"از دفتر خاطرات آقاي پپه" ، نام بخش جديدي است كه هر از گاهي آن را در اين بخش خواهيد خواند با نگاهي آميخته با طنز و مطايبه به مسائل روز.روز خوبي بود ؛ ديروز مسوولان دولتي ، آخر انرژي مثبت بودند ؛ دمشان گرم : اول صبحي ،وزير بازرگاني به صحنه آمد و گفت كه اغلب اقلام موجود در بازار نه تنها افزايش قيمت نداشته اند ،بلكه با كاهش قيمت ها هم مواجه بوديم.
هنوز از كيف و حال اين جملات قصار بيرون نيامده بوديم كه سر و كله وزير مسكن و شهرسازي پيدا شد كه مي گفت:كجاست اين گراني مسكن و اجاره بها؟! آنقدر مسكن ساخته ايم كه روي دستمان مانده است.
البته لذت ناشي از اين خبر مسرت بخش با اين سخن مظلومانه وزير كمي به تلخي گراييد ، آنجا كه گفت: البته من خودم مستاجرم.(الهي دورت بگردم!)
خلاصه با حال و هواي زيبايي كه اين دو وزير برايمان درست كرده بودند ديروز را به شب رسانديم تا آن كه شب ، سرپرست سازمان بهزيستي هم روي آنتن سيما رفت و چنان از تسهيلات و امكانات و خلاصه عشق و حال معلولان و مددجويان حرف زد كه كلي حسودي مان شد كه اي كاش ما هم دستي و پايي و چيزي نداشتيم تا در اين عيش بزرگ با مددجويان سهيم مي شديم! دمت گرم بهزيستي! اي ول!
خلاصه از ديروز تا حالا ، كيفمان كوك كوك است و تا اين لحظه هزار بار بلكه بيشتر ترانه "همه چي آرومه"را گوش كرده ايم و هنوز هم از اسپيكرهاي رایانه مان دارد پخش مي شود: همه چي آرومه ، من چقدر خوشحالم... .
از دفتر خاطرات آقاي پپه
از ماست که بر ماست.
فکر کریدن کی هستین.......
خودتونو دست بالا گرفتین
اگه اول اسمت كلمه دو را اضافه كني خيلي با حال مي شه يعني دوپيه
الله سنه ساخلاسین
آقای محمدیه سلام یتیرین
آقا از بس نظرمون نذاشتین عقده ای شدم!
جان این پپه تون بذارین!
چرا يكي از اين همه خانه را به اين خانواده ندادند؟؟
جای طنز توی سایتتون خالی بود امید که این پپه ادامه پیدا کنه و خودش پپه( منظورم کله) نشه و هر روز شاهد طنزی پر بارتر و حرفه ای تر باشیم به همراه کاریکاتور.