سرپرست گروه مؤلفان کتابهای درسی ادبیات معتقد است: امکان طرح همه چهرهها در کتابهای درسی فراهم نیست، همراه با اینکه آوردن نام نویسندگان در این کتابها به معنای تجویز خواندن کتابهای آنهاست و آثار کسانی چون چوبک و شاملو در کتابهای درسی قابل طرح نیست.
محمدرضا سنگری، استاد دانشگاه، در گفتوگو با ایسنا، در ارزیابی از کتابهای درسی ادبیات و
زبان فارسی دبیرستان گفت: تألیف این کتابها از سال 74 شروع شده و حدود 18-
19 سال از شروع تألیفشان میگذرد.
به اعتقاد من، کتابهای درسی باید عمرشان این اندازه نباشد و حداقل هر 10 سال یکبار بازنگری شوند و درک و دریافت تازهای در آنها بیاید. این موضوع درباره همه کتابها صادق است. در حوزه کتابهای ادبیات هم چون تولید و خلق، دائمی و همیشگی است، باید این تولیدات به کتابهای درسی راه پیدا کند.
او درباره کتابهای زبان فارسی هم گفت: در زمینه زبان فارسی هم این موضوع اهمیت دارد، چون درک و دریافت تازه باید به این کتابها راه پیدا کند.
سنگری همچنین درباره محدودیتهایی که به نظر میرسد این کتابها در تدوین و
نگارش با آنها مواجه بودهاند، گفت: اگرچه ما با محدودیت در نگارش
کتابها مواجه بودیم، اما خیلی از چهرههای شاخص ادبیات پیش از انقلاب و
بعد از انقلاب در این کتابها آمدهاند. ولی کتابهای درسی ظرف محدودی
هستند و باید در حدود 200 تا 220 صفحه باشند و نمیتوان همه را در این
کتابها آورد. شعر اخوان ثالث در این کتابها آمده است. اما به هر حال خط
قرمزهایی وجود دارد که برخی را نمیتوان در این کتابها آورد.
وقتی نویسندهای آثارش در کتاب درسی میآید، یعنی شما آثار این نویسنده را تجویز کردهاید که دانشآموزان بروند و آنها را بخوانند. اما آثار بسیاری برای دانشآموزان زیانهای فراوان دارد. اگر داستان صادق چوبک را در این کتابها بیاوریم، آیا شما حاضرید برادرتان این کتاب را بخواند؟ وقتی او مسائل جنسی را با رکاکت و عریانی تمام مطرح میکند، نمیتوان اسمی از او در کتاب درسی برد. در هیچ کشوری هم اینگونه نیست. ما برای نوشتن این کتابها به 30 کشور دنیا سفر کردیم و آنها هم محدودیتهای خاص خود را دارند.
او همچنین تأکید کرد: جدای از این، برخی از نویسندگان آثارشان در کتابهای درسی قابل طرح نیست و نکتهی آموزشی ندارد. مثلا چه شعر شاخصی از شاملو هست که بشود در کتاب درسی آورد؟ یا چه موردی از شعر حجم یا موج نو هست که بتواند در کتاب درسی بیاید؟ گروه تألیف ما همه این مسائل را درنظر گرفته است. ما مسائلی را در این کتابها آوردهایم که بسیار عادی است، اما خانوادهها به آنها حساسیت دارند، چون معتقدند بچهها باید این کتابها را مو به مو بخوانند و امتحان بدهند؛ برای همین بسیاری از شعرها و داستانها نمیتوانند به این کتابها بیایند.
سرپرست گروه مؤلفان کتابهای درسی ادبیات و زبان فارسی درباره این موضوع که این شرایط نگارش کتاب ممکن است باعث بیعلاقگی دانشآموزان به ادبیات شود، بیان کرد: کتابهای درسی همیشه دوستداشتنی نیستند. هرچیز دوستداشتنی وقتی قرار باشد از آن امتحان گرفته شود، نفرتانگیز هم میشود. اما این کتابها به نسبت کتابهای قبل از خود حرکت جدیدی بودند. گاهی کسی در فضای تألیف نیست و نگاهش فرق میکند؛ اما وقتی در گروه تألیف باشید، باید به سفارشها توجه کنید. اینجور نیست که هرچه دوست دارید، بنویسید.
محمدرضا سنگری همچنین درباره کمبودهایی که این کتابها دارند، گفت: من به
عنوان کسی که سرپرست تألیف این کتابها بودهام، معتقدم که مسلما این
کتابها باید تغییر کنند. من اگر قرار باشد امروز این کتابها را بنویسم،
کارهای تازهای از ادبیات روز کشور و دنیا را اضافه میکنم. خصوصا کتابهای
زبان فارسی باید تغییر کند.
برخی بحثهای این کتابها جز خسته کردن
بچهها فایده دیگری ندارد. ما پیشنهاد دادیم که کتاب زبان فارسی در کنکور
طرح نشود، چون الآن به دلیل کنکور نفرتی از این کتابها ایجاد شده است. به
جای این بحثهای دشوار باید بحثهایی درباره شناخت زبان فارسی اضافه شود.
درباره تاریخ و زیباییهای زبان فارسی و مسؤولیت ما در برابر این زبان باید مباحثی بیاید و واژگان معادلسازیشده فرهنگستان به این کتابها راه پیدا کند. من معتقدم نیمی از مباحث این کتابها قابل انتقال به دانشگاه است و این کتابها باید شیرینتر، جذابتر و قابل فهمتر باشند.