اوج‌گیری موج اعلام برائت اصلاح‌طلبان از وصله همراهی با مشایی

آینده: در گزارش پیشین به انعكاس دیدگاه های سه نفر از چهره های سرشناس جریان اصلاحات در خصوص ادعای رسانه های زنجیره ای مشایی مبنی بر پیوند "اصولگرایان پیشرو" (تعبیر آنها از یاران مشایی) و اصلاح طلبان را منتشر كردیم.

سعید لیلاز، از سردبیران پر سابقه روزنامه های اصلاح‌طلب به شدت این موضوع را رد و اظهار داشت گروهی پس از تخریب جریان اصلاحات، اینك به دنبال "دزدیدن پایگاه اجتماعی اصلاحات هستند "

رسول منتجب نیا از اعضای بلندپایه حزب اعتماد ملی و از یاران مهدی كروبی در انتخابات پیشین ریاست جمهوری با اشاره به كارمندان روزنامه های زنجیره ای مشایی معتقد بود اصولا نمی توان از یك سو ادعای اصلاحات كرد و از سوی دیگر در روزنامه شخصی كه به جریان اصلاحات آسیب های پر شماری وارد كرده است بازیگری كرد.

شكوری راد نیز یادآوری كرد كه بین تیم محمود احمدی نژاد و اصلاحات هیچ نسبتی وجود ندارد.

در این گزارش نیز به انعكاس نقطه نظرات پنج چهره سرشناس دیگر از جریان اصلاح‌طلب در خصوص این موضوع پرداختیم. البته یك نكته جالب هم در اظهارات برخی از این افراد هست كه آنها به طور كلی مردم را با حامیان اصلاح‌طلبان یكی می‌دانند!
 
حمیدرضاجلایی پور: آنها به عقل و درایت و شان انسان ها  احترام نمی‌گذارند

حمیدرضا جلایی پور، مدرس جامعه شناسی دانشگاه تهران و عضو باسابقه حزب مشاركت در خصوص جریان رسانه ای مشایی كه اخیرا ادعای پیوند با اصلاح طلبان را مطرح كرده است، می گوید:

این جریان پیش فرضی دارد كه متاسفانه پیش فرض بسیار غلطی است. آنها فكر می كنند افكار عمومی همچون مومی در دست آنهاست كه می توان آن را به هر جهتی، برد و به آن جهت داد.

در واقع آنها انسانها را موجوداتی توخالی می دانند و به شان و عقل و درایت افراد احترام نمی گذارند.
لذا فكر می كنند اكنون كه انتخابات مجلس نزدیك است و 5،6سال هم مشكلاتی را در كشور ایجاد كردند، حالا می توانند با 4 تا روزنامه مردم را راه بیندازند و به سمت خود بكشانند. یعنی مردم را همچون ربات می دانند كه بستگی دارد چه كسی آنها را اداره می كند.

لذا چنین تصور اشتباهی دارند. چنانچه این تصور درست بود و داشتن تریبون كمكی به بهبود وضع كشور می كرد، آنها تعداد زیادی وسایل ارتباط جمعی و تریبون در اختیار دارند و باید تا كنون بسیاری از مسائل را حل می كردند كه این گونه نشده است.

البته این نكته را هم بگویم در روزنامه هایی بامشی اصلاح طلبانه كه اكنون تعداد بسیار معدودی از آنان باقی مانده است نیز خودسانسوری و ترس زیادی وجود دارد. می توان گفت لازم نیست حتما اصلاح طلبان تریبون داشته باشند.همین كه مواضع درستی را اتخاذ كنند و از حقوق مردم دفاع كنند و به جای دفاع از "حكومت اسلامی" از"جمهوری اسلامی"دفاع كنند، مردم این مواضع را به خوبی می فهمند.

داریوش قنبری: این تریبون اصلاحات نیست، اصلاحات تریبون و نیروهای خود را دارد

داریوش قنبری، نماینده فراكسیون اقلیت در مجلس می گوید: درمورد روزنامه هایی كه منتسب به آقای مشایی است، بایدگفت ، اینهانمی توانند تریبون اصلاح طلبان باشند و نیروهای آنان را به خود جلب كنند.

اصلاحات تعریف خاص و نیروهای مختص به خود را دارد.این نكته را نباید فراموش كنیم كه در زمان های مختلفی جریان های متفاوتی تلاش كردند به اصلاحات ضربه بزنند و در مقابل آنها بایستند.

در واقع می توان گفت هیچ نسبتی بین اصلاح طلبان و این جریان فكری وجود ندارد. باتوجه به مقبولیت اصلاح طلبان، این جریان فكری از این مسئله سوء استفاده كرده و تابلویی را پیش از انتخابات مجلس بروز داده اند تا در خصوص آراء اصلاح طلبان بحث كنند.

آنها به اصلاحات آسیب زده اند و این مردم هستند كه مسائل را می شناسند و آنها را نخواهند پذیرفت. بنابراین می توان گفت چنین امری كه آنها پیونددهنده جریان اصلاح طلبی و این جریان نوظهور فكری باشند، به هیچ وجه امكان پذیر نیست و خیالاتی بیش نیست. زیرا فاصله و اختلافات در میان این دو طیف جدی و زیاد است و در طول این مدت آنها اساسی ترین مخالفان اصلاح طلبان بوده اند. این امر كه اصلاح طلبان با این جریان فكری ائتلاف كنند، دور ازذهن است.
 
