۲۴ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۴ آبان ۱۴۰۳ - ۲۰:۱۶
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۵۹۵۱۱
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۶ - ۲۳-۱۲-۱۳۸۹
کد ۱۵۹۵۱۱
انتشار: ۱۱:۰۶ - ۲۳-۱۲-۱۳۸۹

محسنی اژه ای: فتنه را پیش بینی کردیم ولی به جز آقا بقیه مسخره کردند

یکی از عوامل اصلی در ایجاد این فتنه، مقابله باطل با نظام برحق ما بوده و هست ولی در کنار این افراد داخلی هم بودند که در طول ۳۱ سال بعد از انقلاب به لحاظ جهات شخصی با نظام زاویه پیدا کردند و آرام آرام درجهت خاص دشمن قرار گرفتند و چه بسا بعضی الان همراه با دشمن حرکت می کنند .
                
در گزارش های ارائه شده به مدیران مطرح کردیم که دشمن به دنبال انقلاب مخملی و انقلاب رنگین است اما بعضی از مسئولان نظام من را مسخره کردند. تنها کسی که به گزارش ها اعتنا کرد مقام معظم رهبری بود.

به گزارش جهان، حجت الاسلام غلامحسین محسنی اژه ای در مصاحبه با ویژه نامه نوروزی روزنامه خراسان تمام قد از عملکرد خود و وزارت اطلاعات در دوران تصدی این وزارت خانه دفاع می کند. او این گفته را که وزارت اطلاعات حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ را پیش بینی نکرده بود، نپذیرفته و می گوید: «آن زمان وزارت اطلاعات بروز چنین اتفاقاتی را بعد از انتخابات پیش بینی می کرد اما نه به این عمق و سطح» «اولین بار به احتمال قوی سال ۸۶ البته شاید هم سال ۸۷ بود گزارش هایی را به مسئولان ذی ربط دادیم، مطرح کردیم دشمن در کشور ما دنبال انقلاب مخملی و انقلاب رنگین است. اما بعضی از مسئولان نظام من را مسخره کردند که این چه حرفی است که می زنید! تنها کسی که به گزارش های وزارت اطلاعات اعتنا کرد و ما را تشویق کرد و دستور پیگیری داد مقام معظم رهبری بود.»

«از نیمه دوم سال ۸۷ بود که استارت مربوط به مطرح کردن ماجرای تقلب در انتخابات زده شد این بار چون کلمه تقلب به کار رفته بود برخلاف دوره های قبل که وزارت اطلاعات چند ماه مانده به انتخابات ستاد انتخابات خود را تشکیل می داد ۴ ماه مانده به پایان سال ۸۷ ستاد انتخابات را تشکیل دادیم.»«به عنوان نمونه بعید می دانم یکی از کسانی که الان نامش جزو سران فتنه قرار گرفته با توجه به شناختی که از او دارم و نشست و برخاستی که برای مدت طولانی با او داشتم از اول این برنامه که امروز دنبال می کند را در ذهن داشته است» «در ماجرای کهریزک به نظر من اولین ...» و ...

مهمترین بخش های مصاحبه از پیش رویتان می گذرد:
به عنوان اولین سوال، جایگاه قوه قضائیه در کشور را چطور ارزیابی می کنید؟

* طبق برآوردی که در دوره آیت‌ا... لاریجانی صورت گرفته است حداقل به ۳۰۰۰ کارمند نیاز داریم. دراین باره مدت‌هاست که بین دولت و قوه قضاییه صحبت شده اما تا کنون هیچ اتفاقی در این مورد نیفتاده است.مدتی است که دولت اعلام کرده قوه قضاییه می تواند از نیروهایی که در این بخش تعدیل شده اند استفاده کند.اگرچه نمی گوییم که مطلقا نمی توان از این نیروها استفاده کرد، ولی از بحث صلاحیت آن ها که بگذریم آیا نیروهایی که تا کنون در شرکت مخابرات ، وزارت نیرو یا دیگر وزارت خانه هایی که بر اثر خصوصی سازی واگذار شده اند فعال بوده اند برای قوه قضاییه مفید هستند؟
 
* اگر مجلس و دولت واقعا کمک نکنند و افزایش جهشی بودجه به قوه قضاییه اختصاص ندهند قطعا دستگاه قضایی نمی‌تواند مأموریت خود را درست انجام بدهد و همین امر موجب نارضایتی مردم می شود.

