۲۳ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۳ آبان ۱۴۰۳ - ۰۷:۰۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۶۶۳۹۵
تاریخ انتشار: ۱۹:۰۴ - ۳۱-۰۲-۱۳۹۰
کد ۱۶۶۳۹۵
انتشار: ۱۹:۰۴ - ۳۱-۰۲-۱۳۹۰

مدافعان چشم بسته بخوانند؛ «بصیرت تاخیری» بهتر است یا ادامه دفاع از موضع ناحق؟

اینها اشتباهشان را با توجیهاتی همراه می كنند، اما همین هم مصداق "جلو ضرر را هر وقت بگیری منفعت است"، از گروه اول قابل دفاع ترند و البته باید تا حد امكان به تلاش برای جبران خسارتها بپردازند؛ البته به شرط آن كه این تغییر مواضع یك تاكتیك موقت تا زمان حذف حلقه یك حذف نشدنی احمدی نژاد نباشد و..
 

تغییر مواضع بسیاری از حامیان چشم و گوش بسته دولت در ماه ها و به شكل شدیدتر در هفته های اخیر، همزمان با مواضع عملی نزدیك ترین چهره ها به محمود احمدی نژاد كه عمدتاٌ به حلقه بی انتهای یاران مشایی در دولت دهم بازمی گردد، جایگاه اجتماعی بسیاری از ایشان كه تا دیروز انتقاد از رئیس جمهور و مجموعه مدیرانش را بر نمی تابیدند و بدترین صفات و تهمت ها را نثار منتقدان دولت می نمودند، به شدت تضعیف شده است و حالا در موقعیتی قرار گرفته اند كه باید از ایشان خواست در مواضعشان نسبت به نقد دولت، تعادل را رعایت كنند.

به گزارش سرویس سیاسی «آینده»؛ بنابر بر نگاه بزرگان، بصیرت یا بینش، نوعی دید درونی است كه با دید چشم ظاهری، متفاوت است و قوّه و نیرویی است كه به مدد تعقل، انصاف، فهم و درك، تقوا و نور الهی پدید آمده، حقیقت و باطن امور را - چنان كه هست - در می یابد. با دید بصیرت، انسان، درست را از نادرست و حق را از باطل، به آسانی تشخیص می دهد و در واقع قادر به دریافتن مسائلی است كه ظاهرسازی ها اجازه كشفش را نمی دهد و یا در مسیر كشف، حقیقت و دروغ چنان به هم آمیخته شده كه پا فراتر از ظاهرسازی گذاشته شده است.

علی (ع) در این باره فرموده است: «هرگاه دیده بصیرت كور باشد، نگاه چشم، سودی ندهد» و این در واقع دقیقاً حكم اشخاصی را دارد كه در شش سال اخیر تمام تلاش خود را به كار بستند تا كوچك ترین نقدی نسبت به بسیاری از سیاست های دولت های نهم و دهم صورت نپذیرد و تقریباً به صورت صددرصدی از برنامه های دولت حمایت می كردند و برخی از ایشان با عنوان وكیل الدوله نیز خوانده شدند؛ این عده كه عمدتاً جزو ساكتین این روزها هستند و بلد نیستند مرگ بر ساكتین را این بار در آینه نسبت به خودشان بگویند، در هفته های اخیر با پرسش های متعددی از سوی افكارعمومی روبرو هستند كه افكارعمومی در كوی و برزن از ایشان می پرسد.

این عده كه تا دیروز برای حمایت از دولت، از رهبری هزینه می كردند، حال كه جریاناتی را مقابل رهبری می یابند و رئیس دولت در موقعیتی است كه  نه تنها حاضر به جدا شدن از مشایی و دیگر اطرافیانش نیست كه هر لحظه احكام تازه ای به نزدیكان مشایی می دهد، مانده اند در قبال این رفتارها چه واكنشی نشان دهند كه مواضع گذشته شان زیرسوال نرود و البته متهم به بی بصیرتی نشوند.

برخی از ایشان كه اصلاً جایگاه و پایگاه اجتماعی شان مقتدر و وسیع نبوده و در این دوره اتفاقات خوبی(!) در زندگی شان رخ داده و به قول معروف آب زیرپوستشان افتاده، علی رغم آنكه مسلم شده خبری از عدالت گرایی نیست و این مواضع پس از گذشت دو هزار روز از عمر دو دولت هنوز تحقق نیافته، بنابر مصالح و منافعشان ترجیح می دهند همه چیز را فدای دولت كنند و مصالح خود را ترجیح دهند كه برخی از ایشان حتی در مقام حمایت از جریان مشایی برآمده و به گونه ای عمل كرده اند كه دیگر در زمره حلقه مشایی قرار گرفته اند.