فاطمه راكعی: چنین كسانی نمی توانند ادعای دوشتی و آشتی با اصلاحات داشته باشند

فاطمه راكعی از جمله نمایندگان مجلس ششم نیز میگوید: فقط به نكته ای اشاره می كنم. كسانی كه در جریان انتخابات نهم به قدرت رسیدند، از طیفی هستند كه  30 سال انقلاب اسلامی و چهره های ارزشمند انقلاب را كه زیر نظر مستقیم حضرت امام(ره) خدمت كرده بودند، با همه ضعف و قوتهایشان و ادعایی كه نداشتند،به بدترین شكل و با ادبیاتی نابخشودنی، مورد هجمه قرار دادند؛ بزرگانی كه عزیزان و معتمدان ملت بودند و سال های سال، زیر نظر مستقیم دو رهبر كار كرده بودند، مورد سخیف ترین بی احترامی ها قرار گرفتند.

چنین كسانی نمی توانند داعیه آشتی و مهرورزی با اصلاح طلبان را داشته باشند، ولو در قالب روزنامه و تریبون شدن. وابستگان نزدیك به آن جریان حتی اگرپشت نقاب های فرهنگی هم پنهان شده باشند و خودشان با خودشان آشتی كرده باشند، نمی توانند پای اصلاح طلبان را به میان بكشند. چنانچه این جریان بخواهد پشت سنگرمقدس قلم از كانال ها و تفكرات خاصی استفاده كند، قطعا محكوم به شكست خواهدبود.

احمد شیرزاد: جریان اصلاحات با وجود محدودیت حرفهایش را از تریبون خود می‌زند

احمد شیرزاد نماینده اصلاح طلب مجلس ششم در باره جریان مشایی و ادعایشان مبنی بر پیوند دادن "اصلاح طلبان" و "اصولگرایان پیشرو" می گوید:

برخی از جریانات فكری، سیاسی و اجتماعی، می خواهند راه صد ساله را یك شبه طی كنند.در واقع میان جریان اصلاح طلبی و جریان نوظهوری كه در چند سال اخیر در فضای سیاسی و فكری جامعه پدید آمده و سمبل آن هم آقای مشایی است، فاصله بسیار زیادی وجود دارد.این مسئله اخیر هم بیش ازحد نوظهور است و زمان نیازدارد تا بتواند جای خود را باز كند. می توان گفت از خیلی جهات ابهام های زیادی در خصوص مواضع فكری آنان وجود دارد.

آنها دارای ملغمه ای از نوگرایی و سنت گرایی و افكار مبهم  و عجیب مذهبی هستند كه این افكار با ملی گرایی های روشنفكرمدارانه تركیب می شود و این تفكرات بیش از آنكه برای یك جریان فكری جاذبه ایجادكند، او را مورد تردید و سوال قرار می دهد.

من فكر می كنم جریان اصلاح طلبی با وجود نداشتن و یا محدودیت تریبون هایش ترجیح می دهد حرفها و مواضعش را از زبان خودش و تریبون هایی كه مشخصا نماد و نشانی از خودش را دارد، مطرح كند، هرچند این كار با دشواریهای زیادی انجام شود.به نظر من این تصور كه یك نوع معامله اعلام نشده بین جریان ناراضی داخل اصولگرایان و جریانی كه در سطح آقای مشایی رو به حذف می رود، باجریان اصلاح طلبان پیوندی برقرار شود، دور از ذهن است.

زیباكلام: مشایی مثل روحانی و حسینیان و آقا تهرانی به ما توهین نكرده

صادق زیبا كلام اگرچه به حزب یا گروه مشخص اصلاح طلبان تعلق ندارد، اما تنها حامی مشایی در بین چهره های اصلاح طلب است، البته او كسی است كه چندی پیش پیش بینی كرده بود مشایی رییس جمهور دهم است. این استاد علوم سیاسی در تشریح خط سیر جریان مشایی می گوید:

من معتقدم اكنون زود است كه بگوییم روزنامه های تازه تاسیس منتسب به جریان فكری آقای مشایی موفق می شوند كه بین قشرتحصیل كرده جامعه و بین طیف اصلاح طلبان جایگاهی پیدا كنند یا خیر. باید كمی صبر كنیم و آینده این را نشان خواهدداد.

اما به نظر من تا بدین جا نكته بسیار مهمی كه در مورد شخص آقای مشایی باید گفت، این است كه حداقل تا امروز، ظرف این  2 سال كه ازحوادث انتخابات تلخ خرداد 88 می گذرد، من ندیدم و نشنیدم كه ایشان به مخالفان، معترضان و منتقدان انتخابات توهین كند، ناسزا بگوید، آنها را فتنه گر و وابسته به آمریكا و انگلیس بخواند و یا در صدد تحقیر و تهدید آنها بربیاید.

به نظرمن این نكته مثبتی است. كمترین نكته ای كه در مورد ایشان می توان گفت، این است كه برخورد ایشان با اصلاح طلبان به گونه ای بوده كه ایشان رفتاری را كه بسیاری دیگر از اصولگرایان تندرو همچون آقایان رسایی، روح الله حسینیان و مرتضی آقاتهرانی و... نسبت به اصلاح طلبان انجام دادند، انجام نداده است و بیش از این چیزی از ایشان دیده نشده است.

رفتار ایشان همین قدر هم جای تامل دارد. زمانی كه آقای مشایی را با بسیاری از چهره ها و شخصیت های اصولگرا كه بعد از آن حوادث، از هیچ تحقیر و شماتت و سرزنش و توهینی نسبت به اصلاح طلبان فروگذار نكردند، مقایسه كنیم، این مسئله برایمان روشن می شود.