قدمت تشكلهاي روحانيمحور و مجامع سياسي روحانيت در روند سياسي كشور به اندازه تاريخ انقلاب است. از اينرو هميشه فعاليت آنها در كانون توجه محافل سياسي و اذهان عمومي بوده است. اما اين طيف نيز بهمانند ديگر تشكلهاي سياسي كشور از آفت اختلاف و تفرقه در امان نمانده و بزرگترين انشقاق در آن با انشعاب مجمع روحانيون مبارز از جامعه روحانيت مبارز - كه در ايام حيات امام(ره) صورت گرفت و اين انشعاب كه بازتاب گستردهاي در ميان سياسيون زمان داشت - سبب پديد آمدن تفكرات و ايدههاي نو و به تبع آن، ظهور دستهبنديهاي جديد در ميان روحانيون سياستپيشه شد.
اكنون اما اتفاقات ديگري در طيف قديمي جامعه روحانيت مبارز در حال وقوع است.
جديدترين اين حوادث، خبر انشعاب جديد در جامعه وعاظ تهران بود - اين تشكل زيرمجموعه جامعه روحانيت است - كه البته موجب واكنش تند اعضاي بلندپايه جامعه روحانيت به اين انشعاب شد.
سالك سخنگوي اين تشكل گفت: جامعه روحانيت مبارز بهجز جامعه وعاظ تهران، تشكل ديگري را به رسميت نميشناسد. از سوي ديگر، سفر اخير آيتالله مهدويكني به قم و ديدار وي با سران جامعه مدرسين خبر از تحولات جديد در اين دو تشكل مهم سياسي كشور دارد. طرح تشكيل كميته مشتركي بين جامعه روحانيت مبارز و جامعه مدرسين كه رهآورد سفر آيتالله مهدويكني به قم بود، نشان ميدهد كه بزرگان اصولگرا و استوانههاي انقلاب خطر تفرقه و اختلاف را بيش از هر آسيب ديگري نسبت به قشر روحانيت احساس ميكنند. در همين رابطه پنجرهخ با حجتالاسلام والمسلمين محمدتقي رهبر، نماينده مردم اصفهان در مجلس و از اعضاي جامعه روحانيت مبارز، به گفتوگو نشست تا وی از روند شكلگيري اين اختلافات بگويد.
شكاف در جامعه وعاظ تهران و از سويي كميته مشترك بين جامعه مدرسين و جامعه روحانيت آيا نشان از جدي بودن اختلافات در بين نهادهاي سياسي روحانيون ندارد؟نشست مشترك و ارتباط جامعتین حقي است كه طرفين براي خود قائل بوده و هستند و حتي ما هم با هم ارتباط داريم كه البته اين ارتباطات بايد در جهت مصالح نظام باشد. متأسفانه انشعاب در بين روحانيت از سالها قبل پيش آمده يعني از روزي كه مجمع روحانيون مبارز شكل گرفت. مجمع روحانيون مبارز موضعگيريهاي شايستهاي در فتنه اخير نداشت.
متأسفانه روحانيت در اين برهه به پاي فتنهگران هزينه كرد. اعضاي مجمع با سران فتنه دمخور شدند و نشست و برخاست كردند؛ در حاليكه فتنهگران مطرود ملت بودند و البته ما هم بهموقع واكنش نشان داديم و معترض چنين اتفاقاتي شديم. من انشعاب جديد در جامعه وعاظ را درست نميدانم. و همين بس كه خودمان به جان خودمان بيفتيم و دشمن به ما بخندد. مردم از روحانيت انتظار دارند و روحانيت بايد مستقل عمل كند. روحانياي که مدعی راه امام است، بايد به اصولش پايدار باشد. روحانيت بايد كياست و سياست داشته باشد. با جريانشناسی و زمانشناسي به امور بپردازد. اگر كسي بعد از گذشت يكسال از جريان فتنه، اين جريان را نشناخته باشد، خيلي بي بصيرت است. اين حوادث به انسان درس ميدهد. اين اشتباهات، اشتباهات اصولي است. قبل از انتخابات و بازشدن مشت سران فتنه، بنده روحاني فهميدم كه اين جريان اشتباه است. متأسفانه بعضي از همكاران ما فريب خوردند. بايد بصيرت پيدا کنیم و قرباني افرادي نشويم كه در پي جاه و مقام ميروند.
اختلاف جامعه وعاظ از همان جلسه دعوت از مشايي و سخنان او شروع شد؟قضيه آقاي مشايي و ديدگاه ايشان هنوز مورد بحث است. خيلي از اظهارات ايشان با مبانياي كه ما داريم، منافات دارد. ما هرگز به حرفهاي ايشان قانع نميشويم. چندي پيش درصدد بوديم كه از ايشان در مجلس دعوت كنيم؛ منتها ترسيديم كه ماجراي جلسه جامعه وعاظ پيش بيايد. البته درخصوص مشايي بايد خود جامعه وعاظ پاسخگو باشد.
بهنظر ميرسد از علل بروز اين اختلافات عدم استقلال برخي روحانيون از دولت و يا نهادهاي ديگر باشد؟روحانيت بايد در مسائل مختلف استقلال داشته باشد. اظهاراتش سنجيده باشد. ميدان به كسي ندهد كه شخصيت روحانيت را زيرسئوال ببرد. حتي در قانوناساسي مشروطيت هم پنج مجتهد طراز اول براي بازنگري قوانين ديده شده بود. اين نشاندهنده آن است كه مسائل بايد از نگاه روحانيت ديده شود. در جلسهاي كه خدمت مقام معظم رهبري رسيديم، فرمودند در مقابل انحرافات بايستيد. روحانياي كه با پول امام زمان(عج) زندگي ميكند، نبايد خود را خرج جريانات سياسي بكند. اين موضعگيريها حتي شامل اصولگرايان هم ميشود. روحانيون در مقابل، سكوت نميكنند. مثلا موضعگيري روحانيون در مسئله حجاب را مشاهده كنيد.
رييس دولت نميتواند بگويد ما اجرا نميكنيم. چطور دولت در مقابل مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي در قبال دانشگاه آزاد آنچنان پشت قضيه را ميگيرد اما به مسئله حجاب که ميرسد، ميگويد اجرا نميكنيم. دولت نميتواند اجرا نكند. دين كارشناس دارد ما نبايد فقط روحانيت را براي حلال و حرام يا پاك و نجس بخواهيم. روحانيت در رأس اين نظام قرار دارد. هر شخصي با هر جايگاهي كه دارد، بايد تابع نظر فقه باشد