گروهی دیگر كه تندروترین جریانات سیاسی را در بر می گرفتند و خود را همواره به اصول گرایان معتدل سنجاق می كردند، این روزها جزو ساكت ترین ها هستند و در حالی كه تلاش می كردند به نقد مشایی بدون نقد احمدی نژاد بپردازند، با صدور احكامی از سوی رئیس دولت برای ارادتمند مشایی روبرو هستند كه آخرین آنها انتصاب احمدزاده به عنوان معاون رئیس جمهور و جانشین بقایی در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بود. با این حال این عده همچنان تصور می كنند می توان حمله به مشایی با قرار دادن یك ممیز میان او و احمدی نژاد را ادامه دهند، حال آنكه رئیس دولت بارها تاكید كرده مواضع مشایی، عین مواضع اوست و شدیدترین دفاع ها را از او و دیگر نزدیكانش انجام داده و در واقع امكان چنین جداسازی را از ایشان گرفته است.

گروه دیگر اما آنهایی هستند كه به رغم اشتباهات بزرگ و سرنوشت ساز، شجاعت آن را داشته اند كه با تغییر مواضعشان به شكل جدی، بپذیرند در خصوص آنان كه مورد حمایتشان قرار داده اند، اشتباه كرده و تنها ظاهر را دیده اند. این گروه كه بخش وسیعی از اصولگرایان را شامل می شود كه تا دیروز حتی به امثال علی مطهری و احمدی توكلی نیز در مجلس و سطح رسانه ها، حملات تندی انجام می دادند و مواضع این تیپ سیاسیون را نیز بر نمی تابیدند، امروز مواضع تندتری را در دستور كار قرار داده اند. شاید این خیل وسیع را بتوان واجدین «بصیرت تاخیری» دانست. آنهایی كه باید خیلی زودتر به هشدارها توجه كرده و حقایق را می دیدند، اما تا حقیقت چون روز در آینه نمایان نشد، حقیقت را نپذیرفتند و این در حالی است كه كه در چند سال اخیر هزینه های فراوانی از رهبری در بسیاری از وقایع و رخدادها صورت پذیرفت و شد، آنچه نباید می‌شد.

این جمع اگرچه اشتباهشان را با توجیهاتی همراه می كنند، اما همین كه پذیرفته اند باید در نگاهشان تجدیدنظر كنند، دست كم به مصداق "جلو ضرر را هر وقت بگیری منفعت است"، از گروه اول قابل دفاع ترند و البته باید تا حد امكان به تلاش برای جبران خسارتها بپردازند؛(شاید سخنرانی های مكرر و تقریبا هر روزه چهره هایی چون آیت‌الله مصباح یزدی نیز با همین هدف انجام می‌شود). البته به شرط آن كه این تغییر مواضع یك تاكتیك موقت تا زمان حذف حلقه یك حذف نشدنی احمدی نژاد نباشد و اصولگرایان دریافته باشند، هر دولتی - اعم از چپ یا راست- كه دستش مقابل ایستادن برابر مجلس و عدم پاسخگویی و برخورد با نقادان باز باشد، برای نظام هزینه های فراوانی به بار می آورد كه كاهش اعتماد عمومی كمترین آنهاست.

در عین حال باید این توقع را داشت كه برخی از جریانات مورد اشاره همان گونه كه در حمایت از دولت بسیاری از اوقات با بی تقوایی بدترین اتهامات فاقد اصالت را به منتقدین شاخص دولت می زدند، این بار از عقب پشت بام نیفتند و بی تقوایی را در نقد دولت از سوی ایشان شاهد نباشیم. اتهامات اخلاقی و مالی كه مواردی از آنها در چند هفته اخیر به شكل مستند منتشر شده، قطعاً می تواند مصداق برخورد حضرت علی با كارگزارش در ری باشد كه همگان داستانش را می دانند، اما اینكه حلقه گرد احمدی نژاد ناروا و غیرمستند مورد اتهام قرار گیرد، صحیح نیست و باید در این زمینه جانب احتیاط را رعایت كرد تا زمینه مظلوم نمایی عده ای نیز فراهم نشود.
ارسال به دوستان