مجید مظفری در بستر بیماری

دختر مجید مظفری گفت: خدا را شکر در حال حاضر حال پدر بهتر شده‌ و از حالت اورژانسی درآمده است، اما همچنان تحت نظر پزشک هستند.

نیکی مظفری که به تازگی از بستری شدن پدرش در بیمارستان خبر داده بود‌، در گفت‌وگویی که با خبرنگار سرویس تلویزیون و رادیو خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) داشت، در این خصوص توضیح داد: گفته شده که دلیل ناراحتی ایشان استرس و بیشتر از همه آلودگی هوا بوده است.

دختر این هنرمند از حضور مهدی فرجی - مدیر شبکه یک سیما - در بیمارستان اظهار خوشحالی و رضایت کرد و گفت: در ساعات اولیه بستری شدن پدر، زمانی که آقای فرجی را بالای سرمان دیدم، برایمان قوت قلبی بود. وقتی در چنین شرایطی حمایت‌ها از سوی هنرمندان و مسئولان مشاهده می‌شود برای ما قوت قلب است.

او ادامه داد: لحظاتی پیش از سوی مجمع تشخیص مصلحت نظام، جویای حال پدر شدند‌ که این هم برایمان قوت قلب بود و من به سهم خودم از تمام آنهایی که نگران پدرم هستند صمیمانه تشکر می‌کنم.

وی همچنین درباره آخرین وضعیت سلامت پدرش(مجید مظفری) گفت: جای نگرانی نیست؛ چرا که حال پدر در مرحله بهبود است. متاسفانه طی چند روز اخیر خیلی ها به خاطر آلودگی هوا کارشان به بیمارستان کشیده شده است.

نیکی مظفری به خبرنگار ایسنا گفت: طی چند روزی که پدرم در بیمارستان بستری بودند، مردم به قدری نسبت به ایشان لطف داشتند که من خدا را شکر می‌کنم؛ این مطلب را نه به خاطر اینکه مجید مظفری پدرم است می‌گویم چراکه معتقدم مثل مجید مظفری مگر می‌شود کسی بیاید؟ کجایند هنرمندان؟ خداوند همیشه من و پدرم را دوست داشته و ما هیچ وقت خداوند بزرگ را فراموش نکرده‌ایم.

وی سپس یادآور شد: روزی که پدر به سی سی یو منتقل شدند، من حال خوشی نداشتم و حالم دست خودم نبود که در همان حین یک پرستار آقا را در گوشه‌ای از بیمارستان دیدم که تسبیح به دست ایستاده است و به پدر نگاه می‌کند و ذکر می‌گوید. این تصویر حالم را دگرگون و خوب کرد؛ خدا را شکر می‌کنم که مردم انقدر پدر را دوست دارند.

مظفری در پایان اظهار کرد: پدرم حدود 50 سال است که در این مملکت فعالیت می‌کند و همیشه مردم و وطنش را دوست داشته و دارد اما در مقابل چیزی را ادعا نمی‌کند؛ بلکه فقط به لحاظ روحی دلش می‌خواهد حمایت روحی شود؛ بر این اساس جا دارد همین جا تشکر ویژه‌ای از پرسنل و مدیریت خوب و به جای بیمارستان پارسیان و همچنین پزشک معالج پدرم داشته باشم.

تماشاخانه