۲۰ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۰ آبان ۱۴۰۳ - ۱۴:۲۷
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۶۷۴۸۴
تاریخ انتشار: ۱۱:۵۵ - ۰۹-۰۳-۱۳۹۰
کد ۱۶۷۴۸۴
انتشار: ۱۱:۵۵ - ۰۹-۰۳-۱۳۹۰

شروط سپاه براي حمايت از دولت‌ها

سردار همدانی

بعد از حوادث اخيري كه در دولت رخ داد شاهد موضع‌گيري و هشدارهاي مختلف از سوي فرماندهان عالي رتبه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بوديم كه گاه در لفافه بود و گاه صراحتا دولت را خطاب قرار مي‌داد.

سردار حسين همداني از فرماندهان عالي رتبه سپاه است و معتقد است حمايت‌هاي سپاه پاسداران از دولت تنها مختص دولت احمدي‌نژاد نبود، بلكه سپاه از دولت‌هاي سازندگي و اصلاحات نيز حمايت كرده است.

فرمانده سپاه محمد رسول الله راجع به حوادث اخيري كه در دولت افتاد، با بيان اينكه«سپاه با كسي عهد اخوت نبسته است» به «تهران امروز» مي‌گويد: به عنوان پاسداران انقلاب اسلامي بر اساس آنچه كه رهبر انقلاب اسلامي فرمودند هرگاه احساس كنيم اصول و اساس انقلاب آسيب مي‌بيند به صورت جدي برخورد مي‌كنيم.

البته موضع سردار همداني در خصوص جريان انحرافي جالب توجه است. وي با بيان اينكه سپاه تمام جريان‌هاي انحرافي را رصد مي‌كند مي‌گويد: «چنانچه لازم باشد حتما وارد عمل مي‌شويم.» گفت و گوي تهران امروز با سردار حسين همداني فرمانده سپاه محمد رسول الله را در ادامه مي‌خوانيد:

سردار همداني! بعد از وقوع انقلاب چهره‌هاي زيادي داشتيم كه از قطار انقلاب خارج و به نحوي ريزش‌هاي انقلاب را شكل دادند. بسياري از اينها بزرگان و نقش‌آفرينان انقلاب بودند. بنابران ممكن است اين شبهه پيش بيايد كه چرا انقلاب اسلامي اينقدر ريزش داشته است؟

به طور اختصاصي در موضوع انتخابات دوره دهم رياست‌جمهوري بايد اشاره كنم اگر اين امر به صورت مستقل ديده شود بايد گفت بله، آسيب جدي داشتيم اما اگر اين حادثه را در يك جريان طراحي شده و علامت‌هاي آن را از قبل به عنوان انقلاب مخملي و جريان انحرافي ببينيم اين قضيه فرق مي‌كند.

البته منظور سوال من صرفا به انتخابات باز نمي‌گردد. چرا بعد از انقلاب اين همه ريزش داشتيم؟

اتفاقا من عقيده دارم كه ريزش ما نسبت به رويش‌هاي انقلاب خيلي كم بود. اين بستگي به نوع نگاه به ريزش‌هاي انقلاب دارد. ما قبل از پيروزي انقلاب شاهد مفاسد و مشكلات اجتماعي از سوي رژيم شاهنشاهي بوديم. با وقوع انقلاب اسلامي رويش جدي در جامعه داشتيم و يك تحول اساسي به وجود آمد. تحول ما تحول روحي بود. اما هر چه انقلاب بنياني‌تر باشد آسيب‌هاي آن بيشتر و هر چه در دايره خود محدود باشد آسيب‌ها و تهديدات آن كمتر است اما وقتي يك انقلاب شعار و اهداف خود را برون مرزي كرد و آن را گسترش داد آسيب پذيري‌اش بيشتر است. در اينجا لازم است مثالي بزنم: اگر باغي را در نظر بگيريم كه ما براي مصرف خود و اطرافيان مان از ميوه‌هايش استفاده مي‌كنيم طبيعتا براي حفظ آن مشكل زيادي نداريم و آرامش و امنيت بيشتري نيز داريم. ولي چنانچه دايره را افزايش داده و خواستيم ميوه‌هاي بيشتري تهيه و آن‌ها را به مناطق ديگر هم ارائه و ثمرات كار خود را توسعه دهيم، طبعا فضاي محدود باغ كافي نبوده و به فضاهاي بيشتري نياز داريم و آن وقت است كه هر چه فضاي كار ما گسترده‌تر شود آسيب پذيري آن هم بيشتر خواهد شد.