* این گونه قضاوت کردن بی‌انصافی است مثلا گاهی دولت و یا قوه قضاییه آمار می دهند که ما در عرض چهار سال به اندازه ۱۵ سال گذشته کار کردیم. این گونه آمار دادن به نظر من اصلا صحیح نیست چرا که طی ۱۵ سال پیش زیر ساخت‌هایی که طی زمان به وجود آمده موجود نبوده ولی اکنون زیر ساخت‌ها و فونداسیون‌ و مقدمات کارها فراهم شده است اگر مقدمات قبلی نبود موفقیت های بعدی هم حاصل نمی شد.

* امتیازاتی که در این دوره وجود دارد این است که از نظر سن آیت‌ا... لاریجانی از روسای قبلی کمتر است این موضوع از آن جهت مثبت است که فرد جوان‌تر می تواند وقت بیشتری را صرف کار قضایی کند و ضمن آن که با نشاط تر است می تواند در میادین مختلف حضور بیشتری پیدا کند علاوه بر این که آیت ا... لاریجانی حقیقتا با اینکه سن زیادی ندارند ولی فرد دانشمندی است .ایشان فردی بسیار باهوش سریع‌الانتقال و با استعداد هستند هم در دروس حوزوی و هم در دروس دانشگاهی در رشته خودشان بسیار موفق بوده اند.ایشان دکترای فلسفه دارند خوب درس خواندند و حقیقتا ملا هستند . به نظر من تلفیق یک جوان دانشمند آشنا به مسائل روز و آشنا به فقه و اصول و موازین اسلامی امتیازی است که این دوره نسبت به دوره‌های قبل وجود دارد.

* یکی از عوامل اصلی در ایجاد این فتنه، مقابله باطل با نظام برحق ما بوده و هست ولی در کنار این افراد داخلی هم بودند که در طول ۳۱ سال بعد از انقلاب به لحاظ جهات شخصی با نظام زاویه پیدا کردند و آرام آرام درجهت خاص دشمن قرار گرفتند و چه بسا بعضی الان همراه با دشمن حرکت می کنند . به عنوان نمونه بعید می دانم یکی از این کسانی که الان نامش جزو سران فتنه قرار گرفته با توجه به شناختی که از او دارم و نشست و برخاستی که برای مدت طولانی با او داشتم از اول این برنامه که امروز دنبال می کند را در ذهن داشته است. در روزهای اول در صحبتی که با ایشان داشتم عنوان می کرد که «تو مطمئن باش که آن چه که نسبت به اصل نظام باشد و نظام را تضعیف کند حتی اگر صد درصد به ضرر خودم باشد آن کار را انجام نمی دهم، مطمئن باش از ولایت فقیه و ولایت رهبری دست بر نخواهم داشت.»

* شاید یک مورد از این صحبت ها بعد از انتخابات انجام شده باشد ولی یقین دارم از این نوع صحبت ها قبل از انتخابات بود یعنی زمانی که ایشان هنوز نامزدی خود را به صورت رسمی اعلام نکرده بود و بعد از آن. خود ایشان از اولین کسانی بود که نامزدی خود را درانتخابات اعلام کرد. منظورم آقای کروبی است .ایشان اصرار می کرد که شما مطمئن باش که در هیچ شکلی متکی به خارجی ها نخواهم شد ولی امروز می بینیم غیر از این است. بنابراین علاوه بر دشمن، عوامل درونی و شخصی نیز، صفاتی که انسان را از مسیر آرام آرام خارج می کند مانند لجبازی و یکدندگی، گاهی کار را به جاهای خطرناک می رساند.

