وطن امروز - امیر نریمانیبا شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در شهریور ماه 1359 تمامی مسئولین و نیروهای دفاعی کشور بر مقابله با هجوم همه جانبه عراق متمرکز شدند.
اهمیت اطلاع رسانی از نحوه تهاجم ها و وحشی گری های رژیم بعث باعث شد که ارتش، سپاه و سایر نیروهای درگیر به صورت مستقل و جداگاه اقدام به پوشش رسانه ای جنگ کنند که این عدم یکپارچگی در پوشش رسانه ای موجب بهره برداری های سیاسی منفی توسط نظامیان عراقی و کسب اطلاعات از نیروهای ایرانی شد.
به منظور ایجاد یکپارچگی در انتشار اخبار مرتبط با جنگ، هماهنگی با رسانه ها و تعیین سیاست های کلان تبلیغات جنگ، طی جلسه ای در شورای عالی وقت دفاع مقرر شد ستادی تحت عنوان ستاد تبلیغات جنگ با مدیریت رییس وقت خبرگزاری پارس که بعد ها با تصویب نمایندگان مجلس شورای اسلامی به ایرنا تغییر نام داد تشکیل و وظایف مرتبط با رسانه ها و مستند نگاری جنگ ،حضور رسانه های داخلی و خارجی و همچنین هماهنگی با ائمه جماعات را برعهده بگیرد.
از اقدامات قابل توجه این ستاد تشکیل گروهی تحت عنوان گروه "چهل شاهد" به منظور مستند سازی و ثبت لحظه به لحظه تاريخ جنگ شامل اعزام نیروها، آموزش آنها، عملیات ها ، پیشروی ها و حتی عقب نشینی ها و مسائل تاکتیکی بود.
این گروه با هسته اولیه چهل نفر از جوانان اهواز که دو مسجد جوادالائمه به سرپرستی ناصر محتشم و مسجد حاج علوان به سرپرستي مسعود معين پور که مسولیت انتخاب ، گزینش و معرفی اعضای گروه به ستاد تبلیغات جنگ را بر عهده داشتند؛ شکل گرفت.
آموزش های اولیه در محل بسيج سپاه اهواز و بعدها در خبرگزاری ایرنا دفتر اهواز و با هدايت و سرپرستي شخصی به نام "اكبر اورعی" انجام شد.
آموزش های اولیه، ساده و سطحی در حد روشن کردن دوربین و تصویر برداری است. محمد حداد از اعضای "چهل شاهد" که با 15 سال سن به عضویت گروه در آمده بود با توصیف آن روزها می گوید: دوربین ها را دادند و گفتند این دکمه ها را بزنید بالا اتوماتیک می شود و فیلم بگیرید و به همین سادگی گروه چهل شاهد فعاليت خود را آغاز کرد.
گروهی که علارغم سادگی در تشکیل ، اهداف بلندی در پس این سادگی برای نشان دادن رشادت ها و ساده زيستي بچه های رزمنده و واقعیت جنگ برای نسل های آینده در شاکله آن نهاده شده بود.
گروه چهل شاهد مجهز به دوربین های فیلمبرداری سوپر 8 که نیاز به تنظیمات خاصی نداشت ولی قدرت مانور بالایی داشت با فیلم های 3 دقیقه ای، یک دوربین عکاسی و یک موتور کراس بودند.
با گذشت زمان و از عملیات کربلای 5 اعضای گروه به دوربین های 16 میلی متری بولکس هم مجهز می شوند.
سیدعلی شیخ اسلام به عنوان سرگروه در جریان مسائل کلان قرار می گرفت و مسولیت تقسیم وظایف بین دوسرگروه دیگر - مسعود معین پور و ناصر محتشم - را بر عهده داشت.
کار گروه متفاوت از سایر گروه های حاضر در صحنه جنگ بود. محمد حداد در مورد وظایف این گروه می گوید: کار ما فارغ از تهیه فیلم و عکس مستند و خبری بود بحث ما ثبت تاریخ جنگ که شامل همه رویداد های جاری جنگ از لحظه اعزام تا حمله و شهادت رزمندگان و حاشیه های موجود و حتی نکاتی که شاید مثبت هم نبود. کاری سخت ولی در عین حال حائز اهمیت و از لحاظ امنیتی بسیار مهم و محرمانه بود.
اعضای گروه در همه عملیات ها همراه رزمندگان بودند و در این حضور ها خیلی از اعضا شهید ، جانباز و جاوید الاثر شدند.
