در آن مقطع تلاش های عزیز محمدی، رئیس سازمان لیگ برای محدود کردن صفر قرادادها فرجام روشنی نداشت و قانون خلق الساعه سقف قراداد پس از عقد قراردادهای چند صد میلیونی ستاره های گران قیمت لیگ برتر با باشگاههای متمول لیگ برتری، به حاشیه رفت. بلافاصله پس از پایان لیگ دهم سازمان لیگ یک بار دیگر از عزم فدراسیون فوتبال برای کنترل قیمت کاذب بازیکنان و مربیان لیگ برتری خبر داد. این بار پای تعهد تیم های صنعتی به وزارتخانههای دولتی در میان است و پروسه کوچ بازیکنان و مربیان مطرح و گران قیمت لیگ برتری نشان میدهد که قانون سقف قراردادها بدون اغماض اجرا خواهد شد. امیر قلعهنویی که به عنوان اولین مربی در اعتراض به اجرای این قانون تیمش را ترک کرده صبح روز گذشته دریک برنامه زنده تلويزیونی حاضر شد و با به سخره گرفتن قوانینی از این دست مدیران فدراسیون فوتبال را به چالش کشید.
قلعه نویی: فدراسيون به خاكي زده است
قلعهنویی در برنامه ورزش و مردم با همان ادبیات همیشگی نظراتش را بیان کرد اما در پس صحبتهای او واقعیت های تلخی نهفته است. سرمربی سابق سپاهان در ابتدای دفاعیه بلند بالایش قانون سقف قرارداد را به تبر بزرگی تشبیه کرد که به ریشه درخت سپاهان زده شد:« سپاهاني كه يك روز نهال بود، اكنون به يك درخت تنومندي تبديل شده كه در آسيا حرفهاي زيادي براي گفتن دارد اما متاسفانه قانون من درآوردی سقف قرارداد مثل تبر در حال قطع كردن اين درخت 10 ساله است. فصل گذشته باشگاه برای بازیکنان 5/ 8 میلیارد و برای کل تیم 5/ 10 میلیارد هزینه کرد در حالی که دو بازیکن تیم الهلال 22 میلیارد تومان میارزند. با این حال ما توانستیم به جمع 8 تیم برتر آسیا راه پیدا کنیم و عملکرد بهتری از آنها داشته باشیم. اثرات منفی این قانون پنج سال دیگر در فوتبال ایران نمايان مي شود.»
قلعه نویی درتوصیف اثرات منفی کنترل دستمزدها در فوتبال ایران، قانون سقف قراردادها را با کوچ فوتبالیستهای مطرح ایرانی به لیگ امارات مقایسه کرد:« یک روز گفتم نگذارید بازیکنان ایرانی به امارات بروند و همه از من انتقاد کردند اما خلأ این بازیکنان که یک نسل طلایی بودند به فوتبال ملی ایران ضربه زد. الان هم میگویم قانون سقف قرارداد پدر فوتبال ایران را در میآورد. چرا باید به خاطر بدهی هاي یک باشگاه ضعیف، یک باشگاه قوی مثل سپاهان را ضعیف کنیم و به فوتبال ضربه بزنیم؟!» انتقادهای بی محابای قلعه نویی از مدیران فدراسیون فوتبال با تشبیه کردن قانون سقف قرارداد با قوانین کمونیستی و طعنه به سیاستهای ورزشی دولت جدی تر شد:« قانون سقف قرار داد شبيه قوانين كمونيستهاست. حتي روسيه كه تجزيه شده شوروي سابق است هم به اين نتيجه رسيده كه بايد در فوتبال هزينه كرد و تیمهای باشگاهی این کشور فوتبالیستهای گران قیمت میخرند. ما سالی 180 ميليارد تومان براي فوتبالمان هزينه ميكنيم كه اين رقم در مقایسه باهزينههایي كه در كشورهاي ديگر ميشود زياد نيست. ما بايد خروجي اين هزينه 180 ميلياردي را بررسي كنيم. شايد اگر سازمان ملي جوانان ميلياردها تومان هزينه ميكرد نمي توانست چنین شور و نشاطی را به مردم بدهد.
