عصر ایران؛ سعید شمس - عادت کردهایم و البته یکی از عادتهای بد فوتبال ایران است که هرگاه به کسی توهین میشود و حتی ناموس بازیکنی در امان الفاظ آنچنانی نمیماند، با این گفته که «تماشاگرنماها فضای ورزشگاه را آلوده کردهاند» همه چیز را به قول معروف «ماست مالی» کنیم. مگر میشود صدای تماشاگرنماها به حدی رسا باشد که تلویزیون در طول ۹۰ دقیقه مجبور به کم کردن صدای پخش شده از ورزشگاه باشد؟
مگر میشود اقلیت را تماشاگر خواند و به اکثریت پسوند «نما» داد؟ چطور میتوان ادعا کرد که همه خوب هستند و «بد» ها قلیلی هستند که برای مسموم کردن فضای ورزشگاه تلاش میکنند، در حالیکه سرتاسر ورزشگاه مملو از فحاشی، درگیری، تمسخر دیگران و..... است. آیا بهتر نیست با پذیرش واقعیت موجود، به این فکر باشیم که چطور میتوان این بحران اخلاقی و رفتاری را به بوته فراموشی سپرد؟
«نما» هم اگر برداشتی صحیح باشد، باید روی دیگر سکه هم دید. این درست که هیچ کس، تحت هیچ شرایطی تاکید میشود تحت هیچ شرایطی اجازه ندارد به دیگری اهانت کند، اما باید دید افراد در تخطئه شخصیتی خود چقدر سهم دارند. نمونه مشخص دیروز، مازیار زارع بود که حرفهایی که شنید، همه را آزرده خاطر کرد.
این سؤال مطرح است که چرا پژمان نوری یا مهرداد اولادی که برای ملوانی شدن همان مسیر زارع را طی کردهاند، اهانتی را متوجه خود ندیدند. به این جملات زیر که از زبان مازیار زارع خارج شده است، دقت کنید.
«شادی بعد از گل من به پرسپولیس حق من و حق شهر من و حق تمامی دوستداران ملوان بود و به کسی ربطی ندارد که من بعد از گل چطور شادی میکنم. من از کسی جز خدا نمیترسم و اگر بتوانم در بازی جام حذفی گلی بزنم مطمئن باشید هزار برابر شادی قبلیام خوشحالی میکنم و اگر هم تیمیهایم گل بزنند هم باز هم شادی میکنم. من جواب آنها را با مصاحبه کردن نمیدهم بلکه مصاحبه کردن و حرف زدن کار آدمهای ضعیف است. من در زمین مسابقه به آنها نشان میدهم که مرد عمل هستم و فکر میکنم که اگر چهارشنبه رو فرم باشم برای پرسپولیس و هوادارانش خیلی گران تمام میشود و جواب مصاحبه بازیکنان را جلوی رویشان میدهم تا دیگر از این طور حرفها راجع به من و تیمم نزنند.»
بله، میتوان گفت که بازیکن نماهایی هستند که در رشد تماشاگرنماها نقش دارند.
برای خواندن سایر خبرهای ورزشی کلیک کنید