محمود صادقیان یکی دیگر از اعضای گروه در مورد خطر هایی که بچه های گروه را تهدید می کرد می گوید: ما به خاطر اینکه نیروی جنگی نبودیم هیچ گونه سلاح دفاعی برای حفاظت از خود به همراه نداشتیم. رزمندگان به حداقل تجهیزات برای دفاع از خود مجهز بودند اما اعضای گروه فقط به دوربین مجهز بود.
هر گروه شامل دو نفر که نفر اول مسئول تصویربرداری و نفر دوم علاوه بر دستیاری تصویر وظیفه عکاسی و گزارشگری را نیز بر عهده داشت. حداد به یاد دارد که یکی از گروه های دو نفره به همراه تعدادی از رزمندگان در بالای تپه ای در محاصره نیروهای عراقی گرفتار می شوند.
در آن شرایطی که همه به فکر یافتن راهی برای خارج شدن از موقعیت هستند تصویر بردار در حالی که تا گردن در چاله ای خزیده دوربین را روشن کرده و اقدام به تصویربرداری می کند.
این در حالی است که دستیار او با صدای آرام شروع به گزارش شرایط می کند: " معلوم نیست این فیلم به دست شما برسد یا نه این رزمندگان معلوم نیست چه اتفاقی برایشان می افتد احتمالا اسیر یا شهید یا هر اتفاق دیگری برای آنها بیفتد ولی شما بدانید که این بچه ها تا آخرین لحظه ايستادگی کرده اند".
فیلمی ساده و شاید بدون کادر بندی و زاویه دید مناسب و عاری از المان های بصری اما حائز اهمیت از لحاظ مستند تاریخ جنگ و نمایاندن شرایط و جنبه های دفاع.
سادگی و آماتوری موجود در تصاویر ، گزارش ها و عکس های اعضای گروه مشهود است.
صادقیان این سادگی تصاویر را نشئت گرفته از پاکی و بی غل وغش بودن بچه های چهل شاهد می داند و می گوید: این سادگی که از وجود بچه های چهل شاهد منشاء می گرفت و در تصاویرشان نمایان است. نحوه فیلم برداری و متنی که روی فیلم ها می گفتند اوج آماتوری و سادگی بچه ها را نشان می دهد و یک خواستگاه ناب و سادگی زیبا در آثارشان به وضوح می توان دید.
با ادامه روند جنگ، امکانات حرفه ای تری از جمله دوربین های 16 میلی متری در اختیار اعضای گروه قرار گرفته و آموزش های تکمیلی تری برای اعضاء در نظر گرفته می شود.
به همین منظور گروهی 18 نفره از بچه های چهل شاهد انتخاب و طی دو هفته در محل دفتر ستاد در خيابان توانير كوچه چهل شاهد تهران زیر نظر سیف الله صمدیان دبیر وقت عکس ایرنا و دکترحسین نژاد فارغ التحصیل روان شناسی تصویر از آمریکا به فراگیری امور مربوط به کادر بندی ، زیبا شناسی تصویر و مسائل تخصصی می پردازند.
محمد حداد می گوید وقتی از دکتر حسین نژاد در مورد انگیزه حضور و آموزش بچه های گروه پرسیدم ایشان گفتند: وقتی یک عده از بچه های نترس و شجاع به خط دشمن می زنند و در سخت ترین شرایط که هر کسی جرات حضور در آن را ندارد حاضر می شوند اگر مقداری چاشنی تجربه و کادر بندی و ایده تخصصی در گروه تقویت شود ماحصل کار بسیار قابل توجه خواهد بود.
این آموزش ها در ادامه کار به کمک اعضا گروه می آید و تاثیرهای آن در تصاویر و عکس های اعضای گروه مشهود می شود.
حداد ضمن تایید این آموزش ها می گوید : در عملیات کربلای 5 در منطقه ای که به 5 ضلعی معروف بود بطوری که هر دقیقه 3 گلوله توپ منفجر می شد تصویر برداری را دیدم که با کنار کذاشتن دوربین با حالت مخصوص کادر بندی دستی به دنبال یافتن کادر مناسب جهت ثبت بهتر درگیری بود.
