هنرمندی که بعد از 20 سال شرکت کردن در نمایشگاههای مختلف، آثارش مورد توجه ایرانیان قرار نگرفت و کسی آنها را نخرید، حالا از یک عربستانی سفارش 60میلیارد تومانی گرفته است.
به گزارش ایسنا، شهرک جمهوری در انتهای خیابان ترمینال جنوب تهران، کارگاه مردی قرار دارد که میگوید، بعد از 20 سال، تهیهی قرآن معرق و ارائهی آنها در نمایشگاههای قرآن، هیچ حمایتی از او نشده و حتی یک ایرانی هم اثر هنریاش را نخریده است؛ ولی یکبار که قرآن معرق خود را به نمایشگاهی برده، این اثر توجه یک شهروند کشور عربستان را به خود جلب کرده و حدود دوماه پیش، ساخت یک نسخهی کامل آن را سفارش داده است.
این هنرمند در گفتوگو با خبرنگار ایسنا، از بیتوجهی هموطنانش گله و اظهار کرد: دوست دارم در کشور خودم کار کنم؛ ولی چون از من حمایت نمیشود، تصمیم گرفتم برای تولید این اثر، همراه یک گروه 120 نفره عازم عربستان شوم.
ابراهیم ایازی با بیان اینکه سالها اثر هنریاش را به هزینهی خود تهیه و در نمایشگاه قرآن ارائه کرده است، گفت: در تمام سالهایی که در نمایشگاه قرآن شرکت کردم، هیچ حمایتی از من نشد، حتی یک لوح تقدیر هم به من ندادند. این در حالی است که دیدم به کسی که مسوولیت تزیین آثار هنری هنرمندان را در نمایشگاه قرآن برعهده داشت، پنج سکهی طلا و لوح تقدیر داده شد!
او دربارهی اثری که فردی از عربستان به مبلغ 60میلیارد تومان، ساخت آن را سفارش داده است، توضیح داد: این قرآن 650 صفحه دارد و هر صفحهی آن، در ابعاد 130×180 ساخته میشود. خلاقیت ویژهای که برای تهیهی این اثر بهکار رفته، این است که هر صفحهی این قرآن، ترکیب رنگ متفاوتی دارد، به این صورت که صفحههایی که حاوی آیاتی از دوزخ هستند یا نهی از بدی میکنند، با رنگهای کدر رنگآمیزی شدهاند و صفحاتی که از بهشت و کارهای نیک سخن میگویند، با رنگهای زنده و فرحبخش رنگآمیزی شده است.
این هنرمند گفت: تهیهی هر صفحه از این قرآن، 90میلیون تومان هزینه میبرد؛ ولی سودی برای من نخواهد داشت. این سفارش را قبول کردم، چون علاقهمندم یک نمونه از اثری که با خلاقیت خودم تهیه کردم، باقی بماند. این اثر، خلاقانه است و هیچکدام از صفحات این قرآن، اسم ندارند، چون آن را من فقط میتوانم با این ظرافت تهیه کنم ومعتقدم که هیچ کسی نمیتواند شبیه آن را بسازد.
او با بیان اینکه رسانههای خارجی از او خواستهاند با آنها گفتوگو کند و بگوید که مورد حمایت واقع نشده است، اظهار کرد: قبول نکردم، چون فکر میکردم نباید کاری کنم که برخلاف منافع وطنم باشد.
ایازی ادامه داد: تصمیم دارم به مجلس شورای اسلامی بروم و بگویم که شما برای مبتکران و مخترعان قانونی نگذاشتهاید یا قانونی که گذاشتهاید اینقدر ضعیف است که هیچ کاری نمیکند. دنیا بهدست مخترعان، مکتشفان و مبتکران میچرخد. اگر سفارشدهندهی اثر من در عربستان سعودی نبود، من باید از بین میرفتم؟
وی با بیان اینکه حدود 12 سال پیش برای تهیهی آثارش به دبی سفر کرد، گفت: آن زمان، یکی از دوستان من در دبی، خواست تا با وعدهی ماهانه 10هزار درهم، برای پیشبرد کارهایم تا وقتی که بتوانم روی پای خود بایستم، به دبی بروم و افرادی را به شرط کار، آموزش دهم. وقتی عازم دبی شدم، به من خبر رسید که قرار است در ایران از من حمایت شوم و زمین، سوله و ... خواهم گرفت. من هم به ایران بازگشتم، اما حمایتی از من نشد. پس از آن، فکر تولید فرش معرق به ذهنم رسید، آن را تولید کردم و کارم رونق گرفت و برای تهیهی آن، بیش از 30 لوح تقدیر دارم.
