یکی از جلوههای فناوری اطلاعات شکلگیری شبکههای اجتماعی است. فرصتها و تهدیدات شبکههای اجتماعی برای جمهوری اسلامی چیست؟ چگونه میتوان تهدیدات را به فرصت تبدیل کرد و از فرصتها محافظت نمود؟ در نوشتار حاضر به تبیین این مسائل میپردازیم و سعی میکنیم به این سؤالها پاسخ دهیم. در نهایت به راهکارهای جمهوری اسلامی ایران در این زمینه میپردازیم و به این مسئله میپردازیم که چگونه میتوان تهدیدات را به فرصت تبدیل کرد و از فرصتها محافظت نمود؟
موضوع تأثیر تکنولوژیهای ارتباطی و اطلاعاتی جدید بر اقتصاد، سیاست، جامعه، فرهنگ و ... اخیراً حجم عظیمی از پژوهشها و تحقیقات را به خود اختصاص داده است. انقلاب اطلاعات کنونی که حول تکنولوژیهای اطلاعاتی به وقوع پیوسته، چهارمین انقلاب اطلاعاتی در تاریخ بشر است. اولی عبارت بود از اختراع خط در 5000 تا 6000 هزار سال قبل و دومی اختراع همزمان حکاکی و گراور سازی. در خصوص این انقلاب ما تقریباً هیچ اسنادی در اختیار نداریم. اما در خصوص انقلاب سوم یعنی چاپ، در 500 سال پیش اطلاعات و اسناد زیادی وجود دارد. انقلاب کنونی در تکنولوژیهای اطلاعاتی، ارتباطات انسان را به سطح جدید ارتقا داده است. تکنولوژیهای ارتباطی و اطلاعاتی جدید نظیر شبکه های الکترونیکی مهمترین نیرو های پویا و پیش برنده روند جهانی شدن و دگرگونیهای در حال وقوع در فضای فعالیتهای انسانی هستند.
نگاهی به نظر سنجی صورت گرفته توسط موسسه "پیو" بهتر گویای اهمیت و فراگیری این شبکهها در اقصی نقاط جهان است. قبل از آنکه نگاهی اجمالی به این نظر سنجی داشته باشیم لازم است تا گستردگی این شبکهها را به صورت موردی در نظر بگیرم بر اساس آخرین آمار اعلام شده تعداد کاربران شبکه اجتماعی فیس بوک – بزرگترین و گسترده ترین شبکه اجتماعی جهان- از مرز یک میلیارد و صد میلیون نف گذشته است همچنین تویتر با بیش از 450 میلیون کاربر در مرتبه دوم قرار دارد البته تعداد این شبکهها طی چند سال گذشته آنقدر افزایش یافته است که دقیقا نمی توان ترتیبی از نظر تعداد کاربران برای آنها ذکر کرد به همین ترتیب شبکه اجتماعی گوگل پلاس و شبکههای صوتی و تصویری اجتماعی روز به روز در حال وسعت بخشیدن به دامنه دربرگیری خود هستند.
در کشورمان ایران نیز طبق برخی آمارهای رسمی و غیر و رسمی بیشتر کاربران شبکه اجتماعی به ترتیب در فیس بوک، کلوب، گوگل پلاس، فیس نما و شبکه متخصصین ایران حضور دارند آمار دقیقی از تعداد این کاربران وجود ندارد اما بر اساس همین آمار رسمی و غیررسمی در مجموع بیش از 8 میلیون ایرانی در شبکههای اجتماعی مختلف عضویت داشته و فعالیت دارند از این 8 میلیون بیش از 4 میلیون نفر آن در فیس بوک فعالیت میکنند
1) تقویت همبستگی و هویت ملی از یک سو و تضعیف هویت از سوی دیگر معنا و مفهوم، ظرفیتها و قابلیتهای رسانههای اجتماعی، افزایش روز افزون شمار کاربران، تأثیرات این رسانهها در هویتیابی و نقش دوگانه آنها در دامن زدن به وفاق یا تضادهای اجتماعی است. گسترش این شبکههای نوین اجتماعی فضای مناسبی برای بیان هویت گروههای پراکنده فراهم آورده است. اکنون این اجتماعات این امکان را یافتهاند که با استفاده از شبکههای اجتماعی، هویت جمعی خود را به نوعی تقویت کنند. این امر به خصوص در کشور ما، که دارای وسعت سرزمینی فراوان و تنوع قومیتی گوناگون است، میتواند مورد توجه قرار گیرد تا از طریق این شبکههای اجتماعی امکان تبادل فرهنگی میسرتر گردد.
