۲۰ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۰ آبان ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۷
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۲۸۸۰۴۹
تاریخ انتشار: ۱۲:۰۱ - ۰۸-۰۵-۱۳۹۲
کد ۲۸۸۰۴۹
انتشار: ۱۲:۰۱ - ۰۸-۰۵-۱۳۹۲

اصلاح طلبی مبنای کردار علوی

انحرافات از آنجا شروع می شود که قدرت خود و متولیان آن مقدس می شوند. بدون نقد قدرت جنبش اصلاحات برای تاسیس جامعه علوی که جامعه است مبتنی بر قسط، تقوا و توحید پژمرده می شود و دچار دگرگیسی هویتی می گردد.
دکتر سید سلمان صفوی

سلطان اولیاء و مولی الموحدین حضرت امام علی علیه السلام  پیشوای اصلاح طلبان جهان و سرسلسله همه طریقتهای معتبر عرفانی در وصیت خود در هنگام ضربت خوردن بدست ابن ملحم ملعون  فرزندان دلبند خود و همه سالکان طریقت دوست را دعوت به جمع بین  اصلاح درون و برون و شریعت و طریقت نمودند.
 
در این وصیتنامه الهی که منشور رفتاری سالکان علوی است تقوای الهی زیر بنای همه رفتارهای سالک معرفی شده است.اصلاح درون و اصلاح بیرون مبنای کردار علوی است.  اصلاح درون در ادبیات علی(ع) تقوا نامیده شده است که سنگ زیر بنای ساختمان اصلاحات است و اصلاح بیرون در امر به معروف و نهی از منکر در برابر حکومت و ظلم  تجلی دارد.

گوشه نشینی و چشم بستن در مقابل ناروایی ها تقوا نیست و انجام اصلاحات اجتماعی و ایستادن در مقابل ماشین قدرت  و نقد قدرت سیاسی و اقتصادی بدون مجهز شدن به سلاح تقوا تقوا ممکن نیست.

بدون اصلاح درون، انسان در مقابل ماشین قدرت یا خرد و مچاله میشود یا خود در آن مستحیل میشود و بخشی از آن میگردد. قدر ت سیاسی ابزار تاسیس جامعه توحیدی است نه هدفی فی نفسه مقدس . انحرافات از آنجا شروع میشود که قدرت خود و متولیان آن مقدس میشوند. بدون نقد قدرت جنبش اصلاحات برای تاسیس جامعه علوی که جامعه است مبتنی بر قسط،  تقوا و توحید پژمرده میشود و دچار دگرگیسی هویتی میگردد.

حضرت علی در نهج البلاغه به کرات راجع به تقوا سخن گفته اند که در اینجا برخی از انها را از باب اهمیتی که برای اصلاحات دارد بیان میکنیم.
 "فیا لَهَا أَمْثَالاً صَائِبَةً وَ مَوَاعِظَ شَافِيَةً لَوْ صَادَفَتْ قُلُوباً زَاكِيَةً وَ أَسْمَاعاً وَاعِيَةً وَ آرَاءً عَازِمَةً وَ أَلْبَاباً حَازِمَةً فَاتَّقُوا اَللَّهَ تَقِيَّةَ مَنْ سَمِعَ فَخَشَعَ وَ اِقْتَرَفَ فَاعْتَرَفَ وَ وَجِلَ فَعَمِلَ وَ حَاذَرَ فَبَادَرَ وَ أَيْقَنَ فَأَحْسَنَ وَ عُبِّرَ فَاعْتَبَرَ وَ حُذِّرَ فَحَذِرَ وَ زُجِرَ فَازْدَجَرَ وَ أَجَابَ فَأَنَابَ وَ رَاجَعَ فَتَابَ وَ اِقْتَدَى فَاحْتَذَى وَ أُرِيَ فَرَأَى فَأَسْرَعَ طَالِباً وَ نَجَا هَارِباً فَأَفَادَ ذَخِيرَةً وَ أَطَابَ سَرِيرَةً وَ عَمَّرَ مَعَاداً وَ اِسْتَظْهَرَ زَاداً لِيَوْمِ رَحِيلِهِ وَ وَجْهِ سَبِيلِهِ وَ حَالِ حَاجَتِهِ وَ مَوْطِنِ فَاقَتِهِ وَ قَدَّمَ أَمَامَهُ لِدَارِ مُقَامِهِ فَاتَّقُوا اَللَّهَ عِبَادَ اَللَّهِ جِهَةَ مَا خَلَقَكُمْ لَهُ وَ اِحْذَرُوا مِنْهُ كُنْهَ مَا حَذَّرَكُمْ مِنْ نَفْسِهِ وَ اِسْتَحِقُّوا مِنْهُ مَا أَعَدَّ لَكُمْ بِالتَّنَجُّزِ لِصِدْقِ مِيعَادِهِ وَ اَلْحَذَرِ مِنْ هَوْلِ مَعَادِهِ التذكير بضروب النعم".(خطبه 83)

