روزنامه شرق نوشت:
قدیمیترین زن متهم به قتل ایران پس از 18 سال یکبار دیگر پای میز محاکمه میرود تا قاضی دادگاه درباره سرنوشت او تصمیمگیری کند. این زن تاکنون بارها محاکمه شده اما هنوز هیچ یک از احکامی که درباره وی صادر شده به قطعیت نرسیده است چراکه فاطمه مصرانه ادعا میکند بیگناه است و در کنار شواهدی که علیه وی وجود دارد مدارکی نیز به دست آمده که احتمال دخالت نداشتن او در قتل را قوت میبخشد.
فاطمه مطیع آخرین بار از سوی قاضی شعبه 105 دادگاه عمومی شهر ری به مرگ محکوم شد اما دیوانعالی کشور این حکم را نپذیرفت به همین سبب این زن که اکنون وارد دهه هفتم زندگیاش شده روز یکشنبه آینده باز هم پای میز محاکمه میرود.
وقوع قتلماموران پلیس تیر سال 72 جسد مردی به نام مجید را درحالیکه پشت فرمان خودرواش در خیابانی در جنوب تهران رها شده بود، پیدا کردند و آن را به پزشکی قانونی فرستادند. متخصصان بعد از انجام آزمایشهای لازم مرگ مجید را قتل تشخیص دادند و اعلام کردند او با زهری کشنده مسموم شده است. پس از آن بود که تحقیقات جنایی آغاز شد و ماموران فهمیدند مجید آخرین بار در مجلس ختم یکی از اقوام دورش شرکت کرده و از آنجا به خانه یکی از فامیل رفته است.
اینگونه بود که زن و مرد صاحبخانه تحت بازجویی قرار گرفتند و فاطمه به قتل اقرار کرد. او گفت: بعد از کشاندن مجید به خانهاش در دوغ او سمی پودری شکل ریخت و وی را مسموم کرد و مجید در حالی که بدحال بود از خانه او خارج شد و ساعاتی بعد فوت شد. این اعترافات سبب شد زن 43 ساله بازداشت شود. آن زمان تحقیقات صورتگرفته از وجود روابطی بین مقتول و متهم به قتل حکایت داشت.
محاکمهفاطمه وقتی به دادگاه رسید قتل را انکار کرد و گفت که از ماجرای مرگ مجید چیزی نمیداند. او ادعا کرد: «وقتی ماموران سراغ من و همسرم آمدند شوهرم از من خواست اعتراف کنم. او گفت که برایم رضایت میگیرد ولی این کار را نکرد و حالا میخواهم واقعیت را بگویم، من در این قتل بیگناه هستم.»
دادگاه اظهارات فاطمه را قابل قبول ندانست و با توجه به اعترافات اولیه این زن، برای او حکم قصاص صادر کرد. در این بین اولیای دم مقتول نیز که فاطمه را گناهکار میدانستند حاضر به اعلام گذشت نشدند. زن میانسال در زندان روزهای سختی را سپری میکرد و امیدهایش را از دست داده بود که خبر رسید دیوانعالی کشور حکم قصاص وی را تایید نکرده است.
به این ترتیب فاطمه بار دیگر پای میز محاکمه رفت و این بار کار به مراسم قسامه کشید. در پایان این مراسم باز حکم مرگ برای زن میانسال صادر و این رای بار دیگر نقض شد.
فاطمه در دور سوم محاکمات نیز بازنده بود و یکبار دیگر قاضی پرونده در رای خود نوشت متهم با توجه به شواهد و قراین موجود گناهکار است و به درخواست اولیای دم مقتول به قصاص محکوم میشود. این بار هم دیوانعالی کشور به رای صادره ایراداتی را وارد کرد و پرونده باز هم به مرحله اول بازگشت.
فاطمه که در تمامی این محاکمهها ادعای بیگناهی میکرد این بار انگشت اتهام را به سوی شوهر و برادر شوهرش گرفت و گفت روز حادثه آن دو با مجید در خانه تنها بودند.
