روزنامه رسالت در سرمقاله خود با عنوان «مجلس، عبور از فتنه و منافع ملی» نوشت:
*هرچند فتنه 88 به عنوان یک رویکرد تلخ و البته آموزنده در تاریخ نظام اسلامی به ثبت رسید اما خواص فتنهگر و بازی خوردگان این عرصه یا آنهایی که غافل شدند پس از قیام 9 دی، به چند دسته عمده تقسیم شدند: برخی خواص با حنجرههای تار عنکبوت بسته همچنان در سکوت ماندند که گویی تاکنون کلامی از حنجرهشان صادر نشده است.
عدهای از غفلت خود فاصله گرفتند و به خود آمدند و به ملت پیوستند، برخی دیگر اما همچنان در ورطه شوم عاقبت عمر خود، گرفتار ماندند و بدسرانجامی را نصیب نام خود ساختند و بعضی دیگر بر عناد لجبازانه خود اصرار ورزیدند که همان چیزی که ما گفتیم، راه حل بحران است و بس!
* معدودی از خواص هم که اساسا به اشتباه وارد گود سیاست شدهاند بازی را باز هم باختند و بازی خوردند. به هر روی این "برخیها" و "بعضیها" آنقدر ناچیز بوده و هستند که در شمار خیل عظیم ملت جایی ندارند اما متاسفانه همین عده قلیل اکنون در آستانه انتخابات، سوژهساز رسانههای خارجی و کانونهای قدرت غربی شدهاند که آنها را به هیجان وا دارند تا با تنفس مصنوعی و شوک الکتریکی، آنان را احیا کنند.
بسی تاسف و حیرت از این به اصطلاح "نخبگان" که فرسنگها از فهم و ذکاوت "تودهها" عقبترند و به گرد بصیرت ملت هم نمیرسند. نخبهای که افراطگری و لجاجتهای عدهای موسوم به اصلاحطلب دو دوره دولتمردی و حیثیت شخصی و سیاسی وی را به حراج گذاشت، اکنون باز هم به دنبال بازسازی و احیای مجدد همانها افتاده است و باز هم بازی میخورد. آیا چنین فردی جزء خواص است؟ بالاخره معروف بوده و هست که جزء خواص بودن یعنی خیلی خاص بودن، باهوش بودن، شم سیاسی بالا داشتن ...!!
* این ساده اندیشیها و ساده لوحیها در کنار غرضورزیها و کینهتوزیهای عدهای دیگر از خواص و نخبگان سیاسی که حماسهای عظیم چون 9 دی و خواست و حضور ملت را نادیده میگیرند و بر ذهنیتپردازیهای پوچ و خیالی خود اصرار میورزند، عاقبت کار ایشان را سیاهتر و پروندهها را قطورتر خواهد کرد.