۲۰ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۰ آبان ۱۴۰۳ - ۱۲:۲۴
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۳۰۲۳۵۹
تاریخ انتشار: ۱۲:۲۲ - ۱۲-۰۸-۱۳۹۲
کد ۳۰۲۳۵۹
انتشار: ۱۲:۲۲ - ۱۲-۰۸-۱۳۹۲

مرگ پدر جوان با شليك شتابزده پليس

در نخستین مرحله از بررسی‌ها مشخص شد قربانی حادثه 33 ساله بوده و مجید اکبر نژاد نام داشت. همچنین بررسی‌ها نشان مي‌داد قرباني خرید و فروش خودرو مي‌كرد.
شلیک شتابزده مامور پلیس حادثه‌ای را رقم زد که در جریان آن مرد جوانی در برابر دیدگان همسر و كودكش به کام مرگ فرو رفت.این حادثه خونين شامگاه هفتم آبان ماه در کیلومتر 2 جاده قائمشهر به بابل هنگامی ‌رخ داد که قربانی حادثه خودرويش را از پارک خارج كرده و مي‌خواست حركت كند.

به گزارش ایران، مغازه داران منطقه در تاریکی هوا زیر تابش نور لامپ مغازه‌ها متوجه خودروی گشت پلیس شدند که در حال متوقف کردن یک خودروی ال 90 نوک مدادی بود. خودرو چند متری جلوتر حرکت کرد و در کنار جاده و در شلوغی عبور خودرو‌هاي ديگر ايستاد و ناگهان صدای شلیک دوگلوله شنیده شد.

همزمان با شليك گلوله فریادهای زن جواني شنیده شد که می‌گفت شوهرم را کشت! چند تن از مغازه داران که با راننده خودروي ال 90 آشنایی داشتند به سمت خودرویش دویدند. مرد جوان با اصابت گلوله‌‌ای به سینه‌اش بی‌حرکت پشت فرمان افتاده بود و لباس‌هایش غرق در خون شده بود.

یکی از مغازه داران به سرعت پیکر بی‌‌حرکت راننده ال90 را داخل خودروی خود گذاشته و به بیمارستان شهید بهشتی بابل رساند اما با وجود تلاش‌های تیم پزشکی بیمارستان وی جان خود را از دست داد و تسليم مرگ شد.با مرگ این راننده جوان تحقیقات در باره علت و چگونگی شليك مرگبار از سوی بازپرس ویژه قتل دادسرای عمومی ‌و انقلاب بابل آغاز شد.

در نخستین مرحله از بررسی‌ها مشخص شد قربانی حادثه 33 ساله بوده و مجید اکبر نژاد نام داشت. همچنین بررسی‌ها نشان مي‌داد قرباني خرید و فروش خودرو مي‌كرد.

ماموران در اين مرحله به تحقيق از همسر قرباني پرداختند. وی در حالی که باور نمي‌كرد شوهرش
در برابر ديدگان وي كشته شود، گفت: در جاده قائمشهر به بابل شوهرم سوار خودرو شد.از پارک بیرون آمده و می‌خواستیم حرکت کنیم که خودروی گشت پليس در فاصله چند متری ما توقف کرد.

ماموری جوان که به نظرم درجه ستوانی داشت جلوی خودروي ما را گرفته و به شیشه ضربه‌اي زد و از همسرم خواست پیاده شود. وي شیشه را پایین کشیده و گفت چون جای بدی است و باید دوبله توقف کنم اجازه دهید خودرو را کنار جاده متوقف کنم.

 مامور جوان که اسلحه‌ای در دست داشت به طور مداوم از شوهرم می‌خواست پیاده شود. شوهرم گفت من تخلفی نکرده‌ام با من چه کار داری؟ چند مترجلوتر رفت تا کنار خیابان توقف کند در همین هنگام گلوله‌ای از اسلحه مامور پليس شلیک شد. شوهرم روی پدال ترمز زد و همزمان گلوله دیگری شلیک شد.گلوله به سینه شوهرم اصابت کرد. مجید پشت فرمان بی‌حرکت افتاد. خون را که دیدم شوک زده شده و فریاد زده و کمک خواستم.

پدر قربانی حادثه در این باره می‌گوید: پسرم کاری نکرده بود. گویا شماره خودروي دوستش که دست پسرم بود تحت تعقیب پلیس بود. شاهدان حادثه می‌گفتند پسرم اصلاً کاری نکرد که نیاز به شلیک گلوله باشد.
ارسال به دوستان