۲۰ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۰ آبان ۱۴۰۳ - ۱۳:۳۷
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۴۷۸۳۰
تاریخ انتشار: ۱۳:۴۸ - ۱۳-۰۹-۱۳۸۹
کد ۱۴۷۸۳۰
انتشار: ۱۳:۴۸ - ۱۳-۰۹-۱۳۸۹

فتنه پس از ترور

محمدجواد لاریجانی


خواهند گفت که کسی در ایران فیزیک یاد نگیرد... این از جملات آخرین دکتر محمدجواد لاریجانی رييس پژوهشگاه دانش‌هاي بنيادي(IPM) در گفت‎وگو با پنجره است. گفت‎وگویی که با او به بهانه ترور دو استاد برجسته دانشگاه علوم بهشتی تهران انجام شده است. دبير ستاد حقوق بشر قوه قضاييه که به‎تازگی از سفری به نیویورک برای شرکت در شصت و پنجمين اجلاس عمومی سازمان ملل به ایران برگشته است، با ابراز تأسف از شهادت دکتر مجيد شهریاری، این حرکات تروریستی را تکمیل پازل غرب برای مقابله با ایران می‎داند. چرخه‎ای که تحریم، تهدید، آشوب و ترور اجزای لاینفک آن است و همچون برنامه‎ای نوشته شده از پیش در حال اجراست.

لاریجانی امیدوارانه می‎گوید آن‎ها نمی‎دانند که حتی اگر آموختن فیزیک را هم ممنوع کنند، درخت دانش در ایران، هر روز تنومندتر از گذشته خواهد شد.

آقای دکتر! به‎عنوان اولین سئوال، بفرمایید که حادثه ترور دانشمندان ایرانی از كجا نشأت می‎‎ گیرد؟

به‎نظر بنده از لحاظ صورت ‎مسأله حوادث تروریستی این‎چنین می‎‎توان گفت که پازل کلی غرب در حمایت از فعالیت‎‎های تروریستی کاملا روشن و آشکار شده است، یعنی دولت‎‎های غربی و آمریکا در ابتدای امر از طریق شورای امنیت قطعنامه‎ای را تصویب و با استفاده از نفوذ و ساختار غیرمتقارنی که در سازمان ملل وجود دارد، به افراد فشار وارد می‎‎کنند و سپس مصوبات شورای امنیت سازمان ملل را به‎عنوان مجوز و مبنای کار خود قرار می‎‎دهند و از سوی دیگر شاهدیم که در فاصله زمانی بسیار کم دانشمندان هسته‎ای در کشورمان به شکل سبُعانه‎ای هدف تروریست‎‎ها قرار می‎‎گیرند. این در حالی است که دول اروپایی و آمریکا رسما از فعالیت‎‎های تروریست‎‎ها دفاع و آن‎‎ها را پشتیبانی لجستیکی کرده و پوشش می‎‎دهند. در این راستا باید گفت که دول غربی و آمریکا بازوی اجرایی چنین عملیات‎‎های تروریستی هستند و حتی مسئولین برخی از کشور‎ها مانند دولت بریتانیا رسما به‎کارگیری روش‎‎های امنیتی در امور مربوط به جمهوری اسلامی ایران را اعلام می‎‎کنند.

