كسی از ایشان سوال كرده بود چرا اسلام تا این حد در مسئلهٔ محرم و نامحرم سختگیری میكند؟ مرحوم علامه لبخندی زده بودند و فرموده بودند چون در ازدواج و در رابطهٔ زناشویی اتفاق بزرگی میافتد كه بزرگترین اتفاق عالم است و آن تولد یك انسان است. تمام دین برای كمال یافتن همین انسان است. همهٔ عالم برای متكامل شدن این انسان، دست به دست هم دادهاند. اگر كوچكترین صدمهای به این انسان برسد عرش خدا میلرزد
آينده: در اظهارات محمدرضا زائری در برنامه سیما با موضوع تربیت فرزند آمده است:
حدیث بسم الله
پیامبر (صلواتاللهعلیه) فرمودند: كانَ جبرئیلُ إذا جائنی بالوَحی اوّلُ ما یُلقی علیَّ بسم الله الرّحمن الرّحیم. هرگاه جبرئیل برای رساندن وحی نزد من میآمد، سخنش را با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز میكرد.
امشب، شب میلاد امام حسن مجتبی (علیهالسلام)، كریم اهلبیت است. امیدواریم دراین شب عید كه شب شادی است، همهٔ كسانی كه سفرهشان خالیست و همهٔ كسانی كه مشكلی دارند، از عنایت كریم اهلبیت بهرهمند شوند. خیلی از ما الان به لطف خدا سالم و سلامت و شاد در جمع خانواده و دوستان كنار هم نشستهایم، در حالی كه چه در كشور خودمان و چه در اقصی نقاط دنیا، مثلاً كشور سومالی كه این روزها همه از حال و روز بد مردمش با خبریم، گرسنگانی هستند كه همه بر گردن ما حق دارند و ما نسبت به آنها مسئولیم.
آیا این زن كسی هست كه امتداد و آینده و نسل من به خوبی در دامن او رشد كند؟
دیشب كه من در برنامه نبودم، بحث تربیت فرزند مطرح شد كه من در این باره چند نكته را اشاره میكنم. در بحث تربیت فرزند یكی از اولین نكاتی كه باید دائم آن را یادآوری كرد این است كه یادمان باشد فرزند انسان، امتداد انسان است. فرزند من یك صدقهٔ جاریه و حضور ممتدی از خود من است. وقتی من از دنیا میروم، فرزند من است كه نه فقط به جهت شناسنامه و اسم، بلكه به جهت حقیقی، نمایانگر من است. تعبیری است از یكی از اهل دقت كه به فرزندش فرموده بود، من از تو هیچ انتظاری ندارم، تنها خواستهٔ من از تو این است كه گاهی رو به كربلا كنی و بگویی: بـأبی أنتَ و اُمّی. من به عنوان پدر فقط از تو میخواهم گاهی من را فدایی مولایم كنی و بگویی: پدر و مادرم به فدای تو مولا... و یكی از نكات بسیار مهم كه در موقع ازدواج باید به آن توجه كرد این است كه ازدواج فقط نامزدبازی و عاشق بودن نیست.
ازدواج شروع یك زندگی است
در مسیر این زندگی فرزندانی و نسلی به وجود میآیند كه در واقع در این زندگی شكل میگیرند. زمانی كه چه به عنوان یك دختر و چه به عنوان یك پسر به مسئلهٔ ازدواج فكر میكنیم و یا در مرحلهٔ تصمیمگیری هستیم، این سؤال را از خود بپرسیم كه آیا این مرد آن كسی هست كه فرزندان آیندهٔ مرا تربیت كند؟ و آیا این زن كسی هست كه امتداد و آینده و نسل من به خوبی در دامن او رشد كند؟ و لذا مسئلهٔ ازدواج از این جهت بسیار حساس است و باید در این قضیه با وسواس برخورد كرد. دختر به هر كسی نباید داد. پسر نباید با هر دختری ازدواج كند. در عین حال افراط هم نباید كرد. اما نباید این مسئله را ساده گرفت. یكی از دلایل زیاد شدن طلاق در جامعه، همین سریع و بیتوجه و بیدقت انجام شدن ازدواجها است. ما متأسفانه در اصل انتخاب سادهانگاری میكنیم، اما در برگزاری مراسم سختگیر هستیم. سختگیری مختص اصل انتخاب است نه برگزای مراسم. من میگویم اگر پسر و دختری خودشان با هم آشنا شوند، این ازدواج، الزاماً ازدواج موفقی نیست. كما اینكه اگر پدر و مادر هم مورد ازدواج را انتخاب كنند، قضیه همین است و الزاماً این ازدواج موفق نخواهد بود. حرف من این است كه اگر یقین دارم كسی كه برای ازدواج انتخاب كردهام، همان كسی است كه من میخواهم تا آخر عمر با او زندگی كنم، در این حالت هرچه آسان بگیرم ضرر نمیكنم. هستند دختران و پسران مؤمن و سالمی كه به این مرحله رسیدهاند و همدیگر را میخواهند، اما كسی جلوی آنها را گرفته است. اگر پدر و مادر مانع ازدواج این دو جوان مؤمن و سالم و دلباخته كه قصد زندگی كردن دارند، شوند، و از آن دو جوان گناهی سر بزند، همین پدر و مادر مقصرند. حتی اگر آن دو به گناه هم نیفتند، این والدین در روز قیامت باید مسئول و جوابگوی این ممانعت بیجا باشند.
