۲۰ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۰ آبان ۱۴۰۳ - ۱۷:۰۵
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۲۴۲۵۸۶
تاریخ انتشار: ۱۲:۵۲ - ۰۱-۰۹-۱۳۹۱
کد ۲۴۲۵۸۶
انتشار: ۱۲:۵۲ - ۰۱-۰۹-۱۳۹۱

این بازوبندها تاریخ جوانمردی را بر باد می دهند؛ «تختی» آخرین پهلوان بود

شاید یادآوری نام پهلوانان بزرگی که قرن ها به این رسوم پایبند بوده اند، برای تصمیم گیران ضروری باشد تا با مروری بر آنچه از زندگی ایشان باقی مانده، درک درستی از پهلوانی داشته باشند و این عنوان را برای برنده یک Sport یا Game خلاصه نکنند.
               
برخی پهلوانانی که در دهه های اخیر انتخاب شده اند، چندان جایگاهی نزد عموم مردم نداشته اند، در وقایع و به خصوص حوادث اجتماعی مشابه پهلوانان پیشین و آخرین آنها یعنی جهان پهلوان تختی نقش آفرین نبوده اند و صرفاً بابت پیروزی در یک مسابقه موفق به دریافت بازوبند پهلوانی شده اند و جالب اینکه این بازوبند را حفظ کرده اند و به رسم پیشین حتی برای در اختیار داشتن آن، شرط قهرمانی پیاپی سه ساله در این رقابت نیز لحاظ نشده است.

به گزارش فدراسیون بین المللی ورزش های زورخانه ای، مهدی خرمدل روزنامه نگار ورزشی نوشت: به رسم سال های پیشین، شب گذشته قهرمان مسابقات کشتی زورخانه ای معرفی شد و به عنوان «پهلوان» معرفی شد، اما آیا حقیقتاً وی و پیشینیانش شایسته بستن بازوبند پهلوان بوده اند یا این لقب خاص، در حال مبدل شدن به یکی از عبارات ریشه دار تاریخی است که در طول دهه های اخیر دستمالی شده و اعتبار خود را از دست داده و باید به سوگ از دست رفتن یک ارزش ملی و دارای عقبه سنگین فرهنگی- اجتماعی نشست؟

پهلوانان گروهی از مردان جاافتاده در قرون ماضی بودند که علاوه بر برخورداری از اعتبار اجتماعی، در ورزش آن دوران که در زورخانه ها خلاصه می شد، یل بودند و در روزگارانی که چون اکنون امنیت و امنیه به شکل کنونی یا نبود یا توسعه نیافته بود، جزو ارکان تامین امنیت عمومی بودند و در مقابل این گروه که لوطی به معنای جوانمرد نیز خوانده می شدند، برخی عیاشان نیز لات خوانده می شدند که متاسفانه مفهوم لات سینه به سینه منتقل شده و همچنان لات هایی به چشم می خورند که البته بیشتر از کاریکاتوری از لات های پیشین نیز نیستند.

 آن دوره هنوز پهلوانان به رسم مولایشان علی (ع)، پس از نماز مغرب و عشا به دیدار مستمندان می‏ رفتند و آنچه به آنها برای پرداختن به فقرا توسط متمولان سپرده می‏ شد، به محتاجان می‏ رساندند و چنین بود که هرکس گرفتار می‏ شد، سراغ این پهلوانان می‏‏ آمد که اتفاقاً گروهی از ایشان در بازار بوده و خود نیز از متمولان بودند.
 
 در همان دوران که پهلوان حکومتی نیز وجود داشت، حکومت جرات نمی‏ کرد بازوبند پهلوانی را به بازوی شاه یا نایبش با خود ببندد که برایش هنوز مدعی وجود دارد و پهلوانی افتخاری بود که همان دوران نیز توسط شاه یا حاکم وقت (رئیس جمهور پس از انقلاب) به مرد مطلق میدان کشتی پهلوانی که معمولاً نفر اول میدان اخلاق نیز بود، تعلق می‏گرفت که من باب مثال بازوبند پهلوانی همین پهلوان یزدی به دست ناصرالدین شاه و بازوبند پهلوانی غلامرضا تختی توسط محمدرضا پهلوی بسته شد.



جهان پهلوان عرصه اخلاق و عمل غلام رضا تختی

بر اساس این سنت که از قرن هفتم هجری به این سو، آثار تاریخی ‏اش موجود بوده و به مرور تکامل یافته، این بازوبند به پهلوان هر سال به شکل امانت اهدا می‏ شد و اگر پهلوان موفق می‏ شد از "پهلوان اولی‏ اش" در سه سال دفاع کند، بازوبند از آن او بود و بازوبند چرمی دیگری منقوش به آثار اسلیمی و ختایی و نگین‏های فیروزه و عقیق برای آوردگاه بعدی ساخته می‏ شد؛ همان اتفاقی که برای پهلوان ابراهیم یزدی افتاد و پهلوان اکبر خراسانی حریف او شد، زمینش زد و بازوبند پهلوانی را تصاحب نمود.