 علت وقوع چنین حوادث تروریستی چیست؟

مسأله کاملا روشن است؛ زیرا دولت‎‎های غربی و آمریکا متوجه تصمیم و حرکت جمهوری اسلامی ایران به‎سمت توسعه فن‎آوری‎‎های هسته‎ای برای مصارف صلح‎آمیز و همچنین پیشرفت در سایر فن‎آوری‎‎ها شده‎اند و در این رابطه شاهدیم که آن‎‎ها در قطعنامه‎‎های شورای امنیت به فن‎‎آوری هسته‎ای صلح‎آمیز ایران بسنده نکرده و حتی مسائل مربوط به هوافضا را نیز برای ایران دچار محدودیت کرده‎اند. با این وجود، آنان متوجه شده‎اند که ایران تصمیمی قاطع گرفته و قدم‎‎هایی حساب‎شده در این جهت برمی‎دارد و تاکنون نیز به توفیقات شگفت‎انگیزی دست‎یافته است. از این‎رو آن‎‎ها راهی را انتخاب کرده‎اند که از لحاظ ارزش‎‎های انسانی راه بسیار پرخفت برای کشور‎های مدعی حقوق بشر است. و از جهت دیگر نیز حمایت آن‎‎ها از این‎گونه اقدامات بسیار غیرانسانی و سبُعانه است.

 سایر کشور‎های دنیا با وجود عملکرد تبعیض‎آمیز دولت‎‎های غربی و آمریکا آیا پی به ماهیت اصلی رفتار‎های آنان برده‎اند؟

برای کشور‎های دنیا کاملا روشن شده که دول غربی و آمریکا در به‎کارگیری خشونت هیچ حد و مرزی را رعایت نمی‎‎کنند؛ زیرا ابزار آن‎‎ها برای تسلط بر سایر ملت‎‎ها و تثبیت سیطره خود، به‎کارگیری خشونت است و فاش شدن چهره آن‎‎ها نزد افکار عمومی جهان دستاورد مهم سیاسی برای جمهوری اسلامی نه‎تنها در سطح ملی بلکه در سطح جهانی است.

به ‎نظر شما اعلام اسامی دانشمندان ایرانی در قطعنامه‎‎های شورای امنیت سازمان ملل که علیه فعالیت‎‎های صلح‎آمیز هسته‎ای ایران صادر شده‌اند هدفمند و از پیش تعیین شده بوده است؟

به‎نظر بنده، مسأله‎ای که همه این موضوعات را به همدیگر متصل می‎‎کند، سازماندهی انسانی دول غرب یعنی کشور‎های اروپایی و آمریکا و گروه‎‎های تروریستی است که آنان در کنار هم در جلساتی مشترک تصمیمات‎شان را برنامه‎ریزی و سپس آن‎ را توسط عوامل خود اجرایی می‎‎کنند، از این جهت، آن‎ها برای این‎که کار خود را نزد افکار عمومی جهان موجه‎تر نشان دهند، از شورای امنیت سازمان ملل در جهت منافع خود بهره‎برداری می‎‎کنند و با تصویب مصوبه و قطعنامه، کشور‎ها را در تنگنا قرار می‎‎دهند. در این راستا شاهدیم که آن‎‎ها علاوه‎‎بر ايجاد محدودیت در دستیابی ایران به انرژی صلح‎آمیز هسته‎ای در حوزه حقوق بشر نیز با تصویب مصوبه مانع پیگرد قانونی تروریست‎‎ها از سوی جمهوری اسلامی ایران می‎‎شوند و نمونه آن گذراندن مصوبه‎ای است که به بحث محارب در قوانین ایران اشکال می‎‎گیرند و این در حالی است که مفهوم محارب پایگاه قانونی ما در مبارزه با تروریسم است. و آنان با این هدف در پی این موضوع هستند که نظام اسلامی را در مبارزه با تروریسم هم دارای محدودیت کنند.

 محور فرماندهی چنین اقداماتی از نظر شما دقیقا به‎کجا برمی‎گردد؟

بنده معتقدم مرکزیت واحدی در غرب نقشه تروریستی می‎‎کشد و افرادی را مشخص و اهداف را تعیین و سپس با کمال سبعیت آن را به مرحله اجرا می‎‎گذارد. در این راستا ما نباید دنبال هیچ مسأله‎ فرعی برویم؛ زیرا کاملا روشن و واضح است که مسئولیت چنین جنایاتی بر عهده آمریکا و دول اروپایی به‎خصوص انگلستان است.