خاطره ای از علامه محمدتقی جعفری
حرف بسیار ظریفی از علامه محمدتقی جعفری نقل كردهاند كه كسی از ایشان سوال كرده بود چرا اسلام تا این حد در مسئلهٔ محرم و نامحرم سختگیری میكند؟ مرحوم علامه لبخندی زده بودند و فرموده بودند چون در ازدواج و در رابطهٔ زناشویی اتفاق بزرگی میافتد كه بزرگترین اتفاق عالم است و آن تولد یك انسان است. تمام دین برای كمال یافتن همین انسان است. همهٔ عالم برای متكامل شدن این انسان، دست به دست هم دادهاند. اگر كوچكترین صدمهای به این انسان برسد عرش خدا میلرزد. آبروی این انسان مومن از حرمت كعبه بیشتر میشود. از طرفی خدا در قرآن میفرماید: مَن قَتـَلَ نَفساً فكأنما قَتـَلَ النّاس جمیعاً و مَن أحیاها فكأنما احیا النّاس جمیعاً، یعنی اگر كسی او را از بین ببرد مثل این است كه همهٔ مردم را از بین برده است و اگر او را زنده كرد مثل این است كه همهٔ مردم را زنده كرده است. این یك نفر مساوی با كل هستی است. میفرماید: الناس معادن كمعادن الذهب و الفضه. این انسان معدنی از طلاست كه همهٔ انبیا و اولیا برای ظاهر كردن این طلا و ارزش والا و عالی آمدهاند. لذا علامه فرمودند به وجود آمدن این انسان است كه در بحث ازدواج مهم است. و این انسان است كه حرمت دارد و ما اگر این حرمت را نشناختیم و قدر ندانستیم و به آن اهانت كردیم، مسئولیم. اگر من به این انسان توهین كردم، به كرامت الهی توهین كردهام. این انسان بزرگترین و باارزشترین وجودی است كه در هستی به وجود میآید. لذا فرمودند ازدواج حساس و مهم است چون مقدمهٔ این اتفاق بزرگ در عالم، ازدواج است. در بحث تربیت فرزند حرف زیاد است. به چند نكته اشاره میكنم.
وظیفهٔ پدر و مادر نسبت به فرزند
- در روایات فرمودهاند وظیفهٔ پدر و مادر نسبت به فرزند این است كه ادب و رفتار درست را به بچه بیاموزند. اسم نیكو برای او انتخاب كنند و قرآن را به او آموزش دهند.
- مهمترین عامل در تربیت، نان حلال است.
- برگزاری مجالس روضهٔ خانگی یكی از نكات مهم است. اینكه بچه در این محیط بزرگ شود اهمیت دارد. این جلسات ممكن است فقط محدود به جمع پدر و مادر و بچهها شود.
- به جا آوردن نماز، به جماعت پدر در خانه بسیار مهم است و یكی از سنتهایی است كه باید احیا كرد.
- مهم است كه بچهها همراه پدر و مادر به مسجد بروند و با مسجد و محیط عبادت جمعی آشنا شوند. خوب است كه در این ماه مبارك، بچهها را با مساجد آشنا كنیم.
- بچهها باید احترام و محبت را در رفتار پدر و مادر ببینند نه در شعار. لازم نیست پدر و مادر در روز ولنتاین به هم هدیه بدهند و این طور ابراز عشق كنند. بچه باید در زندگی این علاقه و عشق را بین پدر و مادر ببیند و حس كند.
- بچهها باید دینداری را در خانواده ببینند نه با شعار. ممكن است من ادعای مسلمانی داشته باشم اما در حضور فرزندم دروغ بگویم. و یا به قولی كه به فرزندم میدهم وفادار نباشم.
- كتابخوانی باید در خانواده آموزش داده شود. همین كه پدر و مادر كتاب دست بگیرند و بخوانند، بچه هم یاد میگیرد.