"پس از خداى بترسيد همانند كسى كه شنيد و خاشع شد و چون از روى نادانى گناهى كرد به گناه خويش اعتراف نمود و از سرانجام كار خود بيمناك گرديد و عمل كرد و از عقوبت پروردگار به هراس افتاد و به اطاعت شتافت و به مرحله يقين رسيد و كارهاى نيكو كرد . چون اندرزش دادند ،

اندرزها را پذيرا آمد و چون بر حذرش داشتند ، حذر نمود و باز گرديد و توبه كرد و به خدا روى آورد و به دوستان خدا اقتدا كرد كه بر مثال ايشان رود . چون راه راست را به او نشان دادند او نيز بديد و بشناخت و چابك وار قدم در راه طلب نهاد . و تا در گناهان نيفتد ، از هر گناه بگريخت . اندوخته سراى آخرت به دست آورد و باطن خويش پاكيزه ساخت و سراى آخرت بياراست ،

براى روزى كه از اين جهان رخت برمى‏بندد و بدان راه پرخطر گام مى‏نهد و براى هنگام نيازمندى و جاى تنگدستى ، تا سبب پشتگرمى او شود ، زاد راه مهيا ساخت و براى آن سراى ، كه جاى اقامت ابدى اوست ، پيشاپيش بفرستاد . پس اى بندگان خداى ، از خداى بترسيد و آن كنيد كه شما را براى آن آفريده است و از او بيمناك باشيد بدان حد كه شما را از خود بيم داده است . تا شايسته آن نعمت جاويد شويد ،

كه براى شما مهيا كرده است تا وعده‏اى كه به بندگان خود داده برآورد ، كه وعده او همواره راست است ، و از بيم رستاخيز او دور باشيد" .

"فَاتَّقُوا اَللَّهَ عِبَادَ اَللَّهِ تَقِيَّةَ ذِي لُبٍّ شَغَلَ اَلتَّفَكُّرُ قَلْبَهُ وَ أَنْصَبَ اَلْخَوْفُ بَدَنَهُ وَ أَسْهَرَ اَلتَّهَجُّدُ غِرَارَ نَوْمِهِ وَ أَظْمَأَ اَلرَّجَاءُ هَوَاجِرَ يَوْمِهِ وَ ظَلَفَ اَلزُّهْدُ شَهَوَاتِهِ وَ أَوْجَفَ اَلذِّكْرُ بِلِسَانِهِ وَ قَدَّمَ اَلْخَوْفَ لِأَمَانِهِ وَ تَنَكَّبَ اَلْمَخَالِجَ عَنْ وَضَحِ اَلسَّبِيلِ وَ سَلَكَ أَقْصَدَ اَلْمَسَالِكِ إِلَى اَلنَّهْجِ اَلْمَطْلُوبِ وَ لَمْ تَفْتِلْهُ فَاتِلاَتُ اَلْغُرُورِ وَ لَمْ تَعْمَ عَلَيْهِ مُشْتَبِهَاتُ اَلْأُمُورِ ظَافِراً بِفَرْحَةِ اَلْبُشْرَى وَ رَاحَةِ اَلنُّعْمَى فِي أَنْعَمِ نَوْمِهِ وَ آمَنِ يَوْمِهِ وَ قَدْ عَبَرَ مَعْبَرَ اَلْعَاجِلَةِ حَمِيداً وَ قَدَّمَ زَادَ اَلْآجِلَةِ سَعِيداً وَ بَادَرَ مِنْ وَجَلٍ وَ أَكْمَشَ فِي مَهَلٍ وَ رَغِبَ فِي طَلَبٍ وَ ذَهَبَ عَنْ هَرَبٍ وَ رَاقَبَ فِي يَوْمِهِ غَدَهُ وَ نَظَرَ قُدُماً أَمَامَهُ فَكَفَى بِالْجَنَّةِ ثَوَاباً وَ نَوَالاً وَ كَفَى بِالنَّارِ عِقَاباً وَ وَبَالاً وَ كَفَى بِاللَّهِ مُنْتَقِماً وَ نَصِيراً وَ كَفَى بِالْكِتَابِ حَجِيجاً وَ خَصِيماً ".(خطبه 83)

