۲۰ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۰ آبان ۱۴۰۳ - ۱۵:۴۱
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۲۲۱۶۶۸
تاریخ انتشار: ۱۲:۵۵ - ۱۵-۰۴-۱۳۹۱
کد ۲۲۱۶۶۸
انتشار: ۱۲:۵۵ - ۱۵-۰۴-۱۳۹۱
سخنان هزینه زا تا کی؟

از نقد تلمود تا مصونیت قضایی!

بیان سخنان به ظاهر ضدصهیونیستی از سوی معاون اول رئیس جمهور ممکن است منشا این سوءتفاهم باشد که معاون رئیس جمهور در تلاش است با سخنان ضدصهیونیستی به ظاهر انقلابی، حفاظی از امنیت و مصونیت در برابر قوه قضاییه برای خویش ایجاد کند.
عصر ایران؛ هومان دوراندیش - سخنان محمدرضا رحیمی، معاون اول رئیس جمهوری ایران، درباره ارتباط یکی از کتب مقدس یهودیان با پدیده قاچاق مواد مخدر در جهان مدرن کنونی، موج گسترده ای از اعتراضات جهانی را به بار آورد. آخرین تموج این سلسله اعتراضات، انتقاد بان کی مون دبیر کل سازمان ملل از سخنان محمدرضا رحیمی بود.

محمدرضا رحیمی سه شنبه هفته پیش در مراسمی به مناسبت روز جهانی مبارزه با مواد مخدر، توسعه مواد مخدر و گسترش آن در سطح جهان را ریشه دار در "آموزه های نادرست کتاب تلمود" دانست و درباره این کتاب گفت: "در کتاب تلمود آموزش داده می شود که رسیدن به ثروت و به دست آوردن درآمد از هر طریق ممکن، چه مشروع و چه نامشروع، مجاز می باشد که این در حقیقت نقطه آغاز حرکت علیه همه بشریت است. "

بان کی مون دبیر کل سازمان ملل، سخنان رحیمی را " مغایر مسئولیت و شئون رهبران سیاسی جهان خواند " و سخنگوی وی گفت: دبیرکل با اعتقاد به اینکه رهبران سیاسی مسئولیت دارند مشوق وفاق و تفاهم باشند، از چنین اظهاراتی که مروج نفرت و تعصب دینی است به شدت متاسف است.



فارغ از اینکه کتاب دینی یهودیان ربطی به پدیده قاچاق مواد مخدر دارد یا نه، بیان این سخن از سوی معاون اول رئیس جمهور، به چند دلیل شایسته انتقاد است که در ادامه، مختصراً به این دلایل اشاره می کنیم:

1- معاون اول رئیس جمهور، چه در ایران چه در آمریکا یا آنگولا، مدیر اجرایی است نه مفسر متون دینی. اظهار نظر درباره متون دینی، قاعدتاً مبتنی بر تفسیر این متون است. یعنی شخص با خواندن فلان متن دینی به تفسیری از آن متن می رسد و تفسیر خود را در معرض دیدگاه و نقد همگان قرار می دهد.

تفسیر متون دینی نیز، چنانکه روحانیان خودمان به ما آموخته اند، امری است محتاج طی کردن مقدمات و تحصیل روش و دانش لازم است . حال سوال این است که جناب رحیمی که سخت درگیر فعالیت های اجرایی و البته اقتصادی اند، دانش تفسیر متون دینی را کی و کجا فراگرفته اند؟

سوال دیگر اینکه، معاون اول محترم رئیس جمهور ایران، به راستی چقدر در متون یهودیت غور کرده اند که این گونه قاطعانه، پدیده مدرن قاچاق مواد مخدر را از دل متنی متعلق به 2000 سال پیش استخراج می کنند. کدام عقل سلیمی می پذیرد که در جهان امروز، قاچاقچیان معطل کتاب یهودیان مانده باشند؟ واقعاً اگر فلان کتاب مذهبی یهودیان در جهان کنونی نبود، قاچاقچیان حرفه ای مواد مخدر، کار و بار خودشان را تعطیل می کردند و به شغل دیگری روی می آوردند؟!

2-  محمدرضا رحیمی معاون رئیس جمهوری اسلامی ایران است. بنابراین وقتی که از جایگاه معاون رئیس جمهور سخن می گوید، باید مواضع جمهوری اسلامی ایران را بیان کند.

جمهوری اسلامی ایران درباره کتب دینی یهودیان موضع گیری منفی نداشته است. اگر هم قرار باشد که حکومت دینی ایران درباره متون سایر ادیان موضعی اتخاذ کند، اعلام آن موضع منطقاً در حوزه اختیارات ولی فقیه و یا شخص تعیین شده از سوی وی است نه بر عهده معاون رئیس قوه مجریه که سمتی اجرایی و غیرمذهبی بر عهده دارد.

پس سخن جناب رحیمی، چه درست باشد چه نادرست، عین فراتر رفتن وی از حدود اختیاراتشان است؛ چرا که نظر معاون اول رئیس جمهور ایران درباره متون سایر ادیان، از سوی ناظران خارجی به عنوان نظر رسمی نظام جمهوری اسلامی ایران تلقی می شود؛ در حالی که چنین رایی، نظر رسمی جمهوری اسلامی ایران درباره متون مذهبی یهودیان نیست.

