۲۰ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۰ آبان ۱۴۰۳ - ۱۴:۲۷
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۲۵۲۷۶۱
تاریخ انتشار: ۱۲:۴۰ - ۳۰-۱۰-۱۳۹۱
کد ۲۵۲۷۶۱
انتشار: ۱۲:۴۰ - ۳۰-۱۰-۱۳۹۱
دکتر ابراهیم فیاض:

2 دقیقه، میانگین مشاهده برنامه های صداوسیما

طبق نظرسنجی هایی که منتشر شده، مردم الآن بطور متوسط 2 دقیقه تلویزیون جمهوری اسلامی را تماشا می کنند.

پایگاه خبری 598 - اقبال به ماهواره های فارسی زبان در کشور ما با سرعت زیادی رو به افزایش است. برخی این آمار را تا 60 درصد و حتی بیش از آن می دانند. در مورد علت این موضوع، اجماع اندیشمندان جامعه بر این است که ریشه آن، عدم موفقیت صدا و سیما در جذب مخاطب است.

صدا و سیما معتقد است نباید به مخالف نظام تریبون دهد و بدین ترتیب، تقریباً هیچ یک از شبهات جدی رسانه های خارجی که روزانه در افکار عمومی مردم تزریق می شوند، امکان طرح و پاسخگویی در رسانه ملی را نمی یابند. در این باره پایگاه 598 گفتگویی را با دکتر ابراهیم فیاض، استاد جامعه شناسی دانشگاه داشته است که تقدیم حضور می گردد.

یکی از مسائل نظری که در فضای رسانه با آن مواجهیم، این است که آیا به مخالفین نظام نیز تریبون بدهیم یا نه؟ ایا جهت مناظره از آنان به رسانه رسمی جمهوری اسلامی دعوت کنیم یا نه؟

این مشکل کلی از دو سطح است؛ یکی سطح معرفت شناختی است که شورای عالی انقلاب فرهنگی متکفل آن است که متاسفانه برعکس عمل می کند. یعنی شورای عالی انقلاب فرهنگی بعضاً ضد آن معرفت شناسی نظام حرکت می کند.

آن بحث معرفت شناسی چیست؟

معرفت هایی مثلا مانند علوم انسانی اسلامی یا علوم انسانی بومی. آدم های آنجا متأسفانه فضایشان بکلی از مباحث و مشکلات فرهنگی نظام دور است و لذا آن بعد معرفت شناسی کور است.

ربطش به این بحث ما چیست؟

شورای عالی انقلاب فرهنگی مغز نظام است. وقتی که مختل باشد، بعد به سطح رسانه که برسیم، یعنی گفتمان سازی، دیگر معرفتی وجود ندارد که بخواهد تبدیل به گفتمان شود. وقتی معرفت بخواهد تبدیل به گفتمان شود، این اتفاق باید در رسانه بیفتد. خب معرفت که ندارد رسانه، ما هم که فقط رسانه ملی داریم، یعنی همه بودجه ها الآن به سمت رسانه ملی است. حالا اتفاقی که می افتد این است که رسانه ملی هم باید خودش مغز باشد و هم خودش گفتمان سازی کند. یعنی به جای شورای عالی انقلاب فرهنگی، خودش باید معرفت سازی هم بکند خب این از عهده اش بر نمی آید.

بعد برای خود شروع می کند به گفتمان سازی من درآوری. نتیجه اش این مسایل است که پیش می آید. الان هم دیگر صدا و سیما از نظر سطح فکری و علمی به شدت نزول کرده است. من حتی اگر ممنوع التصویر هم نمی شدم، دیگر رغبتی ندارم که به تلویزیون بروم. آقای ضرغامی بنده را به خاطر انتقاداتی که کردم و گفتم صدا و سیما مغز ندارد، ممنوع التصویر کرد. الآن دیگر من را هم که دعوت می کنند، خودم رغبتی به رفتن ندارم. الان آنقدر سطح صدا و سیما پایین آمده است که دیگر هیچ گونه مرجعیتی ندارد.

