دكتر كامران باقری لنكرانی از جمله مصادیق شكسته شدن چرخه بسته مدیران بود كه توسط احمدی نژاد در دولت نهم تحقق یافت؛ البته در كمال ناباوری و در حالی كه احمدی نژاد نشان می داد كه علاقه وافری به وی دارد، او را در دولت دهم كنار گذاشت و اولین وزیر زن را جایگزین لنكرانی در وزارت بهداشت كرد.
با اینكه وی بلافاصله پس از پایان دوران وزارتش به شیراز بازگشت و به طبابتش ادامه داد اما دسترسی به او چندان دشوار نیست؛ با این وجود وی مانند برخی دیگر از همقطارانش مانند الهام و صفار چندان در تیررس رسانه ها نبوده است و از این جهت اگر فرصتی داشته باشد، حرفهای مگوی بسیاری دارد.
خبرنگاران مشرق در یك صبح گرم تابستانی و به فاصله چند ماه مانده تا انتخابات مجلس نهم، با دكتر لنكرانی به گفتگو نشستند تا هم بدانند او در هنگامه انتخابات مجلس در چه جبهه و چه سنگری خواهد بود و هم از خاطرات دوران وزارت و فعالیتهای این روزهای او بیشتر بدانند. گرچه می گفت برای كاندیداتوری در مجلس احساس تكلیف نمی كند ولی احتمال حضورش را رد نكرد و شاید می شد حدس زد كه حضور او در انتخابات مجلس نهم چندان هم غیرمنتظره نباشد.
نظر لنكرانی درباره احمدی نژاد و برخی حاشیه سازی های اطرافیان او نیز شنیدنی است، گرچه برخی ملاحظات به وی اجازه بیان همه آنچه كه در دلش می گذرد را نداد. آنچه می خوانید، مشروح گفتگوی مشرق با دكتر كامران باقری لنكرانی است.
* مباحثی در فضای سیاسی كشور مطرح است كه طیفی از جنس اصولگرا و افرادی مثل آقای صفار، حسینیان، الهام، فتاح و برخی دیگر در صدد هستند جبهه ای جدید را از میان نیروهای اصولگرا تشكیل دهند. نظر شما در این باره چیست؟ مسلما یك اقبال عمومی به جریان اصولگرایی در دهه گذشته شكل گرفته و هماكنون نیز وجود دارد و لازم است كه برای انتخابات مجلس نهم نیز این اقبال حفظ شود و اصولگرایان از این سرمایه اجتماعی استفاده مناسبی كرده و پاسخگوی مناسبی به درخواستهای اجتماعی باشند.
فكر میكنم كه در اصل حضور، بیش از بحث روی افراد، باید نوعی اتحاد و همگرایی بین جریانهای اصولگرایی حاصل شود. این موضوع اصل مهمتری است تا اینكه ما بخواهیم بر روی افراد بحث كنیم. چیزی كه میدانم و فكر میكنم كه دوستان نیز كم و بیش به آن قائل هستند همگرایی بین نیروهای اصولگرا است.
لزوم همگرایی اصولگرایان استفاده از همان چهره های قدیمی نیست* به هر حال در جریان اصولگرایی نیز طیفی از سنتیها وجود دارند كه زحمات زیادی در سالهای قبل و بعد از انقلاب كشیدهاند ولی شاید نسل جدید آشنایی زیادی با آنها نداشته و شاید نیاز به یك بازسازی و حضور افراد جوان در ویترین اصولگرایی باشد... چیزی كه باید سعی در ترویج آن داشته باشیم این است كه اصولگرایان باید با چهرهای واحد و همگرایی كامل وارد صحنه بشود. لزوم این همگرایی این نیست كه چهره ها همان چهرههای قدیمی باشند و میتوان در این همگرایی چهره های جدید را مدنظر قرار داد.
نكته بعدی این است كه ما یك رویش بزرگ را از نسل جوان انقلابی در دهه گذشته داشتیم كه به عنوان مثال اگر سوم تیر و یا 22 خردادی به وجود میآید مرهون حضور همین نسل جوان است. در واقع اگر به خاطرات اخیر خود و مقابله به جریان فتنه نگاه كنیم مهمترین سرمایه كه توانست جریان فتنه را از كشور جارو كند و به تاریخ بسپارد تا دیگر شاهد حضور فعال سیاسی فتنهگران نباشیم، همین سرمایههای جوان بود كه در نسل گذشته جزو رویشهای انقلاب بودند.
هر جریانی كه بخواهد نسبت به این نسل جوان بیاعتنا باشد قطعاً خلاف اصولگرایی عمل كرده و سرمایه اصولگرایی نیز همین نسل جوانی است كه دهه گذشته را در عرصههای مختلف مانند انتخابات شوراها، مجلس هفتم، هشتم و دولتهای نهم و دهم و نه دی شكل دادهاند.
