عصر ايران ؛ مهرداد خدير- شامگاه پنج شنبه 14 آذرماه 92پس از مدت ها امكان تماشاي برنامه تلويزيوني " درس هايي از قرآن" وشنيدن صحبت هاي حجت الاسلام محسن قرائتي از تلويزيون فراهم آمد و چون بحث قرآن در ميان است بهتر است گفته شود توفيق مؤانست با قرآن از راه دور دست داد.
از منظر رسانه اي البته اين كنجكاوي هم وجود داشت كه آيا آقاي قرائتي پس از سي و چند سال هنوز هم حرف تازه اي براي مخاطبان دارد؟ خاصه به اين سبب كه او معيار را قرآن قرار داده نه مطابق عادت مالوف هم لباسان، احاديث و روايات را و هر چند از آنها مدد مي گيرد اما مي كوشد تقريبا تنها به قرآن استناد كند. از اين حيث اقدام او ستودني تر است چون روحانيون شيعه همواره با اين انتقاد رو به رو بوده اند كه آن قدر كه به روايات و احاديث پرداخته اند درباره خود قرآن اين اهتمام را نشان نداده اند و تلاش بزرگاني چون مرحوم علامه طباطبايي و مرحوم طالقاني همچنين آیت الله مكارم شيرازي در همين راستا ارزيابي شده است.
اگر هر سال را 52 هفته در نظر بگيريم و سي شب ماه مبارك رمضان و برخي مناسبت هاي ديگر را هم اضافه كنيم آقاي قرائتي سالانه حداقل 80 برنامه داشته كه طي دست كم32 سال سر به 2500 فقره مي زند و اگر در هر برنامه تنها درباره دو تا سه آيه گفته باشد در اين مدت كل آيات قرآن كريم را بررسيده است. بنابراين هم اين كه برنامه هاي او به تمامي تكراري به نظر نمي رسد به جز جذابيت قرآن و توفيق مجالست با آن، به هنر گوينده هم مربوط است. نكته مرتبط ديگر اين كه هر چند براي افزايش جذابيت برنامه سايت و سامانه پيامك و مسابقه هم به راه انداخته اند و گويا جايزه هم مي دهند اما اتفاقا روح سنتي و روش شخص حاج شيخ محسن قرائتي بوده كه برنامه را همچنان سرپا نگاه داشته و هوشمندانه گچ از دست بر زمين نگذاشته تا مثلا با ماژيك بر روي وايت برد بنويسد.
ابتكار ديگر قرائتي اين است كه در غالب زمان برنامه قرآن در دست دارد. اهميت اين اقدام نمادين يا واقعي را هنگامي مي توانيم بيشتر دريابيم كه به برنامه اي ديگر در همان روز و از شبكه اي ديگر با عنوان " در امتداد غدير" توجه كنيم كه يكي از برادران اهل تسنن پس از گرايش به تشيع و شيعه شدن مي گفت " مادام كه سني بودم مي ديدم اهل بيت نزد آنان مهجورند و اكنون كه شيعه شده ام دريافتم كه در ميان شيعيان هم، قرآن مهجور است." اين سخنان تكان دهنده و بسيار قابل تامل، كلمه به كلمه عين اظهاراتي است كه همان روز و از آن برنامه به بهانه معرفي فعاليت هاي شيعيان در اروپا پخش شد.
همين جذابيت ها و البته راز قرآن برنامه قرائتي را زنده نگاه داشته است. غرض از نوشتن اين سطور اما موضوعي ديگر و در واقع موضوع برنامه 14 آذرماه است؛ همه كمالات در نماز. او مي گفت در نماز هر كمالي را مي توان جست و يافت. حتي زكات و بخشش را يا شهادت را و آياتي را در اين باره نقل مي كرد و از كتاب خود با عنوان " پيوند هاي نماز" گفت كه 200 موضوع مرتبط با نماز را در آن قيد كرده است. چون مجال تماشاي برنامه تا پايان به دست نداد روز بعد – جمعه- و در ساعت 14 تكرار آن از شبكه تلويزيوني قرآن امكان پي گيري بخش ناديده را مهيا ساخت.
نكته عجيب اما اينكه اين برنامه هنگامي پخش مي شد كه خطبه هاي نماز جمعه تهران پايان يافته بود. در حالي كه دو هفته است كه از اين تريبون توهين و افترا و پرخاش مي شنويم. دو خطيب احكام مرگ صادر مي كنند و برخي از مقامات سابق را بي هيچ امكان دفاعي به اعدام محكوم مي كنند و جنايتكار مي خوانند و اين اتفاق در "نماز جمعه" مي افتد. جايي كه مردم قبل از هر چيز براي اقامه "نماز" حاضر مي شوند و حتي دو خطبه به جاي دو ركعت نماز ظهر به حساب مي آيد.
محسن قرائتي در نماز انواع و اقسام كمالات را جسته و در برنامه هاي خود گفته و در كتاب خود تا 200 مورد را نوشته است. اما آيا سخنان موهن و استفاده از ادبيات خشن و صدور حكم مرگ و قتل براي برادران ايماني ولو با اختلاف سليقه سياسي هم با نماز پيوند دارد؟!
كاش برنامه اخير درس هايي از قرآن دوباره و سه باره پخش شود و اين بار دو خطيب اخير نماز جمعه كه از هيچ اهانتي به مخالفان محصور خود دريغ نورزيدند به تماشاي آن بنشينند. يا كاش آقاي قرائتي يك بار ديگر متن دو خطبه آقايان احمد جنتي و احمد خاتمي را گوش كند و به ما بگويد اين لحن و ادبيات چه نسبتي با نماز دارد؟
دقت كنيم! از نماز سخن مي گوييم نه از سياست و قدرت. ظريفي مي گفت برخي عبارت مشهور مرحوم مدرس ( سياست ما عين ديانت ماست) را وارونه اجرا مي كنند و رفتار سياسي را به مناسك ديني تسري داده اند.
نويسنده حدس مي زند برخي از متدينين در بازگشت به خانه آن دو ركعت را- كه قرار است خطبه ها جاي آن را بگيرد- احتياطاً اعاده كرده باشند.