به گزارش شیعه آنلاین، تجدید چاپ كتاب « العبد» كه سیر سلوكی حضرت آیت الله بهجت را به نگارش در آورده است، بهانه ای بدست داد كه این كتاب را برای خوانندگان معرفی كنیم. چرا كه در مدت یك سال از اولین انتشار، این كتاب به چاپ پنجم رسیده و این خود نشان از جایگاه رفیع آن بزرگوار و از طرفی نگارش این كتاب است.
كتاب «العبد» سخن از سیره و سلوك سترگ مردی است كه خود را العبد خوانده است. او كه پروردگارش از ایاك نعبد نمازش به او جرعهها نوشاند تا نامی جز عبد را بر خود نپسندد. عبدی كه سِر و كلید بندۀ آن رب بنده نواز شدن را چیزی ندانست جز انجام واجبات و ترك محرمات. ستاره¬ای آسمانی كه نماز را الذ لذائذ و خمری خوشگوار خواند و فرمود: «همین نماز كه به نظر از امور ساده میآید بعضی را به سماوات میكشاند.» او كه به پیروی از مولایش علی(ع) به دنیا با همه شگفتیهایش گفت: «ای دنیا دیگری را بفریب » و سالها در خانه ای كاهگلی زندگی كرده تا لحظهای دغدغه دنیا او را از معبود غنی ازلیش جدا نكند.
معرفی كتاب
نگاهی به زوایای زندگی، شیوه سلوك، حالات و نهایتا فوت بزرگان، عارفان و سالكان حضرت دوست البته موضوعی است كه همواره توسط علاقه مندان حوزههای اخلاق و عرفان مورد پیگیری قرار گرفته و به رشته تحریر درآمده است و در این میان زندگی و احوالات «حضرت آیتالله بهجت» نیز از این امر مستثنی نبوده است. «در محضر آیتالله بهجت»، «فریادگر توحید»، «زمزم عرفان»، «صدای سخن عشق»، «برگی از دفتر آفتاب» و «ناگفتهها» تنها بخشی از آثاری است كه تلاش كردهاند تا به زوایای زندگی و نحوه سلوك این نادره روزگار بپردازند. كتاب «العبد» از آخرین كتابهایی است كه در مورد سیره و درسهای آیتالله بهجت به رشته تحریر درآمده است و توانسته در مدت یك سال گذشته 5 بار تجدید چاپ شود. این كتاب كه توسط «موسسه فرهنگی- مطالعاتی شمس الشموس» به چاپ رسیده، كوشیده تا با روش علمی و از طریق مصاحبههای مفصل با نزدیكان ایشان اثری متفاوت را به جامعه دینی عرضه كند. در این كتاب میتوان زندگی و سیر و سلوك آیتالله بهجت را مورد ملاحظه قرار داد. همین جاست كه كرامات پیدا و پنهان و همچنین مقامات علمی آن گوهر عرفان از زبان نزدیكان ایشان مانند فرزند ایشان شیخ علی بهجت بیان شده و زوایای پنهان زندگی این فرید زمانه آشكار میگردد.
كتمان؛ شیوه مردان خدا
نكتهای كه در این میان بسیار مورد توجه نویسندگان این كتاب قرار میگیرد شیوه «كتمان» است كه این بزرگوار همواره در سیر و سلوك به آن تأسی جسته و آنگونه كه فرزندان و نزدیكان او میگویند آنها نیز نمیتوانستند از مقامات و سیر وسلوك او سر در بیاورند؛ مگر به اتفاق و اشارت بزرگان دیگر نظیر علامه جعفری. شیخ علی بهجت فرزند ایشان در این باره میگوید: «سال 63 فارغالتحصیل خیلی از علوم بودم. 18 سال فلسفه خوانده بودم. روزی علامه جعفری هنگامی كه از خانه ما بیرون آمد مرا دید و پرسید: چه درسی میخوانی؟ گفتم: سیزده سال فقه و اصول خواندم و به دوره خارج رسیدم اما آن را ترك كردم و دارم فلسفه را تمام میكنم. گفت دیگر چه؟ گفتم یك مقداری ریاضیات و ستارهشناسی و... خواندم. عرفان نظری را نزد آقای حسنزاده آملی و آقای جوادی آملی و فقه و اصول را هم خدمت خود حاجآقا خواندم. گفتند: حالا یك چیز به تو میگویم كه همه اینها را خواندی، بیا تمام كارهایت را رها كن و خدمت همین پیر را بكن.