فناوریهای اطلاعاتی پیوند منفعتی بین مردم و نخبگان سیاسی را قطع و آنها را با منافع و هویتهای فراملی پیوند میدهند. شکاف منفعتی بین بازیگران غیر دولتی و نخبگان سیاسی موجب تحلیل رفتن مفهوم منافع ملی، امنیت ملی، اقتصاد ملی، و ... و بنابراین منطق وجودی دولتها میشود.
2) به عنوان یک راهی برای رسیدن صدای مردم به گوش رهبران جامعه در نظر گرفته میشوند (انتقاد سازنده)افراد زیادی در سرتاسر جهان از شبکههای اجتماعی به عنوان وسیله ای برای بیان دیدگاه و گفتمان خود در مورد مسائل مختلف استفاده میکنند. این شبکهها میتوانند نوعی فعالیت مدنی را برای شهروندان به وجود بیاورند. شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک و … همگی در یک چیز مشابه هستند. شما در آنها سعی میکنید مطالب خود را با دیگران به اشتراک بگذارید و برای خود همفکر و دوست پیدا کنید. دقیقاً مانند یک جامعه فیزیکی.
شبکههای اجتماعی عرصهای را به وجود آوردهاند که فضای مناسبی برای ابراز هویت گروههای محروم اجتماعی فراهم کرده است. به دلیل عدم تشکیل احزاب سیاسی در ایران یکی از فرصتهای خوبی که این شبکهها برای افراد اجتماع به وجود میآورد این است که باعث مشارکت فعال مردم میشود.
استفاده از شبکههای اجتماعی به عنوان ابزاری برای بیان عقاید و دیدگاههای سیاسی – اجتماعی به خصوص در میان کشورهای در حال توسعه و کشورهای با نظامهای نیمه باز و تقریبا بسته بیشتر مشهود است. نوع استفادهای که کاربران از این شبکهها میکنند در میان مناطق و کشورهای مختلف متفاوت است در واقع بخشی از نظر سنجی موسسه تحقیقاتی پیو موید این سخن است که استفاده از این شبکهها به عنوان ابزاری برای بیان اعقاید و یا ابراز مخالفت در میان کشورهای در حال توسعه بیشتر رواج دارد در حالی که اغلب در کشورهای توسعه یافته این شبکهها کاربرد اجتماعی( اشتراک گذاری فیلم و موزیک و بیان اعقاید در خصوص ورزش) و اقتصادی( بازاریابی و ارتباط با مشتری) دارند.
در جدول زیر نوع استفاده از شبکههای اجتماعی در چهار کشور عربی در مقایسه با 17 کشور دیگر که اغلب توسعه یافته هستند آورده شده است.
3) به عنوان یک راهی برای بحث و گفتگو در جامعه و تضاربآرا و دستیابی به انسجام درونی یا اختلاف بیشتر مطرح میشوند جامعه واقعی تحت اراده حاکمیت آن کشور قرار میگیرد اما جامعه مجازی خاصیت آزاد بودن را از اینترنت به ارث برده است. (این امر میتواند هم فرصت باشد هم تهدید). از لحاظ حاکمیت سیاسی CITs (فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی) با کاهش دادن هزینه ارتباطات و هماهنگی، باعث میشوند تا شبکه های غیر متمرکز بر دیگر اشکال سازمانی برتری یابند. در این شبکهها، افراد و گروهها بدون حضور فیزیکی یا ساخت نهادی – مثل احزاب که احتیاج به رسمیت شناسی داشته باشند - برای اقدام مشترک به هم مرتبط میشوند. این فناوری جدید دارای استعداد تقسیم جامعه در عرضهای جدیدی هستند. شبکه های الکترونیکی رأس و مرکز ندارند، بلکه دارای گلوگاههای متعددی هستند که در آنجا مجموعه ای از افراد و گروهها برای اهداف مشترک با هم تعامل میکنند.
