ایران: «من پس از مصرف مواد و در حالت غيرطبيعي هانيه را كتك زدم و سيخ داغ كباب را روي بدنش گذاشتم اما وقتي تأثير موادمخدر - شيشه - از بدنم ميرفت پشيمان ميشدم و گريه ميكردم.»
حميد - ناپدري 45 ساله - كه به اتهام شكنجههاي بيرحمانه دخترخوانده 8 سالهاش بازداشت است صبح ديروز از زندان رجايي شهر به شعبه پنجم بازپرسي دادسراي اطفال منتقل شد و از سوي بازپرس «آذرتاش» تحت بازجويي قرار گرفت.
ناپدري «هانيه» كه از شامگاه دوشنبه - 29 فروردين - به اتهام كودكآزاري بازداشت است ضمن اعتراف به جرم خود درباره نحوه زندگي و علل شكنجه دخترك گفت: «در يكي از خيابانهاي جنوب شهر كبابي دارم. روبهروي مغازهام نيز يك پارك قرار دارد كه محل تجمع معتادان و گداهاست. از حدود 5 سال قبل هانيه و پدر و مادرش را ميشناختم. پدرش معتاد بود و مادرش نيز بشدت اعتياد داشت. آنها براي امرار معاش گدايي ميكردند شبها هم زيرپلي همان نزديكيها ميخوابيدند. من هميشه دلم به حال اين بچه و خانوادهاش ميسوخت. به همين خاطر شبها غذاهاي اضافي را برايشان ميبردم و گاهي اوقات نيز مقداري پول به آنها ميدادم. تا اينكه 7 يا 8 ماه قبل پدر هانيه به علت اعتياد شديد مرد. بعد از اين ماجرا به مادر هانيه گفتم اگر بخواهد ميتوانم كمكش كنم. بدينترتيب او را به خانه مادرم برده و اتاقي در اختيارش قرار دادم تا شبها سرپناهي داشته باشند و از سرما نميرند.
مدتي بعد هم مادر هانيه را به عقد موقت درآورده و او را به خانه خودم بردم. البته برادرم و خانوادهاش هم آنجا زندگي ميكردند. هانيه دختر زرنگ و باهوشي بود اما به هيچ عنوان از من حرفشنوي نداشت و از من بدش هم ميآمد. البته من هم گاهي اوقات او را تنبيه ميكردم. اما وقتي مادرش شب به خانه ميآمد «هانيه» به دروغ ميگفت من به او تجاوز كردهام. اوايل مادرش اين حرفها را باور ميكرد تا اينكه او را دكتر برد و مشخص شد دروغ گفته است. از آن موقع به بعد مادرش هم به او بياعتماد شد و هر وقت تنبيهش ميكردم حرفي نميزد. حتي خودش هم بارها او را زده بود. شكستگي دستهاي هانيه هم كار من نبود. چراكه يك بار كه مادرش او را به حمام برده بود اين اتفاق افتاد و من هم نميدانم چرا دستانش شكست. حتي سوختگيهاي كف پايش هم كار مادرش بود!
در ادامه قاضي آذرتاش از متهم خواست درباره شب حادثه توضيح دهد كه وي گفت: آقاي قاضي من معتادم و هروئين مصرف ميكنم و زن اولم هم به همين خاطر از من جدا شد تا اينكه قيمت مواد مخدر ناگهان 4 برابر شد و به حدي رسيد كه مجبور بودم روزي 350 تا 400 هزار تومان پول هروئين بدهم. به دليل اينكه نميتوانستم چنين پولي تهيه كنم مادر هانيه كه خودش شيشه و كراك مصرف ميكرد به من پيشنهاد داد شيشه بكشم.
حدود يك ماهي بود كه شيشه ميكشيدم اما پس از مصرف از حالت طبيعي خارج ميشدم و بيشتر در همين مواقع بود كه هانيه را كتك ميزدم. شب حادثه هم شيشه كشيده بودم كه هانيه شيطنت كرد. من هم عصباني شده و او را زدم. بعد هم سيخ كباب را داغ كردم و روي بدنش گذاشتم. با سيلي به صورتش زدم. وقتي گريه ميكرد، بيشتر عصبي ميشدم و بيشتر كتكش ميزدم. حال خوبي نداشتم، مادرش هم مثل من بود. وقتي بچهاش را ميزدم، هيچي نميگفت! تا اينكه مأموران كلانتري و بهزيستي وارد خانه شده و هانيه را با آمبولانس به بيمارستان بردند. مرا هم دستگير كردند.
مادر هانيه كجاست؟نميدانم، شنيدهام او را به كمپ ترك اعتياد بردهاند. باور كنيد من خيلي كمكش كردم تا ترك كند، اما خودش نميخواست. حتي يكبار برايش از دكتر وقت گرفتم و 200 هزار تومان هم پول دادم، اما شب كه به خانه برگشت متوجه شدم همه پولها را مواد مخدر خريده و مصرف كرده!
خودت بچه داري؟نه ندارم.
آيا خودت طاقت اين همه شكنجه و سوختگي را داري كه با اين دختر كوچولو چنين كردي؟نه، باور كنيد پشيمانم. فقط ميخواستم او را درست تربيت كنم، چرا كه هانيه از بچگي بين يك گروه معتاد و خلافكار رشد كرده بود و به زندگي با خلافكارها و معتادان عادت كرده بود. حتي پدرش او را وادار كرده بود از مغازهها سرقت كند، اما من نميخواستم او دزد باشد يا مواد بكشد، به همين خاطر تنبيهش ميكردم تا درست تربيت شود. الآن هم اتهام خودم را ميپذيرم و قبول دارم، اما اشتباه كردم و تقاضاي بخشش دارم. پس از پايان جلسه بازجويي يك ساعته، بازپرس پرونده متهم را به اتهام اذيت و آزار، شكنجه شديد جسمي، ضرب و جرح شديد و سوختگي و شكستن هر دو دست دختر كوچولو و ناديده گرفتن سلامت وي و ممانعت از تحصيل، با قرار قانوني بازداشت كرد. بازپرس آذرتاش گفت: در حال حاضر منتظر نظريه پزشكي قانوني درباره وضعيت جسمي هانيه هستيم تا پس از بررسيهاي لازم و تكميل تحقيقات با صدور كيفرخواست پرونده را به دادگاه بفرستيم.
عمل جراحي هانيه كوچولودكتر كامران آقاخاني - متخصص پزشكي قانوني - هم درباره وضعيت جسماني هانيه گفت: به علت شكستگيهاي دست دختر كوچولو وي بايد تحت عمل جراحي قرار گيرد، البته به علت وضعيت نامناسب جسمي و روحي اين كار تا امروز قابل انجام نبود، اما به احتمال زياد بزودي عمل خواهد شد و پس از بهبود كامل از بيمارستان مرخص و تحويل بهزيستي خواهد شد. پزشكي قانوني نيز در حال بررسي ميزان آسيبديدگيهاي كودك است تا ميزان ديهاش مشخص شود.