مهرخانه نوشت: آفتاب هنوز به وسط آسمان نرسیده است، در خیابان طویلی که پر
از درخت های بلند است به دنبال مرکز مداخله در بحران یا اورژانس اجتماعی
بهزیستی هستم، بالاخره در انتهای خیابان ساختمانی دو طبقه را پیدا می کنم
که اطرافش با گلدان های کوچک بنفش و زرد پوشانده شده و بر سر درب آن نوشته
است "123 مرکز مداخله در بحران".
سازمان بهزیستی کشور چند سالی است
که اقدام به راه اندازی مرکز مداخله در بحران یا اورژانس اجتماعی نموده
است تا با پیشگیری و کنترل آسیبهای اجتماعی شایع و در حال شیوع به صورت
کشوری و منطقه ای و محلی کمک شایانی به افراد آسیب دیده نماید، این نوع
مداخلات، گسترش آسیبها را در جامعه به حداقل خواهد رساند و زمینه برای
توانمندسازی افراد در معرض آسیب و آسیب دیده اجتماعی و بازگشت آنها به
زندگی سالم را فراهم می آورد.
مهمترین هدفی که مراکز اورژانس
اجتماعی یا مراکز مداخله در بحران دنبال می کنند فراهم آوردن پایگاهی امن
برای ارجاع اولیه هر نوع آسیب اجتماعی است. اورژانس اجتماعی به طور اختصاصی
روی 3 محور خودکشی، همسر آزاری و کودک آزاری فعالیت می کند، این اهداف و
خدمات ما را بر آن داشت تا در ابتدای سال جاری به یکی از این مراکز مراجعه
نماییم و از نزدیک شاهد فعالیت های بهزیستی در این مرکز باشیم.
مسئول
این مرکز مداخله در بحران در گفتگو با مهرخانه به تشریح این مرکز پرداخت و
گفت: اورژانس اجتماعی متشکل از خط 123، خدمات سیار، مداخله در بحران،
پایگاه اورژانس اجتماعی است و زیر نظر سازمان بهزیستی فعالیت می کند.
وی
افزود: دخترانی که اقدام به ترک خانواده کرده اند، کودکان و همسران آزار
دیده، زنان آسیب دیده اجتماعی، افرادی که قصد خودکشی دارند یا اقدام به
خودکشی کرده اند، زوجین متقاضی طلاق و سایر افرادی که در شرایط بحرانی قرار
دارند می توانند از مرکز اورژانس اجتماعی، خدمات فوری دریافت کنند.
این
مسئول با بیان اینکه خدمات تخصصی در این مرکز به صورت شبانه روزی و به
شکلهای مختلف و رایگان ارائه می شود، افزود: خدمات سرپائی شامل خدمات تخصصی
مددکاری، روانشناسی، پزشکی، روانپزشکی به افرادی که مشمول خدمات مرکز می
شوند.
وی تصریح کرد: خدمات نگهداری موقت شامل خدمات تخصصی به
دختران و زنان در معرض آسیب و آسیب دیده اجتماعی، این افراد می توانند به
مدت 21 روز از خدمات اقامت استفاده کنند و این مدت تنها با تائید تیم تخصصی
برای یک دوره دیگر قابل تجدید است.
مسئول این مرکز اورژانس
اجتماعی به ارائه خدمات تخصصی خارج از مرکز پرداخت و گفت: این خدمات از
طریق استقرار تیم تخصصی در سازمانها، نهادها با هماهنگی مسئولان سازمانهای
مربوطه به منظور ارائه خدمات تخصصی به افراد نیازمند این خدمات و شناسایی
افرادی که مشمول بهره مندی از خدمات سازمانها، نهادها صورت می پذیرد، به
علاوه اینکه خدمات تخصصی تیم های سیار نیز از طریق تیم تخصصی مرکز با حضور
آنان در مناطق آسیب زا به منظور شناسایی و ارایه خدمات تخصصی مورد نیاز در
محل به افرادی که مشمول بهره مندی از این خدمات می شوند صورت می گیرد.
وی
به نحوه پذیرش در این مرکز اشاره کرد و گفت: افراد می توانند به صورت خود
معرف و یا با معرفی توسط خدمات اجتماعی سیار و خط اورژانس اجتماعی و یا با
معرفی از طریق مراجع قضایی ، انتظامی ، سازمانها و نهاد های ذیربط به مرکز
مراجعه نموده و از خدمات این مرکز که رایگان و شبانه روزی و به صورت سرپایی
و نگهداری موقت ارائه می گردد، بهره مند گردند،البته نامه پزشکی قانونی،
آزمایش اعتیاد و حکم قضایی برای پذیرش در این مرکز الزامی است.