پس اى بندگان خدا از خدا بترسيد چونان خردمندى كه انديشه معاد ، قلب او را تسخير كرده و بيم از عذاب ،

پيكرش را رنجور داشته و شب زنده‏داريها آن خواب اندك را هم از او ربوده است و اميد رحمت پروردگار در گرماگرم روز تشنه‏اش داشته و پارساييش از شهوات دور داشته و ذكر خدا زبانش را به جنبش در آورده و ، تا از خشم او در امان ماند ، در پس سپر خوف از او پنهان گشته . از هر انديشه كه از راه روشن الهيش باز دارد ، دورى گزيده و تا به سر منزل مقصود رسد ، بهترين و راست‏ترين راهها را برگزيده است و هيچ فريبى او را از راه حق منحرف نساخته و امور شبهه ناك از نظرش پنهان نمانده . پيروز است ، زيرا مژده بهشتش داده‏اند و نعمتهاى لا يزال خداوندى ، و خواب خوش در گور ، و ايمنى در روز رستاخيز .

ستوده كسى است ، كه از گذرگاه دنياى زودگذر به نيكنامى گذرد و خوشبخت كسى است ، كه توشه سراى آخرت پيش فرستد و از خوف خدا به اعمال نيكو شتابد و در آن روزها ، كه مهلتش داده‏اند ، از پاى ننشيند و در طلب خشنودى خداوند رغبت نشان دهد و در گريز از خشم او چالاكى ورزد . امروز كه در دنياست در انديشه فرداى قيامت باشد و پيش از آنكه رخت از اين جهان بكشد ، احوال آخرتش را به عيان بنگرد . بهشت ، پاداش عمل نيكوكاران را كافى است و عذاب آتش ، كيفر بدكاران را بسنده است ، زيرا خداوند هم انتقام كشنده است و هم يارى دهنده و كتاب خدا هم حجت آورد و هم به داورى كشد" .

در این خطبه حضرت قطب الاقطاب العارفین خصوصیات متقین و نشانه های تقوا را بیان کرده اند. نشانه های تقوا خشوع، تحذیر، خوف، امید، طلب خیر، پند پذیری، تهجد و آخرت اندیشی است و خصوصیات متقین پیروی از عقل معاد، اهل یقین و دائم الذکر بودن است.

"الا و ان الخطایا خیل شمس حمل علیها اهلها و خلعت لجمها فتقحمت بهم فى النار. الا و ان التقوى مطایا ذلل حمل علیها اهلها و اعطوا ازمتها فاوردتهم الجنة (خطبه 16) ؛ همانا خطاها و گناهان و زمام را در اختیار هواى نفس‏[قرار]دادن، مانند اسب‌هاى سركش و چموشى است كه لجام از سر آنها بیرون آورده شده و اختیار از كف سوار بیرون رفته باشد و عاقبت اسب‌ها سوارهاى خود را در آتش افكنند. و مثل تقوا مثل مركب‌هاى رهوار و مطیع و رام است كه مهارشان در دست سوار است و آن مركبها با آرامش سوارهاى خود را به سوى بهشت مى‏برند.

در این خطبه تقوا به عنوان یك حالت معنوى كه اثرش ضبط و مالكیت نفس است ذكر شده است. لازمه بى‏تقوایى ضعف در برابر هواهاى نفسانى است. انسان در آن حالت مانند سوار زبونى است كه از خود اختیارى ندارد و این مركب است كه به هر جا كه دلخواهش هست مى‏رود. لازمه تقوا قدرت اراده و شخصیت معنوى داشتن و مسلط بر رفتار خود بودن است.