انقلاب ما از ديدگاه امام عزيز (ره) انقلابي بود كه بايستي آن را صادر مي‌كرديم. از اين جهت صدور انقلاب يعني آسيب و تهديد و از آنجا كه ريزش‌ها جزو آسيب‌هاي وارده به انقلاب هستند پس ما نيز بايد اين تهديدات و ريزش‌ها را بپذيريم. اما از جهت ديگر بايد دايره را وسيع ديد. ما مي‌گوييم امروز آثار انقلاب اسلامي فراتر از منطقه رفته است. امروز منافع دشمنان انسانيت و دشمنان امت اسلامي مورد تهديد واقع شده است. اين يعني رويش. بايد توجه داشت كه ما به رويش چگونه نگاه مي‌كنيم!؛ به ريزش چگونه مي‌نگريم! بنابراين اگر نگاه خود را به اين مقوله تغيير دهيم به عقيده من رويش‌هاي انقلاب بيش از ريزش‌هاست.

شما به عنوان يك عضو موثر سپاه پاسداران انقلاب اسلامي كه بنابر وظيفه ذاتي‌اش پاسداري از انقلاب را بر عهده دارد، چه پاسخي براي نسلي كه شاهد است اكثر مسئولين بلندپايه نظام كه روزگاري به عنوان موسسين انقلاب مطرح بودند از قطار انقلاب خارج شده است، داريد؟ چرا اين نيروها به اين سرنوشت دچار شدند؟

همه انقلاب‌ها اين طور‌اند. جامعه شناسان مي‌گويند انقلاب بعد از 25 سال تثبيت مي‌شود.اين يعني تا 25 سال انقلاب‌ها ريزش دارند. اميرالمومنين‌علي(ع) در خطبه‌اي مي‌فرمايد: انقلاب‌ها آنقدر تكان مي‌خورد تا كساني كه ضعيف‌اند و نمي‌توانند انقلاب را همراهي كنند از آن خارج شوند. رهبر معظم انقلاب جمله‌اي دارند به اين مضمون كه: «سوخت افراد همراه با انقلاب تمام شده و آن‌ها اعلام مي‌كنند كه ديگر قادر به همراهي با انقلاب نيستند. نمي‌كشند.»

ولي سوال جدي اين است كه مقايسه شود نسبت به بخشي كه در كاروان انقلاب باقي ماندند چه درصدي از مسئولين نظام جزو ريزش‌هاي انقلاب قرار گرفتند؟! مانده‌ها كه خيلي بيشتر از ريزش‌هاست.

اگر ما نيروهاي باقي مانده در داخل نظام را با ريزش‌هاي انقلاب مقايسه كنيم به اين نتيجه مي‌رسيم كه برخي از آنان كه در شكل گيري انقلاب نقش ايفا كردند بيشتر جزو ريزش‌هاي انقلاب بودند؟

انقلابيون را به دو دسته تقسيم مي‌كنيم. كساني بودند كه در حد اعتراض و اعلاميه دادن انقلابي بودند.آن هم در دوره بعد از پيروزي انقلاب كه ما اصلا به اطلاعيه نياز نداشتيم. ما به افرادي نياز داشتيم كه سرمايه بيشتري هزينه كنند و اين‌ها جزو دسته ديگر انقلابيون بودند. هميشه مي‌گويند اگر نسل‌هاي بعدي يك انقلاب، جايگزين نسل‌هاي قديمي شوند اين انقلاب باقي خواهند ماند. امام(ره) مي‌فرمايد اميد من به جوانان است. رهبري مي‌فرمايند اميد به جوانان مايه انقلاب است. امروز بايد طوري برنامه‌ريزي كنيم كه سپاه به جوانان واگذار شود. ديگر نمي‌توانيم بگوييم كه بايد نيروهاي قديمي را نگه داريم تا سپاه حفظ شود. جوانان وارثان خوبي هستند. ما مي‌گوييم جوانان امروز و متولدين بعد از انقلاب وارثان به حق انقلاب هستند و از انقلاب به خوبي پاسداري خواهند كرد. نگاه من با شما متفاوت است. معقتدم رويش‌ها زياد است. آنان كه جزو ريزش‌ها هستند دو بخش هستند. بخشي از آنان سوخت شان تمام شده و قادر به همراهي انقلاب نيستند و بخش قليلي از آن‌ها نيز فريب خوردند كه از اين بابت ناراحت و نگران هستيم. نبايد اين اتفاق مي‌افتاد. نبايد كسي كه سابقه مبارزاتي داشت، در كنار امام(ره) بود، از ياران انقلاب بود را از دست مي‌داديم. ما از اين بابت دغدغه داريم. به عبارت ديگر هر چه بتوانيم اين دسته را كم كنيم امتيازات و موفقيت‌هاي انقلاب بيشتر مي‌شود.

