جام جم آنلاين: گمان ميكردم پس از آن كه گزارشي در اين باره منتشر شود، دل مسئولي به درد آيد و كاري كند اما اينگونه نشده است، البته تا كنون!
به گزارش جام جم آنلاين؛ هر وقت از آن خيابان رد ميشوم آنها را ميبينم، در سرما و گرما، راه رفتنم به خانه از همين جاست.
هنگام شب كه از آنجا رد ميشوم، ميبينمشان كه به گوشه گودي در ورودي آن پاساژ خزيدهاند و پتويي را هم رويشان كشيدهاند تا شايد از گزند سرما در امان باشند.
اما اين سرما با آن لباس و پتو نميگذارد كه در امان باشند.
مرد و زني به همراه دختر بچهاي مدتهاست كه ميهمان خيابان بهار شمالي هستند. روزها به آوارگي ميپردازند و شبها در آنجا بيتوته ميكنند تا صبح شود.
شايد ماههاست كه حمام نرفتهاند و غذاي خوبي هم نخوردهاند، لباسها و تن نحيفشان به خوبي آن را نشان ميدهد.
از دست ما چه بر ميآيد جز انتشار گزارشي كه شايد نهادي و مسئولي آن را ببيند و شايد ترتيب اثري هم بدهد كه البته هنوز چنين نشده است.
هم ما درباره آن خانواده آواره گزارش كار كرديم هم ديگران اما از آن زمان تاكنون اتفاقي نيفتاده است.مردم هم چه ميتوانند بكنند جز اندك كمكي به آن خانواده يا شايد هديه غذايي كه تداوم نداشته باشد؟!
خودش ميگويد كه بچه آبادان است و دست بر قضا به تهران آمده و مدتي را در سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران كار كرده اما تعديل شده است و اكنون آواره؟!
دخترك كه از سرما به زير پتويي كه آلوده و كثيف است خزيده ميگويد؛مجبورم برای مدرسه به پامنار برم.مدرسههاي اينجا منو قبول نكردن چون سر و وضعم خوب نيست؟!
نازنين اكنون دختر 10 سالهاي است كه مدت زيادي طعم آوارگي را چشيده،شب سر گرسنه بر بالين گذاشتن را تجربه كرده و گرماي تابستان و سرماي زمستان در تن نحيف او نشسته،در حالي كه بايد اكنون در خانهاي كه حداقل آسايش و امنيت را داشته باشد.
گفتم شايد با انتشار دوباره اين موضوع دل مسئولي به درد آيد و كاري كند، البته اگر دعواهاي سياسي بگذارد تا آنهايي كه بايد به اين امور رسيدگي كنند، تلنگري هم به دلشان بخورد و به حال نيازمندان و درماندگان فكري كنند.
نميدانم شايد باز هم بيهوده است. من تنها وظيفهام را انجام ميدهم باقي با ديگران است.آي مسئولين اگر اين گزارش را خوانديد كاري بكنيد براي آن خانواده،از اين دست آدماها زياد هستند كه نيازمندند.