پس
از صحبت های ابتدایی به همراه مسئول مرکز به مکان نگهداری افراد آسیب دیده
که در طبقه بالای ساختمان قرار دارد، رفتیم، فضای بزرگی است که چهار اتاق
دارد، در هر اتاق دو تخت و کمد دیده می شود.
مادرم در زندان و پدرم فوت کرده است الهام
دختری نوجوانی در گوشه ای از اتاق روی صندلی نشسته ، از کتاب درسی که در
دست دارد می توان فهمید چهارده ساله است و سوم راهنمایی است، پانزده روز از
حضورش در این مرکز می گذرد، مادرش در زندان به سر می برد و پدرش نیز به
خاطر مصرف بی رویه مواد مخدر دو ماه پیش فوت کرده ، الهام پس از مرگ پدرش
مدتی را در منزل یکی از اقوام می ماند؛ اما در آن جا نیز به راحتی نمی
تواند زندگی کند تا اینکه توسط مدیر مدرسه اش به این مرکز منتقل می شود.
مادر
این دختر نوجوان که به گفته خودش سی و دو ساله است به فروش مواد مشغول
بوده و توسط پلیس دستگیر شده است و حالا باید شش سال در زندان بماند.
نگرانی
در چشمهای این دختر موج می زند، شش سال دیگر که مادرش از زندان بیرون می
آید، الهام بیست ساله می شود و در این مدت جایی برای زندگی ندارد، مدیر
مرکز که انگار حرف های مرا نگفته می شنود، گفت: الهام پس از اتمام این دوره
به یکی از مراکز نگهداری از کودکان فاقد سرپرست قانونی و موثر منتقل می
شود تا زندگی جدیدی را در آنجا آغاز کند، آرزوی الهام این است که درس
بخواند و معلم شود.
همسرم جواب سلام مرا با کتک می دهد در
اتاق بعدی زن جوانی که بر روی صورتش آثار کبودی دیده می شود، انگار حوصله
ای برای حرف زدن ندارد، بیست و دو ساله است، به گفته خودش شوهرش حتی جواب
سلامش را نیز با کتک می دهد، راضیه پس از فوت مادرش دیگر پناهی برای فرار
از کتک های شوهرش ندارد و یک روز بعد از مشاجره با همسرش به مرکز مداخله در
بحران زنگ می زند، پس از بررسی های لازم برای مدت کوتاهی به اینجا منتقل
می شود، اکنون پنج روز است که در این مرکز حضور دارد و امیدوار است که
مددکاران بهزیستی بتوانند این مشکل را حل کنند، تا دیگر مورد آزار و اذیت
همسرش قرار نگیرد.
وی ادامه داد: همسرم از ابتدای ازدواجمان فحاشی
می کرد و هر وقت با او برخورد می کردم با کمربند به جانم می افتاد، فکر می
کردم با بچه دار شدنمان این مشکل حل می شود؛ اما فایده ای نداشت و او روز
به روز بدتر می شد، چند روز پیش از محل کارش آمد و بی هیچ دلیلی شروع به
کتک زدن من کرد، من هم به مرکز 123 زنگ زدم و به اینجا منتقل شدم.
راضیه گفت: به خاطر پسرم باید با این مرد زندگی کنم، خدا کند همسرم این رفتار زشتش را ترک کند.
چندین بار خود کشی کردم هانیه
دختر 18 ساله ای که پدر و مادرش هر دو در تصادف فوت کرده اند و پس از این
اتفاق دچار حملات عصبی می شود، او که 35 روز است در این مرکز نگهداری می شو
و بارها قصد خودکشی داشته است، یکبار که قصد خودکشی داشته است توسط همسایه
شان به این مرکز منتقل می شود.
مدیر مرکز گفت: بهزیستی در تلاش است فرصتی برای اشتغال زایی این مددجو ایجاد کند تا مشکلات هانیه تا حدی بر طرف شود.
وی
افزود: نحوه ترخیص خدمت گیرندگان با نظر تیم تخصصی مرکز و به صورت بازگشت
به خانواده و یا ارجاع به مراکز سازمان بهزیستی صورت می گیرد.