در این میان علاوه بر قهرمانی در کشتی پهلوانی که عمدتاً چهره های خیلی جوان رخصت شرکت در آن را نمی یافتند و پختگی شرط لازم برای هم آورد شدن مدعیان پهلوانی بود، شرط کافی برای حضور در این عرصه برخورداری از روحیه جوانمردی بود و پهلوان ناآشنا به هر دو گونه بخشش، در این آوردگاه جایی نداشت.

اگرچه پیش از این نقدهایی به سیاسی کردن این جایزه وارد آمده بود، اما مشخصاً این نقدها متوجه اصل اهدای بازوبند پهلوانی و لوث شدن این رسم نبود. آنچه مشخص است، برخی پهلوانانی که در دهه های اخیر انتخاب شده اند، چندان جایگاهی نزد عموم مردم نداشته اند، در وقایع و به خصوص حوادث اجتماعی مشابه پهلوانان پیشین و آخرین آنها یعنی جهان پهلوان تختی نقش آفرین نبوده اند و صرفاً بابت پیروزی در یک مسابقه موفق به دریافت بازوبند پهلوانی شده اند و جالب اینکه این بازوبند را حفظ کرده اند و به رسم پیشین حتی برای در اختیار داشتن آن، شرط قهرمانی پیاپی سه ساله در این رقابت نیز لحاظ نشده است.



پهلوان کلاو یردی، آقا سید محمد علی و حاج محمد صادق بلور فروش

این جدال در سوت و کوری کامل و همچون مسابقات معمول کشتی و حتی کم فروغ تر برگزار شده و در نهایت جوانی به این عنوان دست یافته و تا سال بعد اثر از این مثلاً پهلوان در حرکات اجتماعی یا ورزشی یا فرهنگی کشور مشاهده نشده و عملاً «پهلوان»، عنوانی سمبلیک شده است.

اگر قرار است «پهلوان» هم به موزه برود و از شر این عنوان اجتماعی و باری که اعتبار بخشیدن به آن به وجود می آورد، گذر کرد که راه خوبی در پیش گرفته شده، اما اگر واقعاً اعتقادی به لفظ پهلوانی است، می بایست شان این واژه را حفظ کرد و حداقل شرط سنی و کسوت خاصی برای این عرصه قائل شد و رقابت به رسم گذشته در زمان مشخص هرسال در یکی از میادین بزرگ شهر برگزار شود.

همچنین پهلوان می بایست مکلف باشد هرجا هم آوردی بود و در شان هم آوردی بود، با او کشتی بگیرد و در عین حال چون گذشته مامنی برای مردم ندار و بی چیز باشد و از این حیث انتظار می رود مدیریت یک زورخانه نیز به پهلوان کشور سپرده شود. این از مهمات پهلوانی است که اگر رعایت نشود، «پهلوان» به اسم باقی مانده و اسمش هم آهسته آهسته به یک تشریفات بی خاصیت مبدل می شود.

شاید یادآوری نام پهلوانان بزرگی که قرن ها به این رسوم پایبند بوده اند، برای تصمیم گیران ضروری باشد تا با مروری بر آنچه از زندگی ایشان باقی مانده، درک درستی از پهلوانی داشته باشند و این عنوان را برای برنده یک Sport یا Game خلاصه نکنند.



جابر صادق زاده قهرمان مسابقه کشتی پهلوانی ایران

بر دیوار زورخانه بانک ملی ایران لوحه‌ای کار گذاشته شده است، که نام سرشناس‌ترین پهلوانان ایران از سده هفتم هجری تاکنون بر آن کنده شده و از پهلوانان قرون اخیر که عنوان پهلوان اولی را در اختیار داشته‌اند، ذکری به میان آمده است که اسامی روی آن به این شرح است.

1ـ پهلوان فیله همدانی سده هفتم هجری
2ـ پهلوان محمود بن ولی الدین خوارزمی (پوریای ولی) سده هشتم
3ـ پهلوان محمد ابو‌سعید سده نهم
4ـ پهلوان نداقی عراقی اصفهانی سده دهم
5ـ پهلوان بیک قمری سده دهم
6ـ پهلوان میزابیک کاشی سده یازدهم
7ـ پهلوان کبیر اصفهانی سده دوازدهم
8ـ پهلوان لنـدره دوز سده سیزدهم
9ـ پهلوان عسگر یزدی سده سیزدهم به بعد
10ـ پهلوان محمد مازار سده سیزدهم به بعد
11ـ پهلوان ابراهیم یزدی (یزدی بزرگ) سده سیزدهم به بعد
12ـ پهلوان شعبان سیاه سده‌سیزدهم به بعد
13ـ پهلوان حاج حسن بد آفت سده سیزدهم به بعد
14ـ پهلوان حاج نایب رضا‌قلی سده سیزدهم به بعد
15ـ پهلوان حسین گلزار کرمانشاهی سده سیزدهم به بعد
16ـ پهلوان اکبر خراسانی سده سیزدهم به بعد
ارسال به دوستان