سوال بعدي من به دولت‌هاي گذشته باز مي‌گردد؛ دولت سازندگي و اصلاحات. واضح است كه در طول حكمراني دولت‌هاي گذشته از آرمان‌ها و گفتمان انقلاب فاصله گرفته ايم سوال اين است كه آيا سپاه به عنوان پاسداران انقلاب اسلامي مقابل بي‌تفاوتي‌هاي اين دو دولت نسبت به گفتمان انقلاب مماشات كردند؟

اگر بخواهيم واقع بينانه و درست بررسي كرده و بدون غرض قضاوت كنيم بايد همه دولت‌ها را در جاي خود بررسي كنيم. يعني در آغاز تشكيل نظام جمهوري اسلامي ايران بعد از انقلاب، دولت موقت را داشتيم كه در آن روزها نيز امتيازاتي داشت كه نبايد همه را منفي ببينيم. در دوره‌هاي بعدي نيز همين طور مثلا بعد از دفاع مقدس و پايان جنگ، دولت سازندگي آقاي هاشمي خدمت زيادي كردند.

خب، چرا گفته مي‌شود كه در دولت‌هاي گذشته ما از آرمان‌هاي انقلاب فاصله گرفتيم؟ مگر سازندگي و اصلاحات جزو آرمان‌هاي انقلاب نبود؟

داشتم به اين مسئله اشاره مي‌كردم. دولت سازندگي خدمات زيادي كرد. چرا به اين دولت عنوان سازندگي اطلاق مي‌شود؟! چون ما برق، آب، نان و... چيزي در كشور نداشتيم. جاده نداشتيم، به صورت مداوم برق منازل ما قطع مي‌شد. سد نداشتيم. دولت سازندگي در اين بخش‌ها خدمات زيادي كرد اما چون انقلاب ما انقلاب فرهنگي بود به اعتراف خود آقاي هاشمي رفسنجاني در يك جلسه علني، به بخش فرهنگي توجه نكرديم. يعني گفت كه ما در اين زمينه نقص داشتيم، يعني تمام اين مسائل به صورت يك پكيج و مجموعه‌اند و نمي‌توان يكي از آن‌ها را پررنگ‌تر ساخت و بقيه قسمت‌ها را ناديده گرفت. بايد در كنار سازندگي، فرهنگ نيز پيشرفت مي‌كرد. در انقلاب اسلامي نمي‌توان اقتصاد و سياست را اولويت قرار داد. بايد همه عرصه‌ها را بر پايه فرهنگ قرار داد. لذا در دولت سازندگي از بخش فرهنگي غفلت كرديم كه خسارت آن را بعدا ديديم در دولت اصلاحات توسعه سياسي اولويت كشور شده بود. اما به بقيه بخش‌ها توجه‌اي نشد. حتي در بخش اقتصادي، در دولت اصلاحات به نسبت دولت سازندگي عملكرد ضعيفي داشتيم كه بايد در جاي خود مقايسه شود. اگر بگوييم اين دولتمردان انسان‌هاي بد و ضدانقلابي بودند، خير. اين طور نمي‌توان قضاوت كرد.

اما در دولت فعلي و اصولگرا به بخش فرهنگي در كنار ساير بخش‌ها توجه شد؛ آن هم نه در دولت نهم، چرا كه در دولت نهم نيز اگر چه همين دولت بود، به بخش فرهنگي بي‌توجهي شد. باز هم به ارزش‌ها آن طور كه مي‌بايد توجه نشد. در دولت دهم آغاز توجه به بخش فرهنگي بود. ضمن اينكه هنوز نيز انتقاد داشته و اشكال‌هاي جدي مي‌گيريم. چرا كه كارهاي بنيادي در اين دولت نيز انجام نمي‌شود. اگر بخواهيم عملكرد دولت‌ها را در حوزه فرهنگي مورد توجه قرار دهيم مي‌توانيم به تمام دولت‌ها انتقاد داشته باشيم. چرا كه به اين بخش كم توجهي جدي شد. چرا كه امام(ره) فرمودند انقلاب ما انقلاب فرهنگي است.