* خبری از تشكیل این جریان وجود دارد یا خیر؟ چون كلیت این مساله مورد قبول همه است.بنده ساكن شیراز هستم و خیلی در جریان تعاملات مركز تبلیغاتی نیستم.
* وسائل ارتباطی پیشرفت كرده آقای دكتر و اطلاعات میرسد به هرحال...بله، ولی كماكان جلسات به صورت حضوری برگزار میشود. بنده این مقدار میدانم كه اگر این ظرفیت مغفول شود بزرگترین سرمایه اجتماعی موجود اصولگرایی به فراموشی سپرده خواهد شد. تمام كسانی كه داعیه اصولگرایی دارند باید به این مسأله توجه كنند كه حتماً انشاءالله توجه خواهند كرد.
در انتخابات مجلس نهم جریان ناب اصولگرایی اعجاب آفرینی خواهد كرد *
دلیل اینكه اصرار میكردم كه شما خبری از این موضوع دارید یا خیر، چون سابقه شما به گونهای است كه نشان میدهد به كار تشكیلاتی علاقمند هستید و هیچگاه كار تشكیلاتی را رها نكردهاید، حتی بعد از دوران وزارت خود كانون فرهنگی بصیرت را تشكیل دادید. قاعدتاً اگر این دوستان كه نام آنها مطرح شد جلسهای تشكیل دهند شما نیز از آن مطلع خواهید هستید.چیزی كه میتوانم عرض كنم این است كه خوشبختانه هوشیاری در میان دوستان اصولگرا در حال شكل گرفتن است. در این هوشیاری تلاش بر این است كه همگرایی حفظ شود و یك توجه ویژه به رویشهای انقلابی دهه گذشته حاضر در صحنه وجود دارد. این نسل جوان نسلی نیست كه به او بگویند كاری را انجام دهد.
این نسل هماكنون دارای تحلیل و هوشیاری است و افتخار افسری جنگ نرم از سوی رهبری را دارد. قطعاً افسر با سرباز فرق میكند. به نظرم این هوشیاریها در حال حاصل شدن است و ما باید تلاش كنیم به همین تفكر پر و بال داده و آن را گسترش بدهیم. فكر میكنم اگر قرار باشد در انتخابات مجلس نهم نیز یك پیروزی از جنس پیروزی 22 خرداد داشته باشیم ظرفیت قابل اتكا آن نسل جوان هستند.
* با توجه به سخنان شما و با توجه به اینكه چند ماهی به انتخابات باقی مانده است، ارزیابی شما از تركیب سیاسی در مجلس نهم چیست؟ فكر میكنم مجلس نهم نیز مانند سوم تیر یك واقعه غیرقابل پیشبینی است. اصولاً در انتخابات مجلس معمولاً 60درصد نمایندگان عوض شدهاند، پیشبینی این است كه در دور نهم نیز این تغییرات باشد و حتی برخی پیش بینی میكنند تعداد نمایندگان جدیدالورود به مجلس از دورههای گذشته بالاتر باشد.
فكر میكنم همان سرمایه جوان كه رویش انقلاب در دهه گذشته بودهاند حرف اول را در مجلس نهم خواهند زد و با مقایسهای كه انجام دادم در واقع همان جریان ناب اصولگرایی كه مورد اشاره شما بود، یك اعجابآفرینی خواهد كرد. البته مخاطراتی نیز وجود دارد كه نباید از آنها غافل بود.
مردم در انتخابات مجلس خاطرات اصحاب فتنه و اصحاب سكوت را فراموش نمی كنند
متأسفانه با مشكلاتی كه در چند ماه گذشته پیش آمده بخشهایی از جریان فتنهگر احساس كردند كه میتوانند مجدداً در صحنه سیاسی حاضر شوند كه البته این یك اشتباه سیاسی محض است. این گروه با نگاه به جامعه خواهد دید كه جامعه هرگاه متوجه شود كه فردی به جریان فتنه وابستگی دارد قطعاً به آن اعتماد نخواهند كرد چون جریان فتنه نیز به مردم اعتماد نكرد و در واقع در 8 ماه فتنهانگیزی برخلاف منافع كشور موضعگیری كرد.
این دسته حتی اگر با منافقگری از سد تأیید صلاحیت نیز عبور كنند مورد اقبال عمومی قرار نخواهند گرفت. عدهای نیز در فتنه وجود داشتند كه جزء اصحاب سكوت بودند و باید بدانند كه این امتیاز مثبتی تلقی نمیشود. مردم این خاطره را فراموش نمیكنند. روزی كه رهبر انقلاب برای دفاع از انقلاب، «هل من ناصر» گفتند افرادی كه سكوت كردند برای خود سابقه منفی را قرار دادند كه جنس آن در بهترین صورت شبیه جنس سابقه توابین بعد از عاشورا است. البته توابین بعد از واقعه كربلا به شهادت رسیدند تا نشان دهند اشتباه كردند. در حال حاضر ما چنین همتی از این افراد ندیدیم و شاید اگر چنین همتی از خود نشان دهند مورد اقبال مردم قرار گیرند.
