۲۰ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۰ آبان ۱۴۰۳ - ۱۲:۴۲
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۲۹۴۷۰۳
تاریخ انتشار: ۰۸:۴۳ - ۱۸-۰۶-۱۳۹۲
کد ۲۹۴۷۰۳
انتشار: ۰۸:۴۳ - ۱۸-۰۶-۱۳۹۲
فیاض زاهد در گفتگو با عصر ایران:

در صورت درگیری نظامی در سوریه، دولت روحانی تا 3 سال موفقیتی نخواهد داشت

راهبرد اسراییل «تضعیف» سوریه و نه انهدام کامل آن است و در یکی دو سال اخیر این اتفاق روی داده است. دولت سوریه از درون در حال متلاشی شدن است یعنی بسیاری از زیرساخت های توسعه این کشور در بمباران‌های دولت یا مخالفان نابود شده است.
عصر ایران؛ فاطمه صابری - دكتر فياض زاهد، استاد تاریخ دانشگاه،نویسنده، روزنامه‌نگار و فعال سياسی در تحلیل اوضاع خاورمیانه می‌گوید که وضعیت پیش آمده برای دولت اعتدال‌گرای حسن روحانی در نوع خود «بدترین» است و باید دعا کرد تصمیم آمریکا به سمتی برود که ایران مجبور به مداخله حداقلی شود. به گفته او در صورتی که آمریکا به دمشق حمله نظامی گسترده داشته باشد دستیابی به اهداف دولت تازه مستقر شده ایران دست کم 3 سال به تعویق می‌افتد. این گفت و گو را در ادامه بخوانید.

 ***

*آقای دکتر منطقه خاورمیانه بار دیگر درگیر تنش‌های اساسی شده است. سوریه بعد از سه سال اعتراضات مردمی و جنگ داخلی حالا به جایی رسیده که حمله نظامی آمریکا را مانند شمشیر داموکلس بالای سرش می‌بیند. تحلیل کلی شما از اوضاع سوریه چیست؟

 
سوریه در حال حاضر در وضعیت بغرنجی قرار دارد و سرنوشت دمشق می‌تواند نسبت به وضعیت سیاسی کشورهای خاورمیانه تاثیر معکوسی بگذارد و آن‌ها را دچار بی‌وزنی یا عدم بالانس بکند. به این معنا که قدرت های منطقه‌ای و همینطور کشورهای صاحب قدرت در سطح بین المللی در این مورد با یکدیگر دارای تعارض منافع هستند و وضعیت سوریه هم به گونه‌ای هست که به خاطر اهمیت ژئوپلتیک خود می‌تواند این قدرت‌ها را وارد چالش‌های جدی بکند و این خطری است که منطقه را تهدید می‌کند.

از طرفی نقش دولت‌های منطقه‌ای اعم از بازیگران دور و نزدیک در مورد سوریه آنقدر افزایش پیدا کرده که تعارض منافع آن‌ها می تواند منجر به افزایش تنش بشود و هر لحظه ممکن است دامنه جنگ از مرزهای سوریه فراتر رود.

در حال حاضر ترکیه درگیر تنش جدی ایجاد شده در سوریه است. در لبنان و اردن هم هم داستان به همین شکل است چون هر یک از کشورهای منطقه در معرض هجوم گسترده  پناهجویان سوری هستند.

*در این بین وضعیت ایران به چه نحو است؟

ایران به عنوان متحد استراتژیک با سوریه هم در معرض این تنش و تعارض قرار دارد. اما کشورهای دور‌تر مثل عربستان و قطر که اصطلاحا  آتش بیار معرکه هستند در حال ایفای نقش حامیان مالی و معنوی نیروهای معارض در سوریه هستند. در سطوح بالا‌تر هم که دولت‌های آمریکا و دولت‌های غربی قرار دارند و در سمت دیگر هم چین و علی الخصوص روسیه به دنبال حفظ برتری خود هستند.

