روابط عمومی سریال مختارنامه - قسمت 35 سریال «مختارنامه» یکی از تلخترین قسمتهای این سریال تلویزیونی است. از این قسمت به بعد است که حقیقتی تلخ و خشونتی عریان خود را نشان میدهد تا فرجام کار مختار و حکومت عدالت طلبش را رقم بزند.
شروع این قسمت از سریال «مختارنامه» با صحنهای همراه بود که طی آن جاسوس زبیری ـ با بازی مسعود مّیمی- زبان و گوش بریده و چشم درآمده و با وضعیت رقت انگیزی راهی اردوگاه «آل زبیر» میشود. این صحنهها در ادامه صحنههای قبلی سریال مقابل دوربین رفت، اما به جای آبادان، این بخشها در شاهرود مقابل دوربین رفت. مسعود مّیمی برای ایفای این نقش کوتاه حدود 6 ساعت زیر گریم بود. بخش سخت چنین گریمهایی این است که باید طراحی چهره جوری انجام میشد که بازیگر بتواند هنگام ایفای نقش، تحرکی در چهرهاش هم داشته باشد. در این صحنه بازیگر نقش جاسوس باید خِرخِر میکرد و خون از دهانش بیرون میریخت.
برای ایجاد افه خِرخِر قطعهای به زبان او بسته شد و مادهای هم در دهانش ریخته شد تا آرام آرام ماده را بیرون دهد و شبیه خون به نظر برسد.در پایان گریم هم چشمهای میمی جوری پوشانده شد که هیچ چیز را نمیتوانست ببیند و یکی از عوامل صحنه دست او را گرفته بود و او را آرام آرام به سوی صحنه میبرد.
قسمت 35 بخش پایانی بازی «رضا رویگری» در نقش کیان هم بود. رویگری از اولین بازیگرانی بود که حضورش در «مختارنامه» قطعی شد. این نقش برای او نوشته شد و هیچ کاندیدای دیگری هم نداشت. رویگری در فیلم «مسافر ری» و سریال «معصومیت از دست رفته» نیز با میرباقری همکاری داشت. او جزو بازیگرانی بود که در «مختارنامه» به خوش خلقی و خوش اخلاقی معروف بودند.
چنین روحیهای در سریالهای طولانی مدتی از جنس «مختارنامه» بسیار مهم است و باعث میشود در موقعیتهای سخت، گروه با انرژی بیشتری فعالیت کنند و با حفظ رابطه دوستانه میان اعضای گروه، فضای بهتری در کار حاکم میشود. رویگری در یک مورد هم در میان همکاران سریال مختارنامه مشهور بود و آن آسیبهایی بود که در سریال «مختارنامه» دچار آن شد. در صحنههایی که در قسمت 35 «مختارنامه» دیدید، یکبار گُرز یکی از بازیگران به اشتباه در رفت و به چشم او خورد! نزدیک بود فاجعهای به بار بیاید، اما رویگری به سرعت به بیمارستان رسانده شد و خطر رفع شد. او یک هفتهای را استراحت کرد و دوباره به جمع گروه «مختارنامه» پیوست. روز دیگری نوبت فیلمبرداری صحنههای جنگ حروراء در قسمت 35 رسید. در این قسمت کیان باید شمشیرش را در زمین فرو میکرد و به آن تکیه میداد. رویگری آنقدر غرق بازی بود که به اشتباه به جای فرو کردن شمشیر در زمین شمشیر را در پای خودش فرو کرد!
با شهادت کیان و قتل عام یارانش، قیام مختار به سرنوشت تلخی دچار میشود. کیان و یارانش ذخیره روزهای سخت قیام بودند. در زمان پخش سریال و در روزهایی که برخی رسانهها اتهام «ضد ایرانی» بودن را به سریال مختارنامه نسبت میدادند، روزی پیش میرباقری رفتم و مطالب برخی از این رسانهها را به او نشان دادم. او خندید و گفت: «به مختار می گویند ضد ایرانی؟! صبر کنید ببینید وقتی ایرانی ها از قیام مختار کنار میروند چه بلایی سر مختار و قیامش می آید!» در 5 قسمت باقیمانده مختار میأتوانید شاهد این سرنوشت تلخ باشید.