لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انْفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ(256، بقره).
"اجباری در قبول دین نیست. زیرا که خداوند راه هدایت و ایمان را از راه گمراهی و کفر تبیین کرده است. آن کس که راه سرکشی نرود و ایمان به خداوند داشته باشد بی تردید به عقیده محکم و وثیق چنگ انداخته است که زوالی در آن نیست. و خداوند شنوا و دانا است".
قران کریم کلام خداوند است که بر قلب مبارک پیامبر رحمت حضرت محمد مصطفی(ص) نازل شده است. این کتاب الهی و شریف مهمترین منبع احکام و اندیشه معنوی و اجتماعی مسلمانان است. و پیام قدسی آن برای همه زمانها و همه مکانها است.
از معجزات کلام الله مجید آن است که گزاره های بسیار عمیق فلسفی، اجتماعی و عرفانی را در جملاتی کوتاه نازل کرده است.
ازادی اندیشه یکی از مهمترین مسائل حوزه فلسفه سیاسی است که از سقراط تا آیزیا برلین از اوستا تا قرآن بدان پرداخته شده است.
از این آیه شریفه در کلام الله مجید اصول آزادی اندیشه به قرار ذیل استنتاج میشود:
1. این آیه یکی از آیاتی است که دلالت میکند بر اینکه مبنا و اساس دین اسلام شمشیر و خون نیست ، و اکراه و زور را در قبول کردن دین تجویز نکرده است.
2. دین مقدس اسلام برای انتخاب دین قاعده وقانون وضع نموده است که بنیاد این قانون در( آیه : 256 سوره بقره) با ظرافت خاص بیان یافته است :پروردگار در این آیه می فرماید :اجبار واکراهی در قبول دین نیست، چراکه هدایت وکمال از گمراهی مشخص شده است.
3. ايمان يک عقد، وپيمان والتزام قلبي ودروني است که انسان با اختيار خود آن را مي پذيرد.
4. بدينسان اسلام ايمان اجباري را قبول ندارد.
5. آزادی يك مفهوم اساسي و غيرقابل تحويل به ديگر مفاهيم است.
6. آزادی قاعده ای عام است.
7. آزادی از اصول اولیه "ذاتی" حقوق بشر است.
8. آزادی یکی از مقومه های ذات ، هویت، تمایز و تشخص بشر بمثابه بشر است و حد فارق و فصل او از انواع دیگر موجودات از فرشتگان تا جمادات است.
9. علامه طباطبایی ذیل این آیه در تفسیر المیزان فرموده اند که: در جمله : لا اکراه فی الدین ، دین اجباری نفی شده است ، چون دین عبارت است از یک سلسله معارف علمی که معارفی عملی به دنبال دارد ، و جامع همه آن معارف ، یک کلمه است و آن عبارت است از اعتقادات ، و اعتقاد و ایمان هم از امور قلبی است که اکراهو اجبار در آن راه ندارد ، چون کاربرد اکراه تنها در اعمال ظاهری است ، که عبارت است از حرکاتی مادی و بدنی ( مکانیکی ) ، و اما اعتقاد قلبی برای خود ، علل و اسباب دیگری از سنخ خود اعتقاد و ادراک دارد و محال است که مثلا جهل ، علم را نتیجه دهد ، و یا مقدمات غیر علمی ، تصدیقی علمی را بزاید .
10. خداوند راه هدایت و ایمان را از راه گمراهی و کفر تبیین کرده است.
11. خداوند راه خیر و اعتدال را از راه خطا و گناه تبیین کرده است.
12. کفر به طاغوت و ایمان به خداوند در تقابل انتاگونیستی با یکدیگرند.
13. ایمان محکم و وثیق به خداوند راه استوار نجات و رستگاری بشریت است.
14. ایمان محکم و وثیق، انقطاع و زوال ندارد.
آکادمی مطالعات ایرانی لندن
دهه فجر1390