* همه نمی توانند وقتی حرفی می زنند و می فهمند که اشتباه است براحتی از حرفی که زده اند برگردند. اگر خدای نکرده نفس بر ما مسلط شد چه بسا حق مسلم را نادیده میگیریم و برای این که از حرف باطل خودمان برنگردیم راهمان را تا ثریا کج ادامه می دهیم. به هر صورت تاحق هست باطل جولان می دهد منتهی ممکن است که تاکتیک دشمن عوض شود یک روز جنگ نرم است یک روز جنگ سخت و روز دیگر جنگ دیگر.

* این جریانی که سال قبل اتفاق افتاد جریانی دارای ابعاد مختلف است. کسانی که در یک صف قرار گرفتند افرادی کاملا متفاوت بودند و انگیزه های متفاوتی داشتند ولی عملا در یک صف بودند و امکان ندارد که با یک مسئله چند بعدی و دارای مصادیق متعدد با انگیزه های مختلف و با تابلوها و عناوین مختلف و با یک عقبه کاملا متفاوت ،به همه یک نگاه داشته باشیم و بخواهیم با همه این قضایا فقط از طریق قضایی اقدام شود این نتیجه معکوس خواهد داشت.

* دستگاه قضایی کارهای بسیار پرحجم و خوبی کرده در عین این که ممکن است بخش هایی از کارهایش قابل نقد باشد .این اقدامات اکنون هم ادامه دارد. تعداد پرونده هایی که در دادسرای تهران تشکیل شده حجم قابل توجهی است و واقعا بعضی از بازپرس ها و مسئولان دادگاه های ما برای مدتی اصلا نتوانستند وقتشان را صرف زندگی خصوصی اشان کنند حتی شب عید سال قبل هم سر کار بودند . لذا این که بگوییم قوه قضاییه کار کمی کرده یا کاری نکرده حتما صحیح نیست.قوه قضاییه حتما در خنثی کردن و مقابله با این توطئه نقش داشته است.

* خیلی از کسانی که در فتنه سال گذشته به خصوص ماه های اول در این صف قرار گرفتند عاقبت قضیه را نمی سنجیدند که دشمن تا کجا این مسیر را دنبال می کند و خودشان هم کردند به زعم این افراد این فرض که که تقلب صورت گرفته است واقعی بود. لذا شما می بینید از زمان صحبت مقام معظم رهبری در ۲۸ خرداد ریزش ها شروع شد و تا الان ادامه پیدا کرد. یک اقدامی شاید امروز برای یک فرد نابخشودنی باشد ولی در یک سال و نیم پیش قابل اغماض است بنابراین از اقدامات قوه قضاییه هم صرف بحث قضایی نبوده بلکه همراهی با سایر دستگاه ها نیز بوده است .قوه قضاییه طبق قانون در این باره هم وظیفه دارد.

* بحثی در این جا مطرح است مسئله جنگ نرم و انقلاب مخملی است که دشمن دنبالش بود و آن را در قضیه انتخابات بروز و ظهور داد. این یک بحث است که در این زمینه شاید وزارت اطلاعات مقدم بر همه نهادها بود .خاطرم هست که اولین بار بعد از این که گزارشاتی را به مسئولان ذیربط دادیم مطرح کردیم دشمن در کشور ما دنبال انقلاب مخملی و انقلاب رنگین است. هرچند تاکید کردم که دشمن البته کور خوانده و ایران اسلامی دیگر کشورها نیست اما آن ها دنبال این قضیه هستند.همان موقع بعضی از مسئولان نظام من را مسخره کردند که این چه حرفی است که می زنید !

* نمی توانستیم این موضوع را جا بیندازیم که این بار دشمن ما تمام همتش را بر مسائل فرهنگی و اجتماعی و فراهم کردن یک انقلاب مخملی درکشورمان متمرکز کرده است .وقتی این را می گفتیم واقعا برخی ما را مسخره می کردند !

* ما برای این که این قضیه را جا بیندازیم چند نمونه را دستگیر کردیم تا مستنداتی که قابل فهم بیشتری باشد ارائه بدهیم . همین آقای تاجبخش که بعدا در قضایای فتنه دستگیر شد محکومیت بالای ۱۵ سال حبس گرفت که البته خاطرم نیست حکمش در دادگاه تجدید نظر تایید شد و یا خانم هاله اسفندیاری . نه این که ما این ها را عناصر مهمی می دانستیم بلکه می خواستیم این مطلب را جا بیندازیم که این ها دنبال انقلاب مخملی هستند.

