عصر ایران ؛حسن هانی زاده - در داستان های ادبیات عرب می خوانیم یک اعرابی شتری را گم کرد. این اعرابی سوگند یاد کرد که اگر شتر خود را یافت آن را به یک درهم بفروشد .
اتفاقا پس از مدتی شتر خود را پیدا کرد اما چون پشیمان شد و از سوی دیگر نمی خواست قسم خود را بشکند ترفندی برای فروش شتر خود به کار گرفت .
اعرابی گربه ای را به گردن شتر آویخت ودر بازار فریاد بر آورد که این شتر را به یک درهم و گربه را به هزار درهم می فروشم اما بدون گربه شتر را نمی فروشم.
اعرابی دیگری از کنار او گذشت وگفت " ما ارخص الجمل لو لا الهره" این شتر چه ارزان قیمت است اگر این گربه نبود.
داستان ما باز می گردد به اظهارات نسنجیده و دور از عرف دیپلماتیک شیخ عبدالله بن زاید آل نهیان وزیر خارجه امارات متحده است که این جوان کم ظرفیت تلاش می کند تا فراتر از حجم سیاسی ،جغرافیائی وتاریخی کشور خود ایفای نقش کند.
هر چند این شیخ اماراتی مکتب نرفته و بی تجربه تلاش می کند تا از رهگذر توهین به ملت بزرگ ایران ومقایسه ایران با اشغالگری های رژیم اسرائیل توجه افکار عمومی را به خود جلب کند اما ظاهرا این جوان خام هنوز الفبای روابط بین الملل را به درستی نمی داند.
اگر چه به دلیل وابستگی شدید کشورهای کوچک و ضعیف حوزه خلیج فارس به آمریکا وانگلیس ،موجب شده تا مسؤولان این کشورها دچار توهم قدرت شوند اما در عرف دیپلماتیک و روابط بین المللی چیزی به نام "ازدواج کاتولیکی " وجود ندارد.
برای آمریکا وغرب این شتر" کشورهای حوزه خلیج فارس" همان قدر ارزش دارند که برای آن اعرابی دارد، زیرا آمریکا وانگلیس تنها به خاطر نفت از این کشورها حمایت می کنند و اگر روزی نفت تمام شود تمام این شترها را در بازار مکاره سیاسی به یک درهم می فروشند و گربه ای هم از گردن آنها آویزان نمی کنند.
هر چند سن وزیر خارجه امارات آنقدر نیست که بتواند تحولات 30 سال گذشته خلیج فارس را بیاد بیاورد اما زمانی که امریکا وانگلیس هم پیمان شاه سابق ایران بودند شیخ زاید بن سلطان ال نهیان رئیس وقت امارات متحده و پدر شیخ عبدالله ، از ایران به عنوان برادر بزرگ وپناهگاه واقعی کشورهای حوزه خلیج فارس یاد می کرد.
امروز که ملت ایران در پرتو ادبیات دینی واستقلال طلبانه خود آمریکا وانگلیس را از کشور خود طرد کرده اند واین قدرت ها ی استعمار چتر حمایتی خود را برکشورهای عرب حوزه خلیج فارس گسترانیده اند وزیر خارجه جوان وبی تجربه امارات به اتکاء این حمایت ها به خود اجازه می دهد که از حد خود تجاوز کند و عبارات سخیفی در حق ملت بزرگ ایران بر زبان جاری کند و مدعی اشغال جزایر سه گانه توسط ایران شود!
متاسفانه مسولین کشورهای حوزه خلیج فارس نه تنها تاریخ وگذشته خود را فراموش کرده اند بلکه محدوده جغرافیای مصنوعی خود را نیز به خوبی نمی دانند.
اگر رهبران حوزه خلیج فارس تصور کرده اند که آمریکا با آنان عقد ازدواج کاتولیکی بسته سخت در اشتباه هستند زیرا آمریکا ثابت کرده که برای کشورهای تحت حمایت خود تاریخ مصرف مشخصی دارد، که هرگاه این تاریخ به پایان برسد مهر "باطل شد " بر آنها خواهد زد.
نمونه آشکار وخیلی نزدیک به منطقه ما ،صدام حسین دیکتاتور مخلوع عراق است که آمریکا وغرب به مدت 8 سال از وجود او برای مقابله با ملت ایران استفاده کردند وزمانی که تاریخ مصرف این دیکتاتور به پایان رسید اور را سرنگون کردند.
برخی از شیوخ سنتی خلیج فارس کم وبیش به همین سر نوشت دچار شدند وزمانی که آمریکا احساس کرد که تاریخ مصرف این شیوخ پیر به پایان رسیده از وجود فرزندان آنان که حرف شنوی بیشتری از آمریکا دارند ، برای اجرای سیاست های خود استفاده کرد.
این توهم نیز ذهن برخی رهبران ومقامات کشورهای حوزه خلیج فارس را فرا گرفته که چون آمریکا از آنان پشتیبانی می کند لذا به خود اجازه می دهند که فراتر از حجم سیاسی وجغرافیائی خود به دیگران سنگ اندازی کنند.
تکیه این کشورها به قدرت آمریکا وغرب وانگاره های ساده لوحانه رهبران کشورهای حوزه خلیج فارس به حدی است که این رهبران دچار توهمات ذهنی شده اند.
یکی از مقامات یکی از کشورهای حوزه خلیج فارس در پاسخ به این سوال که چه خطری شما را تهدید می کند که کشور خود را به پایگاهی برای نظامیان آمریکا تبدیل کرده اید گفته است: من هر شب تا صدای شنی تانک های ارتش آمریکا را نشنوم نمی توانم بخوابم بنا بر این صدای حرکت شنی تانکهای امریکا حکم یک سمفونی دل انگیز برای من دارد که اگر آن را نشنوم دچار دلهره وخواب های وحشتناکی می شوم!
چنین انگاره هایی بطور طبیعی توهماتی برای مسولین کشورهای حوزه خلیج فارس ایجاد کرده واین توهمات این جسارت را به آنان داده تا فراتر از وزن سیاسی محلی و منطقه ای خود گنده گویی کنند.
ملت ایران کمک های 180 میلیارد دلاری این کشورها به رژیم صدام را در طول 8 سال جنگ تحمیلی هر گز فراموش نخواهد کرد وهر گاه زمان آن فرا برسد نسل های آینده ایران پرونده خیانت این کشورها را باز خواهد کرد.
شیخ عبدالله بن زاید این جوجه دیپلمات تازه به دوران رسیده باید بداند که روزی فرا خواهد رسید که انگلیس وآمریکا مانند آن اعرابی بخواهند این شتر را در بازار مکاره سیاسی به ثمن بخس بفروشند ،در آن صورت راه باز گشتی برای امثال شیخ عبدالله بن زاید نخواهد بود لذااین جوان کم تجربه باید هر چه زودتر وتا دیر نشده از ملت ایران عذر خواهی کند.
عرض خود مي بري و زحمت ما مي داري