"ان تقوى الله حمت اولیاء الله محارمه و الزمت قلوبهم مخافته حتى اسهرت لیالیهم و اظمأت هواجرهم (خطبه‏ 113) ؛ تقواى الهى اولیاى خدا را در حمایت خود قرار داده، آنان را از تجاوز به حریم منهیات الهى باز داشته است و ترس از خدا را ملازم دلهاى آنان قرار داده است، تا آنجا كه شب‌هایشان را بى خواب (به سبب عبادت) و روزهایشان را بى آب (به سبب روزه) گردانیده است."

تقوا ملکه ای است مقدس و نیرویی معنوی است  كه پرهیز از محرمات الهى و همچنین ترس از خدا، از لوازم و آثار آن است.

"فان التقوى فى الیوم الحرز و الجنة و فى غد الطریق الى الجنة (خطبه‏ 233 ) ؛ همانا تقوا در امروز دنیا براى انسان به منزله یك حصار و به منزله یك سپر است و در فرداى آخرت راه به سوى بهشت است."

تقوا سپری است که انسان را از گزند رسیدن در امان نگه میدارد. و رستگاری ابدی را برای انسان میسور میسازد.

در خطبه ‏156 تقوا را به پناهگاهى بلند و مستحكم تشبیه فرموده كه دشمن قادر نیست در آن نفوذ كند.

تقوا حفاظ و پناهگاه است نه زنجیر و زندان و محدودیت. بسیارند كسانى كه میان «مصونیت» و «محدودیت» فرق نمى‏نهند.

قدر مشترك پناهگاه و زندان «مانعیت» است، اما پناهگاه مانع خطرهاست و زندان مانع بهره‏بردارى از موهبت‌ها و استعدادها. لذا مولی الموحدین (ع) مى‏فرماید:

"اعلموا عباد الله ان التقوى دار حصن عزیز، و الفجور دار حصن ذلیل، لا یمنع اهله و لا یحرز من لجأ الیه. الا و بالتقوى تقطع حمة الخطایا" (خطبه‏ 157 ) ؛ بندگان خدا! بدانید كه تقوا حصار و بارویى بلند و غیر قابل تسلط است، و بى‏تقوایى و هرزگى حصار و بارویى پست است كه مانع و حافظ ساكنان خود نیست و آن كس را كه به آن پناه ببرد حفظ نمى‏كند. همانا با نیروى تقوا نیش گزنده خطاكاری‌ها بریده مى‏شود.

در خطبه 221 مى‏فرماید:
فان تقوى الله مفتاح سداد و ذخیرة معاد و عتق من كل ملكة و نجاة من كل هلكة؛ همانا تقوا كلید درستى و توشه قیامت و آزادى از هر بندگى و نجات از هر تباهى است.

ایقظوا بها نومكم و اقطعوا بها یومكم و اشعروها قلوبكم و ارحضوا بها ذنوبكم... الا فصونوها و تصونوا بها (خطبه223)؛ خواب خویش را به وسیله تقوا تبدیل به بیدارى كنید و وقت خود را با آن به پایان رسانید و احساس آن را در دل خود زنده نمایید و گناهان خود را با آن بشویید... همانا تقوا را صیانت كنید و خود را در صیانت تقوا قرار دهید.

و هم می ‏فرماید:

اوصیكم عباد الله بتقوى الله فانها حق الله علیكم و الموجبة على الله حقكم و ان تستعینوا علیها بالله و تستعینوا بها على الله (خطبه‏ 233 .)؛ بندگان خدا! شما را سفارش مى‏كنم به تقوا. همانا تقوا حق الهى است بر عهده شما و پدید آورنده حقى است از شما بر خداوند. سفارش مى‏كنم كه با مدد از خدا به تقوا نائل گردید و با مدد تقوا به خدا برسید.

در این وصیتنامه بابدها و نبایدها و جنبه های ایجابی و سلبی کرداری بیان شده است. کلید سلوک معنوی تقوا است و سم و مانع سلوک معنوی دنیا طلبی است. حق گویی و آخرت گرایی شاقول حرکت معنوی است. سالک علاوه بر ارتباط معنوی با حضرت محبوب باید در صحنه فعالیت اجتماعی حضور داشته باشد و دشمن ستمگران باشد و یاور مظلومان. حرکت و فعالیت اجتماعی سازنده مبتنی بر نظم و قاعده مندی است.اصلاح بین مردم از رفتارهای شاخص سالکان الهی است.