هر چه گفت یادداشت كن و برای نسل بعد نگه دار. تو متوجه مقام ایشان نیستی زیرا اولا خودش مانع است از اینكه چیزی بفهمی از اینكه چه كسی هستند. ثانیا عوارض بیرونی هم مانع تو میشود چون تو دنبال زندگی آتیه هستی... شما این را نمیشناسی فقط نگاه میكنی پدرت است. مثلا هر چه میخواهی نمیدهد. ولی من ایشان را از نجف میشناختم. به فكر دنیای خودش نیست چه برسد به فكر دنیای تو باشد. تازه تشكیك هم میكنی كه گفته این پدر من از دیگران بهتر است؟ اما من قم، تهران، مشهد، ایران و نجف را دیدم، باور كن همین یكی مانده. اگر از تو گرفتند آن وقت میفهمی. آن موقع بود كه حواسم را جمع كردم....» (ص 128-129) مولفه «كتمان» از آن جهت میتواند مهم قلمداد گردد كه بازار مدعیان در این روزها بسیار داغ است و هر از چندگاهی كسانی ادعای ارتباط با حضرت صاحب الزمان (عج) دارند، از گوشه گوشه اجتماع سر بیرون میكنند. حال آنكه شیوه حضرت آیتالله بهجت و اساتید ایشان بر كتمان مكاشفات و الهامات قلبی استوار بوده و به تعبیری این مهم را سرلوحه خود قرار داده بودند: هر كه را اسرار حق آموختند مهر كردند و دهانش دوختند. آنطور كه در این كتاب آمده و مورد تاكید هم قرار گرفته، نزدیكان ایشان به فراست و بنا بر اتفاق متوجه كرامات و مقامات ایشان میشدند وگرنه ایشان تحت هیچ عنوان حاضر نبودند از این مقامات چیزی را عیان و بیان كنند.
تشرف ها به محضر محبوب و انتقاد از مدعیان
نكتهای كه این كتاب را نسبت به كتب دیگر درباره آن بزرگوار متمایز میكند، اختصاص فصلی مجزا (فصل نهم) به تشرفهایی كه حضرت آیتالله بهجت به محضر امام زمان(عج) داشتند است و در كنار آن ضمن اشاره به فرمایشات آیتالله بهجت پیرامون ظهور، تلاش میشود تا شایعات پیرامون مسئله ظهور كه از قول ایشان مطرح شده بود را مورد بررسی قرار داده و تكذیب كند. بیشك دورهای كه برخی تلاش میكنند تا با تشبث به امام زمان (عج) برای خود آبرویی دست و پا كنند، نحوه ارتباط و برخورد آیتالله بهجت با مسئله ظهور و امام زمان(عج) میتواند بسیاری از شبهات را بر طرف نماید. در قسمتی از این فصل از قول پسر ایشان و در مورد شایعات پیرامون ظهور میخوانیم: «ایشان اگر مطلبی را از كسی میشنید نقل میكرد.
میگفت: آری از قضا یك آقایی آمد این طوری گفت و آقایان اغلب میرفتند و این واسطه را حذف میكردند و میگفتند آقای بهجت این طور گفت. این نوع مطالب و شایعات زیاد بود. حتی اینكه این اواخر از قول ایشان گفته بودند كه تا حالا به جوانها میگفتیم، اما حالا به پیرمردها نیز میگوییم زمان ظهور را درك میكنند، این مطالب نبود و آقا از كس دیگری كه آمده كنار محراب او و این حرف را زده مطلب را نقل میكند. بعد كه آقا شنید كه این مطلب از قول خود ایشان منتشر شده فرمود: من كی چنین حرفی زدم؟ من اگر قرار بود مطلبی را نقل كنم برای اهل مباحثه نقل میكردم.»(ص215) در همین فصل نویسندگان این كتاب میكوشند تا بر اساس روایات مستدل و متواتر مسئله ظهور را بررسی كرده و شایعات و شبهات روزمره در مورد ظهور را پاسخ دهند. لذا در این فصل ما شاهد بحث جامعی در مورد توقیت (تعیین زمان برای ظهور حضرت)، دلایل تعیین وقت ظهور و نهایتا ادله روایی و عقلی در نهی توقیت هستیم.
مصاحبه های تفصیلی با نزدیكان و همراهان
فصل دیگر این كتاب به سیره سلوكی حضرت آیتالله بهجت اختصاص دارد و در آن مصاحبههای مفصلی از شیخ علی بهجت فرزند ایشان، آیتالله محفوظی، آیتالله كربلایی، حجتالاسلام هادی قدس، حجتالاسلام محمد روحی، حجتالاسلام ناصری و دیگر شاگردان آمده است. در این مصاحبهها زوایای دیگری از شیوههای تربیتی ایشان مورد بررسی قرار میگیرد كه برای دوستداران علوم عرفانی میتواند حاوی نكات جالبی باشد. ذكر این نكته هم خالی از لطف نیست كه عنوان كتاب یعنی «العبد» برگرفته از سنگ مزار آن بزرگوار است كه گویا به توصیه ایشان روی سنگ قبر حك شده است.
مطالعه این كتاب و اندیشه در منش و كردار او به روی ما خواهد گشود كه رمزِ انسان شدن و وارسته شدن چیزی جر بندگی خدای ذوالجلال نیست. علاقه مندان برای تهیه این كتاب می توانند با آقای علی فیض مدیر فروش موسسه مطالعاتی شمس الشموس و با تلفن 09125356917 و یا 88454748 تماس حاصل فرمایند.