بعد از روي كار آمدن دولت فعلي با حجم وسيعي از شعارها در بخش فرهنگي مواجه شديم ولي هم‌اكنون كه بيش از پنج سال از عمر مديريت آقاي احمدي‌نژاد بر دولت مي‌گذرد حرف و حديث‌هاي بسياري در خصوص تحقق اين شعارها مطرح است ولي شما به توجه دولت فعلي به بخش فرهنگ اشاره كرديد. مشخصا كدام يك از اين شعارها عملي شد؟

در عرصه فرهنگي نياز به يك تحول و تغييرات اساسي داريم؛ در هر دو بخش زيرساختي و نرم افزاري. اصلا نياز به تحليل و بررسي ندارد، ما داريم مشاهده مي‌كنيم. من گفتم ضمن اينكه در دولت نهم و دهم رئيس دولت يكي است، دولت دهم آن هم با تاكيد مقام معظم رهبري به بخش فرهنگ توجه كرده است. چون اعتبارات و بودجه‌هاي سفرهاي استاني حول محور فرهنگي و به بخش زيرساختي در اين حوزه توجه شده است ولي در بخش نرم افزاري هنوز نتيجه‌اي نديديم. بايد صبر كرد و ديد كه چه نتيجه‌اي حاصل مي‌شود.

بيش از پنج سال از عمر دولت گذشته است، پس چه وقت بايد ثمرات اين كار فرهنگي كه ادعا مي‌شود موفق است را ديد؟

كار فرهنگي ديربازده است.

در كشورما فرهنگ در مذهب تنيده شده است. با توجه به رابطه ضعيف دولت با علما و حوزه‌هاي علميه فكر مي‌كنيد چشم‌انداز فرهنگ در كشور ما روشن باشد؟

اگر بخواهيم آينده را پيش‌بيني كنيم به حرف قبلي خود باز مي‌گرديم. چنانچه براي زيرساخت‌هاي فرهنگي برنامه‌ريزي كنيم در آينده نتيجه‌هاي آن را خواهيم ديد و اين امر در زمينه فرهنگي زودبازده نيست. در عرصه فرهنگي اول بايد مباني را با باورهاي فرهنگي و ديني خود تناسب بدهيم. اگر اين تطبيق صورت نگيرد كار فرهنگي نتيجه‌اي ندارد. بنابراين نمي‌توان الان قضاوت كرد. به نظر مي‌رسد در هر زمان و دوره‌اي بايد به زيرساخت‌ها پرداخت، بايد يك مهندسي‌اي طراحي كنيم و اين طراحي برگرفته از مباني ديني و مكتبي خودمان باشد.

شبهه‌اي كه اكنون از سوي برخي‌ها مطرح مي‌شود اين است كه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و همچنين بسيج در طول عمر دولت فعلي حمايت‌هاي ويژه‌اي داشته‌اند. پاسخ شما به اين مقوله چيست اساسا تا كجا سپاه و بسيج از دولت‌ها حمايت مي‌كنند؟

سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در طول دوران حيات خودش نشان داده كه با هيچ كس معامله نداشته است. بر اساس باورها، گفتار و رفتار هر مسئولي رابطه‌اش را تنظيم كرده است. ما به عنوان پاسداران انقلاب اسلامي بر اساس آنچه كه رهبر انقلاب اسلامي فرمودند هرگاه احساس كنيم اصول و اساس انقلاب آسيب مي‌بيند به صورت جدي برخورد كرده و با هيچ كس عهد اخوت و قرارداد نداريم. اين مسئله را نيز در طول سه دهه گذشته نشان داديم. شما شاهد بوديد در دوره اول دولت سازندگي، سپاه با تمام توان خود وارد عرصه سازندگي شده است. متناسب با آنچه كه دولت مي‌خواست وارد شده و عمل كرده است. ولي از دولت دوم سازندگي، سپاه انتقاد و اشكال جدي به دولت مي‌گرفت. خاطرم هست بنابر درخواست و پيشنهاد سپاه، ما با آقاي هاشمي جلسه‌اي داشتيم كه در آن جلسه دوستانه اشكالات را به صورت صريح با ايشان در ميان گذاشتيم.