مسئول
این مرکز در خصوص اقدامات بهزیستی پس از ترخیص افراد گفت: پرونده این
افراد تا زمانی که مشکلاتشان به درستی حل نشود بر روی میز مددکاران بهزیستی
باز است، مددکاران به صورت مداوم از حل مددجویان باخبر هستند تا به وضعیت
بحرانی قبل دچار نشوند.
اعتیاد سر منشا بسیاری از آسیب های اجتماعی از
مدیر مرکز خواستم تا یکی از مواردی که نتوانسته اند در این مرکز بحرانی را
مدیریت کند برایمان بازگو کند و او اینگونه گفت: دختر دوازده ساله ای که
مورد تجاوز برادر معتادش قرار گرفته بود، اسفند ماه سال گذشته با تماس به
123 این قضیه را گزارش داد، پس از پیگیری ها لازم این دختر را به این مرکز
منتقل کردیم و از مادرش خواستیم تا در این زمینه توضیحات لازم را بدهد؛ اما
مادر با برخورد نامناسبی از ما خواست تا در این مسئله دخالت نکنیم و این
قضیه را انکار کرد، ما به خاطر مقاومت بیش از حد مادر سارا مجبور به سکوت
شدیم؛ اما مددکاران با تحقیقات که انجام داده بودند متوجه شدند برادر این
دختر تعادل رفتاری ندارد و سارا هر لحظه در معرض آسیب قرار دارد، ما هر
چند نتوانستیم مدتی او را در مرکز نگهداری کنیم؛ اما مددکاران با مشاوره به
مادرش از او خواستند تا بیشتر مراقب دخترش باشند، البته ناگفته نماند این
مادر از ترس آبرویش چنین کاری کرد، همسرش فوت کرده، پسرش به خاطر غفلت به
اعتیاد روی آورده بود و حالا در پس تمام مشکلاتش با معضل جدیدی روبرو شده
که به راحتی قابل حل نیست.
او ادامه داد: مهر ماه سال گذشته مسئول
یکی از بیمارستان ها با ما تماس گرفت و از زنی گفت که تازه زایمان کرده است
و ظاهرا کسی برای ترخیصش اقدام نکرده و به گفته خودش کسی را ندارد، تیم ما
این زن را به مرکز آورد تا بررسی لازم را در خصوص شرایط زندگیش انجام دهد،
مینا قبل از بارداری به مواد مخدر اعتیاد داشته است، پس از مدتی با پسری
آشنا می شود که او نیز معتاد بوده است و ارتباطات آن ها منجر به برقراری
روابط غیر اخلاقی و بارداری او می شود، مینا پس از اینکه متوجه بارداری اش
می شود اعتیادش را کنار می گذارد و تصمیم می گیرد فرزندش را نگه دارد و به
همین خاطر پدر بچه اش ترکش می کند، مینا پس از زایمانش مدتی با کودکش در
مرکز ماند و شرایط کاری برایش فراهم کردیم؛ اما دوباره به مواد روی آورد و
همه چیزش را از دست داد، حتی کودکش را نیز به بهزیستی سپرده و من از این
بایت خیلی متاثر شدم.
این مسئول خاطر نشان کرد: درب این مرکز به
روی همه کسانی که دچار آسیب های اجتماعی شده اند باز است و به کمک متخصصین
مشکلات آنها تا حدودی حل خواهد شد.
کلید حل مشکلات؛ آگاه سازی خانوادهها نسبت به معضلات اجتماعی کشور
ما در شرایطی است که روز به روز به تعداد آسیب های اجتماعی آن افزوده می
شود، شاید حذف و از بین رفتن تمامی این آسیبهای اجتماعی توقعی دور از
انتظار باشد؛ اما با برنامهریزی جامع و کنترل مستمر میتوان بسیاری از این
آسیبها را کنترل و نسبت به کاهش اثرات آنها اقدام کرد.
سارا، هاینه،
الهام و مینا مدت کوتاهی مهمان این مکان هستند و می روند؛ اما نباید فراموش
کرد که برای مقابله همه جانبه با هرگونه آسیب اجتماعی تنها نمیتوان به
اقدامات و طرحهای اجرایی اکتفا کرد، در این بین نقش خانواده برای جلوگیری
از آسیبهای اجتماعی نقش بسزایی است و آگاه سازی خانوادهها نسبت به
معضلات اجتماعی تا حد زیادی میتواند در بهبود وضعیت موجود مفید باشد.