با گستردگی فعالیت های گروه چهل شاهد دشمن و عوامل ستون پنجم آن نسبت به حضور آن ها در منطقه حساس می شود به طوری که به محض حضور بچه های گروه همه از وقوع عملیات صحبت می کنند با توجه به این حساسیت فرماندهان ارشد تصمیم می گیرند با اعزام گروه به مناطق مختلف دشمن را منحرف کرده و از غفلت آن ها برای غافلگیری استفاده کنند.
صادقیان از حضور چندین باره در منطق کردستان و جنوب بدون انجام عملیات و تصویر برداری صرفا در راستای انجام عملیات ایزایی یاد می کند.
ماحصل حضور 8 ساله در جنگ و رشادت ها و از خود گذشتگی های اعضا چهل شاهد که تا آخر جنگ تعدادشان به 125 نفر رسیدند حدود 12 هزار دقیقه فیلم ، هزاران فریم عکس و البته 19 شهید و جاویدالاثر و گروهی جانباز بود.
کاری که بچه های گروه به امید انتشار آثارشان در آینده و آشنایی نسل های بعدی از ابعاد مختلف جنگ با رشادت و از خود گذشتگی و مردانگی انجام دادند.
صادقیان معتقد است اعضاء گروه به درستی و در نهایت تلاش و از خودگذشتگی کارشان را انجام دادند. با علم به اینکه در آن روزها آثارشان دیده نخواهد شد و این آثار برای نمایش در سال های بعد از جنگ برای نسل هایی است که به هنگام زایش گروه در ستاد تبلیغات جنگ هنوز به دنیا نیامده بودند، می باشد.
جنگ در مرداد1367 با پذیرش قطعنامه 598 با همه تلخی هایش به پایان رسید.
با پایان جنگ کار ستاد تبلیغات نیز به اتمام رسیده و این ستاد به معاونت فرهنگی ستاد کل نیروهای مسلح و پس از آن به ستاد حفظ آثار ارزشهای دفاع مقدس تغییر نام می دهد که وظیفه جمع آوری ، سامان دهی و نگهداری و انتشار آثار جنگ را بر عهده می گیرد.
مسولیت اعضای گروه چهل شاهد نیز با اتمام جنگ به پایان رسیده و هر کدام از اعضای گروه به دنبال سرنوشت خود می روند با امید به اینکه در آینده با کودکان خود و نسل های آینده به تماشای آثارشان که در شرایط سخت و طاقت فرسا وپرخطر از رشادت های رزمندگان و شرایط آن روز جبهه ها خواهند نشست.
حداد جذب ستاد شده و با پذیرش مسولیت آرشیو فیلم با ستاد همكاري مي نمايد. او طی سال های حضورش تلاش می کند تا با هماهنگی با دکتر عالمی درلابراتوار صدا و سیما و لابراتوار ارشاد نسخه های مناسبی از نگاتیو های سوپر 8 تهیه و شرایط مناسبی برای نگهداری از آثار همسنگران خود ایجادکند.
حداد در توصیف روز های بعد از جنگ و حضورش در ستاد می گوید: از آنجایی که مسولین وقت آشنایی با اهداف تشکیل گروه چهل شاهد نداشتند حمایتی نیز در راستای بهبود و انتشار آثار انجام نمی دادند و تلاش من و سایر بچه ها برای در اختیار گرفتن حداقل امکانات به بهانه نداشتن بوجه و پول بی نتیجه می ماند.
صادقیان نیز از مشاهدات آن روز های خود چنین می گوید: نگاتیو ها در اتاقی نمناک با کولری روشن و بدون رعایت جنبه های استاندارد نگهداری می شد و شاید تا به امروز بخش هایی از این گنجینه از بین رفته باشد.
او بی توجهی به آثار در سالهای گذشته را ناشی از سپرده شدن نگاتیو ها به یک واحد نظامی که نگاه ویژه ای به تاریخ و مستند جنگ نداشته و پیگیر امور نبوده است می داند.
دیده نشدن آثار در کنار شرایط نامطلوب نگهداری و همچنین عدم پاسخگویی مسولین وقت علارقم پیگیری هایی اعضای چهل شاهد باعث می شود که اعضای گروه که امروز هر کدام دارای مشاغل مهمی در کشور و خارج از کشور هستند دیگر پیگیر امور مربوط به چهل شاهد نباشند به طوری که برخی عضویت خود را انکار کرده و برخی هم که لب به سخن می گشایند از دیده نشدن کارهایشان ونیز مشکلات عدیده ای که برای گرفتن سابقه فعالیت ، پیگیری امور درمانی که اغلب شیمیای و مجروحیت روزهای جنگ را به یادگار دارند گلایه می کنند.
