عصر ایران؛ فاطمه صابری -
معتقد است گام اول بین ایران و آمریکا در سفر روحانی به نیویورک ، خوب برداشته شد و در عین حال به بخش
هایی از سخنرانی روحانی انتقاد دارد و می گوید فضای حاکم بر جهان احتمال
مورد توجه قرار دادن پیشنهاد روحانی در سازمان ملل را کمرنگ می کند.
تحلیل
دکتر فیاض زاهد - استاد دانشگاه، نوییسنده و فعال سیاسی - از اتفاقات روی
داده در متن و حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در گفت و گو با عصر ایران پیش
روی شماست.
***
چند
روزی مردم ایران و اگر اغراق نشود بسیاری از تحلیلگران کشورهای دیگر منتظر
اتفاق تازهای در عرصه سیاسی جهان بودند. حالا سخنرانی اوباما و روحانی در
شصت و هشتمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد سازمان ملل انجام شده است. آقای
دکتر تحلیل شما از اظهارات روسای جمهور دو کشور چیست؟به نظر
من اوباما سعی کرد سخنرانیاش از سال های پیش مسالمت آمیزتر باشد که همین
طور هم بود. منتها مسالمت آقای اوباما تنها در لحن بود. آمریکا در سیاست
راهبردی خود نسبت به موضوع ایران تغییر چندانی نداد. اما تعابیری که آقای
اوباما در ارتباط با ایران به کار برد ناشی از یک تغییر کمی و کیفی و
ماهیتی در نوع رویکرد این کشور بود که نشان میداد آمریکاییها آماده
تغییرات جدید در ایران هستند و انتظار دارند بتوانند به فرمولی دیپلماتیک
برای حل و فصل مسائل فی مابین برسند. اما در کلیت نگاه راهبردی آمریکا
تغییر آنچنانی به وجود نیامد.
آمریکا احساس میکند دست برتر را در
فضای موجود دارد و تحریمها تاثیرات خود را بر اقتصاد و بنیاد سیاسی در
ایران وارد کرده است. از منظر آمریکاییها تغییرات سیاسی در ایران به معنی
پیشبرد اهداف استراتژیک آنها بوده است. لذا وقتی آنها دست برتر را دارند
به نظر میآید که راهبردشان تنها تغییر لحن و کسب امتیازات بیشتر از سوی
ایران باشد. بر همین اساس هم فکر میکنم تیم آقای روحانی پیش بینی این نوع
برخورد را میکرد و به همین دلیل تلاش کرد نشان بدهد که خیلی ذوق زده و
شتاب زده نیست و برای پیمودن گامهای دیپلماتیک عجله چندانی ندارد.
یعنی
آقای روحانی میخواست از یک طرف بر حقوق هسته ای و منافع راهبردی ایران
پافشاری کند و از طرف دیگر نشان بدهد مقامات ایرانی تغییر لحن دادهاند و
سعی کرد به طرف مقابل نشان دهد آماده گفتگو هست. اما همچنان بر حقوق هسته
ای و منافع ایران تاکید میکند و طرف فکر نکند که طرف ایرانی آنچنان ذوق
زده است که امکان دارد از هول حلیم داخل دیگ بیفتد. در مجموع رفتارهای دو
طرف از منظر راهبردی قابل درک است.
به نظر شما تمام هدف ایران تلطیف اولیه فضا بود؟به
نظر میآید برای تیم ایران همین قدر که تلطیفی در گفتمانهای دو طرف به
وجود آمده کافی بوده است. البته من نمیدانم چرا بخش اول سخنرانی دکتر
روحانی اینقدر مغلق و فلسفی نوشته شده بود. انتظار میرفت که آقای روحانی
که خود اساسا آدم سخنوری است و استفاده از کلمات و تعابیر را خوب میداند
اعمال نظر بیشتری در متنی که همکاران و مشاوران تهیه کرده بودند خرج
میداد.
تصور می کنید صرف
اظهار نظر محترمانه روسای جمهور دو کشور در ارتباط با کشور مقابل بتواند یخ
رابطه 34 ساله تهران-واشینگتن را آب کند؟
من قطعا امیدوارم
و برای این امیدواری هم افراد را ارجاع می دهم به 3-4 ماه قبل که واقعا
کسی تصور نمی کرد امکان نشستن آقای ظریف وزیر خارجه ایران و جان کری وزیر
خارجه آمریکا دور یک میز وجود داشته باشد. یعنی این موضوع تحولی مهم است.
بعد مشاهده می کنیم که لحن آقای اوباما و روحانی کاملا تلطیف شده است.