يك اصفهاني ميگفت ما 10 و نيم ميليارد تومان هزينه كرديم و يك جام 180 ميليارد توماني برديم. اماراتيها مارادونا را ميآورند و ما اينجا چنين قانوني را وضع ميكنيم. به جای اینکه براي خصوصي سازي باشگاهها اصل 44 را اجرا کنند و سهام باشگاهها را وارد بورس کنند با وضع قانون سقف قراردادها صورت مسئله را براي پايين آوردن هزينههاي دولت در ورزش حرفهاي، پاك ميكنند. متاسفانه دوستان به خاكي زدهاند!»
قلعه نویی درپایان گفت و گوی ویژه اش با مجری برنامه، کارلوس کرش، سرمربی تیم ملی را هم از اظهارات تند و تیزش بی نصیب نگذاشت و با طرح چند پرسش اساسی، سعی کرد تناقض درعملکرد کسانی که قانون سقف قرارداد ها را وضع کردند، برملا کند:« آيا قانون سقف قراردادها در مورد کرش هم رعايت شده؟ بنده چون چشم آبي نيستم و ادبياتم ضعيف است كسي حرفم را قبول نميكند اما مسئولان از کرش بپرسند آيا اين قانون ميتواند به فوتبال ما كمك كند؟ زماني كه او سرمربی رئال مادرید بود تعدادی از بازيكنان با اختلاف 50 ميليون يورويي در آن تيم بازي ميكردند. كشور ما منابع غني و سرمايههاي زيادي دارد. وقتی کارخانه فولاد مبارکه دقیقهای یکونیم میلیون تومان درآمد دارد چرا نباید بخشی از این پول برای ورزش و جوانان هزینه شود؟»
دفاعیه فدراسيون فوتبال
انتقادهای بی پروای امیر قلعه نویی از وضع و اجرای قانون سقف قراردادها، آن هم در یک برنامه زنده تلویزیونی بازتاب قابل توجهی در محافل رسانه ای داشت. چنانکه بلافاصله پس از اظهارات او کسانی که رد پایشان در اجرای این قانون به چشم میخورد به ناچار وارد این مجادله رسانه ای شدند و در مورد دلایل کنترل دستمزد بازیکنان و مربیان فوتبال ایران توضیح دادند.
عزیز محمدی، رئیس سازمان لیگ که به زعم قلعه نویی متهم اصلی این ماجراست ازسخت گیری های AFC در مورد تراز مالی منفی باشگاههای ایرانی به عنوان دلیل اصلی اجرای قانون سقف قراردادها نام میبرد:« ازسال آينده براساس قوانين و احكام AFC بايد پروانه حرفهاي بودن باشگاهها را صادر كنيم و یکی از شاخصه های مهم برای اثبات حرفه ای بودن باشگاهها منفی نبودن ترازهاي مالي آنهاست. ما به اين نتيجه رسيديم اگرامسال قانون سقف قراردادها اجرا نشود، شاهد عقد قراردادهاي نجومي خواهيم بود. باشگاهي مثل استيلآذين در فصل گذشته كاري كرد كه مبالغ قراردادها به هفتصد، هشتصد ميليون تومان رسيد. اگر وضعيت كنوني را كنترل نكنيم، نميتوانیم سال آينده براي تمام باشگاهها پروانه حرفهاي بودن بگیریم.» صرف نظر از اظهارات منتقدانی که معتقدند دولت باید برای ورزش هزینه کند، ادله مدیران فدراسیون فوتبال برای اجرای قانون سقف قراردادها هم منطقی به نظر میرسد. وقتی در بازارسیاه فوتبال ایران قیمت بازیکن لیگ برتری به مرز یک میلیارد تومان رسیده، تعدادی از باشگاههای لیگ برتری برای عقب نماندن از قافله زیر بار قرض رفته اند و در بحران مالی به سر میبرند.
