هاشمی در گفتگویی به فرصتی اشاره می كند كه شاید می توانست مانع بروز جنگ شود:
... فرصتی كه میگویم، ابراز تمایل رؤسای عراق برای سفر به ایران بود. این بحث در محافل ما مطرح شد. اینكه چه كسانی مخالفت و چه كسانی موافقت كردند، بحث دیگری است و نمیخواهم وارد آن شوم. نهایتاً تصمیم این شد كه نپذیریم.
نمیدانم اگر میآمدند، وضع چگونه بود و چه میشد. فرصتی بود كه آنها میخواستند بیایند و ما نمیخواستیم. شاید همان موقع هم میتوانستیم كار سیاسی و دیپلماسی كنیم تا با كسانی كه عراق را تحریك میكردند، مذاكره شود. عراق قبلاً در یك جمع از كشورهای عربی حضور یافته كه در آن جمع چنین تصمیماتی گرفته شده بود. در غرب هم كسانی بودند كه تمایل داشتند با ایران همكاری كنند. چنین فرصتهایی بود كه در جهت استفاده از آنها اقدام نكردیم.
اینكه گفتم اگر تجربه فعلی را داشتیم، آن موقع اقدامات جدی میكردیم، قاعدتاً همین بود. البته ما اقدامی نكردیم كه عامل جنگ شود و عراق را برای شروع حمله تحریك كند. تقریباً از 6 ماه اول سال 1359 تجاوزات مرزی عراق شروع شده بود. همان موقع وزارت خارجه ما حدود 600 نامه اعتراضی به خاطر اقدامات مرزی به مسئولان عراقی نوشت. از كارهای ایذایی عراق در مرز به سازمان ملل شكایت كرده بودند.
شاید اقدامات آنها شناسایی برای رزم بود و یا می خواستند ما را عصبانی كنند كه اقدامی بكنیم تا آنها شروع كننده جنگ نباشند و اقدام ما را بهانهای برای آغاز حملات خود قرار دهند.
*آینده