روشن است که دود تمام این آتش‌هایی که در حال روشن شدن در اطراف سوریه است به چشم مردم بیگناه این کشور می‌رود و در کنار آن اگر گزارش سرویس‌های امنیتی غرب مبنی بر اینکه حمله شیمیایی به حومه دمشق و مرکز مخالفین دولت سوریه کار دولت بشار اسد بوده و این بهانه به دست دولت‌های غربی داده شود کار را برای دولت سوریه بسیار سخت‌تر  می کند. همچنین نباید از نظر دور داشت که این تصمیم می تواند برای جمهوری اسلامی ایران که سرمایه‌گذاری گسترده‌ای در سوریه کرده را هم متحمل خسارت‌های فراوان کند.

 *پیش بینی شما از تصمیم احتمالی دولت آمریکا برای حمله نظامی به سوریه چگونه است؟

امیدوارم از پس فرصت ۷/۸ روزه‌ای که تا بررسی کنگره آمریکا در مورد حمله نظامی به سوریه باقی مانده تصمیماتی به نفع مردم سوریه اتخاذ شود. همان تصمیمی که به نظر می رسد آقای اوباما مسوولیت را از روی دوش خود برداشته و به کنگره داده که این می‌تواند هم امیدبخش و هم خطرآفرین باشد. به شکل مثبت این کار به نظر می‌رسد که آقای اوباما می‌خواهد تا حدی جلوی تندروهای کاخ سفید را در کنگره و جامعه سیاسی بگیرد و با گذر زمان کمی عقلانی‌تر به مساله سوریه توجه کند و در شکل بدبینانه اینکه دولت آمریکا در حال آماده کردن خود برای یک جنگ گسترده و همه جانبه علیه دولت سوریه و جابجایی کامل قدرت در این کشور است. که به نظرم این دومی بعید است.

*چاک هیگل وزیر دفاع آمریکا طی چند اظهار نظر در این ارتباط  گفته است عدم اقدام نظامی این کشور در سوریه اعتبارمان را نزد ایران و جهان زیر سوال می‌برد و چند عضو کنگره هم چنین دیدگاهی را مطرح کرده‌اند. تحلیل شما عدم حمله نظامی آمریکا به سوریه است؟

 بر این عقیده‌ام که دولت آمریکا به خاطر پرستیژ بین‌المللی و به دلیل شعار استفاده از سلاح شیمیایی خط قرمز کاخ سفید است به سوریه حمله نظامی خواهد کرد اما در میزان، ابعاد و گستردگی آن تردید وجود دارد.

به نظر نمی‌آید دولت آمریکا بتواند به راحتی خود را از این ماجرا کنار بکشد چون این دولت خود را متعهد به حفط بعضی از پرنسیب‌های اخلاقی در ارتباط با مردم سوریه می‌داند ( یا حداقل این ادعا را دارد) و حالا که سرویس‌های امنیتی دولت‌های مستقل مانند ژاپن و آلمان هم مدعی شده‌اند که «دولت» سوریه از سلاح شیمیایی استفاده کرده و نه مخالفان، حلقه برای بشار اسد در حال تنگ‌تر شدن است. متاسفانه در این بین ایران هم که به عنوان متحد نزدیک سوریه شناخته شده در وضعیت پیچیده‌ای قرار دارد.

 *قطر، عربستان و ترکیه از کشورهای منطقه به طور آشکار از مخالفان بشار اسد حمایت کرده‌اند در این بین گفته می‌شود که اسراییل به عنوان متحد آمریکا نقش موثرتری در تحریک این کشور برای حمله نظامی به دمشق دارد شما نقش اسراییل را در تحریک آمریکا برای حمله به سوریه چقدر موثر می‌دانید؟