 آقای دکتر! چه مدل رفتاری، غرب را به این نقطه رسانده که اولا در وهله نخست حقوق بشر و تروریسم را ابزاری قرار دهد برای رسیدن به مطامع خود و از سوی دیگر خود عامل اجرایی نقض حقوق بشر و اقدامات تروریستی شود؟

همان‎طور که اشاره کردم، دولت‎‎های غربی و آمریکا برای گسترش سیطره خود بر کشور‎ها از هیچ ابزاری دریغ ندارند و در این راستا در ترور و کشتن انسان‎‎ها نیز حد و مرزی برای خود قائل نیستند. منتها آن چیزی که غربی‎‎ها را دچار شگفتی کرده، توان استقامت و قدرت مبارزه جمهوری اسلامی ایران با چالش‎‎های تروریستی است.

 اگر ممکن است نمونه‎ای از مدیریت جمهوری اسلامی ایران در برخورد با چالش‎‎های تروریستی را بیان فرمایید؟

جمهوری اسلامی ایران در سال‎های دهه 60 درگیر چند مورد هواپیماربایی بود؛ منتها نظام اسلامی با آن اقدامات تروریستی مقابله جدی کرد و به‎طور بسیار موفقی توانست ریشه اقدامات تروریستی هواپیماربایی را در کشور از بین ببرد. در این زمینه نیز مطمئن هستیم که با درایت و هوشیاری و توانمندی نیرو‎های امنیتی و نظامی ریشه ترور و خط تروریستی قطع می‎‎شود و اساسا موانع این‎چنین نخواهد توانست خللی در پیشرفت‎‎های علمی کشور ایجاد کند.

 با توجه به موضوعی که بیان فرمودید، اگر غربی‎‎ها در فاز عملیات تروریستی این‎چنین به بن‎بست برسند، فکر می‎‎کنید آیا وارد فاز دیگری شوند؟ اگر جواب‎تان در این جهت مثبت است، فاز بعدی آن‎‎ها پس از عملیات تروریستی چیست؟

به‎نظر بنده، فاز بعدی که غربی‎‎ها بعد از عملیات‎‎های تروریستی دنبال خواهند کرد، ادامه فتنه‎گری‌اي است که در سال 1388 در کشور راه انداختند. آنان برنامه‎ریزی می‎‎کنند تا به‎شکل دیگری فتنه‎گری را در داخل کشور بازسازی کنند و البته می‎‎توان گفت که هم‎اکنون این موضوع در دستور کار آن‎‎ها قرار دارد. ولیکن باید این نکته را نیز یادآور شد که شاید دور نباشد که آنان بپذیرند که در مصاف با جمهوری اسلامی ایران راهی جز پذیرش شکست ندارند.

 آقای دکتر! به‎نظر شما عملیات‎‎های تروریستی چه تأثیر و بازتابی در داخل و خارج از کشور خواهد داشت؟

عملیات‎‎های تروریستی غربی‎‎ها در داخل کشور سبب می‎‎شود که دانشمندان و جوانان ایرانی مصمم‎تر از گذشته کار‎های علمی خود را ادامه دهند و در خارج از کشور نیز دستاوردی جز بی‎آبرویی برای دولت‎‎های غربی و آمریکا به‎جا نمی‎‎گذارد؛ زیرا کشتن یک دانشمند مظلوم به هر بهانه‎ای محکوم است؛ زیرا اساسا دانشمند است و کشتن وی نشانه استیصال، ضعف، خیانت، و خباثت است.

 یکی از مسائلی که شاهد آن هستیم، طرح موضوع ایجاد نظم جهانی از سوی کشور‎های غربی است. به‎نظر شما آیا آن‎‎ها با اقدامات این‎چنین در پی ایجاد نظمی جدید در سطح دنیا هستند؟

اولا نظم جهانی یک مفهوم نسبتا واقعی است و در دنیا خیلی‎‎ها مدعی ایجاد نظم جهانی بوده‎اند اما شاهدیم که همواره در پس پرده ادعای نظم یک‎نوع مسلط کردن خواسته‎های‎شان در سطح دنیا بوده است. ثانیا شرایط فعلی ایران آن‎‎ها را مجبور کرده که جمهوری اسلامی را مورد هدف قرار دهند. و اساسا اگر نظمی هم در آینده بخواهد در سطح دنیا برقرار شود، به‎طور حتم غربی‎‎ها نقشی در نظم جهانی نخواهند داشت.