با جریان های انحرافی متعددی مواجه هستیم كه با یكدیگر معامله می كنندموضوع بعدی نیز گروههایی هستند كه یا به دلیل غرور یا غفلت جریانهای انحرافی را شكل میدهند. البته این جریانهای انحرافی نیز انواع و اقسام دارد. وقتی تحركات را با معیارها بسنجیم متوجه میشویم كدام جریان انحرافی است. نباید فكر كنیم جریان انحرافی فقط یك جای خاصی است.
امروزه با جریانهای انحرافی متعددی روبرو هستیم كه ویژگی مشترك آنها توجه به كسب ثروت و قدرت است. چون محور كار این دو مسأله است گاهی اوقات شاهد معاملاتی بین آنها هستیم. این معاملات باعث ضربه زدن به منافع ملی میشود و در واقع آرمانها در این میان ذبح خواهد شد.
* به نظر شما این گروهها رأیآوری دارند؟نمیخواهم بگویم كه این جریانها با فنون و حربه هایی كه بلد هستند نمیتوانند نقشآفرینی كنند، ولی میخواهم بگویم كه آنها با توجه به بصیرت روزافزون مردم، كار مشكلی را پیش رو دارند. البته آنها فضاپردازی خواهند كرد و در مقابل آنها نیز اصولگرایان وظیفه روشنگری دارند. این روشنگری نیز باید مطابق اصول باشد، نه اینكه به بهانه روشنگری خلاف اصول رفتار كنیم.
* مقداری به عقب برگردیم، زمانی كه شما وزیر بهداشت بودید، ظاهراً در نوروز 85 گویا رهبر فرزانه انقلاب كه با اتوبوس از مشهد به تهران عزیمت میكردند از اورژانسهای جادهای تقدیر كردند، میخواستم این ماجرا را تشریح كنید، و مقداری درباره توصیههای رهبری در طول دوران وزارت به شخص خودتان بگویید. البته روشن است مسائلی كه منصوب به رهبری میشود باید از سوی دفتر ایشان اعلام شود. بنده فقط میتوانم بیان خاطرهای انجام دهم كه خالی از اشتباه هم نیست.
یكی از خاطرات خوبی كه از ایام وزارت دارم این است كه بعد از تعطیلات نوروز 85 یكی از مسوولان دفتر رهبری، با بنده تماس گرفتند و گفتند كه آقا از ابتكار اورژانس و استقرار آن در كنار جادهها تقدیر كردند و ما این پیام را به دوستان ابلاغ كردیم.
فلسفه این كار نیز آرامشبخشی بود. به هرحال بسیار سخت است كه فرد 24 ساعت در جاده و پشت ماشین بنشیند. این تشویق باعث شد دوستان كار خود را با انگیزه بیشتری انجام دهند.
نكتهای كه میتوانم از خاطرات دوران وزارتم عرض كنم این است كه رهبری خیلی كارشناسانه با مسائل برخورد میكنند. بنده ندیدم كه سخنی خلاف كار كارشناسی بگویند و یا بر روی آن تأكید كنند. بلكه همواره بر مبنا قرار دادن كار كارشناسی تأكید داشتهاند. خود ایشان نیز به عنوان یك كارشناس بزرگ راهنمایی میكردند. در همین موضوع بهداشت و درمان، تأكیدات ایشان در رسیدگی به محرومین با ریزبینی بود.
این برای شخص بنده درسی به یاد ماندنی است. در دیداری كه سهم هر وزیر در ابتدای مسوولیتش است رهبر انقلاب به من فرمودند كه " فكر نكنید شما برای این مسوولیت جوان هستید و جوانی نقطه ضعف است، بلعكس این مسأله میتواند نقطه قوتی برای شما باشد." مثالی هم زدند كه وقتی خودشان رئیس جمهور شدند در همین سنین بنده بودند.
معظمله فرمودند كه جوانی را سرمایه خود كنم و با تلاش و نشاط بیشتری در صحنه حضور داشته باشم. البته ایشان تأكید فرمودند از فضای علمی نیز دور نشوم. باید اعتراف كنم كه خیلی نتوانستم به این توصیه عمل كنم.
بنده گاهی اوقات در بیمارستان حضرت رسول(ص) تعدادی بیمار را معاینه كرده و در مسائل آموزشی دانشجویان شركت میكردم، همین موضوع نیز در كارم مؤثر بود چون وقتی چهره به چهره با مشكلات بیماران میشدم بیشتر جو عمومی را درك میكردم.