راهبردی که جمهوری اسلامی در پیش گرفته، آنچنان که مقام رهبری بیان میکنند
«نرمش قهرمانانه»، دست مقامات ایرانی را برای انجام گفتگوهای پایین دستی
باز میگذارد.
اینها همه نشانههای مثبتی هستند. ضمن اینکه یادمان
باشد نیکسون رئیس جمهور آمریکا برای بهبود و آغاز روابط سیاسی با چین با
پینگ پنگ شروع کرد. آقای روحانی با این امید به سفر نیویورک رفته است که
مهمترین گامها را در جهت کاهش تحریمها علیه ایران بردارد.
کاهش تحریمها نیازمند اقدامات جدی و نمادین است.
برداشت
من این است که از سوی مقامات عالی رتبه به آقای روحانی و تیماش اجازه
داده شده بود «آن طور که صلاح میدانند» عمل کند. البته هیچ دولتی در هیچ
جای جهان اختیارات مطلق ندارد. حتی آقای اوباما هم نمیتواند فشارهای لابی
آیپک و صهیونیستی و تندروها را نادیده بگیرد. طبیعی است که علی رغم اینکه
آقای روحانی و تیمش این اختیار را داشتند اما هر لحظه نگران پلیتیک هایی
بودند که تندروها و رادیکالهای دو طرف میتوانستند به خرج بدهند.
بخشی
از ملاحظه کاری آقای روحانی نگرانی از رفتار استراتژیک طرف مقابل بود که
مثلا اگر آقای روحانی با اوباما دست میداد یا در میز نهار حضور پیدا
میکرد و با یکدیگر گرم میگرفتند و طرف آمریکایی نرمش لازم را نشان
نمیداد، در داخل فشار زیادی بر روحانی و تیمش وارد میشد.
طبیعی
است که این ملاحظه کاری را باید درک کرد و من بر این باور هستم که دیوار
بیاعتمادی ۳۳ ساله قطعا به همین راحتی فرو نخواهد ریخت. اما در همین حد هم
باید امیدوار بود که اراده ای جدی وجود دارد که طرفین حداقل حرفهای هم
را بفهمند و برای رسیدن به یک نقطه مشترک تلاش کنند.
تاکید میکنم
که دشمن عادی سازی روابط میان ایران و آمریکا کشورهایی مثل روسیه و ترکیه و
کشورهای عربی در راس آنها اسرائیل و البته رادیکالهای داخل ایران و
آمریکا هستند. در این بین دولت افراطی آقای نتانیاهو بیش از همه از نزدیکی
ایران و آمریکا لطمه خواهد دید. نتانیاهو و تیمش در اسرائیل امیدوار بودند
که تصویر خشنی از ایران به جهان نشان داده شود. همین طور که هنگام سخنرانی
آقای روحانی دیدیم دولت اسرائیل تنها دولتی بود که او را تحریم کرد و این
نشان میدهد که بر روی کار آمدن یک دولت عاقل و مصلحت گرا با گفتمان اصلاح
طلبی چقدر به آنها لطمه زده است.
تصور
می کنید پیشنهاد روحانی برای صلح و مبارزه با خشونت مانند پیشنهاد گفت و
گوی تمدن های محمد خاتمی رییس جمهور اسبق مورد توجه قرار می گیرد؟در
آن سالی که آقای خاتمی پیشنهاد گفتگوی تمدنها را مطرح کرد شرایط جامعه
جهانی به گونه ای بود که در آغاز تصور میشد جهان آماده پذیرش آن ایده به
عنوان یک گفتمان راهبردی است. در حال حاضر چنین اراده ای را در جامعه جهانی
نمیبینم. برای اینکه پیشنهاد روحانی که بازتاب پیشنهاد خاتمی است که پس
از ده سال مجددا مطرح میشود و فکر نمیکنم به عنوان پیام سالیانه و شعار
اصلی سال انتخاب شود. البته امیدوارم این اتفاق بیفتد. در عین اینکه فکر
می کنم که به موضوع طرح شده توجه میشود.
تیم روحانی هیاتهای
سیاسی و رسانهها بین اللملی را به خودشان جلب کردند. درخواست مقامات
فرانسوی، انگلیسی و آلمانی از آقای روحانی برای ملاقات نشانگر جایگاه بسیار
مهم ایران است.
۲۱ بار ذکر نام ایران در سخنرانی اوباما نشانگر
چنین موقعیت منحصر بفردی در جامعه جهانی است و امیدوارم که دولت بتواند با
تکیه بر این جایگاه ژئو پلتیک و ژئواستراتژیک در جهت ایفای حقوق ملت ایران،
کاهش تنش و گشایش روابط بین المللی هم در سطح منطقه و هم با کشورهای
تاثیرگذار در جهان قدمهای مثبتی بردارد.