4) یکی دیگر از فرصتها یا تهدیدهای شبکههای اجتماعی امکان انتقال سریع اطلاعات در آنهاست. شبکههای اجتماعی مردم را قادر میسازد که در حین هر کاری از اطلاعات باخبر گردند. افراد و گروهها میتوانند بدون مراجعه به دولت و در سطحی که تا به حال غیر قابل تصور بود دارای ارتباط شوند. هم اکنون، اقدام جمعی که مرزها را پشت سر میگذارد مصادیق تازه ای پیدا کرده است، و به خوبی معلوم است که سازمانهای غیر دولتی و گروههای ذینفع ریشه دار خواهند توانست از مرزها عبور کند.
5) از لحاظ تجاری و اقتصادیفناوریهای اطلاعاتی موجب جهانی شدن نظام مالی و کاهش کنترل و اهمیت بانکهای مرکزی دولتها و در نتیجه تضعیف حاکمیت دولتهای ملی بر نظام مالی میشوند. با تکنولوژی اطلاعاتی جهان به یک بازار 24 ساعته ی مالی تبدیل میشود و پول به صورت جریانهایی از الکترونها در میآید که بدون توقف و وقعی به مرز های ملی بین اقتصادها گردش میکند...یکی از پیامد های مستقیم از بین رفتن کنترل دولتهای ملی بر نظام مالی، پسرفت در توانایی دولت ملی برای اخذ مالیات از فعالیتها و واحد های اقتصادی، و در نتیجه کاهش تواناییهای دولت در تأمین کالای های عمومی و از دست رفتن یکی از مایه های حیات و مشروعیت آن میباشد.
از منظر اقتصادی شبکههای اجتماعی قادر به ایجاد پول هستند. این کار از طریق حق عضویت یا تبلیغات و همچنین ایجاد رابطه مستقیم بین خریدار و فروشنده امکان پذیر خواهد بود. یا از طرف دیگر باعث کلاه برداریهای اینترنتی میشود.
چگونه میتوان تهدیدات را به فرصت تبدیل کرد و از فرصتها محافظت نمود؟انواع تهدیدات ناشی از این شبکهها را میتوان در دستهبندیهای مختلف سیاسی و اقتصادی و اجتماعی مورد بحث و بررسی قرار داد در زمینه مسائل سیاسی مهمترین مسئله موجود به وجود آمده موجودیتهای بدون سرزمین یا به عبارتی امپراتوریهای بدون خاک است این دو راقع به معنای تهدید و تضعیف مرزهای ملی و هویتهای ملی و قومی است.
همانطوری که در ابتدای سخن نیز متذکر شدیم طبق آمارهای جدید تعداد کاربران فعال شبکه اجتماعی فیس بوک از مرز یک میلیارد و صد میلیون نفر گذشته است این تعداد بیشتر از مجموع جمعیت اتحادیه اروپا و روسیه می باشد. می توان به این آمار تعداد 500 میلیونی کاربران تویتر و چند صد میلیونی گوگل پلاس را نیز اضافه که که هر لحظه به تعداد آنها اضافه میگردد.