 با توجه به این‎که در سال گذشته دکتر علی‎محمدی نیز هدف تروریست‎‎ها قرار گرفته، فکر می‎‎کنید این ترور‎ها با هم ارتباطی داشته‎اند؟

به‎نظرم همه ترور‎ها از یک ناحیه طراحی، هدایت و اقدام می‎‎شود.

 به‎نظر شما برای حفظ جان دانشمندان ایرانی چه اقداماتی باید انجام شود که دیگر شاهد چنین مسائلی نباشیم؟

بنده مطمئن هستم که تشکیلات امنیتی کشور با قدرت و توانمندی جلوی تروریست‎‎ها را می‎‎گیرد و ریشه آن را می‎‎خشکاند. اما در این جهت فرد باید متوجه شود که پرورش تروریست‎‎ها در وهله نخست، آثارش به خود آن‎‎ها باز می‎‎گردد؛ همان‎طور که در جریان فعالیت‎‎های القاعده و طالبان شاهد بودیم که آنان این دو گروه را پرورش داده و سپس خود هزینه‎ای سنگین به سبب حمایت از آنان پرداختند. عملیات‎‎های تروریستی اساسا بحثی بسیار خطرناک است و ما فکر می‎‎کنیم که جمهوری اسلامی توان مقابله با آن را دارد؛ در این رابطه آسیب‎پذیری غربی‎‎ها بیشتر است و باید این نکته را مدنظر داشته باشند که در آینده آثار حمایت‎شان از تروریست‎‎ها را خواهند دید.

 آقای دکتر! با توجه به این‎که شما در حوزه فیزیک فعالیت داشته‎اید، آیا با دانشمندانی که مورد هدف تروریست‎‎ها قرار گرفته‎اند آشنایی داشته‎اید؟

بله، به‎صورت طبیعی بنده با حوزه فیزیک و جامعه فیزیک آشنایی دارم و این دوستان از اساتید بسیار خوب بودند و خدا را شکر می‎‎کنم که دکتر عباسی در سلامت به سر می‎‎برند و دکتر شهریاری نیز روحش شاد و مطمئن هستم که جای این درخت تنومند هزاران نهال جدید به‎وجود می‎‎آید. البته از جهت این‎که ایشان همکار بنده بوده، دچار تألم خاطر هستم اما نکته‎ای که باید در این‎جا یادآوری کنم این است که غربی‎‎ها در آینده‎ای نزدیک خواهند گفت که کسی در ایران نباید فیزیک نیز یاد بگیرد؛ زیرا در این صورت می‎‎تواند پیشرفت و نوآوری داشته باشد اما طرح چنین بحثی نسخه‎ای غیربشری و غيرانسانی است که در مورد کشور بزرگ و توانمند ایران که دروازه تمدن بشری محسوب می‎شود، محکوم به شکست است.

 شما در ستاد حقوق بشر قوه قضاییه آیا قصد پی‎گیری چنین اقدامات تروریستی را در سطح جهانی دارید؟

ما از همه زمینه‎‎ها باید برای پرده‎برداری از جنایت بزرگی که رخ داده و رسما دول اروپایی و آمریکا و به‎خصوص مکانیسم‎‎های فرسوده سازمان ملل در این جنایت شریک هستند استفاده كنيم و حتما ما در پرده‎برداری از این‎گونه اقدامات تلاش خواهیم کرد و همه توان خود را برای رسوا کردن آن‎‎ها در سطح بین‎الملل به‎کار خواهیم گرفت.
ارسال به دوستان