بر اساس هشدار آسیب شناسان اجتماعی جابه جایی هویت جنسی در بین دختران و پسران و به دنبال آن رفتار پسرانه دختران و رفتار دخترانه پسران پدیده ای است که آثار خود را با شکلهای گوناگون از نوع پوشش و آرایش ظاهری تا قبول مسئولیت در زندگی طی سالهای اخیر در جامعه نشان می دهد .
به گزارش جهان ؛هویت جنسی به احساس مردانگی یا زنانگی هر فرد از خودش گفته میشود.
ریشه های تفاوت دختر و پسر
عوامل زیادی هستند که باعث ایجاد اختلافات تکاملی بین دو جنس دختر و پسر میشوند. اگر شما این موارد را نشناسید و رعایت نکنید قطعا بچهها در پذیرش هویت جنسی خود دچار مشکل میشوند. دانستن این مطلب که چه میزان از اختلافات، ناشی از خصوصیات ذاتی است و چه میزان وابسته به تاثیر اجتماع و فرهنگ روی محیط کودک است کمی دشوار است.
اما میتوان کارهای مفیدی در اینباره کرد. مثلا پسرها ذاتا تمایل دارند با اسلحه و شمشیربازی كنند و با ایجاد سر وصدای بیشتر وقت بگذرانند. اما میتوان برای جلوگیری از خوب جلوه دادن خشونت، از تماس آنها با کتابها و بازیهای کامپیوتری که خشونت را جالب و هیجانانگیز جلوه میدهد تا حد امکان پرهیز کرد.
اما با همه تمهیدات در نهایت نمیتوانید این علاقه استفاده از اسلحه و بازیهای دزد و پلیس و... را از آنها بگیرید.
تشکیل هویت جنسی به 3 عامل متکی است: نگرشهای والدین و گرایشهای فرهنگی، آلت تناسلی خارجی نوزاد و یک عامل ژنتیک که از نظر طبیعی از هفته ششم زندگی جنین فعال باقی میماند. عوامل خانوادگی و فرهنگی بر حس مرد بودن یا زن بودن ما تاثیر میگذارد.
نقش خانواده
نقش خانواده در پیدایش اختلالهای هویت جنسی بسیار موثر است. بعضی از خانوادهها علاقه عجیبی به فعالیتهای جنسی مخالف دارند. مثال واضح آن، خانوادههایی است که پسر خود را شبیه به دختران آرایش میکنند.
تصور کودک از جنسیت خود و همانندسازی او با والد همجنساش به نوع نگرش او و رفتارهای ما به عنوان والد بستگی دارد. پس باید دقت کرد.
دکتر بدریالسادات بهرامی، مشاور خانواده معتقد است هویت جنسی یک کودک با توجه به کارهایی که ما از کودکی برای او انجام میدهیم، شکل میگیرد.
مقصود این است که وقتی ما برای کودک خود اسباببازیهایی چون عروسک، قابلمه و کاسه و از این قبیل تهیه میکنیم یا برای او تفنگ و ماشین و هواپیما و امثال آن میخریم، داریم هویت جنسی او را میسازیم.
اگر برای دخترمان رنگهای صورتی و دخترانه انتخاب میکنیم، داریم به او هویت جنسی میدهیم. علاوه بر اینها، رفتار ما با کودک دختر و پسرمان در شکلگیری هویت جنسی او موثر است.
والدینی که با دختر خود همانند یک پسر رفتار میکنند یا هستند كسانی كه پسر خود را همچون دختربچهها میآرایند، دامن میپوشانند، موهایش را بلند میکنند و دلشان میخواهد به قولی این پسر آخری را کمی دردانه و لوس کنند تا به آرامش برسند!
زوجی را میشناسم که 4 پسر دارند و باز هم به امید داشتن دختر اقدام به بچهدار شدن میکنند و حالا که پنجمی هم پسر شده با او درست مثل دختربچهها رفتار میکنند و میگویند زیبایی او مثل دخترهاست و با پوشاندن لباس دخترانه به این پسر 2، 3 ساله حس میکنیم دختردار شدهایم! آنها از این موضوع غافلند که دارند به شکلگیری هویت جنسی پسرشان صدمه وارد میکنند.
اهمیت باورهای والدین در شکل گیری هویت جنسی کودک
همه این باورها و رفتارها یعنی اینکه ما هستیم که هویت جنسی بچهها را میسازیم. ما هستیم که با رفتارهای درست میتوانیم به پسرمان بیاموزیم درست مانند یک مرد سالم و خوشحال زندگی کند، هیجانات خود را بروز دهد، احساسات خود را به روش صحیح ابراز کند و در برقراری رابطه با دوستان، همسر و اجتماع موفق شود.
این قضیه که میگویند مرد نباید گریه کند مختص ما نیست. در تمام دنیا به جنس مذکر میگویند که در عصبانیتها حق ندارد گریه کند و فقط میتواند خشم خود را با فریاد زدن تخلیه کند، البته نه فریاد زدن بر سر کسی!
این نکته مهم است که اگر با یک دختر مثل پسر رفتار شود یا برعکس با یک پسر همانند دختر رفتار شود هویت جنسی جنس مخالف خود را یاد میگیرد.
فرزندانمان با چه کسی همانند سازی می کنند؟
بچهها از 3 سالگی با والد همجنس خود همانندسازی میکنند و نقش جنسیتی والد همجنس خود را درونی میکنند، به این معنی که دخترها با مادر و پسرها با پدرشان همانندسازی میکنند.
اینجاست که اگر مادری دارای روحیه سرد و خشن و مردانهای باشد و از لطافتهای زنانه بیبهره باشد، دختر همچون مادرش رفتارها و منشهای خشن و مردانه را میگیرد.
این حالت در مورد مردهایی که رفتارها و شیوه برخورد زنانه دارند نیز صادق است. این مردان وقتی پدر میشوند باید بدانند اگر خود را اصلاح نکنند و کودکشان به 3 سالگی برسد چون پدر خود را با این حالتهای زنانه میبیند امکان دارد پسری شود که همانند یک مرد بار نمیآید و مردم به او هشدار خواهند داد که چرا مثل زنها رفتار میکنی؟!
پدر و مادرها باید آگاهانه عمل کنند. مادر باید طوری عمل کند که دخترش از اینکه او هم مانند مادر، یک جنس لطیف و زنانه دارد احساس رضایت کند.
مادری که به دلیل شغلش یا محیط خانوادهاش طوری تربیت شده که خلق و خوی مردانه در او غالب است نمیتواند انتظار داشته باشد دخترش هویت جنسی کاملا زنانه کسب کند و از آن لذت ببرد.