کودکان با رفتن به مدرسه مهارت هايي چون خواندن و نوشتن را مي آموزند اما قبل از سن رفتن به مدرسه، والدين وظايف مهم ديگري را در خصوص يادگيري مهارت هاي زندگي به فرزندان شان دارند تا آن ها را، براي ورود به زندگي اجتماعي و خارج از محيط خانواده آماده کنند.
مهارت هايي را که در ادامه ذکر مي شود نتيجه تحقيقات کارشناسان بخش روان شناسي کودک در دانشگاه استنفورد است. محققان اين دانشگاه بر اين اعتقاد هستند که يادگيري اين مهارت ها، نقطه آغازي براي ورود کودک به جهان پرتلاطم امروزي است. هرچند نبايد فراموش کرد که اين مهارت ها تنها برخي از تمام چيزهايي است که بايد به فرزندان آموخت.
مهارت هاي مالي
مديريت مالي، پس انداز و صرفه جويي در شمار مهارت هايي هستند که بايد از ۲ سالگي به کودک آموزش دهيد. براي آشنايي فرزند به اهميت موضوع پس انداز، از همان ابتدا براي او حسابي در بانک باز کنيد و مدام دفترچه اش را به وي نشان دهيد تا متوجه شود که در آينده بايد براي پس انداز پول هايش به بانک مراجعه کند. هم چنين بايد به فرزندان خود مديريت پول را آموزش دهيد. به گونه اي که از همان کودکي براي هر چيزي که قرار است برايش بخريد، بودجه اي را تعيين و به وي اعلام کنيد تا بداند با اين مقدار پول بايد نياز خود را برآورده کند.
هيچ گاه براي رضايت فرزند خود هنگام خريد به بودجه اش اضافه نکنيد. زيرا در اين صورت مديريت پول را ياد نخواهد گرفت و به طور حتم در بزرگسالي با مشکل مواجه مي شود. مورد ديگر آموزش صرفه جويي است. رفتار پدر و مادر در خانه و هنگام خريد مايحتاج روزمره مهم ترين الگو براي کودک به شمار مي آيد. سعي کنيد در مقابل فرزندان خود به هيچ وجه اسراف نکنيد. ميگنا دات آي آر. زيرا اگر کودک چندين بار مواردي از اسراف را از بزرگترهايش ببيند، اين رفتار برايش به موضوعي عادي تبديل مي شود و آن را عيب نمي داند.
مهارت هاي برقراري ارتباط
کودک از زماني که لب به سخن مي گشايد علاقه فراواني به برقراري ارتباط و حضور در جمع دارد. از اين جا به بعد والدين هستند که مي توانند اين حس را در وي افزايش يا کاهش دهند. اجتماعي بودن يا نبودن پدر و به ويژه مادر بيشترين تأثير را در آموزش اين مهارت در کودک دارد. بدانيد که فرزندان شما از همان نوزادي با چشماني باز و تيزبين، نظاره گر رفتار والدين هستند و آن ها را فرا مي گيرند. پس حتي اگر کمي منزوي يا از بودن در اجتماع و برقراري ارتباط گريزان هستيد سعي کنيد بعد از بچه دار شدن، اين اخلاق را تغيير دهيد تا الگويي مناسب براي فرزندتان باشيد. علاوه بر اين مي توانيد با دعوت از دوستان خود که فرزندي هم سن و سال کودک شما دارند، به فرزندتان دوستي را معرفي کنيد تا او ياد بگيرد که علاوه بر والدين، مي تواند با افراد ديگر که هم سن و سال خود هستند نيز ارتباط داشته باشد. وي را با خود به پارک ببريد تا با کودکان ديگر بازي کند و کارگروهي را ياد بگيرد.
مديريت احساسات
کودکان از يک سالگي بايد ياد بگيرند که چگونه احساساتي مانند خشم، شادي، ناراحتي و... را کنترل کنند.
والدين بايد با رفتار خود به فرزندشان بياموزند که در قبال هر مشکلي، بايد چه نوع رفتاري از خود بروز دهد. مثلاً جيغ کشيدن و گريه کودک براي به دست آوردن وسيله اي خطرناک، نبايد والدين را خلع سلاح کند. زيرا او با اين نوع برخورد فکر مي کند که در آينده نيز مي تواند با چنين روش غيراصولي نيازهايش را برآورده کند. در صورتي که جامعه بسيار بي رحم تر از اين حرف هاست! براي آموزش مديريت احساسات فرزندتان، سعي کنيد از همان کودکي با وي صحبت کنيد و همه مسائل را به صورت منطقي با او در ميان بگذاريد تا اصول را ياد بگيرد. اگر چنين روشي جواب نداد کودک خود را نزد يک روانشناس ببريد تا اختلالات رفتاري وي را درمان کند.
منبع: خراسان