این هنرمند دربارهی تولید فرش پوست که برای آن، «مهر اصالت یونسکو» گرفته است، بیان کرد: ما جزو اولینهای این رشته هستیم و اصول آن را میدانیم، چندی پیش متوجه شدیم دو تولیدکنندهی فرش ماشینی تصمیم دارند فرش معرق تولید کنند، برای اینکه کسی که این اثر را تولید میکند، از ابتدا و انتهای کار نزند، روش تهیهی آن را بهصورت رایگان به تولیدکنندگان آموزش دادم.
او در پاسخ به این پرسش که آیا برای قرآن معرق نیز «مهر اصالت یونسکو» را گرفته است؟ گفت: از من خواسته شد که فرشی معرق را برای گرفتن «مهر اصالت یونسکو» ارائه کنم، ولی دربارهی قرآن معرق چنین پیشنهادی به من نشد.
این هنرمند دربارهی عرضهی فرش معرق، توضیح داد: فرشفروشیهای شهرهای بزرگ مثلا در تهران، اصفهان و مشهد، این آثار را توزیع میکنند و محصولات تولیدی ما با قیمتی بین 130 تا 150هزار تومان به مغازهها فروخته میشوند؛ ولی نمیدانیم مغازهها، آنها آن را به چه قیمتی به مشتریان میفروشند.
او دربارهی فروش محصولات فرش معرق در خارج از ایران، اظهار کرد: آثار فرش پوست را به ژاپن، کانادا و انگلیس صادر میکنیم و فروش آثار ما در خارج از کشور بهتر از فروش داخلی است. سال 89 نیز برای فروش آثار خود، از طرف شهرداری به نمایشگاه بلاروس اعزام شدیم، بهطور کلی از فروش فرش معرق راضی هستم. محصولات صنایع دستی وقتی کاربردی و تجاری میشوند، مشتریان خود را پیدا میکنند.
این هنرمند دربارهی تهیهی مواد اولیه برای محصولات معرق چرم، گفت: از رفوگرها، فرشهایی را که کهنه میشوند و هزینهی رفوی دوبارهی آنها بهقدری بالا است که رفوی آنها صرف نمیکند، میخریم و چرم را هم از بازار تهیه میکنیم.
ایازی با بیان اینکه عضو بیمهی صنعتگران نیست، اظهار کرد: به من گفتند که تو را میتوانیم بیمهی حکاک چرم کنیم، من قبول نکردم، چون من برشکار چرم هستم. بنابراین اکنون به جای بیمهی صنعتگران، بیمهی تأمین اجتماعی هستم.
او دربارهی نحوهی ورودش به تولید آثار معرق، توضیح داد: تا سن 26سالگی، به شغل قصابی که ارثیهی پدرم بود، مشغول بودم. شبی در راه مغازه، تصادف کردم و با خودم فکر کردم که برای چه زنده ماندم؟ باید کاری انجام دهم. کار خود را در خلق آثار هنری با تهیهی گل روی کفش خانمها شروع کردم؛ گلهایی میزدم و روی کفش خانمها نصب میکردم و پس از آن، اندکاندک به کار معرق وارد شدم.
این هنرمند با تأکید بر اینکه به کاری که انجام میدهد، عشق میورزد، اضافه کرد: برای این کار، زندگی عادی خود را از دست دادهام، ازدواج نکردم و بچه ندارم؛ ولی فکر میکنم خوشبختترین انسان روی زمین هستم. وقتی به کارگران، کار خود را آموزش میدهم، به این فکر میکنم که مانند پدر و مادری هستم که برای فرزندانشان کار میکنند.