۲۰ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۰ آبان ۱۴۰۳ - ۱۵:۴۳
فیلم بیشتر »»
کد ۱۹۷۳۱۴

از کاسیوس مارسلوس تا محمد علی کلی

داستان زندگي محمد علي داستان جالبي است. پسر بچه‌ سياه پوستي كه پس از دزديده شدن دوچرخه‌اش تصميم گرفت به تمرين بوكس بپردازد تا بتواند از حق خود دفاع كند، پس از مدت كوتاهي تبديل به نامدارترين و پرآوازه‌ترين ورزشكار تاريخ جهان شد.

17 ژانويه سالروز تولد مردي است كه به او لقب «ورزشكار قرن» داده‌اند. محمد علي، بوكسور افسانه‌اي و قهرمان سابق بوكس حرفه‌اي سنگين وزن جهان در حالي هفتادمين سالگرد تولد خود را جشن مي‌گيرد كه از مدت‌ها قبل به دليل ابتلا به بيماري پاركينسون وضعيت جسماني مناسبي ندارد. او كه روزي با مشت‌هاي آهنين خود، حريفان را يكي پس از ديگري در رينگ بوكس به زمين مي‌زد، اكنون با بيماري خود دست و پنجه نرم مي‌كند.

داستان زندگي محمد علي داستان جالبي است. پسر بچه‌ سياه پوستي كه پس از دزديده شدن دوچرخه‌اش تصميم گرفت به تمرين بوكس بپردازد تا بتواند از حق خود دفاع كند، پس از مدت كوتاهي تبديل به نامدارترين و پرآوازه‌ترين ورزشكار تاريخ جهان شد. به مناسبت هفتادمين سالروز تولد محمد علي، نگاهی زندگی این قهرمان بزرگ می افکنیم.


دوران كودكي

محمد علي در روز 17 ژانويه 1942 در شهر لويي‌ويل ايالت كنتاكي آمريكا ديده به جهان گشود. در بدو تولد، پدر و مادرش نام كاسيوس مارسلوس را براي او برگزيدند. پدر محمد علي يك نقاش تابلو بود و مادرش گاهي به عنوان نظافتچي كار مي‌كرد تا هزينه‌هاي خانواده را تامين كند. دوچرخه علي زماني كه 12 ساله بود به سرقت رفت و او به پليس مراجعه كرد تا اين سرقت را گزارش كند. يك افسر پليس به نام جو مارتين كه در يك باشگاه محلي مربي بوكس بود علي را دعوت كرد كه به باشگاهش برود تا بتواند از خودش در مقابل اشرار دفاع كند. علي دعوت اين افسر پليس را پذيرفت و خيلي زود استعداد خود را نشان داد.

مارتين، علي را دربرنامه تلويزيوني «قهرمانان فردا» كه در يك شبكه تلويزيوني محلي پخش مي‌شد معرفي كرد و او را به باشگاه كلمبيا در لويي‌ويل برد. در آنجا يك مربي سياه‌پوست به نام فرد استونر علم بوكس را به علي آموخت. يكي از مهم‌ترين چيزهايي كه علي در اين دوران ياد گرفت نحوه حركات ظريف و رقص پا بود. علي با وجود اينكه در درس‌هاي مدرسه با مشكل مواجه بود، همه توجه و وقت خود را صرف بوكس كرد و پيشرفت چشمگيري داشت.


پرواز پروانه، نيش زنبور

علي در نوجواني هر دو جايزه ملي و معتبر اتحاديه ورزشكاران آماتور و دستكش طلايي را از آن خود كرد. در سال 1960، در حالي كه تنها 18 سال داشت همراه تيم ملي آمريكا در المپيك رم شركت كرد. علي با 192 سانتي‌متر قد به خوبي در رينگ جابه‌جا مي‌شد و با رقص پا و مشت‌هاي آهنين خود حريفان را مغلوب مي‌كرد. او در ديدار نهايي زيبينگيف پيترسكوفسكي لهستاني را شكست داد و گردن‌آويز طلاي المپيك را از آن خود كرد.

علي پس از قهرماني در المپيك تبديل به يك قهرمان ملي شد و چندي بعد تبديل به يك بوكسور حرفه‌اي شد. او در طي دهه 1960 به نظر شكست‌ناپذير مي‌رسيد چون همه رقابت‌هاي خود را با پيروزي پشت سر مي‌گذاشت و در بيشتر آن‌ها نيزحريفان خود را ناك اوت مي‌كرد.

علي در سال 1963 هنري كوپر قهرمان انگليسي را شكست داد و در سال 1964 نيز ساني ليستون را ناك اوت كرد تا در 22 سالگي قهرمان سنگين وزن جهان شود.