3-
طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ، "یهودیت" یکی از چهار دینی است که در این نظام به رسمیت شناخته شده و یهودیان ایران در پارلمان این کشور نماینده دارند و لذا سخن گفتن یک مقام رسمی علیه مقدسات یکی از ادیان رسمی کشور چندان عقلانی و قانونی به نظر نمی رسد.

4- ادعای جناب رحیمی درباره کتاب تلمود، فارغ از صحت و سقم آن، نامنطبق با سیره عقلاست. محمدرضا رحیمی حتی اگر می خواست به " نقش صهیونیست ها در قاچاق مواد مخدر در سطح دنیا " بپردازد، دلیلی نداشت به انگیزه های مذهبی ادعایی این امر بپردازد؛ چه، سیاستمدار کسی است که تدبیر دارد و با تدبیر خودش از مشکلات سرزمینش می کاهد نه اینکه مشکلی بر مشکلات کشورش اضافه کند.

وقتی که بیان جمله ای اثبات نشده، آن هم از سوی فردی ناآشنا با مقوله تفسیر دین، دین شناسی و یهودیت شناسی، می تواند دبیر کل سازمان ملل را هم علیه دولت ایران وارد میدان انتقاد و اعتراض کند، چه دلیلی دارد این ادعای عجیب را مطرح کنیم و بابت طرح آن صرفاً هزینه معنوی بپردازیم بی آنکه فایده ای نصیبمان شود؟

در شرایطی که فشارهای روزافزونی بر دبیر کل سازمان ملل و شورای امنیت وجود دارد که فشارهای بین المللی بر ایران بیش از پیش تشدید شود، بیان سخنان غیرلازمی که موجب موضع گیری بان کی مون علیه دولت ایران می شود، نه تنها ضرورت ندارد بلکه شایسته پرهیز همه جانبه است. واقعا باید از جناب رحیمی پرسید که این سخن پر چون و چرای شما چه گرهی از کار فروبسته دولتتان گشود و چه گلی بر سر مملکتتان زد؟ بر فرض که فلان کتاب فرعی یهودیان، که 2000 سال قبل تدوین شده است، مستقیماً یا غیرمستقیم قاچاق مواد مخدر را جایز دانسته باشد. پرداختن به این موضوع، وقتی که آب به آسیاب دولت اسرائیل می ریزد، چه سودی برای ملت ایران دارد؟ ملتی که در شرایط کنونی مجبور به تحمل انواع و اقسام مشکلات اقتصادی و معیشتی است؛ مشکلاتی که قرار بود به ید باکفایت دولت کنونی، که جناب رحیمی دومین شخصیت آن هستند، حل و فصل شوند.  

 از این منظر باید گفت که سخن جناب رحیمی، سخنی بدون سنجش هزینه و فایده و لاجرم غیرعاقلانه بوده است. بیان سخنان بی سود زیان آور، سیره عقلا نیست و از سوی پیشوایان دینی هم توصیه نشده است.

5- اما اگر از عقلایی نبودن این سخن بگذریم، در باب غیرعقلانی بودنش نیز باید به همان نکته مذکور در بالا اشاره کرد که اگر سرمایه داران صهیونیست در کار چپاول عالم از طریق قاچاق مواد مخدر هستند، قطعاً بدون تاییدیه مذهبی قاچاق مواد مخدر نیز به کار خودشان ادامه می دهند.

6- چندی پیش که ترانه سرایی در خارج از کشور، ترانه ای موهن در باب یکی از پیشوایان دینی شیعه خواند، دینداران جامعه ایران در مذمت توهین به عقاید دینی دیگران، استدلال ها کردند و کار آن ترانه سرا را اخلاقاً محکوم کردند. حال سوال این است که اگر کسی حق ندارد سخن موهن پر شک و شبهه ای درباره باورهای دینی ما بگوید، ما به چه دلیل حق داریم چنین سخنان پرشک و شبهه ای را، که مشمول هزار و یک اما و اگر می شوند، درباره باورهای دینی دیگران مطرح کنیم؟

قاعده زرین اخلاق می گوید: آنچه را برای خود نمی پسندی، برای دیگران مپسند. اگر اسفندیار رحیم مشایی حق ندارد مدیریت پیامبران را زیر سوال ببرد و در باب دین اسلام سخنان عجیب و غریب بگوید، محمدرضا رحیمی هم حق ندارد علیه کتاب مقدس یکی از ادیان آسمانی سخن بگوید. 

7- بیان این سخنان به ظاهر ضدصهیونیستی از سوی معاون اول رئیس جمهور، در شرایطی که دادگاه متهمان پرونده فلان فساد اقتصادی بزرگ در جریان است و نام جناب رحیمی هم به عنوان یکی از اشخاص مرتبط با این پرونده مطرح است (البته اتهام وی، اتهامی ثابت نشده است)، به سود محمدرضا رحیمی نیست؛ زیرا ممکن است منشا این سوءتفاهم باشد که معاون اول رئیس جمهور در تلاش است تا با سخنان ضدصهیونیستی به ظاهر انقلابی، حفاظی از امنیت و مصونیت در برابر قوه قضاییه برای خویش ایجاد کند.

شکل گیری ناخواسته چنین برداشتی از سخنان معاون اول رئیس جمهور، موجب می شود که این پندار نیز تقویت شود که بسیاری از سخنان انقلابی مقامات دولت ایران در حوزه سیاست خارجی، عمدتاً مصارف داخلی دارند. این تلقی نه به صلاح دولت است نه به سود نظام جمهوری اسلامی ایران.
 

ارسال به دوستان