"کودکان کار" معضل بزرگی است که بسیاری از کشورهای در حال توسعه جهان با آن مواجه هستند. اگرچه در برخی از این کشورها استفاده از کودکان به عنوان نیروی کار ممنوع شده، اما عدم نظارت مناسب و اجرای دقیق قانون موجب شده تا کودکان بسیاری نه تنها دورانی آرام و شاد را سپری نکنند، بلکه از امتیاز تحصیل نیز برخوردار نباشند. شرایط کار اکثر این کودکان بسیار نامناسب بوده و رفتار مناسبی نیز با آنها نمی شود.
کودکان کار که ممکن است قمار زندگی حتی به قیمت جان آنها تمام شود، با کمترین دستمزدها و بدون هیچ امتیاز شغلی به کار مشغول هستند. از این رو، بسیاری معتقدند باید جریانی جهانی چه در کشورهای در حال توسعه که با مساله کودکان کار مواجه بوده و چه در کشورهای توسعه یافته که محصولات تولیدی این کشورها در آنها به فروش می رسند، شکل بگیرد تا هرچه منسجمتر با این معضل مقابله شود.
در حقیقت، کودکان کار تنها قربانی کارفرمایان بدرفتار خود نبوده، بلکه با شرایطی پیچیده مواجه هستند؛ والدینی که به دلیل فقر مفرط مجبور هستند کودکان خود را برای تامین هزینههای خانواده به سر کار بفرستند؛ کارفرمایانی که زیر فشار شرکتهای بزرگتر برای کاهش هرچه بیشتر هزینهها قرار داشته و مصرف کنندگانی که محصولاتی ارزان قیمت را خریداری می کنند. بی شک، کودکان کار مسالهای نیست که در کوتاه مدت برطرف شود، اما بهبود شرایط کاری و فراهم کردن شرایط تحصیل برای کودکان، هدفی امکانپذیر است.