از آنسو اتفاق دیگر اینکه اصلاً تلویزیون دارد بکلی مرجعیتش را در جهان از دست می دهد و اینترنت جای آن را می گیرد. جوامع دیگر باسواد شده اند و به دنبال رسانه های «متعامل» می گردند نه یکطرفه.

برگردیم به بحث اصلی. الآن مسأله ای که صدا و سیما روی آن فکر نمی کند، این است که من بالاخره مخالف نظام را بیاورم یا نه؟

این حاصل بریدگی و به بن بست رسیدن صدا و سیماست. در نماز جمعه پسران و دختران خوشگل و خوشتیپ را نشان می دهد، می رود با کسانی مصاحبه میکنند که قیافه شان عجیب و غریب است! چون دیگر از محتوا به فرم رسیده؛ چون محتوا ندارد، دنبال فرم است و دچار فرمالیست شده است. چون نمی تواند از لحاظ محتوایی آن قشر را پوشش دهد و تحلیل کند، درظاهر با آنها مصاحبه می کند تا بگوید من متعلق به همه هستم. درحالی که اینطور نیست. و این صورت گرایی بدون محتواست که انحطاط صدا و سیما را رقم می زند.

تا مشکل فرهنگی اصلاح نشود و آدم مختصص در جایگاهش قرار نگیرد، و تا آن شورا و دبیرخانه اش اصلاح نشود، امیدی به رسانه ملی هم نیست و از طرف دیگر آن رسانه ملی تا زمانی که مغز ندارد، به هیچ جا نخواهد رسید. فقط پول نفت را دارد مصرف می کند و هرچه هم بیشتر دست و پا می زند، مشکلات بیشتری ایجاد می کند. یعنی انحطاط فکری ایجاد می کند.

شما اگر راهبرد کلان تئوریک داشته باشید، حتی آمریکایی را هم می توانید بیاورید با او مباحثه کنید. الآن اساتیدی هستند که کتابهای خارجی را میخوانند، ولی محتوای بومی تولید می کنند. چرا؟ چون درس خواندند، سواد دارند، آدم تئوریک هستند. وقتی شما ضعیف باشید حتما غربگرا خواهید شد.

استدلال اینها این است که ما اگر یک مخالف نظام و یا به قول شما یک آمریکایی را در تلویزیون جمهوری اسلامی بیاوریم، به او مشروعیت دادیم. شما با این حرف موافقید؟

اگر شما تئوری داشته باشید، خود بخود آنها مرعوب خواهند شد. وقتی شما حتی یک مجری متخصص مناظره ندارید چه کار می خواهید بکنید؟

الآن بحث کلانتر از این است؛ می گویند حتی اگر شما قدرت پاسخگویی طرف مقابل را هم دارید، نباید او را در رسانه‌ات بیاوری. چون به او مشروعیت دادی.

من نمی دانم، اینها باید بنشینند سیاست های نظام را بررسی کنند.

نظر شما چیست در این موضوع؟

چون فضا بسته است، نمی شود فکر کرد در این موضوع. نمی شود در یک فضای بسته ای که رسانه از لحاظ فکری و مغزی ضعیف است، شما تحلیل کنید که فلان کار درست یا غلط است. من می گویم اگر یک فضای فکری وجود داشته باشد، مثل رسانه های خارجی که مغز پشت آن است، دشمنش را هم بیاورد، به نفع خودش تمام می کند.

من معتقدم اگر صدا و سیما قوی بود، هرگز فتنه 88 بوجود نمی آمد. اگر صدا و سیما قوی بود، هرگز لازم نبود در این مسأله سوال از رئیس جمهور، رهبری دخالت کند. صدا و سیما قد و قامتش کوتاه است و برای همین است که دارد از میان مردم حذف می شود. طبق نظرسنجی هایی که منتشر شده، مردم الآن بطور متوسط 2 دقیقه تلویزیون جمهوری اسلامی را تماشا می کنند.


ارسال به دوستان