حجتالاسلام احمدحسین شریفی معاون پژوهشی موسسه امام خمینی (ره)در مطلبی در همشهری ماه از وجود گرایش به شیطان در فرقه های اسلامی خبر می دهد
وقتی از شیطان سخن میگوییم، دو پدیده مختلف «شیطانشناسی» و «شیطانگرایی» رودرروی ما قرار میگیرد که نباید آنها را با هم خلط کرد. شیطانشناسی پدیدهای به قدمت تاریخ بشر است که از دیدگاه ادیان مختلف خصوصاً اسلام میتواند مورد بررسی قرار گیرد. متأسفانه امروز مطالعه و تحقیق در این زمینه کم است گرچه عرفا بیشتر از دیگران به این بحث پرداختهاند.
در جهان اسلام سه طیف وجود دارند که تقدیس ابلیس جزو اعتقادات و مبانی آنهاست اولین جریان «صوفیان» هستند که «حسن بصری» نیز در میانشان است و از قرن اول هجری شروع شده و تا قرن ششم ادامه پیدا کرده و در این مدت، تبرئه ابلیس سیر صعودی را طی کرده است به گونهای که در بین برخی صوفیان گفته شد که در عالم هیچ یکتاپرستی مثل ابلیس نیست و سرپیچی او از سجده بر آدم نیز به خاطر نهایت توحید، عشق وافر به حضرت حق و تواضعش بود! از نظر آنها، شیطان ذوب در خداوند بود و غیر از خدا را نمیدید در حالی که این مفاهیم ضددینی و ضدقرآنی است.
اما این روند از قرون ششم و هفتم به بعد فروکش کرد و پس از آن گروهی مشاهده نمیشود که به تبرئه ابلیس بپردازند
اهل حق و شیطانگراییدومین جریان در جهان اسلام که به تبرئه ابلیس پرداخته است «اهلحق» است. آنان خود به دو گروه تقسیم میشوند؛ گروه اول فقط در جهان اسلام زندگی میکنند اما خود را اصلاً مسلمان نمیدانند و اگر کسی از این گروه با مسلمانی ارتباط برقرار کند، طرد میشود و حکمش قتل است! آنان طیف «یزیدیان» هستند و البته ربطی به یزید بنمعاوینه ندارند و نامشان اواژه «ایزد» گرفته شده است. پیروان این فرقه احترامی فوقالعاده تا سرحد عبادت برای ابلیس قائل هستند.
عمده آنها در کرردستان عراق و ترکیه زندگی میکنند. در کنار یزیدیان، گروه دومی نیز هستند که در غرب کشور حضور دارند. بعضی از افراد این گروه خود را شیعه 12 امامی میدانند اما به نوعی برای ابلیس نیز احترام قائلند. البته نام او را شیطان نمیخوانند بلکه «ملکطاووس» مینامند.
انواع شیطانگرایی در غربگرچه جریانهای شیطانگرایی از قدیم در شرق وجود داشتهاند ولی عمده آنچه این روزها به نام شیطانگرایی ترویج میشود، از دنیای غرب آمده که به سه نوع استوار است؛ جریان اول، شیطانگرایی دینی است که متعلق به دوران باستان بوده و نگاه ماورایی داشتند. مردم، شیطانگرایی قرون وسطی و سوم، شیطانگرایی فلسفی است که دغدغه کنونی جامعه است.
عشای تاریک و تاریکی عشامراسم «عشای تاریک» یکی از مناسک مهم شیطانگرایی است. این مراسم شبیه عشای ربانی در کلیساست که اندکی شراب و نان خشک به افراد داده میشود. نان به منزله جسد حضرت مسیح و شراب به منزله خون اوست تا احساس اتحاد با مسیح صورت گیرد. در «عشای تاریک» نیز مخلوط خون، ادرار همراه با تکهای نام خشک، استخوان یا گوشت به قربانیانشان میخورانند و میگویند با این عمل میتوانی قدرت شیطان را تسخیر کنی و از نیروهای ماورایی استفاده کنی.
ارائه پلیدیها در قالب دینغربیان تا مدتی پیش منکر قدرتهای ماورایی بودند اما در دهههای اخیر به نوعی دنبال بازگشت به معنویت هستند. اما این معنویت که به دنبال القای نیروی ماورایی است، تحریف شده است و شیطانگرایی یک نمود از آن است.
مبانی نظری و توهین به مقدساتعدم اعتقاد به وجود خدای توانا، بیهدفی و قائل بودن به اتفاق در عالم، تفکر اومانیستی و اینکه انسان خدای خود است، خودپرستی و عدم التزام به هرگونه مقررات رایج در ادیان و آداب و رسوم دیگران بخشی از عقاید شیطانگرایان است. دفاع از تناسخ، لذتگرایی به ویژه لذت جنسی همراه با خشم، خشونت و نفرت، انکار معاد، تاریک دیدن جهان و ناامیدی محض، ریختن خون به ویژه خون دختر بچهها نیز از دیگر مناسک پیروان این فرقه است. استفاده از موسیقیهای تند همراه با خشونت و ابراز نفرت و توهین به مقدسات ادیان مختلف به عنوان اصول و مبانی نظری شیطانگایی فلسفی و برخی مبانی رفتاری آنها اشاره کرد. موسیقیدانی که چند بار تغییر جنسیت داد و شیطانگرایی را در دنیای جدید احیا کرد به پاره کردن انجیل و قرآن در جلوی عموم دست زد.
دلایل استفاده گسترده از موسیقی از سوی آنان، جاذبههای مجازی و حاشیهای موسیقی مانند ایجاد فضا برای روابط آزاد دختران و پسران، ارزان و قابل دسترس بودن موسیقی با توجه به ارتقای تجهیزات فنی تکثیر و توزیع، کاهش سطح حساسیت یا حساسیتزدایی از طریق نفوذ به خانوادهها، شرکتها، اتومبیلهای شخصی، رایانههای شخصی و بالاخره گوشیهای تلفن همراه است.
همچنین در سالهای 1380 تا 1383 برخی کتابها در ترویج شیطانگرایی با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ترجمه و منتشر شد
سالهای مذکور دوران ترجمه کتابهای شیطانگرایی به فارسی بود. متاسفانه برخی از این کتابها یک نکته مثبت و مفید نیز برای بشریت ندارند. در مقابل این موج بزرگ تبلیغاتی، ضروری است اقدامهای بازدارنده مناسبی صورت پذیرد وگرنه شیطانگرایی از یک جریان فانتزی به آسیب اجتماعی جدی بدل خواهد شد.