 من چنین باوری ندارم. چون به نظر من بر هم خوردن ثبات سوریه به نفع اسراییل نیست و کلا چندان با این تحلیل موافق نیستم که هر اتفاقی که در منطقه روی می‌دهد نقش اسراییل پررنگ جلوه داده شود. اسراییل از این ماجرا آسیب پذیر می‌شود چون اگر دولت شناخته شده بشار اسد سقوط کند و جای آن را گروههای تندروی اسلامی افراطی در سوریه بگیرند منافع اسراییل به صورت راهبردی به خطر خواهد افتاد. لذا راهبرد اسراییل «تضعیف» سوریه و نه انهدام کامل سوریه است که در یکی دو سال اخیر این اتفاق روی داده است. دولت سوریه از درون در حال متلاشی شدن است یعنی بسیاری از زیرساخت های توسعه این کشور در بمباران‌های دولت یا مخالفان نابود شده است. بر این تصورم که چنین شرایطی برای اسراییل مطلوب است. در حالی که برهم خوردن کل صحنه بازی به نفع اسراییل نخواهد بود.

* اگر ۳ سال به عقب برگردیم به نظر شما دولت بشار اسد امکان مدیریت اعتراضات پراکنده در گوشه و کنار این کشور را نداشت تا کار به آنچه امروز مشاهده می‌کنیم منتهی نشود؟

این امکان وجود داشت که دولت بشار اسد با اعطای بعضی امتیارات محدود و درک نیازهای تاریخی و مطالبات به حق ملتش دایره بحران را کنترل کند. اتفاقی که در تونس، اردن و حتا مراکش به نوعی روی داد و جلوی فراگیر شدن ماجرا گرفته شد. اما به بشار اسد توصیه‌های نابجایی صورت گرفت تا در نتیجه این فشار این دولت به جای حل منطقی بحران تلاش کند صورت مساله را با فشار و سرکوب حل کند. از آنجا که گسل‌های اجتماعی و سیاسی و مذهبی و قومی در سوریه وجود داشت دولت‌های معارض سوریه بویژه عربستان، قطر، ترکیه و اردن بر این خواسته‌های سوار شدند و تلاش کردند از آن نقطه ضعف استفاده کنند و مدیریت نابهنگام و ناصواب دولت سوریه بحران را به سمت تعارض‌های داخلی پیش برد. متاسفانه امروز شاهد هستیم که از بسیاری شهرها و روستاهای سوریه جر تلی از خاک باقی نمانده است و تمام منابع زیرساختی و حیاتی دولت سوریه از بین رفته است. بنده نحوه مدیریت مشکلات ایجاد شده در سوریه از طرف دولت این کشور را از عوامل فراگیر شدن بحران فعلی می‌دانم.

 *اگر فرض را بر این بگذاریم که دولت بشار اسد سقوط کند، به نظر می‌رسد که رسیدن به تفاهم برای مخالفان دولت اسد که در حال حاضر در قالب چند طیف و  گروه فعال هستند کار دشواری باشد.

چیزی که خطرناک است تنها سرکوب، ویرانگری و خشونت ارتش سوریه نیست. موضوع نگران کننده ناامنی، بی‌ثباتی و جنگ‌های گسترده داخلی و جنگ قدرت در میان گروههایی است که از یک طرف طیف‌های لیبرال و سکولار در آنجا حضور دارند و از طرف دیگر گروههای سلفی و تکفیری که پرتعداد هم هستند و دست بالا را هم در حوزه نظامی در اختیار دارند آماده هجوم به صندلی‌های قدرت‌اند.

به همین دلیل معتقدم که بهترین مدل می‌تواند برگزاری یک انتخابات در یک شرایط باثبات با حمایت جامعه بین المللی باشد. فکر می‌کنم آقای بشار اسد می‌تواند به عنوان گام بسیار مهم شرایط این انتخابات را برگزار کند و خود اعلام کند که در این انتخابات شرکت نخواهد کرد تا در نخستین گام گروههای معارض خلع سلاح شوند و با حفظ ساختار دولت سوریه بین مخالفان و دولت تفاهم بوجود آید تا دولتی با گرایشات خواست اکثریت در این کشور به قدرت برسد.