به احمدی نژاد گفتم خوشحالم كه مسوولیت را از دوشم برداشتید
* آقای دكتر چرا شما از كابینه نهم كنار گذاشته شدید؟من دهها بار پاسخ این سؤال را دادم. دوره وزارت ماندگار نیست. در وزارت بهداشت نیز فردی نبوده كه دو بار پشت سر هم وزیر شود. تلقی من نیز این نبود كه دور دوم نیز سكاندار وزارت بهداشت شوم. بعد از انتخابات دهم، رئیس جمهور بنده را خواستند و گفتند كه در بررسیها به این نتیجه رسیدهام كه تعدادی وزرای كابینه باید از خانمها باشند كه یكی از آنها وزارتخانه شماست. به من گفتند مشكلی با این مسأله نداری كه من هم تشكر كردم و گفتم خدا پدر شما را بیامرزد(با خنده) و خوشحالم كه بار از روی دوش من برداشته میشود.
حقیقتا هم زمانی كه خانم دكتر دستجردی معرفی شدند در حدی كه میتوانستم تلاش كردم ایشان رأی خوبی بیاورند. هماكنون نیز برای خانم دكتر آرزوی موفقیت میكنم.
* یعنی شما این تغییر وزرا را در راستای گردش نخبگان میبینید؟ما موظف نیستیم كه همهجا برویم و انگیزههای پنهانی را كشف كنیم. چیزی كه رئیس جمهور به من گفت همین بود و چیز دیگری نگفتند كه مثلاً فلانی من از دست تو ناراحتم یا چیز دیگری، حتی برعكس در آن جلسه مفصلاً با من صحبت كردند كه آیا میخواهی در جای دیگری كار كنی؟ بنده در آن جلسه عرض كردم كه یك شغلی دارم در شیراز به عنوان طبابت و استادی دانشگاه. به همین دلیل شما خودتان را برای پیدا كردن شغل به زحمت نیاندازید.
* بعد از وزارت بهداشت چه پستهایی به شما پیشنهاد شد؟در همان جلسه بود دیگر(با خنده)
* میشود چند مورد را بیان كنید؟ ضرورتی ندارد، چون الان یك بندگان خدایی سر آن پستها هستند و خیال میكنند من میخواهم بروم آنجا (با خنده) بنده به ایشان گفتم با اینكه وزیر نیستم ولی خدمت به نظام جمهوری اسلامی را افتخار خود میدانم و هر كاری از دستم بر بیاید برای پایداری نظام و دولت انجام میدهم. این موضوع نیز الزام ندارد كه حتماً پست سیاسی داشته باشم. آقای رئیس جمهور گفتند روی آن فكر كنید و من هم گفتم كه شما نیز روی آن فكر كنید. (با خنده)
حاشیه های دولت دهم بیشتر است/افراد حاشیه ای سردمدار دولت نیستند
* برخی صاحبنظران معتقدند اگر به فضای سیاسی بخواهیم نگاه كنیم ویترین دولت نهم و دولت دهم تفاوت هایی دارد. در ویترین دولت نهم افرادی مانند اژهای، صفار هرندی، الهام و حضرتعالی دیده میشدند و در این دولت افرادی نظیر آقایان بقایی، رحیمی، مشایی، ملكزاده و دیگران دیده میشوند. شما علت این تغییر ویترین را چه میدانید؟ من چیزی كه میفهمم این است كه هم دولت نهم و هم دولت دهم تلاششان بر خدمترسانی و احیای گفتمان انقلاب اسلامی بوده است. البته انكار نمیكنم كه برای دولت دهم حاشیههای بیشتری رقم خورده است. این موضوع كه چرا حاشیهها بهوجود آمده نیز جای بحث دارد. فكر میكنم این حاشیهها زحمات وزرا را تحتالشعاع قرار داد.
در دولت وزیری نداریم كه در صحنه خدمترسانی و حضور در عرصه های مختلف كاهل باشد. همگی وزرا تلاش سنگینی را انجام میدهند، اما این حاشیهها باعث شده زحمات آنها آنطور كه شایسته است جلوه نكند. بنده واقعاً نگرانم كه این حاشیهها اصل خدمترسانی را تحت الشعاع قرار دهد. این موضوع از دغدغههای هر دلسوز انقلابی خواهد بود. ولی فكر نمیكنم تلقی عمومی این باشد كه این افرادی كه نام بردید سردمدار دولت هستند، بلكه در تلقی عمومی این مسائل و افراد به عنوان حاشیههای دولت دیده میشود كه گاهی نیز اصل را تحت الشعاع قرار میدهد.
پاسخ لنكرانی به سخنان باهنر درباره احمدی نژاد
* تحلیلی وجود دارد كه احمدینژاد سال 84 با احمدینژاد سال 90 تغییراتی كرده است. آقای باهنر نیز گفته احمدینژاد تغییر نكرده بلكه شناخت ما از او كاملتر شده. شما چه تحلیلی دارید؟این موضوع نیز چند جنبه دارد. عدهای زیاد نمیتوانند اینجا صحبت كنند، یعنی كسانی كه در انتخابات سال 84 و حتی 88 به احمدینژاد رأی ندادند نمیتوانند بگویند فلانی از اول به گونهای دیگر بوده است. فكر كسانی كه در انتخابات 84 به افراد دیگری نگاه میكردند و در انتخابات 88 نیز به همین صورت عمل كردند را نمیتوان به عنوان فكر جامعه تلقی كرد.