صادقیان ویژه برنامه ای که شبکه 4 تلویزیون به مناسبت آزادسازی خرمشهر پیرامون بحث هنری جنگ تولید کرده بود را مثال می زند و می گوید : در طول برنامه از همه گروه یاد کرده و تصاویری از آنان را پخش کردن بجز گروه چهل شاهد.
برای یافتن پاسخ سوال های بی شمار در مورد گروه چهل شاهد به سراغ سرهنگ گل علی بابایی معاونت هنری ستاد حفظ آثار ارزشهای دفاع مقدس میرویم.
بابایی که مدت دو سال و نیم در این مسولیت مشغول به کار است از تلاشهای مستمر در سال های اخیر برایمان می گوید: نگاتیو فیلم ها در اختیار بنیاد حفظ آثار است و در شرایط مطلوب دمایی و رطوبتی نگهداری می شود و نگاتیو عکس ها نیز در اختیار انجمن عکاسان دفاع مقدس می باشد.
نتیجه این تقسیم بندی وتخصصی کردن امورکه با تاخیر سی ساله ای همراه بوده است را شاید بتواند در خرداد 1391 همزمان با سی امین سالگرد آزاد سازی خرمشهر به گفته مدیریت فیلم و امور سینمایی بنیاد-حسن نیکبخت –ببینیم.
این در حالی است که محمد حسین حیدری مدیرعامل انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس در زمینه انتشار آثار مرتبط با جنگ و دفاع مقدس می گوید: ما نسبت به سایر کشور هایی که در این زمینه کار کرده اند خیلی کوتاهی کرده ایم.
وی نبودن تشکلی منسجم و نداشتن برنامه بلند مدت برای آینده گروه چهل شاهد را از دلایل عمده بروز مشکلات و عدم تولیدات مناسب می داند و معتقد است : در مورد تشکیل گروه چهل شاهد شخصی در برهه ای از زمان طرحی را ارایه می کند و تا زمانی که خود در راس امور است کار مستند نگاری انجام می شود ولی از آن جایی که یک تشکل منسجم نبوده یک همت فردی بوده و برای آینده گروه برنامه ریزی مناسبی صورت نگرفته است الان بعد از چندین سال هیچ تولیدی از این آثار نداشته ایم.
این در حالی است که بابایی تشکیل گروه چهل شاهد در جهت مستند نگاری جنگ را حرکتی خلاقانه توصیف کرده و می گوید: این تصمیم و فعالیت یک حرکت خلاقانه و نوآورانه ای بوده که دستاوردهای مقدسی برای حافظه تاریخی 8 سال دفاع مقدس به همراه داشت .
وی ضمن تجلیل از رشادت های اعضای گروه می افزاید: سوپر 8 ها و نگاتیوهای منتشر شده گروه چهل شاهد تلاشی بود در جهت نمایاندن تاثیرات جنگ و بازنمایی صحنه ها و سندیت جنگ که در قالب برنامه هایی همچون یادباد آن روزگاران یاد باد در مناسبت های مختلف از تلویزیون پخش شده است.
حیدری گروه چهل شاهد را به قطره ای از دریا توصیف می کند و می گوید: در طی جنگ 1400 کیلومتر مرز مشترکمان با عراق در گیر جنگ بود و اعضای این گروه بخش هایی از این رشادت ها را در اهواز و جنوب توانسته اند پوشش بدهند اما با این وجود آثار بجای مانده در طی گذشت سال های بعد از جنگ نه تولیدات موثری داشته و به مرور زمان در معرض نابودی قرار گرفته اند.
بابایی ضمن رد وارد شدن صدمات به نگاتیو های موجود می گوید: این نگرانی ها بی مورد است .نگاتیو ها در شرایط مناسب دمایی و رطوبتی در آرشیو ستاد نگهداری می شود مسئولین وقت بنیاد در برهه ای از زمان با همکاری صدا و سیما اقدام به تهیه نسخه یوماتیک کردند و در حال حاضر هم ما با کمک شخصی که آشنایی کاملی به جنگ و عملیات ها و منطقه دارد در حال تهیه نسخه دیجیتال از نگاتیو ها هستیم.