محاکمه چهارم به نفع فاطمه تمام و او از اتهام قتل تبرئه و با سپردن وثیقه آزاد شد اما این بار خانواده مقتول به رای صادره اعتراض کردند و دیوانعالی کشور بعد از بررسی پرونده حکم را نقض کرد. دور پنجم محاکمهها از اسفند سال 87 شروع شد و فاطمه یکبار دیگر به زندان رفت. او این بار هم همان حرفهای همیشگیاش را تکرار کرد اما برای چهارمین بار به قصاص محکوم شد و دیوانعالی کشور باز هم رای را ابرام نکرد. اکنون پرونده باز هم در اختیار دادگاه عمومی قرار گرفته و فاطمه در حالی روز یکشنبه پای میز محاکمه میرود که هنوز بر بیگناهیاش اصرار دارد.
فاطمه که اکنون به 61 سالگی رسیده در 18 سال گذشته روزهای سختی را سپری کرده به گونهای که اکنون شرایط جسمی و روانی مساعدی ندارد. او در این مدت 20 بار اقدام به خودکشی کرده و دو بار در مرکز رواندرمانی بستری شده است.
دلیل طولانی شدنعبدالصمد خرمشاهی، وکیل مدافع فاطمه گفت: «از سال 85 وکالت این پرونده را برعهده گرفتم و در آن دادگاه حکم برائت مطیع صادر و او آزاد شد و نزدیک دو سال هم بیرون از زندان زندگی کرد اما مجددا اولیای دم اعتراض کردند و پرونده به دیوانعالی کشور ارجاع و برائت او نقض و در سال 87 مجددا محاکمه برگزار شد و دادگاه با استناد به شهادت شهود و علم قاضی رای بر قصاص صادر کرد. ما به این حکم اعتراض کردیم زیرا شهود مورد استناد اصلا در دادگاه حاضر نشده بودند به این ترتیب حکم مجددا در دیوانعالی کشور با این استدلال که شهود از شهادت خودشان برگشتهاند و قاضی هم مستندات علم خودش را بیان نکرده است، نقض و مقرر شد شاهدان در جلسه دادگاه شهادت دهند.
وی افزود: «برای جلسه یکشنبه شهود باید در دادگاه حاضر شوند اما مشکل آنجاست که دو نفر از شهود فوت شدهاند؛ دو نفر دیگر از شهود عروسهای فاطمه بودند که سالهاست متارکه کردهاند و حاضر نیستند در جلسه دادگاه حاضر شوند و از دو شاهد دیگر یکی فرزند خودش است که حال مساعدی ندارد و یکی از اهالی محل بود که اکنون او هم مجهولالمکان است و دسترسی به وی مشکل است، بنابراین به نظر میرسد در جلسه یکشنبه باز هم مشکل پیدا کنیم.»
خرمشاهی خاطرنشان کرد: «در این پرونده بارها حکم محکومیت و یکبار حکم تبرئه صادر شده و فاطمه 18 سال نه بهعنوان محکوم بلکه بهعنوان متهم در زندان است و حال مساعدی ندارد. نقص در تحقیقات و همچنین صدور آرای متزلزل که با قوانین موضوعه سازگاری نداشت و قابل نقض بود از دلایل طولانیشدن رسیدگی به این پرونده است. دادگاه باید از همان ابتدا دقت میکرد، اعترافات اولیه فاطمه مقرون به واقع نیست چون او مدعی شده بود مقتول را با مرگ موش مسموم کرده درحالیکه پزشکی قانونی نظر داده علت مرگ یک سم نباتی مایع و زردرنگ است. در این بین فاطمه 18 سال از عمرش را در زندان گذرانده حال آنکه ما دلایلی به دادگاه ارایه کردیم که نشان میدهد اتهام نمیتواند متوجه موکلم باشد.»