خواهند گفت که کسی در ایران فیزیک یاد نگیرد... این از جملات آخرین دکتر محمدجواد لاریجانی رييس پژوهشگاه دانشهاي بنيادي(IPM) در گفتوگو با پنجره است. گفتوگویی که با او به بهانه ترور دو استاد برجسته دانشگاه علوم بهشتی تهران انجام شده است. دبير ستاد حقوق بشر قوه قضاييه که بهتازگی از سفری به نیویورک برای شرکت در شصت و پنجمين اجلاس عمومی سازمان ملل به ایران برگشته است، با ابراز تأسف از شهادت دکتر مجيد شهریاری، این حرکات تروریستی را تکمیل پازل غرب برای مقابله با ایران میداند. چرخهای که تحریم، تهدید، آشوب و ترور اجزای لاینفک آن است و همچون برنامهای نوشته شده از پیش در حال اجراست.
لاریجانی امیدوارانه میگوید آنها نمیدانند که حتی اگر آموختن فیزیک را هم ممنوع کنند، درخت دانش در ایران، هر روز تنومندتر از گذشته خواهد شد.
آقای دکتر! بهعنوان اولین سئوال، بفرمایید که حادثه ترور دانشمندان ایرانی از كجا نشأت می گیرد؟بهنظر بنده از لحاظ صورت مسأله حوادث تروریستی اینچنین میتوان گفت که پازل کلی غرب در حمایت از فعالیتهای تروریستی کاملا روشن و آشکار شده است، یعنی دولتهای غربی و آمریکا در ابتدای امر از طریق شورای امنیت قطعنامهای را تصویب و با استفاده از نفوذ و ساختار غیرمتقارنی که در سازمان ملل وجود دارد، به افراد فشار وارد میکنند و سپس مصوبات شورای امنیت سازمان ملل را بهعنوان مجوز و مبنای کار خود قرار میدهند و از سوی دیگر شاهدیم که در فاصله زمانی بسیار کم دانشمندان هستهای در کشورمان به شکل سبُعانهای هدف تروریستها قرار میگیرند. این در حالی است که دول اروپایی و آمریکا رسما از فعالیتهای تروریستها دفاع و آنها را پشتیبانی لجستیکی کرده و پوشش میدهند. در این راستا باید گفت که دول غربی و آمریکا بازوی اجرایی چنین عملیاتهای تروریستی هستند و حتی مسئولین برخی از کشورها مانند دولت بریتانیا رسما بهکارگیری روشهای امنیتی در امور مربوط به جمهوری اسلامی ایران را اعلام میکنند.
علت وقوع چنین حوادث تروریستی چیست؟ مسأله کاملا روشن است؛ زیرا دولتهای غربی و آمریکا متوجه تصمیم و حرکت جمهوری اسلامی ایران بهسمت توسعه فنآوریهای هستهای برای مصارف صلحآمیز و همچنین پیشرفت در سایر فنآوریها شدهاند و در این رابطه شاهدیم که آنها در قطعنامههای شورای امنیت به فنآوری هستهای صلحآمیز ایران بسنده نکرده و حتی مسائل مربوط به هوافضا را نیز برای ایران دچار محدودیت کردهاند. با این وجود، آنان متوجه شدهاند که ایران تصمیمی قاطع گرفته و قدمهایی حسابشده در این جهت برمیدارد و تاکنون نیز به توفیقات شگفتانگیزی دستیافته است. از اینرو آنها راهی را انتخاب کردهاند که از لحاظ ارزشهای انسانی راه بسیار پرخفت برای کشورهای مدعی حقوق بشر است. و از جهت دیگر نیز حمایت آنها از اینگونه اقدامات بسیار غیرانسانی و سبُعانه است.
سایر کشورهای دنیا با وجود عملکرد تبعیضآمیز دولتهای غربی و آمریکا آیا پی به ماهیت اصلی رفتارهای آنان بردهاند؟ برای کشورهای دنیا کاملا روشن شده که دول غربی و آمریکا در بهکارگیری خشونت هیچ حد و مرزی را رعایت نمیکنند؛ زیرا ابزار آنها برای تسلط بر سایر ملتها و تثبیت سیطره خود، بهکارگیری خشونت است و فاش شدن چهره آنها نزد افکار عمومی جهان دستاورد مهم سیاسی برای جمهوری اسلامی نهتنها در سطح ملی بلکه در سطح جهانی است.