همان موقع در راستای بنیاد سوروس حرف هایی زده می شد که کسی باور نمی کرد . خیلی ها این را قبول نداشتند . بنابراین وزارت اطلاعات هم کاملا این مطلب را متوجه شده بود و هم اطلاع رسانی کرده بود . در این شرایط تنها کسی که به گزارشات وزارت اطلاعات اعتنا کرد و ما را تشویق کرد و دستور پیگیری داد، مقام معظم رهبری بودند .این در حالی بود که خیلی از مسئولان دیگر اصلا این حرف را تحویل نمی گرفتند.

* آن زمان وزارت اطلاعات بروز چنین اتفاقاتی را بعد از انتخابات پیش بینی می کرد اما نه به این عمق و سطح ! در این عمق که یک شخصی مثل موسوی به میدان بیاید و این گونه در برابر حق و قانون روشن و موضوعی که خودش سالیان سال دیده و شنیده بایستد! نه! فکرش را نمی کردیم .این که این مجموعه این گونه با هم متحد بشوند بعضی را می دانستیم اما این گونه که چنین مجموعه ای با هم متحد شدند و طی زمانی کوتاه با خارج از کشور وصل شوند آن هم به صورت علنی و عریان تصورش را نمی کردیم .

البته وزارت اطلاعات در جریان بود که بعضی از عوامل این ها به آمریکا رفته اند.اما وزارت اطلاعات پیش بینی نکرده بود که با این سرعت همه این ها با هم پیوند بخورند و این جور آشکارا در جهت دشمن قرار گیرند و با هم کار کنند. خلاصه وزارت اطلاعات اجمالا پیش بینی می کرد که رویکرد دشمن به سمت جنگ نرم است و در فکر انقلاب مخملی است ولی سرعت حوادث و در هم تنیدگی آن را پیش بینی نکرده بود ولی همین مقدار پیش بینی وزارت را هم خیلی ها قبول نداشتند.

* این جا بود که وقتی این جریان تا این اندازه روشن شد خیلی ها موضوع انقلاب رنگین و مخملی را مطرح کردند همان موضوعی که وقتی وزارت آن را در جلسات مطرح می کرد بعضی آن را مسخره می کردند. وزارت اطلاعات پیش بینی می کرد با توجه به فضایی که وجود داشت، کدهای اطلاعاتی و غیر اطلاعاتی و شواهد پنهان و مسائل ظاهری بعید نیست که در روز انتخابات یا بعد از آن بخواهند فضا را متشنج کنند حتی روزهای آخر روشن شده بود که حتی اگر پیروز بشوند یا شکست بخورند باز هم چنین فضا یی را ایجاد می کنند که مستندات این مسئله موجود است .

بر همین اساس یکی از کدهایی که روی آن زیاد کار کردیم بحث تقلب در انتخابات ۲۲خرداد ۸۸ بود. این موضوع را از حدود چند ماه قبل از انتخابات مورد توجه قرار دادیم . در نیمه دوم سال ۸۷ بود که آقای هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه اولین استارت مربوط به این ماجرا را زد .ایشان مطرح کردند که باید مراقب بود که در انتخابات تقلب نشود. شواهد دیگری هم مطرح بود که می خواهند بعد از انتخابات مسائلی از جمله مسئله تقلب را مطرح کنند .

