عصرایران - محمود احمدی نژاد ، رئیس جمهور ، در گفت و گوی اخیر تلویزیونی خود ، سخنانی گفت که موجب انتقادات متعددی شد. از جمله این که او ، سال آخر بودن دولتش را زیر سوال برد که اتفاقاً همین مورد ، باعث نقدهای زیادی شد. با این حال ، به نظر می رسد بخش های زیادی از این گفت و گو ، زیر سایه همین یک موضوع رفت و مورد بررسی قرار نگرفت.
مجری برنامه هم که طبق عادت مألوف ، هرگز در صدد یک اجرای مردمی بر نیامد و با پرسیدن سخنانی مانند این که آقای رئیس جمهور چه توصیه ای به ورزشکاران دارید ، کوشید زمینه های از پیش تعیین شده برای سخن گفتن رئیس جمهور را فراهم آورد.
از این رو ، در زیر ، به عنوان مشتی نمونه خروار ، به چند بخش از سخنان احمدی نژاد در این گفت و گو می پردازیم و تأکید می کنیم که ادعاهای صورت گرفته توسط رئیس جمهور در این مصاحبه ، بیش از این چند سطر ، محل نقد و بررسی جدی دارد.
مگر قیمت ارز پایین آمد؟! احمدی نژاد ، دربخشی از سخنان خود ، گفت که پارسال ، وقتی در آمریکای لاتین بود ، نرخ ارز و قیمت سکه در کشورمان بالا رفت و در همان موقع ، آمدند و نرخ سود بانکی را افزایش دادند تا قیمت ارز و سکه کاهش یابد.
وی بدون آن که بگوید چه کسانی نرخ سود بانکی را بالا بردند ، از آنها انتقاد کرد و گفت: حالا نرخ سود بانکی بالا رفت ، مگر قیمت ارز و سکه پایین آمد؟
مزید اطلاع آقای رئیس جمهور باید گفت که بله ؛ بعد از بالا بردن نرخ سود بانکی ، قیمت ارز و سکه پایین آمد ، البته به بهای قبل نرسید ولی از آن اوجی که گرفته بود فروکاست. مثلاً سکه بهار آزادی که به یک میلیون تومان رسیده بود ، حدود 30 درصد شکست و دلار هم که از 2000 تومان رد شده بود ، 15 -10 درصد کاهش قیمت داشت و همان موقع هم تریبون های دولتی ، این کاهش قیمت را پیروزی دولت نامیدند (هر چند که کاهش قیمت ، کمتر از افزایش صورت گرفته بود!)
اگر آن تصمیم گرفته نمی شد و قیمت ارز و سکه ، همان گونه لجام گسیخته پیش می رفت ، اکنون ارز و سکه ، بسیار فراتر از بهای کنونی بودند ولی تصمیم به افزایش نرخ سود بانکی ، بار دیگر نقدینگی سرگردان را تا حدی به سیستم بانکی بازگرداند.
در واقع ، با آن تصمیم ، نقطه شروع مجدد افزایش قیمت ها ، تقلیل یافت و مثلاً سکه ، به جای آن که از یک میلیون تومان ، ادامه مسیر بدهد ، از 700 هزار تومان ، افزایش مجدد را آغاز کرد.
وانگهی ، این سخن رئیس جمهور که مگر قیمت ها پایین آمد ، واقعاً تأسف انگیز است و نشان می دهد که اوضاع اقتصاد تحت مدیریت دولت ایشان ، به حدی آشفته است که حتی با تصمیم به افزایش نرخ سود بانکی هم ، قیمت ارز و سکه مجدداً رو به افزایش گذاشته است؟! مگر رئیس جمهور ، منتقد است که فقط نقد کند و اپوزیسیون باشد؟
جای بسی تأسف است که بعد از سخنان اخیر رئیس جمهور در تلویزیون، قیمت ارز و سکه بار دیگر با شدت بیشتری رو به افزایش گذاشته است.
نگذاشتند خوراک دام وارد کنیم!رئیس جمهور درباره گرانی های اخیر مرغ و گوشت و لبنیات هم می گوید: فشار داخلی بود به طوری که می گفتند کشاورزی از بین رفت، واردات کشاورزی زیاد شد و از این رو مانع از ورود خوراک دام شدند... در خوراک دام چهار نفر فعالیت می کردندکه چهل سال خوراک دام وارد می کردند که البته اینها راه و چاه کار را بلد بودند به طوری که 10 درصد پول را می دادند و خوراک می آوردند و پس از آن 90 درصد باقیمانده را می دادند، اما وقتی اینها را بیرون کردند فرد جدیدی آمد و در این باره با مشکلاتی مواجه شد...