 *تلاش های برخی از کشورها مانند ترکیه در جریان درگیری‌های داخلی سوریه را باید چگونه تفسیر کرد؟

بخشی از مخالفانی که اسلحه برداشته و به جنگ دولت سوریه رفته‌اند از طرف گروههای افراطی وابسته به القاعده حمایت می‌شوند و پشتیبانی مالی بعضی از این گروه‌ها هم با کشورهای عرب منطقه است و دولت ترکیه هم با راهبرد اشتباه بر این تصور بود که می‌تواند مساله سوریه را مانند آنچه که در لیبی یا مصر اتفاق افتاده حل و فصل کند و به عنوان یکی از همسایگان دولت سوریه امتیازات گسترده‌ای بگیرد. حتی دولت ترکیه در راستای آمادگی‌اش با این بحران تلاش کرد که معارضات خود را با کرد‌ها از بین ببرد.

دولت ترکیه در ۴-۵ سال اخیر مذاکرات گسترده‌ای را با عبدالله اوجالان و پ ک ک شروع کرد و به سمت نوعی اعطای خودمختاری به مناطق کردنشین ترکیه پیش رفتند تا در صورت بحران در سوریه آن‌ها از ناحیه کردنشین‌ها آسیب نبینند. البته می‌توان گفت تا حدی تدبیرهای لازم را هم اندیشیدند. اما بحران در سوریه طولانی شد و این طولانی شدن در صنعت توریسم ترکیه به شدت تاثیر گذاشته و شاخص‌ها نشان می‌دهد که سطح اقبال برای سفر به ترکیه در مقایسه با سال‌های گذشته به شدت کاهش پیدا کرده است. دولت ترکیه حالا به شدت نگران است چون این امکان وجود دارد که دامنه جنگ به مرزهای ترکیه هم کشیده شود و این ثبات ظاهری که در ترکیه وجود دارد می‌تواند به چالش کشیده شود.

 *در ایران هم ما دولت تازه مستقر شده حسن روحانی را داریم. به نظر شما تهران چه واکنشی در برابر حمله احتمالی نظامی آمریکا به سوریه اتخاذ کند که منافع ملی کشورمان بهتر و بیشتر تضمین شود؟

متاسفانه وضعیت پیش آمده می‌تواند بد‌ترین وضعیت برای دولت اعتدال‌گرای آقای روحانی باشد. در حالی که این امیدواری وجود داشت که با وجود شخصیتی مانند دکتر ظریف و دکتر روحانی ایران بتواند به سمت کاهش تعارض با جامعه جهانی پیش برود و حداقل درباره تحریم‌ها به یک فرمول بهتری دست پیدا کنیم تا از گستردگی تحریم‌ها کاسته شود و مردم بتوانند نفسی تازه کنند. اما چنانچه حمله نظامی به سوریه صورت بگیرد تا دو سه سال آینده دولت روحانی نمی‌تواند موفقیتی به دست بیاورد.

 *به چه دلیل؟

چون به غلط یا درست برای ایران تعهدات راهبردی نسبت به منافع سوریه تعریف شده  و در نتیجه ایران نمی‌تواند منازعات خود با غرب را کاهش دهد و این به اهداف دولت اعتدال‌گرا به شدت لطمه خواهد زد. این موضوع به نیروهای صلح‌طلب در سراسر جهان هم لطمه خواهد زد و منجر به افزایش رادیکالیزم و قدرت گیری افراطیون چه در داخل و چه خارج از ایران خواهد شد و حتی این موضوع می‌تواند در انتخابات سال آینده اسراییل به روی کار آمدن یک دولت افراطی‌تر منجر شود. به شخصه امیدوارم و دعا می‌کنم دولت آمریکا به دنبال مدلی برود که بر اساس آن دولت ایران مجبور به نوعی از واکنش نشود که سطح منازعات جمهوری اسلامی با غرب گسترش پیدا کند.
ارسال به دوستان