در واقع می توان این کاربران را شهروندان امپراطوری های نوین دانست که مهمترین وجه تمایز این امپراطوری ها با دولت – ملت های کنونی غیر سرزمینی بودن آن است. لازم به ذکر است که دولت مدرن پیامد جنگهای 30 ساله اروپا و قرارداد وستفالی در سال 1648 میباشد. عناصر تشکیل دهنده دولت مدرن شامل جمعیت، سرزمین، حکومت و عنصر جوهری حاکمیت است. در عصر جهانی شدن و همراه با رشد و گسترش روزافزون فنآوری های اطلاعات و ارتباطات، عرصه روابط بین الملل شاهد ورود بازیگران جدیدی است که توانسته انحصار دولت ها در این عرصه را با چالش مواجه ساخته و حوزه اقتدار و عملکرد آنها را با محدودیت مواجه سازد. شبکه های اجتماعی در فضای مجازی از آن جمله برشمرد.
این شبکه های اجتماعی واز جمله بزرگترین و مهمترین آنها فیس بوک، تویتر و گوگل پلاس، فارغ از محدودیت های دولت های مدرن کنونی با کمرنگ سازی مرزهای سیاسی و نیز متکثر نمودن هویتها و مرجع وفاداری خود دست به تشکیل امپراطوری هائی زده اند که با بی معنی شدن مفهوم مکان در فضای مجازی، دارای صدها میلیون شهروند هستند که عنصر سرزمین را از ویژگی های حکمرانی خود نمی دانند. شهروندان این امپراطوریهای لامکان در عین حال که خود را بسیار آزاد می پندارند، به شدت تحت نظارتند.
باید گفت که در هیچ برهه ای از تاریخ بشر و در هیچ مکانی، انسان چنین زیر ذره بین قرار نداشته است. فیس بوک و گوگل پلاس چنان قدرتی به صاحبان آن داده تا بتوانند هر لحظه و با هر کلیک و یا جستجوئی از طرف شهروندان این امپراطوری، بسیاری از ابعاد شخصیتی و روان شناختی آنها را به تماشا بنشینند. حکمرانان این امپراطوری، با اشتراک گذاری عکس، فیلم و موسیقی شهروندانش، با کامنت گذاری آنها و در کل، هر عملی که در این لامکان صورت می پذیرد، رفتار فردی و اجتماعی، جهت گیری های سیاسی و اقتصادی آنها را درک و پیش بینی و نیاز های آن ها را بازاریابی می کنند و بدین ترتیب این حاکمان نامرئی از این قدرت برخودارند که با در دست داشتن اطلاعاتی ذی قیمت از شهروندان جامعه خویش، و با سوء استفاده به از این اطلاعات، آنها را کنترل و هدایت کنند.
در واقع می توان گفت در عصر کنونی علیرغم اینکه انسان با در اختیار داشتن ابزارهای متنوع فناورانه، توانائی های فراوانی را برای تاثیر گذاستن بر پیرامون خود بدست آورده، در یک فرایند تشدید شونده ای، خود را تحت سلطه حاکمانی می بیند که توانائی کشف حتی خصوصی ترین ابعاد زندگی او را دارند و این خود اوج نا امنی است و بی جهت نیست که سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی بزرگ دنیا همچون سی آی ای و موساد هر روز رابطه خود را با این امپراطوران جدید تقویت می کنند.
ابتدا برای استفاده مفید از این شبکههای اجتماعی باید فضای امنیتی و تابو بودن این شبکهها را برداریم و استفاده از این شبکهها را حساس( امنیتی) نکنیم و این شبکه را به عنوان یک امر عادی جاری در نظر بگیریم و در این زمینه به آموزش و فرهنگ سازی دست بزنیم. باید دولت با استفاده صحیح و آموزش از تضعیف یا به خطر افتادن حوزه خصوصی افراد جلوگیری کند. این یک امر بدیهی است که استفاده از شبکههای اجتماعی در حال گسترش است و هر روز تعداد بیشتری از افراد به این شبکهها میپیوندند، و با توجه به این امر باید در این زمینه برنامه ریزی کنیم.
احمد سوری
محمد داوود آبادی
نجمه الزعیلیدانشجویان کارشناسی ارشد روابط بین الملل تربیت مدرس