عزیز محمدی اعمال قانون سقف قرارداد را یک راهکار برای خارج کردن باشگاههای مقروض لیگ برتری از بحران مالی میداند:«عدهاي نسبت به اجرای قانون سقف قراردادها گلهمند هستند اما اين وضعيت، هزينه باشگاهها براي خريد مربي و بازيكن را كاهش ميدهد. پيش از اين حدود شصت درصد از بودجه يك باشگاه صرف به خدمت گرفتن مربيان و بازيكن ميشد كه اين رقم در فصل گذشته به هفتاد درصد افزايش پيدا كرد. اين در حالي است كه درآمد باشگاه با اين رقم هزينه تناسبي نداشته و تراز مالي باشگاه منفي است.» مهدی تاج، نایب رئیس فدراسیون فوتبال هم برای تلطیف کردن فضایی که پس از اجرای قانون سقف قراردادها و به ویژه انتقادهای تند و تیز قلعه نویی شکل گرفته، از در تعامل وارد میشود و باشگاههای لیگ برتری را به خویشتنداری دعوت میکند:« سقف قرار داد راهي است كه سازمان ليگ براي كاهش هزينههاي باشگاهها پيشنهاد داده است، چون معتقد است تا سال 2013 باشگاههاي دولتي بايد به سمت درآمدزايي پيش بروند و به بخش خصوصي واگذار شوند. براي اين كار باشگاهها بايد به سود دهی برسند. اگر باشگاهها براي كاهش هزينههاي خود و تامين خواستههاي AFC راه ديگري سراغ دارند، بهتر است پيشنهاد بدهند.»
راه جدید دور زدن قانون
در اوج تلاش برای تعدیل دستمزد فوتبالیستهای لیگ برتری، مطابق انتظار راهکارهای تازه ای برای دور زدن قانون شکل میگیرد. راهکار جدید در واقع کمک های بلاعوض میلیاردرهای فوتبال به بعضی تیم های لیگ برتری است. این کمک های به ظاهر بلاعوض خارج از حساب و کتاب های معمول اهدا میشود و به همین دلیل هیچ گونه مدرک مستدلی که نشان بدهد فلان باشگاه برای به خدمت گرفتن بازیکن یا مربی مورد نظرش خارج از سقف قراردادها عمل کرده به جا نمیماند. تاجرهایی که اکنون با زیر و بم کسب و کار در فوتبال ایران آشنا شده اند پس از جذب اسپانسر های مالی و در طول فصل مبالغی بیشتر از آنچه در اختیار باشگاهها قرارداده اند را به جیب میزنند. با این ترفند هم سرمایه گذاری آنها در فوتبال توجیه اقتصادی پیدا میکند، هم اینکه تیمهای مدعی در گرد و غبار پنجره نقل و انتقالات گم نمیشوند. این همان روندی است که امیرقلعه نویی را پای میز مذاکره با باشگاه تراکتورسازی کشانده است.
شایعه سفر ناگهانی قلعه نویی و مذاکره با مدیران بالادست باشگاه تراکتورسازی در حالی تقویت شده که تراکتورسازی زیر مجموعه یکی از شرکت های سپاه محسوب میشود و سردار آجرلو، مدیرعامل اسبق باشگاه پاس و مدیر تربیت بدنی سپاه برای نهایی کردن روند مذاکرات در تبریز به سر میبرد. اگر نقشه های تاجر تبریزی عملی شود و قلعه نویی پای برگه قرارداد با باشگاه تراکتورسازی را امضا کند، فراز کمالوند که چند روز پیش در جشن تولد حسین هدایتی حضور پیدا کرده بود گزینه اصلی سرمربیگری استیل آذین پس از انتقال به سمنان محسوب میشود.
منبع: تهران امروز