محمد مهدی رحیمیان استاد و محقق دانشگاه هنر در مورد ماندگاری نگاتیو های سوپر 8 معتقد است: بر خلاف تصوراتی که عمر نگاتیو سوپر8 را محدود می دانند این نگاتیو ها اگر در شرایط مناسب از لحاظ دما و رطوبت نگهداری شوند سال های زیادی قابلیت ماندگاری دارند با این وجود تبدیل نگاتیو ها به فایل های دیجیتال در جهت حفظ مناسب آنها لازم و ضروری می باشد.
نیکبخت که از سال 70 در بنیاد مشغول به کار است می گوید: نه تنها خدشه ای به فیلم ها وارد نشده بلکه در شرایط مطلوب نگهداری می شودو ماهمه نگاتیوها حتی قسمت های اضافه نگاتیو ها که برش خوره اند را موجود داریم.
حیدری در مورد نگاتیو عکس هایی که ستاد در اختیار انجمن قرار داده است می افزاید: قسمتی از آثار از طریق ستاد در اختیار ما قرار گرفته است که ما در طول یک سال و نیم اخیر که این نگاتیو ها در اختیار ما هستند توانسته ایم در مرحله اول از فرسایش آثار جلوگیری کرده فایل هایشان را عوض و در شرایط مناسب دمایی و رطوبتی نگهداری کنیم.
البته به دلیل اینکه این نگاتیو ها شناسنامه مشخصی که نشان دهنده نام عکاس ، محل عکاسی و اطلاعات تکمیلی ندارند به طور کامل مشخص نیست که متعلق به چه گروهی می باشند و اکثر نگاتیو ها مربوط به بازدید ها و دیدار ها و دانشجویانی که در زمان جنگ در قالب ستاد تبلیغات به منطق جنگی اعزام شده اند می باشد که ما قسمتی را اسکن و کد گذاری کرده و به ستاد برگردانده ایم.
این در حالی است که بنا به گفته محمد حداد،اعضا گروه کمترین حضور را در مناسبت ها و بازدید مقامات از مناطق داشته و تمرکز گروه بیشتر به ثبت زندگی رزمندگان استوار بوده است.
پراکندگی اعضای گروه چهل شاهد یکی از عمده مشکلاتی است که بابایی و حیدری و همچنین صادقیان و حداد نیز هرکدام با نگاه خود بدان اشاره می کنند.
"صادقیان" دور بودن بچه ها از تهران و "حداد" بی توجهی مسولین به خواسته های اعضا را از عمده دلایل پراکندگی وعدم پی گیری می دانند این در حالی است که حیدری این عدم انسجام گروه چهل شاهد و نبودن اطلاعات کافی از فعالیت های گروه را از بزرگترین مشکل ساماندهی نگاتیو عکس ها می داند و معتقد است: نگاتیو هایی که به دست ما رسیده شناسنامه مشخصی ندارند و ما آمار دقیقی نمی توانیم ارایه دهیم که چه میزان از این نگاتیو ها متعلق به گروه چهل شاهد هستند و همچنین نبود اطلاعات کافی موجب شده است که درمرحله بعد اسکن که نیاز به وارد کردن اسم عکاس ها و اطلاعات عکس می باشد با مشکل مواجه شویم. برای انجمن این امکان وجود ندارد که اعضا گروه را جمع کرده و از مشاهدات و گفته های آن ها در آثار مکتوب و شناسنامه عکس ها استفاده کند.
این در حالی است که خود بنیاد هم اطلاعات دقیقی از اعضای گروه که در قید حیات هستند در اختیار نداشته و بچه هایی که ما شناسایی کرده ایم هم اطلاعات خاصی از همرزمان خود ندارند.
بابایی هم ضمن اشاره به عدم انسجام اعضای گروه و نداشتن تشکلی منسجم برای پیگیری امور مربوط به خود می گوید: من قبول دارم که بعد از اتمام جنگ و به دلیل اینکه اعضای چهل شاهد نیروی جنگی نبودند و زیر مجموعه سپاه و ارتش و بسیج هم نبوده اند ارگانی ثالثی پاسخ گوی آن ها نبوده واین عدم پاسخگویی موجب کدورت بین بچه ها شده است اما در حال حاضراین آمادگی را داریم که اگر کسی از اعضا مشکلش تا کنون برطرف نشده است پیگیری کرده و در حد مقدورات خود مشکل را حل کنیم.
ما در بنیاد حفظ آثار توان انجام کار اجرایی نداریم ولی توان حمایتی داریم. ما این توان را داریم که به مناسبت هایی مختلف که خود دوستان چهل شاهد اعلام می کنند برایشان مراسم تجلیل برگزار کنیم.