اين نشان مي‌دهد كه سپاه بعد از اينكه مردم به كانديداي مورد نظر خود راي مي‌دهند، از آن روز به دنبال حمايت جدي دولت است و هر وقت احساس كند كه دولت در حال فاصله گرفتن از شعارهاي خود است، انتقاد‌هاي خود را مستقيما به دولت مي‌گويد. البته شيوه برخورد ما با دولت‌ها طبق رفتار رهبري است.

در دولت اصلاحات رهبري به طور جد از دولت حمايت كرده است. حتي برخي كه بحث دوم خرداد را مطرح مي‌كردند مقام معظم رهبري صراحتا اعلام مي‌كرد كه اين دولت از آن ماست و اجازه نداد كه عليه دولت تخريبي صورت بگيرد.

دولت امروز و دولت‌هاي آينده تا زماني كه از چارچوب اصول خارج نشوند مورد حمايت ما هستند. تا زماني كه مردم حمايت مي‌كنند ما نيز به عنوان عضوي از جامعه وظيفه داريم از دولت حمايت كنيم. هر گاه دولت‌ها از مسير منحرف شوند سپاه پاسداران طبق قانون اساسي ماموريت دارد براي حفظ انقلاب و نظام و دستاوردهاي آن متناسب با شرايط زماني به وظيفه خود عمل ‌كند.

در كشاكش حوادث چند هفته اخير كه منجر به انتقادات بسيار به دولت شد، يكي از فرماندهان عالي‌رتبه سپاه اعلام كرد سپاه براي دفاع از انقلاب منتظر دستور نمي‌ماند. سوال من اينجاست چنانچه دولت‌ها از مسير خارج شوند بر اساس چه مبنايي سپاه وارد عمل خواهد شد؟

آنچه كه شما اشاره كرديد حرف امروز نيست. حرف قبل نيز بوده است. هر گاه احساس كنيم كه بايد براي دفاع از انقلاب وارد صحنه شويم، اين كار را مي‌كنيم و منتظر دستور نمي‌مانيم. در دوران اصلاحات و در حادثه 18 تير شاهد بوديد كه فرماندهان سپاه به رئيس‌جمهور وقت نامه نوشتند. بنابراين هر وقت احساس خطر كرديم هشدار داده و چنانچه توجه‌اي نشد وارد عمل مي‌شويم.

اما اينكه چه كسي تصميم مي‌گيرد، حتما مجموعه نظام در قانون اساسي پيش‌بيني كرده است. سپاه پاسداران انقلاب اسلامي زماني وارد عمل مي‌شود كه نظام از وي مطالبه كند. شما مي‌بينيد كه سپاه قبل از حادثه 18 تير وارد عمل نشد. هنگامي كه شوراي عالي امنيت درخواست كرد كه سپاه وارد عمل شود ما وارد عمل شديم. لذا ساز و كار اينكه سپاه كجا وارد عمل شود در قانون اساسي پيش‌بيني شده است. يكي از جايگاه‌هايي كه براي اين كار مشخص شده اين است كه ما عضوي از نيروهاي مسلح هستيم و فرمانده كل قوا براي ما مجوز صادر كرده و بنابر درخواست نظام سپاه وارد عرصه مي‌شود.

اگر خدايي نكرده روزي كشور مورد تهاجم دشمن قرار گيرد، در ابتداي امر سپاه وارد عمل نمي‌شود. ارتش موظف است از كشور دفاع كند. ولي هنگامي كه ارتش از سپاه درخواست كند بنابر مجوز فرمانده كل قوا ما وارد صحنه جنگ مي‌شويم. در ساير عرصه‌ها نيز وضع همين‌طور است. اگر سازمان‌هاي فرهنگي امروز درخواست كنند كه سپاه وارد عرصه فرهنگي شود، با تمام توان وارد عرصه مي‌شويم.

سردار! اشاره كرديد در خصوص حادثه 18 تير فرماندهان سپاه احساس نگراني كرده و طي نامه‌اي به رئيس‌جمهور هشدار دادند. طي هفته‌هاي گذشته كه شاهد برخي رفتارهاي خاص از سوي رئيس دولت بوديم آيا سپاه نگراني‌اي از اين بابت نمي‌كند؟

در 18 تير حركتي از سوي يك جريان و جمعيتي انجام شد كه نظام را تهديد مي‌كرد ولي در جريان اخير يك فرد مطرح بود. ما كه نمي‌آييم كه براي يك فرد وارد ميدان شويم.