علي كه اغلب خود را «بزرگ‌ترين» مي‌دانست، ابايي نداشت كه به تعريف و تمجيد از خودش بپردازد. معروف است كه او قبل از مسابقه براي حريف رجزخواني مي‌كرد. علي يك بار به خبرنگاران گفته بود كه مي‌تواند «مثل پروانه پرواز كند و مثل زنبور نيش بزند».

سبك خاص علي در رجزخواني براي حريفان و تعريف و تمجيد از خود باعث شده بود كه همواره در صدر اخبار رسانه‌ها باشد.


گرويدن به اسلام

چندي بعد، وي با گروه‌هاي مسلمان سياه‌پوست آشنا شد و به آن‌ها پيوست. در اين زمان، مبارزات حقوق مدني سياه‌پوستان در آمريكا در نقطه اوج خود قرار داشت و كاسيوس تحت تاثير مالكوم ايكس، فعال حقوق بشر سياه‌پوست و مسلمان نام خود را به كاسيوس ايكس تغيير داد. مدتي بعد اليجاه محمد يكي از رهبران مسلمان آمريكا نام «محمد علي» را براي او برگزيد.

از آن پس كلي از همه خواست كه ديگر او را با اين نام صدا نكنند و به جاي آن، به او محمد علي بگويند. وي اعلام كرد كه "كلي" نامي بود كه به نياكان برده او داده شده بود؛ كلي در زبان انگليسي به معناي خاك و گل است. محمدعلي در همين رابطه گفت: كلوسيوس كلي نام يك برده است. من اين نام را انتخاب نكرده‌ام و آن را نمي‌خواهم. من محمدعلي هستم، يك انسان آزاد و از همه مردم مي‌خواهم كه وقتي با من حرف مي‌زنند يا درباره من حرف مي‌زنند از اين اسم استفاده كنند.



خودداري از شركت در جنگ ويتنام

محمدعلي در سال 1965 براي دفاع از عنوان قهرماني جهان خود يك بار ديگر مقابل ساني ليستون قرار گرفت و او را در راند اول ناك اوت كرد. بسياري از مردم به ضربه نهايي علي لقب «مشت فانتوم» دادند چون آن قدر سريع، ناگهاني و پرقدرت بود كه بسياري از افرادي كه در حال تماشاي مسابقه بودند، اين ضربه را نديدند. علي پس از آن، هشت بار ديگر هم از عنوان قهرماني خود با موفقيت دفاع كرد.

محمدعلي در آپريل 1967 به خدمت سربازي فراخوانده شد تا در جنگ ويتنام شركت كند ولي او حضور در اين جنگ را مغاير با تعاليم اسلام دانست و از معرفي خود به ارتش آمريكا خودداري كرد. وي دليل امتناع خود از شركت در جنگ ويتنام را اين گونه بيان كرد: اين جنگ خلاف تعاليم قرآن مجيد است. قصد ندارم از بار مسئوليت شانه خالي كنم ولي به مسلمانان دستور داده شده كه در هيچ جنگي شركت نكنند مگر اينكه توسط خدا يا پيامبر اعلام شود. ما در جنگ مسيحي‌ها يا كفار شركت نمي‌كنيم. من هيچ مشكلي با ويتنامي‌ها ندارم. تاكنون هيچ يك از ويتنامي‌ها به من كاكاسياه نگفته‌اند.

پس از اين اظهار نظر بود كه رسانه‌هاي آمريكايي به شدت از محمدعلي انتقاد كردند و او را «خائن به وطن» ناميدند. همچنين كميته ورزشكاران ايالت نيويورك و انجمن جهاني بوكس او را تعليق كرده و مدال‌هاي قهرماني سنگين وزنش را از او پس گرفتند.

علي در واكنش به اين اقدامات گفت: من مدال‌هايم را پس مي‌دهم، ثروتم را از دست مي‌دهم و شايد آينده‌ام را هم خراب كنم. بسياري از انسان‌هاي بزرگ براي اعتقادات مذهبي‌شان اين گونه مورد آزمايش قرار گرفته‌اند. اگر از اين آزمايش سربلند بيرون بيايم، قوي‌تر از هميشه خواهم بود.

علي به دليل خودداري از شركت در جنگ در دادگاه گناهكار شناخته شد و به 5 سال زندان محكوم شد اما پس از فرجام‌خواهي از زندان آزاد شد. سه سال بعد، ديوان عالي ايالات متحده او را تبرئه كرد.