نكته دوم اینكه همه انسانها عوض میشوند. بنده همان لنكرانی سال 84 نیستم و عوض شدم، هم موهایم سفید شده (با خنده) و هم نگاهم تغییر پیدا كرده و تجربه بیشتری پیدا كردم.
نكته سوم این است كه این ظلم به رویش دهه گذشته انقلاب است كه بخواهیم آن را منحصر به افراد كنیم. ضمن اینكه نمیخواهیم نقش دكتر احمدینژاد را به عنوان پرچمدار احیای گفتمان عدالت كتمان كنیم. ولی باید گفت كه این جریان ظرفیتهای فراوانی دارد و اگر بخواهیم این را به افراد محدود كنیم، در نتیجه باید آنرا با نقاط ضعف و قوت افراد ببینیم كه این ظلم به جریان است.
نسل جوان امروز ما حتی نسبت به نسل جوان زمان جنگ نیز بهتر است. رهبری نیز مقایسه كردند كه اگر امروز جنگ شود اطمینان دارم كه حضور جوانان برای دفاع از انقلاب برای حضور در جبهه پررنگتر از اول انقلاب خواهد بود.
به عنوان مثال همین مسأله كه جوانان امروز وظیفه خود دانسته در عرصه سایبری حاضر شوند. زمانی كه برخی وبلاگها و وبنوشتها را میخوانید مایه افتخار است. این موضوعات اتفاقات مباركی است كه اگر بخواهیم آن را منحصر به فرد كنیم از ظرفیتهای بزرگ غافل میشویم. البته پرچمداری را نیز نباید فراموش كنیم. بالاخره این اتفاقی بود كه آقای احمدینژاد پرچمداری آن را به عهده داشت.
تكلیفی برای كاندیدا شدن در مجلس ندارم/حضور در مجلس اشكالی ندارد* با توجه به اینكه شما یكی از اعضای هیأت مؤسس كانون بصیرت هستید و روحیه تشكیلاتی نیز دارید، آیا هماكنون نیز فعالیت سیاسی انجام می دهید؟ چون حرف و حدیثهایی وجود دارد مبنی بر كاندیدا شدن شما در انتخابات مجلس و حتی ریاست جمهوری... من از وقتی خودم را شناختم، شناخت من همراه بود با حركتهای اولیه انقلاب اسلامی. این توفیق را داشتم كه از ابتدا همراه جریان روحانیت باشم. این مسأله برای من درسآموز بوده است. از ابتدا تلاش داشتم كه به تكلیف عمل كنم. در ماجرای وزارت نیز خدا را شكر میكنم كه تلاشی برای تصدی آن پست انجام ندادم. حتی در جلسهای كه در حضور رئیس جمهور و آقای خوشچهره بودم تمام بحثم این بود كه افراد بهتری برای این پست وجود دارند و اگر شما بگویید همین الان معاونین خود را منصوب میكنند، ولی من آمادگی ندارم و خواهش كردم من را وزیر نكنند.
الان نیز فكر میكنم شخصاً تكلیفی ندارم كه وارد این صحنه بشوم. افراد علاقهمندی وجود دارند كه برای این پستها تلاش میكنند.(با خنده)
* پس احتمال كاندیدا شدنتان را كاملاً رد نمیكنید؟نمیخواهم بگویم حضور در مجلس اشكال دارد ولی بنده وظایف دیگری نیز دارم و در حال تحقیق و پژوهش هستم. در دوران پس از وزارت 60 مقاله ISI ارائه دادهام. گمان میكنم كارهایی كه در حال حاضر انجام میدهم كارهای كمی نیست و باید به خودم فشار زیادی بیاورم تا از لذت كار علمی جدا شوم. حقیقتاً داوطلب این كار نیستم.
* برای ریاست جمهوری نیز برنامهای ندارید؟آن كه به طریق اولی زحمت بیشتری دارد.
*ولی امكان دارد كه اگر احساس تكلیف كنید وارد این عرصه شوید؟چیزی كه میتوانم بگویم این است كه داوطلب این كار نیستم.
* حتی براساس حرفی كه درباره رویشهای دهه اخیر زدید؟من جزو رویشهای دهه اخیر نیستم و هماكنون 46 سال دارم و به نوعی جزو نسل قدیم محسوب می شوم. امیدوارم خداوند چنین تكلیفی از من نخواهد. معنی این حرف بنده این نیست كه اگر كسی كار علمی میكند باید از كار سیاسی و اجتماعی فاصله بگیرد. البته با این معنا هم نیست كه هركسی دغدغه نظام دارد به دنبال كار و پست سیاسی برود.