* وزارت اطلاعات از حدود چهار ماه مانده به پایان سال ستاد انتخابات را تشکیل داد البته وزارت اطلاعات از سال های قبل هم همیشه چند ماه قبل از انتخابات ستاد انتخاباتی را تشکیل می داد که موضوعات مربوط به وزارت را به صورت ویژه پیگیری کند. اما این بار چون کلمه تقلب به کار رفته بود گفتیم بر روی تمام مسیرهایی که ممکن است بر اساس آن تقلب صورت بگیرد کار اطلاعاتی انجام شود و این مسئله مورد پیگیری قرار گیرد که احیانا کسی از ما سئوال کرد یا خواستیم اطلاع رسانی کنیم کاملا به موضوع مسلط باشیم .چون نمونه هایی هم در انتخابات قبل صورت گرفته بود که وزارت اطلاعات بر اساس این پیش بینی کار فوق العاده سنگینی روی این موضوع انجام داده بود .این جا بود که به دلیل پیش بینی ها که یکی از فاکتورهای آن تقلب بود وزارت اطلاعات کار بسیار سنگینی انجام داد.

* وزارت اطلاعات بعد از انتخابات با ارائه چندین ماه کار اطلاعاتی به میدان آمد و نتیجه پیگیری هایش را به مسئولان ارائه داد. در جلسات متعدد گفتم من به عنوان وزیر اطلاعات حاضرم با هر کسی که ادعا می کند تقلب سازمان یافته موثر درنتیجه انتخابات یا حتی غیر سازمان یافته ولی موثر در نتیجه انتخابات صورت گرفته به صورت مستدل صحبت کنم چرا که اطمینان داشتم کارهایی که انجام دادیم کاملا مستدل است که هر انسان منصفی با اطلاع از آن متوجه می شود که تقلبی در انتخابات صورت نگرفته است. البته شاید در جایی یک نفر با دو شناسنامه رای داده باشد و یا حتی در گوشه ای شناسنامه ای را جعل کرده باشند و این گونه کارها چه بسا اتفاق افتاده باشد ما چنین موضوعی را در این حد نفی نمی کنیم .

* در این زمینه خدمت آقای هاشمی رفسنجانی رفتم و توضیحاتی ارائه دادم خدمت بعضی آقایان دیگر هم رفتم . دو سه نوبت با آقای کروبی صحبت کردم با آقای موسوی هم همین طور. همان موقع به آقای موسوی گفتم به عنوان یک مرجع رسمی نظارتی و کسی که مدعی است، حاضرم با استدلال با هر کسی که شما بگویید تمام مسائل را بررسی کنیم. بسیاری از کسانی که اطراف آقای موسوی بودند افرادی اطلاعاتی بودند .

من با مردم عوام روبرو نبودم . به عنوان مثال آقای یونسی وزیر قبلی اطلاعات یکی از این افراد بود یا آقای امین زاده هم اطلاعاتی بودند. ایشان به خوبی می توانست بفهمد که وقتی من ادعا می کنم تقلبی صورت نگرفته و دلایل خود را ارائه می کنم آیا سخن راست می گویم یا خلاف. حتی بعضی از این افراد بازنشسته وزارت اطلاعات و افرادی اطلاعاتی بودند بنابراین وقتی می گفتم ما ستاد داریم و در انتقال صندوق ها از روزی که از انبار بیاورند چه کارهایی کرده ایم و یا در مورد پلمب صندوق ها و انتقال آن ها و یا در زمان شمارش آرا و جمع بندی آرا چه کارهایی انجام داده ایم به خوبی متوجه می شدند که ما دروزارت اطلاعات چه کار کرده ایم .آن ها به خوبی می فهمیدند که کار اطلاعاتی یعنی چه؟

* به آقای موسوی گفتیم که ما بعنوان یک مرجع رسمی نظارتی که احساس مسئولیت می کنیم حاضریم با شما یا اطرافیان شما استدلال کنیم و تاکید می کردیم مسیری که شما می روید و بی دلیل می گویید ابطال انتخابات اصلا شدنی نیست . به آقای موسوی گفتم دو سئوال از شما می کنم اگر به فرض محال فردا صبح انتخابات را باطل کردند و دوباره انتخابات برگزار شد و باز رای نیاوردید آیا نتیجه را قبول دارید ؟ گفتند نه. گفتیم شما به شورای نگهبان نامه نوشتید و خواستید اقداماتی انجام شود اگر شورای نگهبان بازشماری کرد، به هر صورت و هرچه که شما گفتید و کار به نتیجه مطلوب شما نرسید آیا شما قبول می کنید باز هم گفتند نه !