بازگشت محمدعلي سرانجام پس از كش و قوس‌هاي فراوان

علي در سال 1970 يك بار ديگر مجوز حضور در رينگ بوكس را پيدا كرد. او به كمك يك سناتور ايالتي اجازه پيدا كرد كه در ايالت جورجيا به بوكس بپردازد. علي در اين ايالت جبري كواري را شكست داد. وي مدت كوتاهي پس از اين مسابقه، با حكم ديوان عالي ايالت نيويورك اجازه پيدا كرد كه به رقابت‌هاي خود در نيويورك ادامه دهد. علي در دسامبر 1970 با اسكار بوناونا مواجه شد و پس از 14 راند نفس گير موفق شد حريف خود را در راند پانزدهم شكست دهد. اين پيروزي راه علي را براي حضور در ديدار نهايي و مبارزه با جو فريزر هموار كرد.


مبارزه قرن

علي و فريزر در تاريخ هشتم مارچ 1971 با يكديگر رو در رو شدند . اين مسابقه كه با عنوان «مبارزه قرن» شناخته مي‌شود، يكي از معروف‌ترين مبارزات ورزشي تاريخ است. در اين مبارزه، دو بوكسور قدرتمند و شكست ناپذير با يكديگر مواجه شده بودند و هر دو شايستگي زيادي براي كسب عنوان قهرماني سنگين وزن جهان داشتند. دو بوكسور به سختي با يكديگر درگير شدند، اما در نهايت فريزر در راند پانزدهم و پاياني با يك هوك چپ پر قدرت، علي را نقش زمين كرد و در نهايت اين مبارزه را به سود خود پايان داد. اين اولين باخت حرفه‌اي محمدعلي بود. گفته مي‌شود كه ميليون‌ها بيننده تلويزيوني به شكل زنده شاهد اين مبارزه بودند.



غرش در جنگل


در سال 1974 علي با پيروزي مقابل جورج فورمن كه جو فريزر را شكست داده بود، يك بار ديگر عنوان قهرماني سنگين وزن را از آن خود كرد. اين مبارزه به درخواست محمدعلي در زئير (كنگوي فعلي) برگزار شد تا به پيشرفت و توسعه اين بخش از آفريقا كمك كند. علي به اين مبارزه عنوان «غرش در جنگل» داد.

علي پس از اين چند بار ديگر با جو فريزر مبارزه كرد، از جمله يك بار در نيويورك و يك بار در فيليپين علي در هر دو مسابقه پيروز شد تا عنوان قهرماني سنگين وزن جهان خود را حفظ كند. در سال 1975 نشريه معتبر اسپورتس ايلاستريتد، علي را به عنوان «ورزشكار سال» انتخاب كرد.

علي در اين زمان از تاكتيكي كه مخصوص خود او بود در مبارزاتش استفاده مي‌كرد. او به طناب رينگ مي‌چسبيد و اجازه مي‌داد كه حريف به او حمله كند و پس از اين كه او كاملا خسته مي‌شد، در راندهاي پاياني ضربات قدرتمند خود را شروع مي‌كرد و حريف را از پا در مي‌آورد.

علي 10 بار ديگر با موفقيت از عنوان قهرماني خود دفاع كرد، ولي در فوريه 1978 در مبارزه‌اي كه در لاس وگاس برگزار شد، از لئون اسپينكس شكست خورد و عنوان قهرماني خود را واگذار كرد. تنها هفت ماه بعد بود كه علي در نيواورلئان، اسپينكس را مغلوب كرد و اولين بوكسور تاريخ شد كه سه بار عنوان قهرماني سنگين وزن را پس گرفته است.

محمدعلي دراواخر دوره حرفه‌ايش به دليل ابتلا به بيماري پاركينسون دچار افت سرعت شده بود. آخرين مبارزه اين بوكسور افسانه‌اي در سال 1981 برگزار شد. او در طي دوران بوكس حرفه‌اي خود مجموعا 61 بار روي رينگ رفته بود.


فعال اجتماعي

به اين ترتيب دوران بوكس محمدعلي به سر رسيد ولي دوران فعاليت اجتماعي و سياسي او تازه آغاز شده بود و با وجود اين كه بيمار بود، به طور فعال در مجامع عمومي ظاهر مي‌شد.

علي در زمان انتخابات آمريكا به نفع جيمي كارتر و ساير نامزدهاي دموكرات فعاليت تبليغاتي مي‌كرد و در چند بنياد خيريه مبارزه با فقر و حمايت از كودكان فعال بود. به اين ترتيب چهره او از يك ورزشكار و قهرمان بوكس به يك فعال اجتماعي تغيير كرد. محمدعلي در المپيك 1996 آتلانتا به عنوان يكي از حمل كنندگان مشعل المپيك انتخاب شد و همچنين در مراسم افتتاحيه بازي‌ها، مشعل اصلي ورزشگاه المپيك را روشن كرد. وي همچنين در سال 1991 به عنوان معروف‌ترين آمريكايي جهان انتخاب شده بود.

