص شد 217 نفر آنها واقعاً دچار سکته مغزي شده اند که از اين تعداد سي تي اسکن تنها در 159 نفر توانسته بود علائم سکته مغزي را ثبت کند. 

 

ارسال به دوستان