ما اطلاعات کاملی از شرایط گروه نداریم به طور مثال کدام عملیات اوج کار آن عزیزان بوده و یا در کدام عملیات بیشترین شهید را تقدیم انقلاب کرده اند اما این امادگی در بنیاد وجود دارد که برای آنها در اهواز مراسم تجلیل برگزار کنیم . این مراسم هر چند هزینه دارد اما حداقل کاری است که می توان در مقابل رشادت های این بچه ها انجام داد ولی انجام این کار ها مستلزم مراجعه بچه های چهل شاهد و در اختیار گذاشتن اطلاعات در مورد گروهشان است.
بابایی ضمن رد هرگونه نگاه امنیتی در جلوگیری از انتشار فیلم ها تصریع می کند: این آمادگی در بنیاد وجود دارد که فایل دیجیتال فیلم ها را در اختیار علاقمندان تهیه مستند جنگی قرار دهیم تا مستند هایی موضوعی همچون عملیات های گوناگون ، اعزام ها و موضوعات دیگر تولید کنند تا نسل جدید بتواند با ابعاد گوناگون جنگ آشنا شود.
حیدری با اشاره به نبود برنامه مشخص برای مقوله هایی چون عکس و فیلم در طول جنگ می گوید: ما نه در طول 8 سال جنگ برنامه مشخصی برای کار عکاسان و مستند سازان داشتیم و این بی برنامگی الان نیز علی رغم تاکید هایی که رهبر انقلاب داشتند مشهود است و اگر حاثه ای مشابه رخ دهد معلوم نیست چه تصمیمی خواهیم گرفت.
وی ادامه می دهد: در جنگ 6 روزه اعراب با رژیم صهیونستی 54 جلد کتاب در همان روز ها چاپ و بارها تجدید چاپ هم می شود این در حالی است که ما در مورد جنگ 8 ساله خود فقط 6 جلد کتاب داریم که آن هم در همان موقع بوده است و بقیه آثار منتشر شده نیز با همت خود عکاسان و به دلیل عدم حمایت در تیراژبسیار پایین بوده است اما با همه این کمبود ها و دیرکردها چه تصمیمی برای این آثار گرفته شده است .
نیکبخت نیز از انتشار آثار چهل شاهد در قالب یک ساختار جدید خبر می دهد و می گوید: ما نهایت تلاش خود را انجام داده ایم که نگاتیوی از مجموعه خارج نشده و صدمه ای به آن وارد نشود. در جشنواره هشتم فیلم دفاع مقدس که در مهرماه 1379 برگزار شد بزرگداشتی برای این عزیزان برگذار کردیم و اسامی اعضا و شهدا در ویژه نامه جشنواره نیز آمده است اما طی اقدام ها و تصمیم هایی که در ستاد گرفته شده است در سی امین سالگرد آزاد سازی خرمشهر مستند هایی با عنوان "جنگ به روایت40شاهد" و کتاب عکسی با عنوان قاب ماندگار شامل عکس های گروه 40شاهد منتشر خواهد شد.
نیکبخت عمده مشکل کار را نداشتن شناسنامه مشخص برای نگاتیو فیلم ها و عکس ها می داند و معتقد است: با همه تاخیری که در انتشار این آثار اتفاق افتاده اما امیدواریم تا سوم خرداد 1391 بتوانیم با ارایه مجموعه هایی تحت عنوان جنگ به روایت چهل شاهد و تصاویر جدید و ناب از جنگ این تاخیر 30ساله را جبران کنیم.
" معلوم نیست این فیلم به دست شما برسد یا نه این رزمندگان معلوم نیست چه اتفاقی برایشان می افتد احتمالا یا اسیر یا شهید و یا هر اتفاق دیگری برای آنها بیفتد ولی شما بدانید که این بچه ها تا آخرین لحظه ايستادگی کرده اند"
و امروز پس از 30سالی که از جنگ با همه خاطرات خوب و بدش گذشته و این اسناد و فیلم ها که با رشادت ها و از خودگذشتگی های بچه های چهل شاهد تهیه و به دست ما رسیده است بجاست که مستند های مناسبی از رزمندگان و شرایط آن روز ایران تهیه و در اختیار نسل جوان و به خصوص نوجوانی که آگاهی لازم از جنگ ندارد گذاشته شود.