باید یاد بگیریم بدون "منصب" از نظام دفاع كنیمتلاشی كه در كانون بصیرت دنبال میكنیم این است كه این تلقی گسترش یابد كه افراد با افتخار از نظام دفاع كنند. دفاع از نظام باید عاشقانه و عبادت محسوب شود. گاهی اوقات حواسمان نیست كه خداوند چه نعمتی به ما داده است. حمایت از نظام به معنای گرفتن پست نیست، بلكه باید یاد بگیریم بدون منصب از نظام دفاع كنیم.
* برخی خواص میگویند دكتر لنكرانی شیراز با دكتر لنكرانی تهران تفاوت داد. یعنی دكتر لنكرانی شیراز به طیف راست سنتی تمایل دارد. خود شما توضیحی در اینباره بفرمائید. همانطور كه در ابتدا گفتم فكر میكنم مهمترین وظیفه همه ما این است كه حركت متحدانهای را برای دفاع از نظام اسلامی داشته باشیم. بنده از اتحاد با كسانی كه اصل نظام و ولایت فقیه را قبول ندارند حرف نمیزنم. ولی همه كسانی كه اینگونه نیستند موضوع همكاری هستند. در شیراز و تهران تلاش كردهام به همین مسأله بپردازم.
احساس میكنم برخی دوستان خیلی راحت سرمایههای انقلاب را رد میكنند و نسبت به آن بیاعتنا هستند. فضای عمومی كشور و آنچه مردم را راضی میكند نظامی كارآمد و مبتنی بر ارزشها است. این موضوع باید مبنای حركت ما باشد.
بنده در تهران مسوولیت سیاسی داشتم و باید افرادی را به عنوان همكار خودم انتخاب میكردم و گاهی اوقات دوستان خود را كه افراد كارآمدی نبودند كنار گذاشتم، چون كارآمدی همراه تعهّد را میخواستم. در نظام نیز كارآمدی به همراه تعهد لازم است و در صحنه سیاسی نیز افراد بدون تعهد در ورطه فساد گرفتار میشوند. یعنی نمیتوان افراد دیگر را غیر متعهد دانست.
برای مصرف شدن ظرفیت های استان فارس در راستای برخی اهداف انتخاباتی غصه می خورم * درباره ماجراهای اخیر استان فارس و رابطه استاندار با جریان حاشیهای دولت نظری دارید؟استان فارس هماكنون از پهناورترین و پرظرفیتترین استانهای كشور است. قبل از كنگره شهدای شیراز وقتی خدمت رهبری رسیدیم ایشان فرمودند: " استان فارس قله است." اگر قائل به این باشیم كه این استان "قله" است باید مطابق با "قله" از ظرفیتها استفاده شود. دعا میكنم دولت سریعتر تصمیم جدی را برای فارس بگیرد و استانداری را منصوب كند كه مطابق با ظرفیت این استان كار كند. امیدوارم استاندار جدید حاشیه نداشته باشد و خدمتگذاری را با هیچ چیز معامله نكند و حضورش در استان فارس برای خدمت باشد.
خیلی غصه میخوریم كه بخشی از ظرفیت استان در اختیار این موضوع قرار گیرد كه نتیجه انتخابات مجلس چه میشود. اگر كسی این اشتباه را انجام دهد به استان ضرر میزند و خلاف قانون، شرع و عرف عمل كرده است.
امیدوارم دولت هرچه زودتر یك استاندار كارآمد برای استان انتخاب كند. البته حركتهای تند نیز قابل قبول نیست. باید حواسمان جمع باشد. فضا، فضای كار و كوشش شود. در این بحثهای سیاسی قالباً روند رو به رشد عدالت و پیشرفت ضربه میخورد.
اگر به سال 84 برگردم به احمدی نژاد می گویم نمی خواهم وزیر شوم* «دكتر لنكرانی» بیشتر سیاستمدار است یا دكتر؟ اگر از من بپرسند كدام را ترجیح میدهی دكتر بودن را خیلی بیشتر ترجیح میدهم. هماكنون نیز بیشتر وقتم به جلسات میگذرد. البته در عالم سیاست نیز گاهی دكتری نیاز است. نگاهم این است كه بیماری در سیاست وجود دارد كه برخی از این اتفاقات میافتد. سعی میكنم گاهی با دید پزشكی به این مسأله نگاه كنم.
* رابطه تیغ جراحی با برخی از معضلات سیاسی چیست؟جراحی آخرین دواست و باید سعی كنیم كمتر به سراغ آن برویم. یكی از توصیههای من به بیمارانم دوری از عمل جراحی است.
* اگر به سال 84 برگردید وزیر دولت احمدینژاد میشود؟باز میگویم من نمیخوام وزیر بشوم ولی شما به تكلیف خود عمل كنید.(با خنده)
* درآمد وزارت بیشتر بود یا دكتری؟درآمد من هماكنون خیلی بیشتر است. زمانی كه وزیر بودم حقوق استاد تمامی میگرفتم ولی حالا به غیر از حقوق استادی حقالزحمه ویزیت بیمار را هم دریافت میكنم و با اینكه در درمانگاه دولتی هستم حقوقم دو برابر شده است.