* در جریان ماجرای کهریزک به نظرم من اولین نفری بودم که نسبت به کهریزک هشدار دادم . در تیرماه سال ۸۸ بود که بر اساس تجربه برای سرکشی به زندان اوین رفتم تا از بازداشتگاه و زندانیان بازدید کنم . در بازدید اولی که داشتم چند زندانی را دیدم که از سر و وضع خوبی برخوردار نیستند وقتی از جزییات شرایط آن ها پرسیدم گفتند که این زندانیها از کهریزک آمده اند. من تا آن موقع نمی دانستم که کهریزک چگونه اداره می شود و در این مورد اطلاعی نداشتم . شاید این ایراد به من گرفته شود که تو به عنوان وزیر اطلاعات چرا از این موضوع اطلاع نداشتی که این ایراد را می پذیرم و ایرادی صحیح است .البته می دانستم بازداشتگاهی به نام کهریزک هست. به هر صورت پیگیری کردم و فهمیدم که وضعیت آنجا مناسب نیست لذا به بعضی مسئولان گفتم که وضعیت آن جا مناسب نیست و زندانی به آن جا برده نشود. همان زمان بود که در۱۸ تیرماه باز تجمعات و درگیری های خیابانی صورت گرفت و تعدادی متهم به آن جا بردند.

* گزارش داده بودم آنجا وضع مناسب نیست . بعدا شنیدم از دفتر رهبری هم ابلاغ شده بود که به این زندان زندانی نبرید بعضی از آقایان گفته بودند ما در زندان اوین از نظر جا محدودیت داریم. می گفتند امکان این که همه متهمان از جمله متهمان مواد مخدر و دیگر متهمان را در یک جا نگهداری کنیم نیست بنابراین باید این ها را جابجا کنیم. در آن زمان مقام معظم رهبری فرمودند اگر جا ندارید آن ها را آزاد کنید.

* در ذهن من این گونه است که این ماجرا مربوط به شب ۱۹ تیر می شود اما آقای مرتضوی می گفتند شب ۲۱ تیر بوده است. ولی صرف نظر از این موضوع ما مطلع شدیم که تعدادی را به آنجا برده اند .

* بر همین اساس هم دستور داده شد که آن هایی را که بردند را سریع منتقل کنند که به نظر می رسد در انجام این دستور قدری تعلل شد. چنین دستوری بعد از ظهر داده شد و آخر شب بر آن تاکید شد ولی عملا تا زمانی که انتقال صورت گرفت ۲۴ ساعت طول کشید که البته شاید این زمان غیر طبیعی نبود ولی به هر تقدیر از بعداز ظهر و بخصوص آخر شب که در حضور دادستان کل وقت آقای دری نجف آبادی و آقای مرتضوی دادستان تهران تاکید شد که حتما این ها منتقل شوند که با تاخیر ۱۰-۱۵ ساعته منتقل شدند.

اما در مورد عملکرد وزارت اطلاعات در این زمینه نیز باید بگویم قضاوتمان باید بر مبنای شرایط خاص زمانی و موقعیت خاص آن زمان باشد.اگر شرایط زمانی و موقعیت ها را در نظر نگیریم نقد وارد است اما اگر آن شرایط را در نظر بگیریم یا نقد وارد نیست یا نقد صورت گرفته کمرنگ می شود. این که چرا بعضی از این متهمان روزهایی در زندان مانده اند و بعد آزاد شده اند و بعد ممکن است تبرئه شوند؟

باید گفت وقتی جمعی بر خلاف قانون به خیابان می ریزند آتش می زنند، تخریب می کنند و نیروی انتظامی آن ها را که دستگیر می کند ممکن است افرادی که دستگیر می شوند الزاما مجرم نباشند ممکن است بر خی از آن ها صرفا نظاره گر بوده باشند و یا مشکل کمی داشته باشند . از طرف دیگر شاید در شرایطی کسانی که دستگیر شده اند مشکلشان صرفا با سئوال جواب حل بشود اما در شرایط دیگر این گونه نباشد.
ارسال به دوستان