پشتوانه مردمي اين فرد چطور؟

عرض مي‌كنم. اگر رئيس مجلس يا رئيس قوه قضائيه نيز بودند ما وارد عمل نمي‌شديم. چون اين از اختيارات رهبري است اما اگر يك جريان وارد عمل ‌شود حتما ما نيز به صورت جدي برخورد مي‌كنيم.

آيا سپاه در خصوص ريشه‌يابي و برخورد با جرياني كه به عنوان جريان انحرافي شناخته شده، وارد شده است؟

جريان‌هاي انحرافي معضل جديدي نيست. از قبل نيز ما شاهد جريان انحرافي در دوره‌هاي گذشته بوديم. سپاه پاسداران انقلاب اسلامي جزو وظيفه خودش مي‌داند كه جريان‌هاي انحرافي را رصد كرده و بر آن‌ها اشراف داشته باشد و زماني كه لازم بداند وارد عمل شود.

فعلا در خصوص اين جريان انحرافي برنامه جدي ندارد؟

عرض كردم، در حال رصد هستيم. نه تنها اين جريان، بلكه تمام جريان‌ها توسط سپاه رصد مي‌شود. جريان‌هاي انحرافي چه از داخل و چه از خارج هدايت شود توسط سپاه رصد مي‌شود و اشراف اطلاعاتي كامل وجود دارد و چنانچه لازم باشد حتما وارد عمل مي‌شود.

ما امسال انتخابات مجلس را پيش‌رو داريم كه بيشتر از هر زمان ديگر از حساسيت ويژه‌اي برخوردار است. در آستانه هر انتخاباتي در گذشته شاهد جار و جنجال بر سر دخالت و تاثير سپاه و بسيج در سياست هستيم نظر شما در اين باب چيست؟

بايد تفكيك قايل شويم. سپاه و بسيجي كه سياسي نباشد هيچ خاصيتي ندارد؛ اين نظر امام(ره) و رهبري است و قانون مشخص كرده است. اگر ما بسيج را به عنوان همه مردم حساب كنيم، چرا نبايد كار سياسي كند؟! پس چه كساني بايد كار سياسي كنند؟! اما اينكه از ورود به حزب و جريان‌هاي سياسي پرهيز كنيم من نيز قبول دارم. ما كميسيوني داريم تا چنانچه هر كدام از اعضاي پاسداران عضو هر گروه و حزب سياسي شوند براي آن‌ها تصميم گرفته مي‌شود و اجازه داده نمي‌شود كه اين عضويت ادامه پيدا كند. اما بسيج اين طوري نيست. بسيج يعني مردم است. اگر به يك بسيجي بگوييم كه در فلان حزب يا گروه سياسي نباشيد مي‌گويد پس من مي‌روم. اما اجازه نمي‌دهيم كه اين بسيجي وارد سپاه شود. چنانچه فردي كه بسيجي يا سپاهي باشد و قصد شركت در انتخابات را دارد به وي اجازه نمي‌دهيم از توانمندي‌هاي سپاه براي انتخابات استفاده كند. اجازه نمي‌دهيم فردي كه فرمانده پايگاه بسيج يا حوزه مقاومت بسيج است در انتخابات شركت كند. اگر شركت كند مي‌گوييم تو ديگر در بسيج سمتي نداري اما مي‌تواند سابقه‌اش در بسيج است را مطرح كند. اين امر اشكالي ندارد. چرا كه تخلف از قانون نيست. لذا دو مسئله با همديگر خلط شده است و گفته مي‌شود پاسداران و بسيجيان نبايد در سياست دخالت كند. در حالي كه جزو وظيفه ماست كه فعاليت كرده و مردم را به مشاركت فعال در انتخابات دعوت كنيم اما نبايد حزب تشكيل دهيم. اگر حزب تشكيل دهيم و وارد فعاليت سياسي شويم محل اشكال است. اتفاقا همين احزاب و تشكل‌هاي سياسي اين حرف‌ها را مي‌زنند. وقتي مي‌خواهند از توانمندي‌هاي سپاه استفاده كنند و ما اجازه اين كار را نمي‌دهيم آن‌ها شروع به جو‌سازي مي‌كنند.

