«خط یازده از یک نفر شروع شد. بعد شدند دوتا یک نفر. مثل عدد 11 که از همنشینی دو عدد یک شروع میشود اما ده برابر قدرت دارد. خط یازده یک عادت که چه عرض کنیم، یک اجبارست که آدمهای سواره بر آدمهای پیاده تحمیل کردند. از قدیم هم گفتهاند که سوار از پیاده خبر ندارد. ما هی پیاده گز کردیم. هی کفشمان پاره شد. هی در اتوبوس و مترو له شدیم و در همه این حالات، به جای اینکه همدیگر را با آرنج بزنیم و پای دیگری را له کنیم با خودمان فکر کردیم که چرا اینجوریست؟ چرا ما باید له بشیم؟ چرا باید عین ماهی توی آکواریوم، دلمان در اتوبوس و مترو برای کمی اکسیژن تنگ شود؟ سراغ هوا را گرفتیم و هوای خط یازده افتاد به سرمان.»
به گزارش ایسنا، این مطلع مرامنامه گروه خط 11 است که با راهاندازی یک پایگاه اینترنتی «حرفهای عابران کوچه ایران» را به گوش من و شما میرسانند.
در ادامه مرامنامه این گروه که قرار است بازتابدهنده «نگاه نخبگان خاموش پیاده رو» باشند، آمده است: «چند سال فکر کردیم. مثل همه شما که درحالی که سرتان را بالا داده بودید که نفستان بند نیاید، ما به آسمان چشم دوختیم که کسی بیاید و نجاتمان دهد. کسی بیاید و حرف دلمان را بزند. کسی که هنوز پیاده گز کند. لااقل در اتوبوس سر پا ایستاده باشد. کسی که در مترو طعم تحقیر را با بدن عرق کردهاش لمس کرده باشد. کسی که دلش برای یک باغچه نقلی و یه حوض ماهی کوچک لک زده باشد. کسی که هنوز ته جیبش پول خرد برای کرایه اتوبوس و مترو و تاکسی نگه داشته باشد. کسی که احساس کرده باشد شهرش، همه خاطرات زندگی اوست و آرام آرام برای مردمی که هر روز تحقیر میشوند گریسته باشد. کسی که جنوب شهر را بفهمد. کسی که شیدای نام و رنگ صندلی نشود. کسی که انتخابات را فرصت اثاثکشی از خانههای تو سری خورده جنوب شهر به ویلاهای شمال شهر نبیند و به مردم شهرش خیانت نکند. البته کسی که عقدهای باشد، شمال و جنوب را با هم له میکند. ما عقده نداریم. عقیدهای داریم:
خط یازده نگاه پیادهها به سواری گرفتن همه مردم از زندگیست
خط یازده سلام گرم مردم کوچههای جنوب شهر است به همه مردمی که سرشان در لاک گرفتاری خودشان است
خط یازده یک صندلی نیست. یک تریبون نیست. یک جریان زنده و موثر زندگی مدنی است
خط یازده احترام همه را دارد ولی بیاحترامی هیچکس را هم زیرسبیلی رد نمیکند
خط یازده مردم عادی را آکتور اصلی فیلم زندگی میداند
خط یازده مردم را سیاهیلشگر و دکور صحنه و مستمعین خاموش آدمهای سواره نمیداند
خط یازده هر ایرانی را کتابخانهای از عقاید و ایدهها میداند و نمیگذارد حرفهای مردم کوچه مثل کتابهای مظلوم، خاک بخورد
خط یازده نمره تک به همه افرادی میدهد که در حین مسئولیت، عارشان میآید که به مردمی که او را سر کار گذاشتهاند، وقت شنیدن حرفهایشان را بدهند
خط یازده خود را عصای زیر بغل مادران و پدران شهید، معلولین و جانبازان، پیرزن و پیرمردهای با صفای کوچه میداند
خط یازده معتقد است که جوانان مرد ته شهر از آقازادگان ایدههای بهتری برای مملکت دارند
خط یازده صدای نخبگان خاموشی است که نمیگویند ما دکتریم، مهندسیم، میگویند ما مردمیم
خط یازده لوطیمنش است و هر وقت آدم خستهای را بیابد، جایش را در اتوبوس و مترو به او که خستهتر است میدهد و خودش مردانگی و استقامت و لبخند ایستادن دارد
خط یازده رنسانس آدمهای باهوش شهر بعد از سالها مرده فرض شدن است
خط یازده، خط ایده، خط احترام به ایدههای برتر و خط بازپسگیری لقب مردمی از همه کسانی است که مردم را فقط باجناق و فک و فامیلشان محسوب کردند
خط یازده یک تیم از نخبگانی است که هر روز ساعتها با مردم در شهر میگردند و میدانند که کجای کار خراب است.
اعضای خط یازده پنج انگشتشان را زیر این ورقه میگذارند که کور شوند اگر دروغ بگویند و یک ریال از مال مردم را به جیبشان اضافه نمیکنند.
به گروه خط یازده خوش آمدید. فعلا همه باید کنار هم بایستیم که رویمان حساب کنند.»