منبع: بلومبرگ
مترجم:مریم جعفری
مدتهای طولانی است که تحریم به ویژه تحریمهای اقتصادی به یکی از ابزارها در سیاستخارجی آمریکا تبدیل شده است اما هیچ یک از روسایجمهوری ایالات متحده آمریکا به اندازه "باراک اوباما" رئیسجمهوری کنونی این کشور، به این سیاست تکیه نکردهاند و یا نتوانستهاند مانند اوباما دیگران را متقاعد به اجرای این قوانین بکنند.
کاخسفید برای متوقف کردن برنامه هستهای ایران توانست کشورهای دیگر را متقاعد کند که واردات نفت از تهران را به حداقل برسانند و داراییهای بانکی تهران را مسدود کند. اکثر کشورهای جهان همچنین در اقدامی مشابه رابطه اقتصادی با کرهشمالی را متوقف کردند و تقریبا با گذشت دو سال از آغاز ناآرامیها در سوریه، آمریکا، اروپا و اتحادیه عرب امیدوارند که با مسدود کردن داراییها، تحریم بانکها، لغو ویزاها و همچنین ممنوعیت خرید نفت سوریه توسط غرب، دولت دمشق را وادار به عقبنشینی کنند یا "بشار اسد" رئیسجمهوری این کشور، را متقاعد کنند قدرت را به اشخاص دیگری بسپارد.
اما در جهان آشفته امروزی با وجود بازیگران نامناسب، وقتی که کشوری محتاطانه در برابر جنگ دیگری قرار میگیرد، درخواستها برای تجدیدنظر در تحریمها افزایش مییابد و تاثیرات محدود آنان بیش از گذشته نمایان میشود.
تحریمها تاکنون نتوانستهاند تهران را از ادامه برنامه هستهایش منصرف کند. همچنین این سیاست تاثیری بر رهبر کرهشمالی و کاهش فشارهای داخلی و یا متوقف کردن پرتاب موشکها توسط پیونگیانگ نداشته است. از سوی دیگر، تمامی فشارهای بینالمللی تاثیری بر دولت سوریه نگذاشته است و همین مسئله بحثهای را در واشنگتن به وجود آورده که چگونه میتوان با نیروی ارتش از مخالفان مسلح اسد حمایت کرد.
این پرسش نیز مطرح میشود که آیا اعمال تنبیهات بیشتر، رفتار رهبران مستبد کشورهای مانند کرهشمالی را تغییر میدهد یا اینکه آنان را بیش از گذشته جسورتر میکند.
"توماس پیکرینگ" یکی از دیپلماتهای آمریکایی، در این باره میگوید "سیاستگذاران باید بدانند که تحریمها تنها ابزار هستند نه استراتژی." او ادامه میدهد که در مورد پرونده ایران، آمریکا زمان طولانی را برای گسترش تحریمها علیه تهران سپری کرد، حال آنکه زمان اندکی به مذاکره برای دستیابی به نتیجه اختصاص داده شد؛ باید توازنی در این سیاست ایجاد شود.
ایالات متحده تاکنون محدودیتهای را علیه شش کشور از جمله کوبا، ایران، کرهشمالی، سودان و سوریه اعمال کرده است و فهرست وزارت خزانهداری آمریکا که تحریمهای اشخاص، تجاری و برنامههای دولتی سراسر جهان را در بر میگیرد، بیش از ۵۵۰ صفحه است.
"دانیل درزنر" استاد دانشگاه تافتس، میگوید "تحریمها زمانی موثرند که اهداف به خوبی مشخص شده باشند مانند حل و فصل یک معامله تجاری. در حقیقت باید رابطه درستی با دولت هدف برقرار شود." او ادامه میدهد که دولتها بدون نگرانی مصالحه میکنند چرا که کشورهای تحریمکننده تقاضاهای بیشتری را مطرح میکنند. درزنر بر این باور است که تحریمهای گسترده، شانس کمتری برای موفقیت دارند و میگوید "خودتان را جای ایران یا کرهشمالی بگذارید، وقتی که دولتها یکی پس از دیگری، تحریمهایی را علیه آنان وضع میکنند، این پرسش به وجود میآید که آیا واشنگتن به دنبال تغییر رژیم آنهاست؟"
سیاستهای آمریکا در قبال کوبا در حقیقت نشانگر شکست آشکار تحریمهاست. به رغم ۵۰ سال فشار کاخسفید، برادران کاسترو همچنان بر سرکار هستند. این مسئله همچنین تاکیدی بر این موضوع است که تحریمهای یکجانبه تاثیراتی به مراتب کمتر از تنبیهاتی دارند که توسط ائتلافهای بینالمللی وضع میشوند.
البته مواردی نیز وجود دارد که تحریم به تغییر رفتار رژیمهای سرکوبگر کمک کردهاند اما تحلیلگران همچنان بر سر این موضوع که تحریم عامل کلیدی بوده است یا خیر، به توافق نرسیدهاند. به عنوان مثال، تحریمهای بینالمللی عامل اصلی در پایان دادن به رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی بود اما عوامل دیگری مانند مقاومت سیاسی، اقتصاد ناکارآمد و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نیز در این میان تاثیرگذار بودند.
پس از آنکه لیبی پذیرفت برنامه تولید تجهیزات هستهای و شیمیایی را در اواخر سال ۲۰۱۳ میلادی متوقف کند، عدهای بر این نکته تاکید میکردند که دلیل اصلی چنین توافقی پایان دادن به تحریمها و فرستادن کودکان لیبیایی به مدارس آمریکایی بوده است. دولت وقت واشنگتن در آن زمان تاکید کرد که لیبی با آمریکا همراه شد؛ آمریکایی که اوایل همان سال به عراق حمله کرده بود.
پرونده عراق و تحریم این کشور که در دهه ۱۹۹۰ میلادی به یکی از پر بحثترین موضوعات در آمریکا تبدیل شده بود، نیز این مسئله را یادآوری میکند که چگونه اهداف مختلف میتواند سیاستی را پیچیده و سردرگم کند. موافقان تحریم و مخالفان این تجاوز بر این باورند که اعمال تحریمهای تجاری و اقتصادی علیه "صدام حسین" دیکتاتور عراق، موثر واقع میشد چرا که قدرت او را برای تهدید کردن همسایهگانش از بین میبرد اما دولت "جورج بوش" رئیسجمهوری وقت آمریکا، مخالف بود و تاکید میکرد که تمایل بینالمللی برای اعمال تحریمها در حال تغییر بود و سپری شدن سالهای طولانی دیگر صدام را مجبور نمیکرد که تجهیزات خود را از بین ببرد و از قدرت کنارهگیری کند.
این در حالی است که مسئله عراق پرسش اصلی را درباره هزینهای تحریمها به وجود میآورد؛ منتقدان تحریمهای طولانی میگویند که این مسئله منجر به مرگ میلیونها کودک عراقی شد؛ تلفات انسانی حقیقتی غیرقابل انکار هستند.