هلو گفتن احمدی نژاد اوقاتم را تلخ كرد/ این روزها كمتر حرف های احمدی نژاد را متوجه می شوم* نظر شما درباره ساده حرف زدن دكتر احمدینژاد چیست؟ مثلاً استفاده از الفاظی مانند «هُلو»؟ از شنیدن آن حرف اوقاتم تلخ شد و گفتم كه حرف خوبی نبود كه آقای احمدینژاد زد، ولی ایشان را متهم نمیكنم كه با تعمد این حرف را زده است. میدانم چیزی كه در دلش بوده را گفته است.
اما من آقای احمدینژاد را در زمانی كه ساده حرف میزند میپسندم و زمانی كه حرفهای غیرساده میزند مقداری قاطی میكنم.
* الان بیشتر حرفهای احمدینژاد را متوجه نمیشوید؟الان درصد حرفهای غیرسادهای كه متوجه نمیشوم بیشتر شده است.
* به نظر شما احمدینژاد مشایی را بیشتر دوست دارد یا شما را؟نپرسیدم. شاید اگر این دفعه ایشان را دیدم بپرسم.(با خنده)
* كدام سریال تلویزیون را دنبال میكنید؟هیچكدام. چون معمولاً از حدود 5/4 بعد از ظهر تا 11 شب مریض میبینم و وقتی به منزل میآیم تا شام صرف شود ساعت 12 شده و فرصت تلویزیون دیدن وجود ندارد.
*ماهواره میبینید؟بله، گاهی اوقات پرس تی.وی، الجزیره و... را نگاه میكنم. امروز دیگر لزومی ندارد شما حتماً دیش ماهواره داشته باشید تا بیایند و جمعش كنند (با خنده)، بلكه با اینترنت نیز میتوانید شبكهها را بگیرید.
* وقتی بیست ساله بودید چه آرزویی داشتید؟در بیست سالگی سال چهارم پزشكی بودم و از آب و گل در آمده بودم. فضای بیست سالگی من با دیگران متفاوت بود و دنبال این بودم كه چه تخصصی در رشته پزشكی را بگیرم.
* به چه كسی گفتید زن میخواهید؟مادرم بیشتر این زحمات را میكشید. سال 71 ماههای آخر دوره دستیاری من بود، به مادرم گفتم ترجیح میدهم در همین دوره ازدواج كنم، تا همسرم متوجه میشود كه من دانشجو هستم و قسمت سخت درسم گذشته است.
* اگر هزار متر زمین بگیرید چكار میكنید؟ بستگی دارد كجا بگیرم و آیا پول ساخت را داشته باشم یا خیر (با خنده). اگر هزار متر زمین در شهر باشد و پول ساخت را داشته باشم دلم میخواهد كمكی به افراد بیخانمان كنم. ولی فعلاً نه هزار متر زمین را دارم و نه پول ساخت آن را ...
* خانه شما چند متر است؟هماكنون در خانه سازمانی بیمارستان نمازی ساكن هستم كه حدود 130 متر است.
طرح تفكیك جنسیتی؛ نباید افراط و تفریط كنیم* نظر شما درباره طرح تفكیك جنسیتی در دانشگاهها چیست؟من فكر میكنم ما نباید افراط و تفریط كنیم. در خیلی از موارد ضرورتی وجود ندارد كه اختلاط وجود داشته باشد. باید قبول كنیم كه اختلاط در مواردی كه ضروری نیست نباید باشد. تفكیك این دو خیلی مهم است. باید به اختلاط به عنوان كاری كه «اگر ضروری بود انجام شود» نگاه كنیم. البته مواردی نیز وجود دارد كه نمیتوان تفكیك كرد به عنوان مثال خود بنده مراجعه كننده خانم نیز دارم.
زمانی به یكی از واحدهای دانشگاه آزاد رفتم كه همگی پسر بودند. خود دانشجویان آنجا میگفتند درصد قبولی ما در فوقلیسانس از واحدهای دیگر دانشگاه آزاد بالاتر است. حكم قطعی را نمی توان برای این مساله داد.
* فكر میكنید جوان موفقی بودهاید؟من آرزوهای بیشتری برای خودم داشتم و حتی وقتی در سن 17 سالگی وارد دانشگاه شدم فكر میكردم در 46 سالگی به چه مرحلهای میرسم. درست است كه هماكنون استاد تمام هستم ولی دوست داشتم بیشتر از این پیشرفت كنم.
* یكی از سمتهایی كه رئیس جمهور در جلسهای كه فرمودید به شما پیشنهاد كرد رئیس دفتری نبود؟خیر.
* رئیس میراث فرهنگی؟خیر.
* رئیس شورای ایرانیان خارج از كشور چی؟خیر.