ایتام آسیب پذیرترین بخشهای اجتماعی هستند که مومنین باید مددکار و ناجی آنها از جهات اقتصادی، علمی و معنوی باشند.

قرآن منشور همه ابعاد زندگی فردی، اجتماعی، و معنوی انسان است. آگاهی و عمل به آن از ضروریات غیر قابل اغماض سلوک است. اربین عبادات نماز از آنجهت که جامع جمیع حسنات است بعنوان عمود دین بر اقامه آن تاکید شده است.برمراقبت از  حج بمثابه بهترین عبادت فردی و اجتماعی تاکید شده است. در حج فردو  اجتماع مسلمین با ملائکه، و حضرت حق در مکان مقدس در زمان و مکان معین در تعامل سازنده قرار میگیرند که حاصل آن تحول معنوی فرد و جمع و تجدید هویت دینی و معنوی است.

در فراز آخر  حضرت بر جهاد مالی، دفاعی و فرهنگی در راه خدا تاکید میکنند. سپس مومنین را دعوت به ترابط  و پیوند اجتماعی  و انفاق میکنند. پس از آن حضرت امر به معروف و نهی از منکر را ضامن اصلی ادامه حکومت ارزشهای الهی و مکانیسم نظارت و اصلاح سیاسی و اجتماعی بیان میکنند و شدیدا هشدار به عواقب وخیم ترک آن  که مستولی شدن بدکاران برارکان حکومت و جامعه است میکنند.

فی الاجمال حضرت در این منشور علوی سالکان را دعوت به تقوا، اجتناب از دنیا پرستی، حق گویی، اعانت مظلومین، نظم، اصلاحات، حمایت از ایتام، رعایت حقوق قرآن، اقامه نماز، حج، جهاد همه جانبه، وحدت اجتماعی، امربه معروف و نهی از منکر میکنند.

(وصيّت امام عليه السلام به حسن و حسين عليه ما السّلام پس از ضربت ابن ملجم كه لعنت خدا بر او باد مى ‏باشد كه در ماه رمضان سال 40 هجرى در شهر كوفه مطرح فرمود.نامه 47 نهج البلاغه):

"أُوصِيكُمَا بِتَقْوَى اَللَّهِ وَ أَلاَّ تَبْغِيَا اَلدُّنْيَا وَ إِنْ بَغَتْكُمَا وَ لاَ تَأْسَفَا عَلَى شَيْ‏ءٍ مِنْهَا زُوِيَ عَنْكُمَا وَ قُولاَ بِالْحَقِّ وَ اِعْمَلاَ لِلْأَجْرِ وَ كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً أُوصِيكُمَا وَ جَمِيعَ وَلَدِي وَ أَهْلِي وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِي بِتَقْوَى اَللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِكُمْ وَ صَلاَحِ ذَاتِ بَيْنِكُمْ فَإِنِّي سَمِعْتُ جَدَّكُمَا صلى الله عليه واله يَقُولُ صَلاَحُ ذَاتِ اَلْبَيْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ اَلصَّلاَةِ وَ اَلصِّيَامِ اَللَّهَ اَللَّهَ فِي اَلْأَيْتَامِ فَلاَ تُغِبُّوا أَفْوَاهَهُمْ وَ لاَ يَضِيعُوا بِحَضْرَتِكُمْ وَ اَللَّهَ اَللَّهَ فِي جِيرَانِكُمْ فَإِنَّهُمْ وَصِيَّةُ نَبِيِّكُمْ مَا زَالَ يُوصِي بِهِمْ حَتَّى ظَنَنَّا أَنَّهُ سَيُوَرِّثُهُمْ وَ اَللَّهَ اَللَّهَ فِي اَلْقُرْآنِ لاَ يَسْبِقُكُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَيْرُكُمْ وَ اَللَّهَ اَللَّهَ فِي اَلصَّلاَةِ فَإِنَّهَا عَمُودُ دِينِكُمْ وَ اَللَّهَ اَللَّهَ فِي بَيْتِ رَبِّكُمْ لاَ تُخَلُّوهُ مَا بَقِيتُمْ فَإِنَّهُ إِنْ تُرِكَ لَمْ تُنَاظَرُوا وَ اَللَّهَ اَللَّهَ فِي اَلْجِهَادِ بِأَمْوَالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ وَ أَلْسِنَتِكُمْ فِي سَبِيلِ اَللَّهِ وَ عَلَيْكُمْ بِالتَّوَاصُلِ وَ اَلتَّبَاذُلِ وَ إِيَّاكُمْ وَ اَلتَّدَابُرَ وَ اَلتَّقَاطُعَ لاَ تَتْرُكُوا اَلْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَلنَّهْيَ عَنِ اَلْمُنْكَرِ فَيُوَلَّى عَلَيْكُمْ أَشْرَارُكُمْ ثُمَّ تَدْعُونَ فَلاَ يُسْتَجَابُ لَكُمْ" .