به نظر شما اعلام اسامی دانشمندان ایرانی در قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل که علیه فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران صادر شدهاند هدفمند و از پیش تعیین شده بوده است؟ بهنظر بنده، مسألهای که همه این موضوعات را به همدیگر متصل میکند، سازماندهی انسانی دول غرب یعنی کشورهای اروپایی و آمریکا و گروههای تروریستی است که آنان در کنار هم در جلساتی مشترک تصمیماتشان را برنامهریزی و سپس آن را توسط عوامل خود اجرایی میکنند، از این جهت، آنها برای اینکه کار خود را نزد افکار عمومی جهان موجهتر نشان دهند، از شورای امنیت سازمان ملل در جهت منافع خود بهرهبرداری میکنند و با تصویب مصوبه و قطعنامه، کشورها را در تنگنا قرار میدهند. در این راستا شاهدیم که آنها علاوهبر ايجاد محدودیت در دستیابی ایران به انرژی صلحآمیز هستهای در حوزه حقوق بشر نیز با تصویب مصوبه مانع پیگرد قانونی تروریستها از سوی جمهوری اسلامی ایران میشوند و نمونه آن گذراندن مصوبهای است که به بحث محارب در قوانین ایران اشکال میگیرند و این در حالی است که مفهوم محارب پایگاه قانونی ما در مبارزه با تروریسم است. و آنان با این هدف در پی این موضوع هستند که نظام اسلامی را در مبارزه با تروریسم هم دارای محدودیت کنند.
محور فرماندهی چنین اقداماتی از نظر شما دقیقا بهکجا برمیگردد؟ بنده معتقدم مرکزیت واحدی در غرب نقشه تروریستی میکشد و افرادی را مشخص و اهداف را تعیین و سپس با کمال سبعیت آن را به مرحله اجرا میگذارد. در این راستا ما نباید دنبال هیچ مسأله فرعی برویم؛ زیرا کاملا روشن و واضح است که مسئولیت چنین جنایاتی بر عهده آمریکا و دول اروپایی بهخصوص انگلستان است.
آقای دکتر! چه مدل رفتاری، غرب را به این نقطه رسانده که اولا در وهله نخست حقوق بشر و تروریسم را ابزاری قرار دهد برای رسیدن به مطامع خود و از سوی دیگر خود عامل اجرایی نقض حقوق بشر و اقدامات تروریستی شود؟ همانطور که اشاره کردم، دولتهای غربی و آمریکا برای گسترش سیطره خود بر کشورها از هیچ ابزاری دریغ ندارند و در این راستا در ترور و کشتن انسانها نیز حد و مرزی برای خود قائل نیستند. منتها آن چیزی که غربیها را دچار شگفتی کرده، توان استقامت و قدرت مبارزه جمهوری اسلامی ایران با چالشهای تروریستی است.
اگر ممکن است نمونهای از مدیریت جمهوری اسلامی ایران در برخورد با چالشهای تروریستی را بیان فرمایید؟ جمهوری اسلامی ایران در سالهای دهه 60 درگیر چند مورد هواپیماربایی بود؛ منتها نظام اسلامی با آن اقدامات تروریستی مقابله جدی کرد و بهطور بسیار موفقی توانست ریشه اقدامات تروریستی هواپیماربایی را در کشور از بین ببرد. در این زمینه نیز مطمئن هستیم که با درایت و هوشیاری و توانمندی نیروهای امنیتی و نظامی ریشه ترور و خط تروریستی قطع میشود و اساسا موانع اینچنین نخواهد توانست خللی در پیشرفتهای علمی کشور ایجاد کند.
با توجه به موضوعی که بیان فرمودید، اگر غربیها در فاز عملیات تروریستی اینچنین به بنبست برسند، فکر میکنید آیا وارد فاز دیگری شوند؟ اگر جوابتان در این جهت مثبت است، فاز بعدی آنها پس از عملیات تروریستی چیست؟ بهنظر بنده، فاز بعدی که غربیها بعد از عملیاتهای تروریستی دنبال خواهند کرد، ادامه فتنهگریاي است که در سال 1388 در کشور راه انداختند. آنان برنامهریزی میکنند تا بهشکل دیگری فتنهگری را در داخل کشور بازسازی کنند و البته میتوان گفت که هماکنون این موضوع در دستور کار آنها قرار دارد. ولیکن باید این نکته را نیز یادآور شد که شاید دور نباشد که آنان بپذیرند که در مصاف با جمهوری اسلامی ایران راهی جز پذیرش شکست ندارند.