چنانچه جريان انحرافي بتواند به نحوي از فيلتر شوراي نگهبان عبور كند و براي انتخابات مجلس از افراد كمتر شناخته شده استفاده كند و مردم را تطميع كند، چطور سپاه مي‌تواند براي ناكام گذاشتن اين جريان وارد صحنه شود؟

سپاه تنها نيست. دستگاه‌هاي مختلفي در ساختار جمهوري اسلامي ايران پيش‌بيني شده است كه هر كدام وظيفه خود را عمل مي‌كنند و اجازه نمي‌دهند كساني كه خدايي نكرده قصد صدمه زدن به حركت مردم را دارند وارد شوند. اين اجازه ندادن تنها اين نيست كه مثلا شوراي نگهبان صلاحيت آن‌ها را تاييد نكند. بلكه به معناي اين است كه مردم را مطلع كنند و آگاهي بخشي بدهند كه اين فرد كيست و سابقه‌اش چيست. اتفاقا برخي اوقات به سپاه اشكال مي‌گيرند كه چرا شما افشاگري مي‌كنيد؟! در حالي كه اين امر وظيفه سپاه است اما اگر كسي به‌رغم تمام اين نظارت‌ها و كنترل‌ها به انتخابات ورود پيدا كرد، نگراني‌اي است كه وجود دارد و مسئله‌اي است كه گفته مي‌شود بايد خسارت‌ها و هزينه‌هاي آن را پرداخت كرد. مثلا آقاي بني‌صدر به‌ رغم همه هشدارها، تذكرات و اعلام خطرها كانديدا شده و در يك زمان كوتاه كه فرصت روشنگري وجود نداشت، راي مي‌آورد و رئيس‌جمهور مي‌شود. بعد هم براي يك سال و اندي بايد خسارت و هزينه اين انتخاب را بدهيم تا آن چند ميليوني كه به وي راي دادند متوجه اشتباه خود شوند.

سوال آخر من درخصوص ساختار جديد سپاه تهران است. اخيرا اعلام شده است كه سپاه جديدي براي تهران تشكل يافته است به نام سپاه امام حسن(ع). اين سپاه چه رابطه ساختاري با سپاه محمد رسول الله(ص) دارد و سپاه چه هدفي از تشكيل اين سپاه جديد دارد؟

يكي از پارامترهاي تاسيس سپاه، جمعيت است. ما در استاني كه ششصد هزار نفر جمعيت داريم يك سپاه تشكيل شده است كه با بسيج و مردم سروكار دارند.وزارت كشور به علت گستردگي در استان تهران،‌آن را به دو استان البرز و استان تهران تقسيم كرد. سپاه قبل از اينكه وزارت كشور استان تهران را به دو بخش تقسيم كند، استان تهران را به دو سپاه محمد رسول الله و سپاه سيدالشهدا تقسيم كرده بود. چنانچه تقسيمات جديدي كه در سال 89 انجام شد طبق تصور ما انجام مي‌شد دو سپاه براي تهران قديم كافي بود ولي متاسفانه تصور ما درست تحقق پيدا نكرد و برخي شهرستان‌ها مانند رباط كريم و شهريار حاضر نشدند كه جزو استان البرز بروند و نمايندگان و مسئولين محلي شان جلوي اين امر را گرفتند و اين اتفاق نيفتاد و استان البرز استان كوچكي شد و از چهارده ميليون جمعيت استان تهران قديم تنها با دو، سه ميليون نفر به استان البرز تبديل شد و نهايتا تهران قديم با 11 ميليون نفر باقي ماند. چون سپاه تهران بزرگ، سپاه محمد رسول الله نمي‌دانست با يازده ميليون نفر جمعيت چكار كند، مسير قانوني خود را پيگيري كرد و در نهايت استان تهران خود را به دو سپاه تبديل شد. به تعبير ديگر استان سابق تهران هم‌اكنون سه سپاه دارد. نتيجه اينكه طبق تقسيمات جديد سپاه امام حسن(ع) به استان البرز تعلق دارد،‌استان تهران هم دو سپاه دارد. تهران بزرگ كه محدوده و سرزمينش شهر تهران است و سپاه سيد الشهداء(ع) كه محدوده‌اش شهرستان‌هاي استان تهران است.
ارسال به دوستان