این بخش از سخنان رئیس جمهور نیز از مصادیق فرافکنی و متهم سازی «ضمایر مبهم» است: "مانع واردات خوراک دام شدند" !
آقای احمدی نژاد! چه کسی مانع واردات خوراک دام شد؟ چرا هر وقت می خواهید درباره مشکلی سخن بگویید ،پای افراد ناشناس و روح مانند و شبح گونه را به میان می کشید: " بازار ارز را به هم ریختند، در تولید فلان محصول کارشکنی کردند ، مانع واردات خوراک دام شدند و ... " ؟
مگر شما دولت نیستید و اختیار واردات و صادرات در دستان شما نیست؟! مگر می شود دولت بخواهد خوراک دام وارد کند و نگذارند؟!
وانگهی ، این که ایشان می گوید انحصار واردات خوراک دام در دستان 4 نفر بود ، آن هم به مدت 40 سال ، آیا معنایش جز مافیاگری است؟ چرا دولت ایشان که با شعار مبارزه با مافیاهای اقتصادی بر روی کار آمده است ، در طول 7 سال گذشته فکری به حال این موضوع نکرده است؟ این چه اقتصادی است که خوراک دام یک مملکت که مستقیماً با امنیت غذایی یک کشور و متعاقب آن با امنیت ملی مرتبط است ، در انحصار چهار نفر است؟!
از این گذشته ، وقتی چنین نیاز استراتژیکی به خوراک دام در کشور وجود دارد ، چرا نه دولت احمدی نژاد و نه دولت های قبل از او ، در صدد خودکفایی در این باره نبوده اند؟ مگر تولید خوراک دام از غنی سازی اورانیوم و فرستادن ماهواره به فضا و تولید حیوانات شبیه سازی شده سخت تر است؟
جالب اینجاست که احمدی نژاد مدعی است ، چهار نفری که تا حالا خوراک دام وارد می کردند را بیرون کرده اند و حالا یک نفر آمده که این کار را انجام دهد!
تفسیر عجیب قانون: حق دارم قوانین را امضا نکنم! احمدی نژاد در بخش دیگری از سخنان خود راجع به اختیارات رئیس جمهور در خصوص قانون اساسی می گوید: طبق تفسیر شورای نگهبان قانون اساسی رئیس جمهور هر جا قانونی را خلاف تشخیص داد به نمایندگی از ملت میتواند امضا نکند.
این هم از آن سخنانی است که نه تنهای مبنای قانونی ندارد ، بلکه در تضاد آشکار با قانون اساسی و قوانین عادی است.
اولاً طبق اصل 123 ، رئیس جمهور "موظف است" ، قوانین مصوب مجلس را امضا و برای اجرا ، ابلاغ نماید.
بد نیست هم آقای رئیس جمهور و هم ما ، متن این اصل را عیناً از روی قانون اساسی بخوانیم:
«رئيس جمهور موظف است مصوبات مجلس يا نتيجه همه پرسي را پس از طي مراحل قانوني و ابلاغ به وي امضاء كند و براي اجرا در اختيار مسئولان بگذارد.»
ثانیاً رئیس جمهور برای تشخیص قانونی بودن یک مصوبه ، ذی حق نیست. زیرا قوانین ، یا "اساسی" اند که مرجع تفسیر آن شورای نگهبان است ، یا "عادی" هستند که تفسیرشان با مجلس شورای اسلامی است.
رئیس جمهور ، چه احمدی نژاد باشد و چه فرد دیگر ، فقط موظف به اجراست و به همین خاطر است که او را رئیس قوه مجریه نام نهاده اند.
ثالثاً آقای احمدی نژاد بفرمایند شورای نگهبان در کجا اصل 123 قانون اساسی را چنین تفسیر کرده که رئیس جمهور حق دارد امضا نکند؟ اگر قانونی ، خلاف قانون اساسی باشد که شورای نگهبان آن را تأیید نمی کند و وقتی تأیید کرد ، معنایش این است که آن قانون ، مشکل ندارد و کار به تشخیص رئیس جمهور نمی رسد.
تصویر زیر ، صفحه تفاسیر اصول قانون اساسی در سایت شورای نگهبان است. اصل هایی که به رنگ آبی مشخص شده اند ، اصولی اند که از ابتدای انقلاب تا کنون ، حداقل یک بار مورد سؤال مسوولان و تفسیر شورای نگهبان قرار گرفته اند.همان گونه که ملاحظه می شود ، اصل 123 که مربوط به امضای قوانین توسط رئیس جمهور است ، تا کنون تفسیر نشده است و لذا این که احمدی نژاد گفته طبق تفسیر شورای نگهبان ، رئیس جمهور حق عدم امضا دارد ، زیر سوال است.
