- آدم این روزها اخبار هسته ای را که دنبال می کند تاسف می خورد! معلوم نیست آقای ظریف به حرف های دار و دسته ی "اشتون" گوش می کند یا اینکه هی در شبکه اجتماعی اش چیزی می نویسد؟! اصلا همین طوری است که اینها هی دارند پشت سر هم توافق می کنند!
ظریف حواسش به شبکه اجتماعی اش است و گوش نمی دهد چه حرف هایی در مذاکرات زده می شود و فرت و فرت فقط توافق می کنند! ... راستی! نمی دانید این شبکه اجتماعی چیست؟! ... هر چه جلوی تلویزیون شبکه، شبکه کردم، نشانی از آن نبود! حتی در منزل همسایه که ماهواره دارد و ماهواره اش یک عالمه شبکه دارد، به دنبال این شبکه گشتم، اما یافت نشد! ... چرا ظریف شبکه اجتماعی داشته باشد، اما ما نداشته باشیم؟! معنای اعتدال همین بود که یکی شبکه اجتماعی داشته باشد و یکی نداشته باشد؟!
- این روزها که مردم منتظر گرفتن یارانه یشان هستند تا با آن نان بخرند، تیم ظریف اینا رفته اند با خانم اشتون آب پرتقال بخورند و اسمش را هم گذاشته اند: "صبحانه کاری!"؛ اصلاً چرا در اداره ها صبحانه و ناهار و شام کاری نمی دهید؟! چرا اینقدر تبعیض؟! معنای اعتدال همین بود؟!
-این روزها برخی ناآگاهان تصور می کنند با توافق هسته ای همه مشکلات حل خواهد شد. اما نمی دانند اگر توافقی صورت بپذیرد چه مشکلات بزرگی جامعه ما را تهدید می کند! من برایتان چندتا از این مشکلات را می نویسم:
مشکل اول: اگر توافق هسته ای صورت گیرد، قیمت سکه از اینهم پایین تر می آید! آنوقت کانون های گرم خانواده که اکثرا گرمایشان با بالا و پایین رفتن قیمت سکه، گرم و سرد می شود، یخ بسته و فرت و فرت مردم می روند زنهایشان را طلاق می دهند! حتی شنیده ام که یکی از همان آقایانی که خیلی دوست دارد این توافقات صورت گیرد تنها انگیزه اش طلاق دادن همسرش است! آیا دوست دارید آمار طلاق بالا برود؟! آیا معنای اعتدال همین بود؟!
مشکل دوم: با شروع تحریم ها و ظهور "بابک.ز"ها، "امید به مایه دارشدن یکروزه" که بعد از دستگیری "شهرام.ج" به شدت در میان مردم کاهش پیدا کرده بود، یکهو افزایش یافت و همانطور که مطمئنا نمی دانید این شاخص ارتباط بسیار نزدیکی به شاخص "امید به زندگی" دارد!
با توافق هسته ای، دیگر کسی نمی تواند از آب گل آلود تحریم ها ماهی بگیرد! آنوقت قیمت تن ماهی هم افزایش خواهد یافت!! آیا اعتدال و گران شدن تن ماهی با هم جور در می آیند؟!
مشکل سوم: با ایجاد توافق هسته ای، قیمت دلار دیگر نوسان نخواهد داشت و دیگر استعدادهای خفنی همچون "جمشید بسم الله" کشف نمی شوند!
بعدش هم؛ همین بالا و پایین رفتن دلار یک عالمه شغل کاذب بوجود آورده و خیلی ها در این مدت کارشان شده بود خرید و فروش دلار؛ آیا دلتان می آید با انجام توافق هایتان نان اینهمه دلال را آجر کنید؟! جواب شکم گرسنه آن دلال ها را شما می دهید؟! معنای اعتدال گرسنگی زن و بچه مردم بود؟!
مشکل چهارم: اصلاً چه معنی دارد که قیمت ثبات داشته باشد؟! آیا می دانید در این یکی دو سال اخیر که قیمت ها هر ثانیه گرانتر از ثانیه قبل بود، مردم کشورمان چه روحیه تلاش و کاری در وجودشان شکل گرفته بود؟!؛ هر کدامشان سه چهارتا کار داشتند، به طوریکه مقدار ساعت های کاریشان از 24ساعت هم تجاوز می کرد!
با ثبات قیمت ها، مردم ما تن پرور بار آمده و به همان روزی هفت هشت ساعت کار بسنده می کنند! آیا اعتدال به معنی تن پروری و روزی تنها هشت ساعت کار کردن است؟!
از تمام این حرف ها گذشته، شماها خیلی ساده هستید که تصور می کنید تیم مذاکره کننده قبلی بلد نبوده چطوری مذاکره کند؛ آنها به دلیل اینکه می دانسته اند توافق هسته ای چقدر بد است بیخیال مذاکره های مثمرثمر شدند! کلا در جهان فقط من و شریعتمداری و نتانیاهو و تیم مذاکره کننده قبلی به این درک بزرگ رسیده ایم که توافق هسته ای خیلی بد است! راستی! اعتدال هم خیلی بد است!