عصر ایران ورزشی- در فوتبال کشور ما هر فصل که می گذرد باید شاهد چهره های تکراری بر روی نیمکت های تیم ها به عنوان مربی باشیم، افرادی که در بیشتر مواقع کارنامه قابل قبولی هم نداشته اند ولی باز هم در لیگ برتر مربیگری می کردند.
هشت هفته بيشتر از آغاز رقابتهاي ليگ برتر نگذشته و در اين بازه زماني اندك انتظار وقوع هرگونه تغيير و تحولي، حتي روي نيمكتهاي مربيگري تيمهاي قعر جدولي منطقي به نظر نميرسد اما موضوع اصلي نه كنكاش در مورد اينكه چرا منهاي راهآهن، ساير تيمهاي بحرانزده ليگ حتي از ايجاد شايعه بركناري در راس كادرفنيشان هم اجتناب كردهاند، كه جستوجو در دلايل چرايي اين ماجراست.
اينكه آيا مديران تيمهاي پرمشكلي مثل استيلآذين، شهرداري تبريز و پيكان قزوين به واسطه اعتماد بياندازه به كادرفنيشان تابهحال پاي هيچ آلترناتيوي را به رسانهها بازنكردهاند يا اينكه پاي مسائل ديگري در ميان است؟
عزيز محمدي، رئيس سازمان ليگ از ممنوعيت كار پنج مربي منشوري حتي در رقابتهاي دسته اول خبر ميدهد. مربياني مثل فيروز كريمي، فرهاد كاظمي، نادر دستنشان و وينكو بگوويچ كه همواره نامشان در ميان مربياني كه در ليگبرتر صاحب تيم بودند به چشم ميخورد اما ماجراهاي منشور اخلاقي باعث شده اين نفرات بهطور رسمي از چرخه مربيان مورد نظر تيمهاي ليگبرتري و دسته اولي خارج شوند.
در آن سوي ماجرا هم فدراسيون فوتبال و كميته آموزشي وجود دارد كه در سالهاي اخير كوچكترين تلاش مثبتي در جهت توليد مربيان جوان در فوتبال ايران انجام نداده است. امثال حميد استيلي، خداداد عزيزي، علي دايي و امير قلعهنويي هم به واسطه نامهاي بزرگشان در ليگبرتر صاحب تيم شدند و اكثر آنها پس از آنكه رسما هدايت تيمي را برعهده گرفتند، به اجبار در كلاسهاي مربيگري شركت كردند.
برآيند اين اتفاقات باعث شده مديران تيمهاي ليگ برتري بهشدت با كمبود گزينه براي جايگزين كردن مربيان ديگر به جاي مربيان ناكام تيمهايشان مواجه باشند. مروري بر وضعيت تيمهاي بحرانزده ليگ به خوبي اين موضوع را ثابت ميكند.
شهرداري تبريز كه با اكبر ميثاقيان از هشت بازي ابتدايي ليگ فقط 5 امتياز گرفته و در قعر جدول ردهبندي ايستاده، حتي به خودش جرات ايجاد شايعه بركناري سرمربياش را هم نميدهد، تاجايي كه سرپرست اين تيم در واكنش به شايعه اخراج ميثاقيان اينچنين واكنش نشان ميدهد:« از خواندن خبر مذاکره براي جايگزيني ميثاقيان شاخ در آورديم. مربياي كه به فصل قبل تيم را بدون شكست بهليگبرتر آورد، آنقدر برايمان ارزش دارد كه با چند باخت به فكر بركنار كردنش نيفتيم.»
پيكان قزوين هم چنين وضعيتي را تجربه ميكند. تيم شانزدهم جدول ردهبندي كه به گفته شيعي، مديرعامل اين باشگاه مسئولانش به هيچ وجه از عملكرد محمد احمدزاده در آن رضايت ندارند اما تصميمي هم براي كنارگذاشتن سرمربي سابق ملوان گرفته نشده است.
اين وضعيتي است كه استيلآذين و ملوان بندرانزلي هم به گونهاي ديگر با سرمربيان خود تجربه ميكنند. استيلآذين كه در سه هفته اخير، سه شكست متوالي را به دست آورده نه پول فسخ قرارداد سنگين تومباكوويچ را براي پرداخت دارد و نه گزينه قابل اعتنايي كه با بركناركردن سرمربي صربستانيشان روي نيمكت اين تيم بنشيند.
ملوانيها هم كه در حال تجربه كردن شرايط متفاوت و جالبي هستند. آنها فردي كه سالها در اين باشگاه يك دستيار ساده بود را روي نيمكت سرمربيگريشان نشاندهاند و جالب اينجاست كه مجبورند هرهفته متلكهاي مختلف پورغلامي را هم تحمل كنند! كار به جايي رسيده كه پورغلامي به شكل عجيبي رودرروي هواداران عصبي ملوان كه از نتايج ضعيف اين تيم به ستوه آمدهاند هم قرارگرفته و هرگونه توهين و اعتراضي را لايق خود آنها ميداند!
مديران عامل اين تيمها قطعا بارها و بارها اين پرسش را از خود پرسيدهاند كه اگر ميثاقيان، احمدزاده، تومباكوويچ و پورغلامي را بركنار كنيم، چه جايگزين شاخصي براي آنها وجود دارد؟ دراين ميان ماجراي راهآهن با ساير تيمها متفاوت است. آنها همان زمان كه رسول كربكندي بالاي سر اين تيم قرار داشت هم مهدي تارتار را در حالت آمادهباش نگه داشته بودند.
ضمن آنكه براي خود تارتار هم جز راهآهن تيمي براي سرمربيگري وجود ندارد. كنارهم قراردادن اين پازلها مخاطب را به اينجا ميرساند كه مديران ليگبرتري، عملا گزينهاي را خارج از گود نميبينند كه بخواهند باب مذاكره را با آنها باز كنند.
اين شرايط در دسته اول هم وجود دارد و تيمي مثل ابومسلم مجبور است از يك مربي جوان مثل مجيد نامجومطلق استفاده كند. در اين شرايط كاملا بديهي است كه كربكندي بركنارشده هم اميدوار باشد كه خيلي زود به چرخه مربيان ليگبرتري بازگردد!