رابعاً نه تنها رئیس جمهور حق استنکاف از وظیفه امضای قوانین مصوب را ندارد ، بلکه مجلس شورای اسلامی ، در 20 خرداد 1360 ، ماده واحده ای را تصویب کرده و مقرر کرده است که حتی اگر رئیس جمهور هم امضا نکند ، باز هم قوانین قابل اجرا هستند.
آقای احمدی نژاد در سخنان اخیر خود ، به درستی گفته است که برخی مسوولان حتی یک بار هم قانون اساسی را نخوانده اند.
مربی پرخطا
رئیس جمهور در بخش دیگری از سخنان خود ، منتقدانش را زیر تیغ تیز نقد برده و آنها را متهم کرده که در کار دولت دخالت می کنند و برای این که قضیه برای مخاطب مفهوم باشد ، خود را به مربی تیمی تشبیه کرده که حق دارد تیمش را آن گونه که می خواهد بچیند و آن گونه که صلاح می داند بازی را اداره کند و تصریح داشته است که وقتی تیم را به مربی دادند نباید در کارهایش دخالت کنند.
این حرف احمدی نژاد هر چند درست است اما در عین حال ناقص هم هست و ادامه اش که گفته نشد این است: ولی اگر مردم و مقامات ورزشی از جمله فدراسیون مربوطه ببینید که مربی نتیجه نمی گیرد ، مدام می بازد و جایگاه تیم را تنزل می دهد ، نه تنها حق استنطاق دارند ، بلکه اگر مربی اصلاح روش نکرد و از استعفا هم خودداری نمود ، می توانند او را اخراج کنند.
هرچند آقای احمدی نژاد با بقیه فرق دارن و اتفاقا اگر در موضع تدافعی قرار بگیره بیشتر شخصیت واقع خودش رو نشون میده که این موضوع در مناظراتی انتخاباتی نمایان بود...
یعنی این 4 نفر از قبل از انقلاب در این کار بودند؟؟؟؟؟!!!!!!!
بازار هم میشکست. رقابت و نظارت جلو افزایش قیمت رو میگیره( البته به این شرط که ...)
خدایا خودت رحم کن
ضمنآ منفيها رو هم داشته باش
این صحبتهای آقای رییس رو دیگه اون خیلی ها هم قبول ندارند
لطفا بزرگان و عقلا کاری بکنند ما همه با هر طرز فکری ایران رو دوست داریم پس به خاطر ایران عاقلانه فکر کنیم
پرده اول:قبلی ها هیچ کاری نکردن. بیت المال رو غارت کردن و خوردن و بردن و .... (درصورت انتخاب شدن) من دستشون رو رو خواهم کرد.
پرده دوم: (دو سه سال بعداز انتخاب شدن) بابا چه عجله ای دارین. فقط دو سه سال از مسئولیت من میگذره. اینهمه خرابکاری قبلی هارو که نمیشه توی این زمان کوتاه رفع و رجوع کرد. زمان لازم داره و .......
پرده سوم: اواخر دوران مسئولیت. بابا نگذاشتن کارمونو بکنیم. نهادهای مختلف با دخالت های بیجاشون اجازه خدمت رسانی به مارو ندادن و ..........
و بازهم تکرار و تکرار و تکرار ......
اینو خوب می دانم در سرزمینی که نخبگان بسیار دارد و از آنها هیچ استفاده ای نمی شود یا بایستی در کنج خلوت خود دق کنند یا به سرزمین دیگری که قدر دانش آنها را میدانند بروند. آقای رئس جمهور نامه ان اقتصادانانی که برای شما در اوایل ریاست جمهوری نوشتند و از این عواقب شما آگاه نمودند یاداتان هست ما یادمان هست. بهتر نیست بجای بکارگیری واژگانی که جز نمک بر زخم این ملت رنجور از مسائل اقتصادی نیست؟ آیا نباید گفت اشتباه از سوی کیست و زودتر عذرخواهی کرد و فکر ادامه بهبود وضعیت معیشتی این ملت نجیب و گرامی بود؟ چرا در پاسخ به سوالات شفاف و دقیق سخن نمی گوئید؟ چرا به حال مردمی که در کنج خانه های خود کز کرده اند و سنگ بر شکم بسته اند نمی اندیشید؟ به امید فردایی بهتر که گویا در حال حاضر از آن خبری نیست.