۲۰ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۰ آبان ۱۴۰۳ - ۱۲:۴۲
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۶۸۰۱۰
تاریخ انتشار: ۱۵:۳۳ - ۱۳-۰۳-۱۳۹۰
کد ۱۶۸۰۱۰
انتشار: ۱۵:۳۳ - ۱۳-۰۳-۱۳۹۰

برخورد امام خمینی با مساله طلسم و جن‌گیری چگونه بود؟

یكی از افراد خوش نفس كه توانایی تسخیر و به كارگیری نیروهای ماورایی داشت، در ایام جوانی با امام (ره) دوستی داشت و گویا یك وقت در همان زمان در یك جمع دوستانه كه عده ای از جمله امام (ره) حضور داشتند، آن شخص به مناسبت بحثی كه در می گیرد، با بهره گیری از قدرت خود به احضار برخی از این نیروها اقدام می كند و آنها جو وحشت و رعب آمیزی را در آن مجلس به وجود می آورند كه موجب می شود همه حضار فرار كنند..

در حالی كه طی هفته های اخیر، طرح مباحثی در زمینه جن‌گیری و استفاده شیطانی از قدرتهای متافیزیكی و نیز ارتباط برخی مسوولان با این گونه افراد، سوالات و ابهامات زیادی را برای نسل جوان ایجاد كرده، "آینده" در خلال گفت و گو با آیت الله سید عباس قائم مقامی، پرسشهایی در این زمینه را مطرح كرده است.

بنا بر این گزارش، طرح داستانهایی درباره قدرتهای ماورائی و به خدمت گرفتن اجنه، ابهاماتی درباره جایگاه اراده و اختیار و تكلیف انسان به وجود آورده كه این استاد حوزه با تمركز بر مشی امام خمینی(ره) به آنها پاسخ داد.

قائم مقامی گفت: امام (ره) از معدود عارفانی بود كه وارد ساحت اجتماعی عرفان شده بود چون عمدتا عرفای دیگر هر چه قدر هم كه بزرگ باشند از اسمای جزئی الهی بهره مند هستند و لذا كاركرد معرفتی و شهودی آنان در حوزه فردی است و از این رو در حوزه اجتماعی و انچه كه به جنبه های عمومی خلق الله بازمی گردد توانایی و ورود ندارند. با این حال متاسفانه شاهدیم عده ای برای بهره برداری های سیاسی، ابتدا مواضعی را به برخی بزرگواران نسبت می‌دهند و سپس به ترویج این مواضع می‌پردازند، در حالی كه تصمیم‌گیری و موضع‌گیری در عرصه سیاست، بیش از همه نیازمند اطلاعات و مشورت است و این روش درخصوص بزرگان اخلاق و عرفان با همه جایگاه معنوی كه برایشان قائلیم، صحیح نیست.


آیت الله قائم مقامی در بخشی از این گفتگو درباره علوم غریبه و مسائلی مانند رمالی و جادو گفت:

همان طور كه اشاره شد، خلط میان دو حوزه خصوصی و فردی عرفان و حوزه عمومی و جمعی آن نادرست است. یعنی حتی اگر عرفان حقیقی هم باشد، ولی آنگاه كه ماهیت فردی دارد و مبتنی بر تجربیات و مشاهدات شخصی است، نمی توان آن را منشأ تصمیم و اثر در حوزه عمومی و اجتماعی دانست و نمی توان بر اساس آن در مورد تایید یا رد مسائل و فرآیندهای اجتماعی داوری و قضاوت كرد؛ تا چه رسد به آنچه كه علوم غریبه و بدتر از آن مسائلی چون رمالی، جن گیری و سحر و جادو نامیده می شود.

 اساتید ما می فرمودند كسانی كه وارد این امور شوند و از این امور طلب نتیجه و اثر نمایند، حتی اگر موفق هم شوند- كه البته به ندرت می توانند به نتیجه دلخواه برسند- عاقبت به خیر نخواهند شد. چون در تقابل با اراده الهی قرار می گیرند. 

لذا شاخصه عرفان حقیقی، التزام به شریعت و آموزه های اهل بیت (ع) است. ضمن آنكه چنین اموری مثل طلسمات و اعمال تصرف از طریق جن حتی اگر در مواردی واقعیت هم پیدا كند، فقط بر افراد ضعیف النفس و آنان كه خود را در دایره تاثیر این امور قرار می دهند  چه بسا بتواند در مواردی اثر نسبی بگذارد. اما افراد قوی الاراده و با ایمان عمیق از دایره تاثیر این امور فراتر هستند.

چنان كه قرآن كریم تصریح می فرماید: الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من ظلمات الی النور  مگر ممكن است كسی كه در تحت ولایت الهی قرار دارد تجت تاثیر این موارد قرار گیرد و این موارد در او اثر كند؟ بله؛ در مقابل این نیز قرآن فرموده است: ان الشیاطین لیوحون الی اولیائهم ؛ یعنی طبعا كسانی كه با اراده خود خویشتن را در تحت ولایت شیطان قرار می دهند، تحت تاثیر اراده های شیطانی قرار می گیرند. البته مكن است این حتی برای بعضی از انسان های مومن و نیك نفس كه در قطعاتی از زندگی خود دچار غفلت، غرور، توهم حقانیت و كج روی بشوند نیز مصداق پیدا كند كه البته معمولا چنین افرادی با عنایت الهی پس از آسیب هایی هدایت می یابند.