"شما را به تقوای الهی سفارش مى‏كنم و وصيت مى‏كنم كه در طلب دنيا مباشيد ،

هر چند ، دنيا شما را طلب كند ، بر هر چه دنيايى است و آن را به دست نمى‏آوريد يا از دست مى‏دهيد ، اندوه مخوريد . سخن حق بگوييد و براى پاداش آخرت كار كنيد .

ظالم را دشمن و مظلوم را ياور باشيد .

شما دو تن و همه فرزندان و خاندانم را و هر كس را كه اين نوشته به او مى‏رسد ،
به ترس از خدا و انتظام كارها و آشتى با يكديگر سفارش مى‏كنم . كه از رسول خدا ( صلى الله عليه و آله ) شنيدم كه مى‏گفت : آشتى با يكديگر برتر است از يك سال نماز و روزه .

خدا را ، خدا را ، درباره يتيمان . مباد آنها را روزى سير نگه داريد و ديگر روز گرسنه و مباد كه در نزد شما تباه شوند .

خدا را ، خدا را ، درباره همسايگان ، همسايگان ، سفارش شده پيامبرتان ( صلى الله عليه و آله ) هستند . رسول الله ( صلى الله عليه و آله ) همواره درباره آنان سفارش مى‏كرد ، به گونه‏اى كه گمان برديم كه برايشان ميراث معين خواهد كرد .

خدا را ، خدا را ، درباره قرآن ، مباد كه ديگران در عمل كردن به آن بر شما پيشى گيرند .
خدا را ، خدا را ، درباره نماز ، كه نماز ستون دين شماست . خدا را ، خدا را ، درباره خانه پروردگارتان . مباد تا هستيد آن را خالى بگذاريد كه اگر زيارت خانه خدا ترك شود ، شما را در عذاب مهلت ندهند .

خدا را ، خدا را ، درباره جهاد به مال و جان و زبان خود در راه خدا ، بر شما باد پيوند با يكديگر و بخشش به يكديگر و زنهار از پشت كردن به يكديگر و بريدن از يكديگر . امر به معروف و نهى از منكر را فرو مگذاريد ، كه بدترين كسانتان بر شما سرورى يابند و از آن پس ، هر چه دعا كنيد به اجابت نرسد" .

علی در زمان خود تنها بود و امروز نیز تنهاست چون ما با همه ادعاهای گزافمان از اصلاحات علوی دور مانده ایم، بر سرسفره علی نشسسته ایم اما راه علی را فراموش کرده ایم. اگر راه علی در میان ما زنده بود تضاد طبقاتی در جامعه به اصطلاح اسلامی بیداد نمیکرد و فساد اخلاقی و اقتصادی  جامعه را متعفن نکرده بود.
شبهای قدر فرصت مناسبی است که سیاسیون و صاحبان قدرت در خلوت خود به نقد و ارزیابی عملکرد خود بر اساس ارزشهای علوی بپردازند و با شهید رمضان بیعت کنند که از فردا جبران مافات میکنند و حقوق مردم را ادا میکنند. راه توبه و راه اصلاحات باز است. تا دیر نشده است بسوی علی و اصلاحات علوی بازگردیم تا همچون اول انقلاب، عطر دل انگیز دوستی، صداقت، جوانمردی، وحدت، معنویت و ایثار فضای جامعه را پر کند.

18 رمضان 1392
مرکز بین المللی مطالعات صلح




 

ارسال به دوستان