آقای دکتر! بهنظر شما عملیاتهای تروریستی چه تأثیر و بازتابی در داخل و خارج از کشور خواهد داشت؟عملیاتهای تروریستی غربیها در داخل کشور سبب میشود که دانشمندان و جوانان ایرانی مصممتر از گذشته کارهای علمی خود را ادامه دهند و در خارج از کشور نیز دستاوردی جز بیآبرویی برای دولتهای غربی و آمریکا بهجا نمیگذارد؛ زیرا کشتن یک دانشمند مظلوم به هر بهانهای محکوم است؛ زیرا اساسا دانشمند است و کشتن وی نشانه استیصال، ضعف، خیانت، و خباثت است.
یکی از مسائلی که شاهد آن هستیم، طرح موضوع ایجاد نظم جهانی از سوی کشورهای غربی است. بهنظر شما آیا آنها با اقدامات اینچنین در پی ایجاد نظمی جدید در سطح دنیا هستند؟ اولا نظم جهانی یک مفهوم نسبتا واقعی است و در دنیا خیلیها مدعی ایجاد نظم جهانی بودهاند اما شاهدیم که همواره در پس پرده ادعای نظم یکنوع مسلط کردن خواستههایشان در سطح دنیا بوده است. ثانیا شرایط فعلی ایران آنها را مجبور کرده که جمهوری اسلامی را مورد هدف قرار دهند. و اساسا اگر نظمی هم در آینده بخواهد در سطح دنیا برقرار شود، بهطور حتم غربیها نقشی در نظم جهانی نخواهند داشت.
با توجه به اینکه در سال گذشته دکتر علیمحمدی نیز هدف تروریستها قرار گرفته، فکر میکنید این ترورها با هم ارتباطی داشتهاند؟ بهنظرم همه ترورها از یک ناحیه طراحی، هدایت و اقدام میشود.
بهنظر شما برای حفظ جان دانشمندان ایرانی چه اقداماتی باید انجام شود که دیگر شاهد چنین مسائلی نباشیم؟ بنده مطمئن هستم که تشکیلات امنیتی کشور با قدرت و توانمندی جلوی تروریستها را میگیرد و ریشه آن را میخشکاند. اما در این جهت فرد باید متوجه شود که پرورش تروریستها در وهله نخست، آثارش به خود آنها باز میگردد؛ همانطور که در جریان فعالیتهای القاعده و طالبان شاهد بودیم که آنان این دو گروه را پرورش داده و سپس خود هزینهای سنگین به سبب حمایت از آنان پرداختند. عملیاتهای تروریستی اساسا بحثی بسیار خطرناک است و ما فکر میکنیم که جمهوری اسلامی توان مقابله با آن را دارد؛ در این رابطه آسیبپذیری غربیها بیشتر است و باید این نکته را مدنظر داشته باشند که در آینده آثار حمایتشان از تروریستها را خواهند دید.
آقای دکتر! با توجه به اینکه شما در حوزه فیزیک فعالیت داشتهاید، آیا با دانشمندانی که مورد هدف تروریستها قرار گرفتهاند آشنایی داشتهاید؟ بله، بهصورت طبیعی بنده با حوزه فیزیک و جامعه فیزیک آشنایی دارم و این دوستان از اساتید بسیار خوب بودند و خدا را شکر میکنم که دکتر عباسی در سلامت به سر میبرند و دکتر شهریاری نیز روحش شاد و مطمئن هستم که جای این درخت تنومند هزاران نهال جدید بهوجود میآید. البته از جهت اینکه ایشان همکار بنده بوده، دچار تألم خاطر هستم اما نکتهای که باید در اینجا یادآوری کنم این است که غربیها در آیندهای نزدیک خواهند گفت که کسی در ایران نباید فیزیک نیز یاد بگیرد؛ زیرا در این صورت میتواند پیشرفت و نوآوری داشته باشد اما طرح چنین بحثی نسخهای غیربشری و غيرانسانی است که در مورد کشور بزرگ و توانمند ایران که دروازه تمدن بشری محسوب میشود، محکوم به شکست است.
شما در ستاد حقوق بشر قوه قضاییه آیا قصد پیگیری چنین اقدامات تروریستی را در سطح جهانی دارید؟ ما از همه زمینهها باید برای پردهبرداری از جنایت بزرگی که رخ داده و رسما دول اروپایی و آمریکا و بهخصوص مکانیسمهای فرسوده سازمان ملل در این جنایت شریک هستند استفاده كنيم و حتما ما در پردهبرداری از اینگونه اقدامات تلاش خواهیم کرد و همه توان خود را برای رسوا کردن آنها در سطح بینالملل بهکار خواهیم گرفت.