ليلا، دختر محمدعلي در سال 1999 شروع به ورزش بوكس كرد. اين در حالي است كه پدرش در سال 1978 با بوكس زنان مخالفت كرده بود. او مي‌گفت "زنان براي ضربه خوردن و مبارزه كردن ساخته نشده‌اند. بدن آن‌ها طوري نيست كه مدام در معرض ضربات مشت باشند."

محمدعلي در سپتامبر 1999 به عنوان ورزشكار قرن ايالت كنتاكي انتخاب شد و در مراسمي از او تقدير شد. در سال 2001 فيلمي از زندگي او ساخته شد. در اين فيلم كه «علي» نام داشت، ويل اسميت به جاي محمدعلي به ايفاي نقش پرداخت. اسميت به دليل بازي در اين فيلم نامزد دريافت جايزه اسكار شد. اين در حالي بود كه وي پيش از ساخت فيلم، از قبول اين نقش خودداري مي‌كرد تا اين كه محمدعلي شخصا از او خواست در نقش او بازي كند.

علي در نوامبر 2005 به دليل خدماتش در جنبش حقوق مدني آمريكا، مدال آزادي رييس جمهوري آمريكا را دريافت كرد. وي همچنين موفق شد جايزه صلح "اتو هان" آلمان را از آن خود كند.

علي در تاريخ 19 نوامبر 2005 (نوزدهمين سالروز آخرين ازدواجش) مركز غير انتفاعي محمد علي را با سرمايه 60 ميليون دلار در شهر محل تولدش بازگشايي كرد. اين مركز عام المنفعه روي مسايلي همچون صلح، مسئوليت اجتماعي و توسعه متمركز است.

در وب سايت مركز غيرانتفاعي محمدعلي آمده است: علي از زماني كه از رشته بوكس بازنشسته شد، خود را وقف تلاش‌هاي بشردوستانه در سراسر جهان كرده است. او يك فرد مسلمان است و به سراسر جهان سفر مي‌كند و از نام و حضور خود براي مبارزه با گرسنگي و فقر استفاده مي‌كند. او همچنين از تلاش‌هاي آموزشي از هر نوع حمايت كرده، مردم را تشويق مي‌كند كه كودكان بي سرپرست را تحت حمايت خود قرار دهند و از آن‌ها مي‌خواهد كه به يكديگر احترام گذاشته و همديگر را درك كنند. برآورد مي‌شود كه علي تاكنون براي تامين 22 ميليون وعده غذايي براي گرسنگان تلاش كرده است. علي به طور متوسط 200 روز در سال در سفر است.

محمدعلي در حال حاضر به همراه همسر چهارمش در مزرعه كوچكي نزديك برين اسپرينگ در ايالت ميشيگان زندگي مي‌كند.

منبع: ایسنا

ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۱۸
در انتظار بررسی: ۱۵
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۰۳ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۶
10
17
محمد علی کلی فرشته خدا در زمین !همیشه دوست داریم
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۲۵ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۶
8
12
کامل و خواندنی بود... تشکر
محمدرضا
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۲۰ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۶
12
14
به افتخار محمد علی لطفا یه صلوات بفرستین ممنون
کریم
Iran (Islamic Republic of)
۲۱:۰۴ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۶
11
17
دلیل مسلمان شدن سیاهان آمریکا، دهن کچی به فرهنگ قالب طبقه ی سفید بود که یکی از پایه های آن مسیحیت بود. داستان های مربوط به یافتن حقیقت و بیداری و دیگر تقاسیر ساخته و پرداخته ی ماشین تبلیغاتی دستگاه قدرت در کشورهای مسلمان، خصوصا کشور خودمان است.
پاسخ ها
کریم
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۰:۰۰ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۹
منظورم از قالب، غالب بود! ;-)
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۱۹ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۷
2
10
بالام جان "غالب" ،نه "قالب"
پاسخ ها
کریم
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۰:۰۱ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۹
راست میگی بد سوتی دادم بالام جان. :-)
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۴۰ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۷
3
7
نکته همسر چهارمش؟؟؟
نادر
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۴۵ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۵
9
8
با سلام به کلیه دوستان:
من خودم با محمد علی ملاقات کرده ام. من او را در سنت لوئیس ایالت میسوری ملاقات کردم.
مردی است خیلی مهربان. وقتی به او گفتم که من ایرانی هستم و ایرانیان او را خیلی دوست دارند، مرا در آغوش کشید و گفت "میدانم".
من هم برای او آرزوی بهبودی میکنم.