خدا رحمت كند یكی از افراد خوش نفسی كه در این امور دست داشت و گویا توانایی هایی در تسخیر و به كارگیری نیروهای ماورایی داشت و گاه در مواردی اقداماتی نیز می كرد، در ایام جوانی با امام (ره) دوستی داشت و گویا یك وقت در همان زمان در یك جمع دوستانه كه عده ای از جمله امام (ره) حضور داشتند، آن شخص به مناسبت بحثی كه در می گیرد، با بهره گیری از قدرت خود به احضار برخی از این نیروها اقدام می كند و آنها جو وحشت و رعب آمیزی را در آن مجلس به وجود می آورند كه موجب می شود همه حضار فرار كنند.

 ولی امام (ره) بدون كمترین تزلزلی، محكم در جای خود می نشینند و كمترین آسیبی نیز به ایشان وارد نمی شود. چون همان طور كه گفتم، این امور و چنین نیروهایی حتی اگر واقعیت هم پیدا بكنند، هرگز فاعلیت و تاثیر تام ندارند. زیرا خداوند هرگز به چنین موجوداتی اجازه دخالت و اثرگذاری تام در این جهان نداده است. وگرنه اصل مسئولیت پذیری انسان و تكالیفی كه خداوند متوجه انسان كرده و انسان بر اساس اراده و اختیاری كه دارد، باید پاسخگوی این مسئولیت ها و تكالیف باشد، لغو و بی معنا خواهد بود و اساسا اصل ربوبیت و پروردگاریِ حضرت حق منتفی می گردد.

 حال آنكه به تعبیر زیبا و شیرین برخی از اساتید بزرگوارمان، در همه لحظات و آنات و در همه شرایط زندگی این خداست كه خدایی می كند و لحظه ای ربوبیت و پروردگاری او منقطع نمی گردد. «كل یوم هو فی شأن». بنابراین اگر چنین اموری بر فرض -تاكید می كنم بر فرض- در مواردی نیز تحقق و واقعیت یابد، هرگز بر اهل معرفت و افراد برخوردار از ایمان و اراده قوی اثری ندارد.

در همان اوایل ورود امام (ره) به ایران و استقرار ایشان در مدرسه علوی، گویا عده ای پیغام داده بودند شما را سحر كرده اند و انتظار داشتند امام واكنش نشان داده و اقدامی نمایند، ولی ایشان با همان بینش و مشی خود به این مضمون می فرمایند: « این حرفها چیست؟ من خودم باطل السحر هستم، سحری هم اگر باشد در من اثر نمی كند!»

 در هر صورت پرداختن به این مسائل و خصوصا رواج آنها در جامعه، بسیار تاسف برانگیز است و نشان از تضعیف معارف عمی دینی، رواج ظاهرگرایی، عوام زدگی و استفاده ابزاری از مفاهیم معنوی و احساسات دینی در خدمت سخیف ترین و نازلترین امور مادی یعنی كسب قدرت سیاسی دارد. و كمترین آفت آن سست كردن باور و ایمان مذهبی مردم است و اینكه خدای ناكرده حقایقی كه در مورد مقامات معنوی اولیاء الهی و حضرات معصومین (ع) نیز نقل می شود، با ناباوری و انكار مواجه گردد و این گناهی نابخشودنی است كه قطعا مرتكبان، عاملان و مسببان این جنایت فكری و اعتقادی را به سوء عاقبت دچار خواهد كرد و به میزان نقشی كه در چنین فرآیندهایی دارند، در همین دنیا نتیجه عمل شومشان را به آنان بازمی گرداند.

 به گفته اهل معرفت، برخی از امور مثل بازی با ایمان و اعتقادات مردم و سوء استفاده از آن برای كسب دنیا و منافع دنیوی از ویژگی و خاصیتی برخوردارند كه در اصطلاح گفته می شود مقام حِما هستند؛ یعنی در محدوده قُرُق الهی قرار دارد و ورود به این محدوده، از جانب خداوند در همین زندگی مادی پاسخ داده می شود و برخلاف گناهان و خطاهای دیگر پاسخ آن صرفا به آخرت واگذار نمی شود. بلكه علاوه بر آن، در همین دنیا خذلان، رسوایی و ذلت را به دنبال خواهد داشت و به قول معروف امتحان آن هم مجانی است و اگر ما هم نباشیم، دیگرانی هستند كه این سوء عاقبت را و بازگشت نتیجه این اعمال را نسبت به این افراد مشاهده نمایند. اعاذنا الله من شرور انفسنا و سیئات اعمالنا!

ارسال به دوستان