* تا به حال شده بود كه آقای احمدینژاد از دست شما عصبانی شود؟بله.
* چطور برخورد كرد؟ داد و بیداد كرد؟نه. بنده خاطره تلخی از این موضوع ندارم. گاهی متوجه میشدم كه نظر او با من متفاوت است. سابقه نداشت دعوا كنیم.
* آقای احمدینژاد زیاد عصبانی میشوند؟در دورهای كه با ایشان همكاری داشتم كم شد عصبانیت او را ببینم.
ریشه زمین خواری در شیراز به دوران اصلاحات بر می گردد* نظرتان درباره موضوع باغشهرها و موضوع زمینخواریهای شیراز چیست؟این مساله در شیراز سابقه تاریخی دارد و كار تولیدی در این شهر كمتر شكل گرفته است. انتقاداتی نیز وجود دارد كه نوع سرمایهگذاریها در استان فارس منجر به تولید نشده است و به همین دلیل بازار زمین و مسكن در شیراز همیشه بازار داغی بوده است. مردم نیز اگر ثروتی به دست میآورند وارد كار مسكن و زمین میشدند و همیشه شائبهای در این بخش وجود داشته است.
در دوران اصلاحات اتفاقات تلخی پیش آمد و فرد مسوولی زمینهای شهری را به اسم خود ثبت كرد. هماكنون مجموعهای كه در قصرالدشت شیراز وجود دارد و مدیران استانداری زمان اصلاحات آنجا ساكن هستند یك نقطه تاریك و تلخ است كه نیاز به یادآوری دارد كه چه اتفاقی افتاده كه مدیری در بهترین نقطه شیراز یك آپارتمان با مالكیت شخصی دارد. چون گاهی اوقات خانه سازمانی ساخته میشود و مدیر در ایام مسئولیت در آنجا ساكن میشود، اما این واحدها به قیمت مفت از پول بیتالمال فروخته شده است.
به آنها لعنت می فرستمتلخی اینگونه كارها در یاد من هست و از بین هم نمیرود و هرگاه از جلوی این مجتمعها عبور میكنم به كسانی كه بیتالمال مسلمین را به یغما بردند لعنت میفرستم. این مسأله باید روشن باشد كه متهمین اصلی زمینخواری مدیران دوران اصلاحات هستند و توقع داریم قوه قضائیه به این موارد رسیدگی كند.
حاشیه های دفتر آیت الله حائری؛ ماجرای باغشهرها؛ فلاحت در فراغتدر حاشیههای دفتر امام جمعه وقت شیراز (آیت الله حائری شیرازی) نیز حاشیههایی وجود دارد و بنده در زمان مسوولیتم دعواها و انتقادات جدی با افراد آنجا كردم. انتقادم به دوستانی كه پرچم مبارزه با زمینخواری را یك سال پیش بلند كردند این بود كه چرا نمیروید با فردی كه امروز همكار خودتان است برخورد كنید؟ چرا وقتی بحث زمینخواری پیش میآید با فردی كه بیشترین سرمایه را از این راه چه در دوره اصلاحات و چه در سال های اخیر انجام داده برخورد نمیكنید؟
نكته سوم اینكه در ماجرای باغشهرها نكتهای كه رهبری نیز روی آن تأكید داشتند این بود كه اگر طرح كلانی برای باغشهرها وجود نداشته باشد به جای تبدیل به فضاهای تنفسی به ادامه زمینخواری تبدیل میشود. یعنی داخل آنها مسكنسازی و ویلاسازی شكل میگیرد.
اینكه ما بتوانیم ظرفیت تولید كشاورزی را بالا ببریم و به طرح آیتالله شیرازی كه فرمودند "فلاحت در فراغت" برسیم موضوع مهمی است. یعنی ما بتوانیم ظرفیت تولید كشاورزی را با استفاده از اوقات فراغت بالا ببریم. مخالفتی با این طرح وجود ندارد. چیزی كه مشكلساز خواهد بود این است كه به بهانه "فلاحت" كسی بیاید و ویلاسازی و زمینخواری كند.
ضمناً براساس خط مشی رهبری نیز انتصاب به افراد كسی را از پاسخگویی مبرا نمیكند. حتی خود آیتالله حائری شیرازی نیز نامهای نوشتند كه اگر كسی از منسوبین به من خطا كرده با او برخورد كنید. ما این را یك افتخار برای آیتالله حائری میدانیم. اگر خلاف این عمل شود نقطه ضعف محسوب میشود. نباید كسی به دلیل پست سیاسی و انتساب به اشخاص برای خود حاشیه امنی تصور كند. قوه قضائیه این موضوع را قبول ندارد و آیتالله لاریجانی نیز گفتهاند كه خط قرمزی برای برخورد با فساد وجود ندارد.
* به عنوان آخرین سؤال آیا سریال ساختمان پزشكان را میبینید؟بنده فرصت چنین كاری را ندارم.