هرکسی و هر چیزی یک روز خاص به نام خودش دارد. روز پدر، روز مادر، روز دانشجو، روز دانشآموز، روزهای تولد هرکدام از ما، روزها با عنوانهای مختلف در تقویم و حالا نوبتی هم که باشد نوبت قفسههای کتاب است.
به گزارش ایسنا، این چند روز فقط و فقط مختص صفحههای کاغذیست که با وصل شدن به هم چیزی را به وجود میآورد که از لحظههای کودکی تا ساعات تنهایی پیری در کنار همه ما میماند.
این هفته، هفته کتابهاست. کتابی که شبها با قصههای نوشته شده در آن خوابیدیم. کتابی که «الف» و «ب» اول دبستان و «بابا آب داد» را به کمک آن یاد گرفتیم، کتابی که سالها با آن تحصیل کردیم.
«تصمیم کبری» را در همین کتابها خواندیم، اشعار اصیل شاعران ایران را در همین کتابها حفظ کردیم و تاریخ تمدن کشور را با همین کتابها به نسلهای بعد خواهیم شناساند.
صحبت کردن نمیداند، اما دنیا دنیا حرف برای گفتن دارد. هم از فلسفه سررشته دارد، هم از علوم دینی، هم از اجتماع و ادبیات و هم علمی و آموزشی. هم میتوان روانشناسی و پزشکی از کتاب آموخت و هم میتوان تاریخ و داستان و شعر از آن خواند.
دوست و رفیق لحظههای تنهایی و بیحوصلگی است، اما عجیب در حقش اجحاف میکنیم، اصلاً گاهی فقط برای تزئین نگهشان میداریم و وقتی غبارشان را می زداییم، همین.
بعد سر و صدای همه در رسانهها و تلویزیون و روزنامه بلند میشود که ایرانی جماعت کتاب نمیخواند و سرانه مطالعه در کشور پایین است.
اینکه چه مرجعی این سرانه را دقیقاً تعیین کرده و اینکه آیا واقعاً ایرانیهایی که در تمام تاریخ به تمدن و فرهنگ مشهور بودند کتاب نمیخوانند بماند. اما آیا بهتر نیست به جای این عدد و رقمهای سردرگم و گیجکننده دلیلش را جویا شویم؟
مردم ایران که در اکثر زمینههای علمی و فرهنگی سرآمد هستند، چرا باید مواخذه شوند که با فرهنگ کتابخوانی ناآشنا هستند؟
کتابها گران است و پول کافی برای خرید کتاب ندارند؟ دغدغههای روزمرهاشان آنچنان بالا زده که وقتی برای مطالعه نمیماند؟ جایگزین بهتری برای کتاب پیدا کردهاند و دانستیهای مورد نیاز خود را از طریق آن بدست میآورند؟ کتابهای موجود در بازار مطابق سلیقه و علایق آنها نیست و یا اینکه از کودکی و حتی از زمان مدرسه فرهنگ کتاب خواندن در آنها نهادینه نشده است؟
دلیلش هرکدام از این موارد میتواند باشد و هر مورد هم راهکار خاص خود را میطلبد.
مسلماً توسعهی فضای کتابخانهها و به روز کردن عناوین کتابها بیتاثیر نیست، میتوان کمی در هزینههای روزمره خانواده صرفهجویی کرد و ماهیانه مبلغی را برای خرید کتاب اختصاص داد. اگر در طی روز به جای اینکه ساعتها به تماشای تلویزیون مشغول باشیم کمی کتاب بخوانیم وقت برای کارهای دیگر کم نمیآوریم.
خوب است فرزندانمان را از سنین پایین با کتاب آشنا کنیم. اصلاً اگر در کتابهای دانشآموزان از اهمیت مطالعه و فواید کتاب صحبت شود فرهنگ کتابخوانی در نسلهای آینده نهادینه میشود.
رسانهها هم یک طرف قضیه هستند. کمتر میبینیم تلویزیون برنامههای خود را به معرفی کتابهای روز و تازه منتشر شده اختصاص دهند. چرا در ایران هم مثل خیلی از کشورهای دیگر در وسایل حمل و نقل عمومی چند عنوان کتاب گذاشته نمیشود تا زمان مفید هریک از ما کمتر به هدر برود؟
همه چیز را هم که نمیشود گردن دیگران انداخت، خود ما هم سستی میکنیم و به نقش کتاب در باز شدن ذهن و فراخی اندیشه بیتوجه هستیم.
یک هفته در سال برای پرداختن به کتاب و کتابخوانی کافی نیست. هر روز و هر ساعت و هر دقیقه ما باید با کتاب باشد.
مدیرکل کتابخانههای عمومی استان کرمانشاه معتقد است رونق کتابخوانی یک ماموریت فرابخشی است و مسوولیت آن تنها بر عهده دولت نیست.
براساس این گزارش،«اسماعیل احمدی» گفت: همهی ارگانها و بخشهای مختلف جامعه در برابر توسعه فرهنگ کتابخوانی مسوولند.
وی ادامه داد: پای کتاب باید به همهی بخشهای جامعه کشیده شود و تمام موسسات و بخشهای خصوصی و دولتی فعالیتهای خود را به سمت و سوی ترویج کتابخوانی سوق دهند.
احمدی در پایان بر نقش رسانهها در فرهنگسازی برای افزایش سرانه مطالعه تاکید کرد.